📺 لینک برنامۀ مستند «نائبالامام»
(روایتی متفاوت و جذاب از فعالیتهای اجتماعی و سیاسیِ آیتالله العظمی سید نورالدین حسینی الهاشمی، آخرین اسطورۀ مشروطۀ مشروعه)
◽️ کارگردان: محمدعلی یزدانی
◽️ تهیه شده در: سازمان هنری رسانهای اوج
◽️ مدتزمان: ۱۰۸ دقیقه
▶️ http://www.telewebion.com/episode/۲۵۶۴۸۵۶
🔆 #جنگ_اُحُد همیشه هست و هميشه #سنگردارانی هستند که نَفْس به آنها میگويد: دستتان خالی مانده و ديگران #غنائم را بردهاند!
💠 علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی:
«من يک جمله کوتاه عرض کنم: خيال نکنيد فقط کسانی که در جنگ احد سنگردار بودند، احساس کردند که انگار اينها دستشان خالي ماند و سنگر را رها کردند. هميشه جنگ احد هست و هميشه هم نفس انسان میگويد: دستت خالی ماند و ديگران بردند!
نکند که ما در وقتي که تکليف برایمان آمده، اشتغال به خودمان داشته باشيم. از خدا بخواهيم که هَمّ ما مشکلات اسلام باشد، نه مشکلات خودمان. از خداي متعال در ايام معلومات بخواهيم که ما مشغول به خودمان و شئون خودمان نشويم، بخواهيم که دنبال بهانه نگرديم. در مناجاتهايمان، نسبت به موضعمان در نظام ولايت طلب مغفرت کنيم.»
☑️ @moniroddin
حب جاه 28-Oct-2021 19-26-52.pdf
7.83M
📜 یکی از درسهای اخلاق علامه سید منیرالدین حسینی شیرازی (ره) در فرهنگستان علوم اسلامی
(در حاشیۀ یکی از جلسات علمی)
◀️ خطرات «حُبّ جاه» و «عُجبِ به موضوع» برای پژوهشگران
☑️ @moniroddin
🔲 سه گفتار از «استاد سید محمدمهدی میرباقری» درباره شخصیت و اندیشۀ «علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی»
📜 جلسه اول برنامه مصیر/ طرح کلی اندیشه استاد سید منیرالدین حسینی برای تولید علم دینی
https://b2n.ir/z59348
📜 جلسه دوم برنامه مصیر/ علامه حسینی و افزایش ظرفیت تفقه دینی؛ ارکان اندیشه و تحولات علمی ایشان
https://b2n.ir/y78501
📜 سالگرد رحلت علامه حسینی و نظریه اجتماعی ایشان در مدل تشکیل جامعه ایمان و کفر
https://b2n.ir/s34009
☑️ @moniroddin
📢 طرح فکریِ «آیتالله مصباح یزدی» و «استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی» باید همافزا شوند.
💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری:
◀️ آن دو شخصیتی که پا به عرصه «انقلاب فرهنگی» گذاشتند و این پروژه را تا آخر عمرشان بهصورت جدی دنبال کردند، یکی مرحوم «آیتالله مصباح یزدی» و دیگری مرحوم «استاد سید منیرالدین حسینی شیرازی» بودند. غیر از این دو اندیشمند، کس دیگری را که به این صحنه ورود کرده باشد و استوار تا آخر ایستاده باشد و کار را جلو برده باشد، من نمیشناسم.
این دو بزرگوار حقیقتاً عمر خودشان و امکانات خودشان و آبروی اجتماعی خودشان و هر چه داشتند را برای پیشبرد کار وسط آوردند.
◀️ این دو شخصیت، دو شکل کار را دنبال میکردند که هر دو برای پیشبرد انقلاب اسلامی لازم بود؛ حضرت استاد مصباح یک مسیری را جلو بردند و یکدسته علوم انسانی را موضوع دقت قرار دادند و نرمافزارهایی تولید کردند و طرحهایی مثل طرح ولایت را طراحی کردند که یکی از طرحهای مؤثر اجتماعی ایشان بود. استاد حسینی هم یک نرمافزار اساسی برای گسترش عقلانیت دینی در جامعه، برای اینکه تمام عقلانیت اجتماعی بر محور دین و فرهنگ دین رشد کند، تهیه کردند.
◀️ این دو کار میتواند با هم همافزا باشد و به همدیگر در ادامه راه کمک کند. البته این کار احتیاج به یک بصیرت و هوشیاری دارد.
