eitaa logo
آنِ۵۷ 🇮🇷
272 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
126 ویدیو
23 فایل
۰‌‌• ﷽ ‌•۰ متولـدِ عصرِ استکبار متعهد به سیدِ شهدای اهل قلم دفتر خاطرات یک عدد قرن ۲۱امی |در اصطلاح فلاسفه، «آن» عبارت است از پایان گذشته و آغاز آینده| آنم: @Aanne_57 می‌‌خونم می‌نویسم‌ می‌شنوم‌ می‌بینم‌: https://harfeto.timefriend.net/17052897025276
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کتابخانه‌ی خیابان نوزدهمـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😂البته ناهار مطبوع با دوستان رو هم تو برنامه نداشتم (ریتم یک روز عادی) ۱۵ ۰۷ ۰۲
هدایت شده از سَبــزک | آموزش نقّاشـے🌱
فَقاوم؛ ثُم قاوَم ثم قاوم... ❤️
غم، قانع نیست. هرچه مدارا کنی، ستیز می کند، هرچه عقب‌ بنشینی، پیش می آید. هرچه خالی کنی، پُر می کند.هرچه بگریزی، تعقیب می کند. چون که بنشانی‌اش، می نشیند آرام. چون پر‌و‌بال دهی او را، می پرد بسیار. غم، بیشتر خواه است و سیری ناپذیر. در طلب فضای حیاتی وسیع و سیع تر، ابزارهایی را که در دستش قرار بدهی، به کار می‌گیرد، می بُرد، می‌تراشد، سوراخ می کند، می شکند، می سوزاند، ویران می کند، و در سرزمین های تازه به دست آورده، خیمه و خرگاه بر پا م دارد. غم، جوعِ غم دارد. می بلعد، آماس می کند و بزرگ می شود آن سان که ناگهان می‌بینی حتی به سراسر وجود تو قانون نیست. از تو فراتر می‌رود و چون آوازی یاس آفرین و دلهره انگیز، در فضای گرداگرد تو طنین می اندازد. فرزند تو افسرده می‌شود. تنها به خاطر آنکه تو افسرده‌یی. در عین حال، غم مهار شدنی‌ست‌. به قدرتی که تو برای سرکوب کردنش به کار می بری، احترام می گذارد. از این قدرت می ترسد. عقب می‌نشیند، مچاله می شود در خود فرو میرود کوچک کوچک تر می شود، در خود فرو می رود، کوچک و کوچک تر می شود و چون لکه ابری ناچیز، در آسمان پهناور روح تو کُنج دنجی را می پذیرد، التماس می‌کند که «بگذار اینجا بمانم! مرا برای روز مبادا نگه دار».
با افتخار باید فریاد بزنم من هم مثل ۹۶ درصد جامعه ایران هستم. در حال حاضر ته کارت بانکیم زیر دویست تومن موجودی داره. یه فروپاشی روحی روانی بزرگ رو دارم از سر می‌گذرونم. و با مساله های دیگه ای درگیرم که هر آدم عادی یا ایرانی باهاش درگیره. از سر شکم سیری و راحتی دغدغه فلسطین تو سرم نیست. از سر بی توجهی به ملت خودم درگیر یه ملت دیگه نیستم. دوست داشتم این متن روی پیشونیم برچسب می‌شد اون شب: شب طوفان رفتیم امیرچخماق برای شادی این اتفاق. باید بی رودروایسی بگم جمعیت کم بود.. مردم به ما ادمهایی که دور شهدای گمنام جمع شده بودیم با تعجب نگاه می‌کردن و خیل کثیری خبر نداشتن چخبره... آیا ما زامبی هستیم و اونا مردم معمولی؟ آیا ما قشر ۴درصدی بی دردی هستیم که پیگیر اینطور اتفاقاته؟ نه! تا وقتی لیاقت داشته باشم جزو این ما می‌مونم. جزو آدمهایی که کنار درد های کوچیک و بزرگ خودشون دغدغه اشون محدود به دو متر جلوی پاشون نیست... درگیریشون فقط زندگی راحت تر و مهاجرت و پول بیشتر نیست... دنیا دوروزه که ما تو ۷۰ یا نهایتا ۱۰۰ سال تجربش میکنیم... روزی با ماست و روزی علیه ماست. شریف باشیم و آرمان داشته باشیم و برای قدم های کوچیک و بزرگی که آرمانمون رو به پیروزی بر میداره از ته دل شاد باشیم. ۱۷ ۰۷ ۰۲ @Anne57
شاید همینطور دوام آورده‌ام، با نوشتن؛ با بازکردن قفل چمدانی که با من است یا بخشی از من. ࿓ @Anne57 ࿓࿓࿓
چی تغییر کرده؟ _ از فسفوری و چندرنگ خودکار تو دوره ‌ی لیسانس ، رسیدم به آبی و قرمز تو فوق.
