🔅 توصیهٔ یکی از علمای اخلاق به سید منیرالدّین حسینیِ هاشمی
✔️ استاد سید منیرالدّین حسینیِ هاشمی:
http://urly.ir/y6an
«حدود ۱۲ سال قبل، خدمت يكی از علمای اخلاق رسيدم و ابراز خستگی كردم و گفتم: گاهی به من فشار میآيد و خسته میشوم.
ايشان گفتند: چرا خسته میشوی؟ مگر چهكار میكنی؟
گفتم: انشاءالله میخواهيم برنامه پياده كردن اسلام را پيگيری كنيم.
گفتند: اگر دعوای شما با بچهها سر نُخُودچی و كِشمِش بود بايد انتظار داشته باشی كه بچهگانه با شما دعوا كنند! ولی وقتی سراغ اين میروی كه يك چنين چيزهای مهمی را عوض كنی، بايد انتظار فشارهای بزرگ را داشته باشی!». ۷۴/۱۱/۸
☑️ @moniroddin
🔅 توصیهٔ اخلاقیِ «آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی» به «سید مُنیرُالدّین حسینیِ هاشمی»
✔️ سید مُنیرالدّین حسینیِ هاشمی:
"در پايان سمينار تأسيس فرهنگستان، كه آقايان رفتند و تشريفات هم تمام شد، وقتی میخواستم به خدمت آیتالله العظمی گلپايگانی برسم [و گزارش دهم]، حالت انفعال و دلشكستگی بر من مسلط شد.
به آیتالله گلپايگانی عرض کردم: «اين كار، هم لازم است و هم من نسبت به آن صِفرُالكَف هستم؛ نه تقوای لازم را دارم و نه علم لازم را؛ ولی این فهم را كه يك چنين چيزی ضروری است، خدای متعال عنايت كرده است.»
http://urly.ir/Bq7k
خدا ايشان را رحمت كند، با خنده فرمود: «نه لازم است علم داشته باشيد و نه تقوا؛ مانند صلوات بر پيغمبر(ص) است: شرط قبولی صلوات بر پيغمبر(ص) هم قابليت شما نيست، موضوعش، موضوعی است كه موردِعنايت خداست. شما میگوييد میخواهم راه پياده كردن اسلام را پيدا كنم. خدای متعال به اين كار كمك میكند.»" ۷۹/۱۰/۶
☑️ @moniroddin
🔅 شهید بهشتی از بنده سؤال کردند: شما برای حفظ حرکت انقلابی، چه چیزی را لازم میبینید؟ عرض کردم: جهانبینی، فلسفهٔ تاریخ، جامعهشناسی.
✔️ سید مُنیرالدّین حسینیِ هاشمی:
http://urly.ir/GDNW
«[یکوقتی] شهید بهشتی از بنده سؤال کردند: شما برای حفظ حرکت انقلابی، چه چیزی را لازم میبینید؟
عرض کردم: انقلاب اسلامی باید به طور حتم، جهانبینی خاصِ خودش را داشته باشد و نیز فلسفهٔ تاریخ و جامعهشناسی.
باید اهداف و اغراض، روشن باشد و معلوم باشد که در چه مرحلهای از انقلاب هستیم و درخصوص تقویت فرهنگ چه میخواهیم بکنیم.»
(کتاب خاطرات سید مُنیرالدّین حسینی شیرازی، ص۲۱۹)
☑️ @moniroddin
✔️ استاد سید محمّدمهدی میرباقری:
«علامه سید منیرالدّین حسینیِ هاشمی، تنها فیلسوفِ انقلاب اسلامی است.
بنده معتقدم تفکر ایشان در آینده، محور و محلِ مراجعهٔ جریانِ روشنفکریِ دینی خواهد شد؛ یعنی اگر حرکت روشنفکریِ دینی، مسیر صحیح خود را طی کند، به همین نقطه خواهد رسید.»
@moniroddin
http://urly.ir/WaR6
🔅 سید منیرالدّین حسینےِ الهاشمے
🔅 شهید بهشتی از بنده سؤال کردند: شما برای حفظ حرکت انقلابی، چه چیزی را لازم میبینید؟ عرض کردم: جهان
🔅 در فلسفهٔ تاریخ الهی، مُشت دشمن باز میشود...