◀️ البته اکنون در مرحلهای قرار داریم که باید نیروهای آتش به اختیار بیایند و این دو طرح را دریافت کنند و بسط بدهند. این مرحله، مرحلهای نیست که بشود این دو طرح را با ده نفر یا کمتر و بیشتر و یا با تأسیس یک مرکز، جلو برد. (اسفند ۱۴۰۰)
☑️ @AndisheMonir
🔆 سید منیرالدین حسینی الهاشمی: حضرت امام خمینی در جریان «حملۀ خونین عوامل رژیم شاه به مدرسۀ فیضیه»، به من فرمودند که: این ما بودیم که پیروز شدیم و این واقعه، به نفع اسلام تمام شد!
◀️ استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی:
«خبردار شدیم که امام دقایقی است از سخنرانی شدیداللحن علیه دستگاه حاکمه فارغ شدهاند. به آقای شیخ حسن صانعی گفتم: میخواهم با آقا ملاقات کنم. آقای صانعی گفت: امام تازه از سخنرانی فارغ شدهاند و خستهاند. گفتم: بفرمایید سید منیرالدین اینجاست و میخواهد شما را ببیند. آقای صانعی نزد امام رفت و بازگشت و گفت: بفرمایید. بنده وارد اندرونی منزل شدم و خدمت امام رسیدم. پدرِ عیال، که خدا رحمتش کند، همراه من بود و در حضور امام به دو مطلب اشاره کرد. نخست این که گفت: بنده با لرها از زمان مرحوم آقاسید نورالدین رابطه دارم. هرگاه که احساس خطر کرده، نیاز به اسلحه پیدا میکردیم، از این طریق عمل میکرد. در حال حاضر هم، این گروه بهشدت به شما ارادت دارند. اگر اجازه بدهید بنده میتوانم با عشایر و تفنگچیهای آنان تماس بگیرم تا علیه دستگاه حاکمه حرکتهای حرکت ایذایی انجام دهند!
حضرت امام اجازۀ این کار را ندادند.
بعد از آن، پدرخانمِ ما به حضرت امام گفت: فلانی (منظورش من بودم و به من اشاره کرد)، دیشب تا صبح خواب نداشت و مدام گریه میکرد. بنده در آن مقطع حدوداً شانزده-هفده سال سن داشتم. امام به من نگاه کردند و با قاطعیت گفتند: برای چه ناراحتی؟! سکوت کردم. امام سؤالشان را تکرار کردند و این تکرار به بار سوم هم کشید. گفتم: اینها به مدرسه فیضیه ریختهاند و همهچیز را بههم زدهاند!
در مقابلِ حضرت امام، میز تحریر کوچکی بود که کنار آن، میز کوچک دیگری قرار داشت. روی میز چند کتاب قرار گرفته بود، از جمله قرآنی که بالاتر از همه بود. امام با انگشت به قرآن اشاره کردند و گفتند: آیا معتقدی که این کتاب را خدا نازل کرده است؟ گفتم: بله! گفتند: هیچ تردیدی نداری؟ گفتم: خیر! گفتند: "ما به این کتاب عمل کردیم؛ چه پیروز شویم و چه شکست بخوریم، در هر حال پیروزیم و معنای اِحدَیالحُسنَیَین همین است!" قسمت آخر را امام با لحن بسیار عجیبی به زبان آوردهاند، لحنی بسیار نافذ که در عمق روح من اثر کرد. بعد افزودند: ما دیروز پیروز شدیم! اگر میخواستیم دیروز صدهزار مُبلّغ به سراسر کشور بفرستیم تا ماهیت شاه را برای مردم روشن کنند، و برای این منظور، صد میلیون خرج میکردیم، نمیتوانستیم ماهیت شاه را برای مردم روشن کنیم. اما شاه به دست خودش، هویت پلید خود را در یک محدودۀ وسیع به نمایش گذاشت و این امر به نفع اسلام تمام شد.
من وقتی وارد منزل امام شدم، مانند جوجۀ پروبالشکستهای بودم که در فصل سرما در آب یخ قرارش داده باشند! در بدو امر وقتی به تنهاییِ حضرت امام فکر کردم و به یاد مراجع تقلیدی افتادم که قبل از حضرت امام به بیوت ایشان مراجعه کرده و با در بسته مواجه شده بودیم، تأثّر و تحسّر تمام وجودم را فراگرفته بود. احساس میکردم که دستگاه جور در متفرق کردنِ مراجع از گرد حضرت امام به پیروزی دست یافته است؛ ولی وقتی حضرت امام با بیان نافذشان، آن چند کلمه را با من در میان گذاشتند، بهطور کلی تغییر روحیه دادم و وقتی از منزل امام خارج شدم، مانند افسری پیروز بودم؛ دست حضرت امام را بوسیدم و خارج شدم».
(منبع: خاطرات سید منیرالدین حسینی شیرازی، قم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
☑️ @AndisheMonir