وسط حال بد امروز این کتاب دقیقا مثل یه مسکن عمل کرد. برای دانشگاهی‌ها خود ژلوفنه❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بِآلِ مُحمَّدٍ يُنفَّسُ الهَمُّ وَيُكشفُ الضُّرّ.❤️‍🩹
استرس به عنوان یکی از عوامل بیماری‌های مختلف شناخته میشه: شاید هجوم یهویی افکار و دغدغه های مختلف هم بتونه یکی از زیر مجموعه های استرس قرار بگیره. وقتی تو ناخوداگاهت با هزارتا مساله غیرشخصی درگیری. یکیش هم می‌تونه فلسطین باشه... می‌خوام خودمو بزنم به اون راه و راحت بخوابم. برم دانشگاه. سر استین لباسمو کش بافت کنم. ناهار بزارم....اما زیرپوستی دچار تنشم که داره چه اتفاقی اونجا میفته. پ.ن: امروز یه بسته کتاب از رفیقی که کتابخونشو اهدا کرده به دستم رسید. و این کتاب توجهم رو جلب کرد. داخل کتاب، ارجاعات بهاییت به اسرائیل غیر قابل کتمانه.......... و باید بگم تا جایی که خوندم بهاییت تو یزد نقش پررنگی داشته...و شایدم داره... ۲۲ ۰۷ ۰۲
پروف🌿
قبة الصخرة مسجد الاقصی https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%B5%D8%AE%D8%B1%D9%87_%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3 گرچه به خیر ویکی پدیا امیدی نیست و شر هم میرسونه اما برای یه آشنایی اجمالی لینکش بد نیست.
إِلٰهِى وَكَمْ مِنْ حاسِدٍ شَرِقَ بِحَسْرَتِهِ ، وَعَدُوٍّ شَجِىَ بِغَيْظِهِ، وَسَلَقَنِى بِحَدِّ لِسانِهِ، وَوَخَزَنِى بِمُوقِ عَيْنِهِ، وَجَعَلَنِى غَرَضاً لِمَرامِيهِ، وَقَلَّدَنِى خِلالاً لَمْ تَزَلْ فِيهِ ؟ 🌿خدایا چه بسیار حسودی که از روی حسرت برافروخته گشت و دشمنی که به سبب خشمش به‌سختی اندوهناک شد و مرا با نیش زبانش آزرده ساخت و مژگانش را چون نیزه‌ای به بدنم فرو برد و مرا هدف تیرهای سرزنش کرد و کاستی‌هایی را به گردنم انداخت که همواره در خود اوست، مَوْلاىَ بِكَ اسْتَعَنْتُ فَصَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَعِنِّى، وَبِكَ اسْتَجَرْتُ فَأَجِرْنِى، وَأَغْنِنِى بِطاعَتِكَ عَنْ طاعَةِ عِبادِكَ، وَبِمَسْأَلَتِكَ عَنْ مَسْأَلَةِ خَلْقِكَ، وَانْقُلْنِى مِنْ ذُلِّ الْفَقْرِ إِلىٰ عِزِّ الْغِنىٰ، وَمِنْ ذُلِّ الْمَعاصِى إِلىٰ عِزِّ الطَّاعَةِ، فَقَدْ فَضَّلْتَنِى عَلىٰ كَثِيرٍ مِنْ خَلْقِكَ جُوداً مِنْكَ وَكَرَماً، لَا بِاسْتِحْقاقٍ مِنِّى . 