✔️ سید مُنیرالدّین حسینیِ هاشمی:
"پس از «فلسفهٔ حرکت»، بزرگترین گامی که برای پرورش برداشته میشود، تنظیم فلسفهٔ تاریخ الهی است.
به یاد بیاورید که وقتی فلسفهٔ تاریخ دروغین در دستگاه مارکس برای عدالت اجتماعی درست شد، توانست سالها نصف دنیا را به خود مشغول کند.
در فلسفهٔ تاریخ اسلامی، مشت دشمن باز میشود؛ معلوم میشود که کارآمدی انسان، بر کارآمدی ابزار حاکم است؛ حکومتش هم خیلی بالاتر است؛ کارآمدی جامعه و امت نیز بر کارآمدی انسان حاکم است.
کارآمدی ابزار، تابعی از کارآمدی انسان است و کارآمدی انسان، تابعی است از کارآمدی جامعه." ۷۹/۱۲/۶
☑️ @moniroddin
🔅 سید مُنیرالدّین حسینی، تربیتشدۀ حوزه علمیه بود اما بزرگان و علما او را نشناختند.
✔️ مرحوم آيت الله محیالدین حائری شيرازی: 👉
http://urly.ir/645M
«سید منیرالدین حسینی اهل توکل و توسل بود و هميشه فکر میکرد و میانديشيد.
بعضی از بزرگان از من سؤال کردند که نظر شما راجع به ايشان چيست؟ من دو تا از بزرگان را مثال زدم و گفتم اين دو بزرگوار از نظر تئوری صاحبنظرند اما شهادت میدهم که ايشان در امور کاربردی از آن دو بزرگوار جلوتر است. به بزرگ برجستهای اين حرف را زدم.
آن مرحوم، مرعوب حرفهای ديگران نمیشد. اين از خصوصيات او بود. او يک متفکر بود که حرفهایش گاهی انسان را آتش میزد.
اگر جاهلها کسی را نشناسند مسئلهای نيست؛ وقتی دلها آتش میگيرد که علما شاگرد خودشان را نشناسند، بزرگان، تربيتشدهٔ خودشان را نشناسند».
(منبع: کتاب یادی از استاد، انشارات فجر ولایت، ۱۳۸۰)
☑️ @moniroddin
🔅 معضلات امروز در ادارهٔ جامعه، قبل از هر چیز، بیانگر عجز و ناتوانی مدل کارشناسیِ موجود، در ادارهٔ یک جامعه مذهبی است.
✔️ سید مُنیرالدّین حسینیِ هاشمی:
«باید برای قشر دانشجو این واقعیّت را روشن کنید که حاکمیّت نظام کارشناسی در دست کارشناسان است. کدام وزارتخانه است که بخش کارشناسی آن دست غیرکارشناس باشد؟
اگر میبینید که نقائصی در کار تصمیمگیران نظام وجود دارد از باب این است که تصمیم تصمیمسازان نظام، یعنی همانهایی که با آمار و ارقام و نمودار سروکار داشته و براساس مبانی غیرالهی به ارائه طرحهای کارشناسی مبادرت میکنند، بر سبیل صواب نیست. لذا اگر امروز شاهد بروز معضلات جدّی در امر اداره جامعه هستیم قبل از هر چیز بیانگر عجز و ناتوانی «مدل کارشناسی» موجود در اداره یک جامعه مذهبی است، نه اینکه این نقص را بتوان به عجز دین در امر اداره منسوب کرد. یعنی این «مدل کارشناسی» نمیتواند جامعه متدین را اداره کند، پس به دروغ این ناتوانی را به دین نسبت میدهند.
کدام یک از کارشناسهای ـ مثلاً ـ بانک مرکزی، از استفاده نمودن از «معادلات کارشناسی» خود منع شدهاند؟ وقتی که سبد قیمتها را بررسی میکنند آیا بر اساس «مدل» خودشان نمونهبرداری میکنند و یا براساس نظرات حوزه؟ پس ترسیم نمودار تصمیمسازی، به دست «کارشناس» است و «تصمیمگیران» تقصیری ندارند. البته تصمیمسازان هم دقیقاً براساس معادلات علمی و کارشناس تصمیم میگیرند، اما همه سخن اینجاست که این معادلات، با روح جامعه ما نمیسازد. ازاینرو، این واقعیّت را باید اعلام نمایند و بگویند که ناتوانی معادلات موجود، در خواندن روحیات یک ملت است که این مشکل را به وجود آورده است.
