نتیجهی اینها چه میشود؟ اینجا من این جور یادداشت کردهام که سرانجام [اینها]، کشاندن نسل جوان متعهّد به عرصهی مدیریّت کشور [است]، که یکی از دوستان گِله میکردند که جوانها را به عرصهی مدیریّت راه نمیدهند. خب چه جوری وارد عرصهی مدیریّت میشوند؟ ورود در عرصهی مدیریّت برای نسل جوان از این راهها اتّفاق میافتد و طبعاً اگر نسل جوان وارد عرصهی مدیریّت شد، و مدیران ارشد نظام از جملهی جوانهای متعهّد [شدند] -که من گفتم جوانهای متعهّد حزباللهی، یعنی واقعاً باید حزباللهی باشند؛ به معنای درست کلمهی حزباللهی- آن وقت آن حرکت عمومی کشور طبعاً استمرار پیدا میکند، سرعت پیدا میکند و انجام میگیرد. پس بنابراین این سؤال که جوان چگونه میتواند وارد میدان این حرکت عمومی بشود، به نظر من پاسخهای روشنی دارد که من یک مقداری از آنها را گفتم.
البتّه این تحرّکات نباید به کار علمیِ مجموعهی دانشجوی جوان لطمه بزند؛ با هم منافات هم ندارد. یعنی اینکه شما بگویید «راهبرد بلندمدّت نظام، پیشرفت علمی و شکستن خطوط کنونی علم و رفتن به جلو است» درست است. ما قلّهی علم را بلاشک باید فتح کنیم، [امّا] این کارها باید مانع آن نشود؛ منافات هم ندارد، میتوان همین کار را کرد و میتوان حرکت علمی هم کرد؛ میتوان در رشتههای مختلف، دانشجوی برجستهی صاحب رتبههای بالا بود و در عین حال در گروه جهادی حضور داشت، در هیئت دانشجویی حضور داشت، در مجموعههای خدماتی حضور داشت، در کار نشریّاتی حضور داشت.
یک چیزی اینجا یکی از دوستان راجع به نشریّات گفتند. اعتقاد من این است که این کسانی که در نشریّات دانشجویی قلم میزنند و کار میکنند، بایستی مجموعههایی را تشکیل بدهند برای استمرار حرکتشان برای بعد از دورهی دانشجویی. همان طور که اشاره کردند درست است؛ همینهایی که الان در نشریّات قلم میزنند یک روزی دانشجو بودند، لکن همهی آن کسانی که در دورهی دانشجویی اهل این کار بودند، وارد جریان قلمزنی در نشریّات و ادارهی نشریّات و مطبوعات و مانند اینها نشدند. به نظر من میتوانند در این زمینه [هم کار کنند.] اینجا یادداشت کردهام: «ایجاد شبکهای از نویسندگانِ دانشجوی فعّالِ در نشریّاتِ دانشجویی، برای تداوم فعّالیّتها در حوزهِی نشر».
یک چیزی بنده در مورد دانشجوها در دو کلمه عرض بکنم. آنچه ما از بچّههای دانشجو، از شما جوانهای عزیز که من خیلی به شماها واقعاً علاقهمندم، انتظار داریم این است که شماها باید خودجوش باشید، باید خودکار باشید، باید منتظر این نباشید که شما را به کار وادار کنند؛ بخصوص جوانهایی که مثلاً مربوط به تشکّلهای گوناگون دانشجویی هستند. باید خودکار حرکت کنید، باید بچّههایی که اهل اندیشه هستند؛ بعضیها هستند در اندیشهورزی پیشرو هستند، بعضیها در حرکتهای اجرائی پیشرو هستند؛ هر کدام در هر قسمتی که تواناییاش را دارید بایستی خودجوش و خودکار باشید؛ مثل مبارزات مبارزین زمان طاغوت. خب، اگر باور میکنید ما هم یک وقتی همسنّ شما بودیم،(۱۵) یک زمانی در همین دوره [بودیم]. اتّفاقاً در این سنین دوران مبارزات بود. واقعاً آن روز ماها خودجوش حرکت میکردیم. نمیخواهم حالا من راجع به خودمان حرف بزنم امّا یک واقعیّتی است. آن روز -در آن سالهای مبارزه- کسی بالای سر ما نبود؛ نه حزبی بود، نه سازمانی بود، نه جمعیّتی بود؛ [تنها] امام بزرگوار بود [آن هم] در نجف یا در ترکیه. گاهی اوقات یک پیامی از امام میآمد، یک