🌿آقای من از تو یاری می‌خواهم، پس بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا یاری ده و به تو پناه جستم پس پناهم ده و مرا با طاعت خود از طاعت بندگانت بی‌نیاز کن و به خواهش از حضرتت از خواهش خلق بی‌نیازم گردان و از خواری تنگدستی به عزّت توانگری و از ذلت گناه به عزّت طاعت دگرگون ساز، همانا تو مرا بر بسیاری از مردمان برتری دادی، نه از روی شایستگی من، بلکه از روی جود و کرمت
ما به تروریسم متهم هستیم، اگر دفاع کنیم از گل... و از زن، و از قصیده بی‌گناه و آبی آسمان از وطنی که در گوشه و کنار آن نمانده آب و هوایی یا خیمه و شتری یا قهوه سیاهی... ما به تروریسم متهم هستیم، اگر با جرأت تمام، دفاع کنیم از گیسوان بلقیس... و از لبان میسون و از هند و رغد و لبنی و رباب و از باران سرمه، که همچون الهام از مژه‌ها فرو می‌بارد!! ما به تروریسم متهم هستیم، اگر بنویسیم از باقیمانده‌های وطنی ناتوان، گسسته، فروریخته که اندامش پوسیده و پراکنده گشته از وطنی که نشانی خود را می‌جوید و از امتی که نامی ندارد! وطنی که از اشعار قدیمش، چیزی نمانده جز قصیده‌های خنساء از وطنی که در افق‌هایش آزادی سرخ، یا آبی و یا زردی نمانده... از وطنی که تمام گنجشکانش برای همیشه از خواندن منع شده‌اند از وطنی که نویسندگانش از شدت هراس، عادت‌ کرده‌اند بر هوا بنویسند!!...... از وطنی که می‌رود سوی مذاکرات صلح تهی از کرامت و پا برهنه... ما به تروریسم متهم هستیم اگر نخواهیم بمیریم زیر بلدوزرهای اسرائیلی که خاک ما را زیر رو رو می‌کند تاریخ ما را زیر و رو می‌کند انجیل ما را زیر و رو می‌کند قرآن ما را زیر و رو می‌کند خاک پیمبران را زیر و رو می‌کند اگر گناه ما این است چه زیباست تروریسم! ♡ نزار قبانی @Anne57
آنِ۵۷ 🇮🇷
پروف🌿
در یاد بسپارید... همیشه در یاد بسپارید... که آمریکا -‌با همه توش و توانش‌- خدای عزیزِ توانا نیست، و آمریکا -‌با همه آزارگری‌اش‌- هرگز پرندگان را از پرواز باز نتواند داشت، گاهی باروتی کوچک در دست کودکی خُرد انسانی بزرگ را به خاک و خون خواهد کشید قبانی در این بخش از اشعار، صدای عاشقانه خود را ستیهنده و حماسی سر می‌دهد و روزهایی را به یاد می‌آرود که آرزوی هر فلسطینی است: از رنج حسین می‌آییم... از اندوه فاطمه زهرا... از اُحد می‌آییم و از بدر... و از غم‌های کربلا... می‌آییم برای تصحیحِ تاریخ و اشیا و برای پاک کردن حروف ازخیابان‌هایی که نام‌های عبری دارند! ♡نزارقبانی @Anne57