البته این معادلات در جوامعی که براساس «مادهپرستی» شکل گرفته است کارآیی دارد؛ یعنی جوامعی که دارای انگیزهها، اندیشهها و ابزارهای مادی هستند با همین معادلات، گذران عمر میکنند و البته در جهت اهداف مادی خودشان حرکت میکنند». ۱۳۷۵/۷/۳
☑️ @AndisheMonir
🔹 شاید کمتر کسی اطلاع داشته باشد که مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبایی (صاحب تفسیر المیزان)، در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۵۹، پیامی به سمینار افتتاحیه فرهنگستان علوم اسلامی قم ارسال کردند.
علامه طباطبایی در بخشی از آن پیام، برای آن عده از دانشمندان که به فکر نگهبانی و نگهداری از احکام الهی افتادهاند، توفیق کامل را از خدای متعال خواستار میشوند.
http://urly.ir/Do88
🔅 اگر فلسفهٔ شدنِ خودمان را نداشته باشیم، «شدن» را باید از دیگران به عاریت بگیریم.
✔️ سید مُنیرالدّین حسینیِ هاشمی:
"ضرورتِ فلسفه شدن اسلامی، ضرورتِ دينمحوری است و اگر دينمحوری، ضروری نباشد و دینابزاری کافی باشد، فلسفۀ شدن اسلامی نیز ضرورتی ندارد و میتوان «شدن» را از دیگران به عاریت گرفت!
اگر دین بخواهد در ايجاد تناسبات، ساختارها، نظامات، ايجاد شرايط حضور داشته باشد، بايد فلسفۀ شدن خاص خود را داشته باشد. در این صورت اولین «شدن»تان شدنِ جامعه است، سپس شدنِ متغيرهای بزرگ جامعه، یعنی شدنِ سياسی جامعه، شدن ِفرهنگی جامعه، شدنِ اقتصادي جامعه. سپس به سطوح پایینتر میآییم که ساختارهای موضوعی است. مثلاً در حوزه فرهنگ، ساختار بخشهای پژوهشی، جريان اطلاعات و مديريت اطلاعات در سفارشپذيری، ايجاد نياز و سفارش جدید و... را تولید میکنیم.
بنابراين حتی اگر ما نیز تصمیم بگیریم که فلسفۀ شدن نداشته باشيم، قطعاً اصل «شدن» در عينيت، تعطیلبردار نيست. ممکن است در یک جامعه، شدنِ اسلامی نباشد و شدنِ دينابزاری باشد، اما به هیچ وجه، اصل «شدن» در آن تعطیلبردار نیست.
البته تاریخ نیز ثابت کرده است که شدنِ دينابزاری به همان ميزان ضربه زده است که ساختارگرایيِ غیرملتفت به شدن، ضربه زده است؛ چرا که شما پاسخگو به مسائل مستحدثه میشويد و ولایت بر ساختارها و مفاهيم را آن کسی پيدا میكنيد كه بيرون از نظام ارزشی شماست و شما فقط توجیهگر او خواهید بود. نهایت امر این است که ما نیز از سر غفلت و نادانی - و نه عامدانه- توجیهگر آنان بودهایم." ۷۸/۷/۱۱
☑️ @moniroddin
http://urly.ir/kojm
🔅 برای اداره جامعه، «فلسفهٔ شدن» میخواهیم نه «فلسفهٔ بودن».