اعلامیّهای میآمد، خونی در رگهای ما به جریان میانداخت و ما را هدایت میکرد. خب موانع هم زیاد بود؛ هم کتک بود، هم زندان بود، هم موانع پولی بود، هم گرسنگی کشیدن بود، از این چیزها هم بود امّا در عین حال حرکت میکردیم، پیش میرفتیم. جوانها امروز باید این جوری حرکت کنند؛ مثل مبارزات مبارزین دوران طاغوت. و اگر از این قبیل کارها که من گفتم و این فهرستها انجام بگیرد، توطئههای دشمن خنثی میشود؛ آن توطئههای نرمی که همه از آن حرف میزنند و میگویند -که در درجهی اوّل، فلج کردن نسل جوان است [یعنی] یکی از مهمترین توطئههایی که امروز علیه کشور ما و انقلاب ما دارد انجام میگیرد، توطئهی فلج کردن نسل جوان است و سرگرم کردنش به شهوات، سرگرم کردنش به کارهای بیهوده، [مثل] بازیهای کامپیوتری و کارهای گوناگونی که وجود دارد، مبتلا کردنش به موادّ مخدّر و کارهای گوناگون از این قبیل؛ اینها فلج کردن نسل جوان است- با این شیوهای که من عرض کردم، خنثی میشود. توطئهِی نومید کردن نسل جوان با همین حرکتها که نشاطآفرین و امیدآفرین است، از بین میرود. بنابراین، اگر چنانچه انشاءالله شما جوانها با این حرکتها پیش بروید و زمینه را برای روی کار آوردن یک دولت جوان و حزباللهی آماده کنید، بنده معتقدم که بسیاری از این نگرانیهای شما و دغدغههای شما و غصّههای شما پایان خواهد پذیرفت؛ این غصّهها هم البتّه فقط مخصوص شماها نیست.
ببینید، «بیانیّهی گام دوّم» یک ترسیم کلّی از گذشته و حال و آیندهی انقلاب بوده. خب چهل سال [از انقلاب] گذشته -یک ترسیم کلّی است، وارد جزئیّات نشدیم- یک تصویرسازی کلّی شده راجع به مسائل اصلی انقلاب. چهار نقطهی بهاصطلاح اصلی در این بیانیّه مورد تأکید بوده:
نقطهی اوّل: «عظمت حادثهی انقلاب». خیلیها به این توجّه نمیکنند، خواستیم به این توجّه بشود، دقّت بشود: حادثهی انقلاب؛ هم خود پدید آمدن انقلاب در این نقطهی مشخّص جغرافیایی و در آن برههی مهمّ تاریخی، و بعد، ماندگاری انقلاب؛ بنابراین این یک نقطه است: عظمت انقلاب، هم از لحاظ وقوع، هم از لحاظ ماندگاری.
نقطهی دوّم: «عظمت راه طیشده و کارکرد انقلاب تا امروز»؛ [یعنی] نقطهی مقابل حرف آن کسانی که اصرار دارند بگویند انقلاب نتوانسته کارکردی از خودش نشان بدهد. بنده در این بیانیّه این را -البتّه به طور مجمل و کوتاه- بیان کردم که نخیر، انقلاب کارکرد کاملاً برجسته و ممتاز در زمینههای گوناگون داشته؛ هم در زمینهی سیاسی، هم در زمینهی اجتماعی، هم در زمینهی علمی، هم در زمینهی عدالت، هم در زمینهی آزادی. انقلاب در زمینهی همهی خواستههای مهمّ بشری و ملّی و بینالمللی کارکردهای برجستهای داشته. پس نقطهی دوّم، عظمت کارکردهای انقلاب.
نقطهی سوّم که در این بیانیّه مورد نظر است، «عظمت چشماندازی است که باید به آن برسیم»؛ اینکه ما به کجا میخواهیم برسیم، میخواهیم چه کار کنیم، هدف ما کجا است.
و نقطهی چهارم: «عظمت نقش نیروی جوان متعهّد»؛ نه هر جوانی؛ جوانی که احساس تعهّد کند، احساس مسئولیّت کند. عظمت نقش این قشر یعنی جوان متعهّد در این مسیری که در پیش رو داریم و در رسیدن به آن چشمانداز مورد نظر.
این چهار نقطهای است که ما اینجا خواستیم [بیان کنیم]. البتّه من عرض کردم به اجمال؛ در یک بیانیّه نمیشود خیلی این چیزها را تفصیل داد -یک کتاب یا دو کتاب باید نوشت- لکن جا برای تفصیل و فکر و مطالعه و تعمیق این حرفها وجود دارد.
خب، ما یک حرکت عمومی نیاز داریم به سمت آن چشمانداز؛ باید یک حرکت عمومی در کشور راه بیفتد؛ البتّه این حرکت وجود دارد منتها بایستی انضباط پیدا کند، سرعت پیدا کند و پیشرفتش به سمت آن چشمانداز محسوس باشد. این حرکت طبعاً با محوریّت جوان متعهّد است؛ جوانهای متعهّد، محور این حرکتند. جوان هم که میگویم، لزوماً مراد من جوان بیستودوساله و بیستوپنجساله نیست؛ البتّه از جوانهای بیستودوساله و بیستوپنجساله خیلی کار برمیآید؛ واقعاً این جوری است که این خواهر عزیزمان گفت، که بیستسالهها را با شصتسالهها مقایسه کرد که شماها هم همه برایش کف زدید؛ بنده بیستساله و بیستوپنجساله را [هم میگویم]؛ منتها وقتی من میگویم جوان، منظورم صرفاً جوان دههی بیستی نیست؛ نه، سیساله، سیوپنجساله، چهلساله، اینها هم جوانند، یعنی اینها هم میتوانند در همین عرصه نقشآفرینی کنند، میتوانند کار کنند؛ اینها هستند که اگر متعهّد باشند میتوانند در نظام مدیریّت کشور یک تحوّل عظیمی را به وجود بیاورند.
خب، حالا یک سؤال اینجا مطرح میشود و آن، این است که فرایند ورود جوانان به این حرکت عمومی چیست؟ حالا شما یک جوان متعهّد هستید، میخواهید در این حرکت عمومی حضور داشته باشید؛ شیوهی حضور شما چگونه است؟ این، آن مطلبی است که من یادداشت کردهام که به شما عرض بکنم؛ یک توضیحی باید بدهیم.
عنصر چهارم این است که بالاخره در هر برههای راهکارهای عملی لازم است. در هر برههای از زمان راهکارهای عملی مورد نیاز است. خب محلّ بحث ما اینجا است. آنچه شما سؤال میکنید -یعنی نسل جوان ممکن است سؤال بکند و یک سؤال مستتری(۱۲) است- همین است که بالاخره راهکار عملی برای اینکه ما بتوانیم به عنوان یک جوان وارد میدان بشویم چیست. خب این چهار عنصری که گفتیم -همهی اینها- که برای یک حرکت عمومی این چهار عنصر نیاز است، تبیین اینها نیاز دارد به ذهن فعّال و زبان گویا؛ منتها این [مورد] آخری که مسئلهی راهکارهای عملی باشد، احتیاج دارد به هدایت، تمرکز، پیگیری، فعّالیّت پیدرپی و لحظهبهلحظه برای اینکه بتواند این کاروان عظیم جامعه را و مهمتر از همه جوانهای جامعه را به پیش ببرد. این کارِ چه کسی است؟ این تمرکز، این ایجاد برنامهی کار، پیدا کردن راهکار، ارائهی راهکار، برنامهریزی، به عهدهِی چه کسی است؟ این به عهدهی جریانهای حلقههای میانی است. این، نه به عهدهی رهبری است، نه به عهدهی دولت است، نه به عهدهی دستگاههای دیگر است؛ [بلکه] به عهدهی مجموعههایی از خود ملّت است که خوشبختانه امروز ما این را کم هم نداریم. ما نخبههای فکری در زمینههای گوناگونِ مورد نیاز در میان جوانان، در میان مسئولین خودمان داریم. اینها میتوانند بنشینند برنامهریزی کنند و هدایت کنند. تشکّلهای دانشجویی از این قبیلند، مجموعههای باتجربه و فعّال در زمینههای فرهنگی و فکری و مانند اینها از این قبیلند و هر که هم در این زمینهها فعّالتر باشد، مؤثّرتر است؛ یعنی زمام کار دست کسانی است که فعّالیّت کنند؛ تنبلی و بیحالی و کسالت و مانند اینها به درد نمیخورد.