✔️ سید مُنیرالدّین حسینیِ هاشمی:
"ما معتقدیم: نمیشود هم قائل به حکومت شد و هم کلیه دستگاههای مفهومسازی ما، دستگاههای بودَنی باشند نه شُدَنی؛ دستگاههای نظری باشند نه عملی." (۱۳۷۹)
☑️ @moniroddin
مقالهای_از_مرحوم_استاد_سيد_منيرالدّين.pdf
306K
📝 مقالهای از سید منیرالدین حسینیِ هاشمی دربارهٔ «انقلاب اسلامی و فلسفهٔ شدن»
🔍 شکست فلسفهٔ شدن مادی در تحقق عدالت/ نیاز به فلسفهٔ شدن جدید برای تحقق عدالت/ فلسفهٔ شدن و نظام استنباط
☑️ @moniroddin
سخنرانی_درباره_فلسفه_شدن،_استاد.mp3
17.39M
🎧 سخنرانی استاد میرباقری درباره جایگاه فلسفهٔ چگونگی (فلسفهٔ شُدَن)، ۹۰/۱۰/۲۰
🔍 جایگاه فلسفه و دین/ فلسفه چگونگی و علم دینی
🌐 http://urly.ir/G37d
☑️ @moniroddin
مصاحبه_درباره_فلسفه_شدن،_۱۳۷۹،.mp3
12.68M
🎧 مصاحبه مجله «پگاه حوزه» با استاد میرباقری درباره جایگاه فلسفه چگونگی (فلسفهٔ شُدَن)، ۸۰/۹/۱۰
🔍 فلسفهٔ چگونگی در خدمتِ جریانِ دین در تمدنسازی
🌐 http://urly.ir/rrBB
☑️ @moniroddin
🔅 مهمترین هنرِ فلسفهٔ شدن، هنر سازندگی آن است/ فلسفهٔ شدن دارای روش تحقیق و روش تحقُّق است.
✔️ سيّد منيرالدّين حسينیِ هاشمی:
«مهمترين هنرِ فلسفهٔ شدن، هنر سازندگی آن است. اين فلسفه، بيم و اميد بشر را سازمان میدهد؛ يعنی گذشته و آينده و تغييرات محیطی را مرتباً تحليل میكند.
لذا در سازندگی حتماً بايد روش تَحقيقَش و روش تَحَقُّقَش كار بكند.
اگر روش تحقيق داشته باشيم و روش تحقّق اصلاً نداشته باشيم، قدرت ارتباط برقرار كردن با فرهنگ جامعه را نخواهيم داشت». (منبع: دوره پژوهشی «روش تنظيم برنامه تحقيقات كتابخانهای»، جلسه اول، ۱۳۷۸)
☑️ @moniroddin
🔅 ثمرۀ «فلسفهٔ شُدَن» در حوزه، دستيابی به «اخلاقِ حکومتی، حكمتِ حكومتی و فقهِ حكومتی» است.
✔️ سيد منيرالدين حسينیِ هاشمی:
«فلسفهٔ شدن اسلامی، پايگاه همدلی، همفكری و همكاری اجتماعی است. اين پايگاه عقلیِ دينمحور، بستر وحدتِ انديشه مسلمين بر محور سرسپردن به دين است.
👈 ثمرۀ اين فلسفه در حوزه، دستيابی به «حكمت حكومتی، فقه حكومتی و اخلاق حكومتی» است
و در دانشگاه، قادر به «پيشبينی، هدايت و كنترل» تغييرات بر مبنای معادلاتی است كه نيازمندیهای نظام اسلامی در جريان توسعۀ نياز و ارضاء را رفع میکند
و در نظام اجرايی هم، به ارائۀ مدل شناخت حل معضلات سياسی، فرهنگی و اقتصادیِ داخلی و خارجی بر حول محور كلمۀ اسلام میپردازد». ۷۹/۶/۱۶
☑️ @moniroddin
🔹 «فلسفه چگونگی» راه نجات از رکود در «تحول علم» و «علم دینی»
گفتوگو با دکتر سید سعید زاهد زاهدانی
www.isaq.ir/vdcgrt9n4ak9t.pra.html
✔️ سید منیرالدّین حسینیِ هاشمی:
«ائمه طاهرين (ع) يك دسته نوكر عقلی داشتهاند كه در بحث «چرایی» مطلب را تمام كردند؛ يك دسته ديگر هم آمدند بحث «چيستی» را تمام كردند؛ حالا يك دسته نوکر ديگر بايد باشند که بحث «چگونگی» را تمام بكنند». ۷۷/۷/۲۸
☑️ @moniroddin
🔅 اگر منطقتان «منطق عمل» نباشد، در عمل دچار «منطقهای عملِ» دیگران میشويد.
✔️ سيد منيرالدين حسينیِ هاشمی:
«شما اگر منطقتان "منطق عمل" نباشد، در عمل دچار منطقهای عمل میشويد. اگر خوف داريد از اينکه در عمل، "منطق نظرِ" شما نقض شود، تکليف منطقِ عملتان را روشن کنيد.
نمیشود که «عمل» بر يک پايه و «نظر» بر پايه ديگری استوار شود، و همديگر را نقض کنند؛ لذا ما مجبوريم که تکيهگاه سخن خود را بر امر جامع بين اينها قرار دهيم».
(دورهٔ «طرز تنظيم امور اقتصادی در اسلام»/کد پژوهشی ۴۲، سال ۱۳۶۱)
☑️ @moniroddin
🔆 عقل را به تمام معنا باید در نوكری دين به كار بگيريم، نه در فرماندهی به دين و تأويل و تفسير دين.
✔️ سید مُنیرالدّین حسینیِ هاشمی:
«ما مكلف به اين هستيم كه در طاعت، كمالالانقياد را داشته باشيم؛ در فهم دين، بذل جهد نهايی كنيم؛ عقل را به تمام معنا در نوكری دين به كار بگيريم نه در فرماندهی به دين و تأويل و تفسير دين.
بين تأويل عقلی و بهكارگيری عقل در خدمت شرع فرق است. تأويل عقلی اين است كه عقل موضوعات را موضوعاً تحليلی داشته باشد؛ چيزی بگويد و بعد، آن را در فهم دين اصل قرار دهد!
[اما عقل متعبد] میآيد خودش را تحليل میكند: در اينكه "چگونه میتوانم خادم باشم" مورد تحليل قرار میدهد، نه موضوعات را. ... میگويد من "چگونه میتوانم خادم باشم و خودم را كنترل و منضبط كنم"... . مرتباً در "چگونه تسليم كردنِ خودش" دقت میكند؛ چگونه خودم را لجام بزنم و لجامش را به دست شرع بسپارم؟». ۱۳۷۹
☑️ @moniroddin
🔅 اگر یک نظامِ فکریِ برتر را در مدارس و دانشگاهها تدریس نکنید، جوانان جذب نظامهای فکری باطل خواهند شد.
🔅 نظام فکری، رابطه اعتقادات شیعی را با عینیت مشخص میکند.
🔅 در فرهنگستان علوم اسلامی، پایههای تخصصیِ یک «نظام فکری» بنا گذاشته میشود.
✔️ سید مُنیرالدّین حسینیِ هاشمی:
"دستگاه باطل یک نظام فكری ساخته است. تو نيز يك نظام فكری برتر بساز كه نظام فكری آنها را بشكند؛ يعنی رابطه بين «اعتقاد تا عمل اسلامی» را به نحو «منطقی» بيان كند.
«نظام فكری» يك بروشور و خلاصهای از فرهنگ «اعتقاد تا عمل»، برای استفاده عموم است، كه پايههای بخش تخصصی آن بايد در اينجا پیريزی شود.
به نظر میرسد ارائه، تعليم و تعميم يك بروشور و معرفینامهٔ خلاصه و سادهای از «فرهنگ اعتقاد تا عمل اسلامی»، در سطح مدارس و دانشگاهها، ضروری است، تا جوانان در فرهنگ مشتت جامعه، رها نشده و جذب نظامهای فكری باطل نشوند.
ما نيازمند آن هستيم كه دستگاهی بتواند رابطه بين اعتقاد و عمل را بهصورت مقنن مشخص كند، نظام فكری ايجاد نمايد و بنيانش تكاملپذير باشد. يعنی چه؟ يعنی شيعه در اصول اعتقادات، تكاملپذير بودن را اعلام میكند؛ يعنی گمانههای جديد و جمعبندیهای جديد را میپذيرد. علاوه بر آن، در امور اعتقادات، حجيت را تكامل میدهد." ۷۵/۱۱/۳۰
☑️ @moniroddin