خب حالا نمونههایی را من اینجا یادداشت کردهام، نمونههایی از کارهایی که میتواند نسل جوان را در نقش و شأنِ محور بودنِ حرکت عمومی جامعه کمک کند و ظرفیّت لازم را به آنها بدهد. نمونههایی را من اینجا یادداشت کردهام. یکی تشکیل کارگروههای فرهنگی است؛ این کاری که الان دارد انجام میگیرد؛ این الان وجود دارد. بنده با بسیاری از اینها آشنا هستم، با بعضی، ارتباط هم دارم. کارگروههای فرهنگی در سراسر کشور و در مساجد -که در صحبت یکی از دوستان هم اتّفاقاً همین بود- یکی از کارها است. این «آتش به اختیار» که من چندی پیش گفتم،(۱۳) مربوط به این مجموعه است، [یعنی] مجموعههای فعّال در زمینههای فرهنگی که اینها میتوانند تأثیرگذاری عمیقی داشته باشند. از اوّل انقلاب هم همین جور بوده، الان هم همین جور است. الان هر جایی که شما یک گروه جوان را پیدا کنید -جوان متشکّل و بافکر و صاحب ذهن فعّال- که دست به کار فرهنگی میزنند مثلاً در یک مسجدی، در یک هیئتِ عزاداریای -همین طور که دوستان بیان کردند-اینها میتوانند روی جوانها تأثیر بگذارند، روی محلّه تأثیر بگذارند، روی خویشاوندان تأثیر بگذارند، روی مجموعههای دانشجویی تأثیر بگذارند، یک حرکتی، یک عزمی، یک بینش و بیناییای را در یک مجموعهای به وجود بیاورند.
یک کار دیگر، تشکیل گروههای فعّالیت سیاسی [است]؛ البتّه منظورم حزببازی نیست. حزببازی کاری است که بنده برکتی در آن احساس نمیکنم؛ امّا کار سیاسی فقط حزببازی نیست؛ نشستن، تحلیل سیاسی کردن، حوادث سیاسی را شناختن، فهمیدن، منتقل کردن، یکی از آن کارهای بسیار اساسی است که حرکت عمومی جامعه را تسریع میکند، شکل میدهد و کمک میکند؛ یکی از کارها این است.
تشکیل میزگردها و کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها که بنده مکرّر این را تکرار کردهام و تأکید کردهام و توصیه کردهام؛ و خب خیلی پیشرفتی نداشته. چه کسی باید این را بکند؟ [اگر] منتظر باشید که رئیس دانشکده یا معاون فرهنگی یا مانند اینها بکنند، فایدهای ندارد؛ خودتان باید بکنید. در دانشگاهها کرسیهای آزاداندیشی را باید تشکیل بدهید؛ منتها همین طور که گفتم همهی این حرکتها باید منضبط باشد؛ با انضباط، با پیشبینی، با مطالعهی خوب از سوی افرادی که صاحب ذهن فعّال و زبان گویا هستند راه [بیفتد]؛ اینها حتماً کمک میکند، تأثیر میگذارد. الان مجموعهی دانشجویانی که همراه با تشکلّها هستند، درصد بالایی از دانشجوهای کشور نیست. اگر چنانچه شما این کارها را بکنید، این درصد قطعاً رشد خواهد کرد. خب دانشجویی که متعهّد نباشد یا سرگرم کارهای بیربط باشد، در پیشرفت کشور هیچ تأثیر مثبتی نمیگذارد اگر تأثیر منفی نگذارد. شما میتوانید تأثیرگذاری کنید با همین [کار]. یک فصل هم این؛ یعنی یکی از راهکارهایی که ذکر میشود همین است.
ببینید، درست توجّه کنید! یک حرکتِ عمومیِ معقول و منضبط -منضبط! وقتی میگوییم منضبط، یعنی حرکت، غوغاسالارانه و بَلبشویی و مانند اینها نباشد؛ گاهی حرکتهای عمومی با بلبشو و غوغاسالاری و مانند اینها همراه است؛ آنها ارزشی ندارد- و صحیح و منتظم و عقلائی اگر بخواهد انجام بگیرد، به چند چیز نیاز دارد:
اوّلاً نیاز دارد به اینکه از صحنه یک شناختی وجود داشته باشد؛ یعنی این کسانی که این حرکت را انجام میدهند یا محور این حرکتند یا لااقل تحریککنندهی این حرکتند، بایستی صحنه را درست بشناسند، عناصر درگیر در این صحنه را بشناسند. امروز شما در کشور خودتان، در جمهوری اسلامی، میخواهید یک حرکت انجام بدهید؛ خب باید بدانید جمهوری اسلامی امروز در چه وضعی است، با چه کسی روبهرو است، با چه کسی مواجه است، فرصتهایش کدامها هستند، تهدیدهایش کدامها هستند، دشمنهایش چه کسانی هستند، دوستهایش چه کسانی هستند؛ این باید دانسته بشود و شناخته بشود.
یک عنصر دیگری که لازم است برای این حرکت، این است که این حرکت باید یک جهتگیری مشخّصی داشته باشد؛ یک جهتگیری منطقی و قابل قبول، که در حرکت عمومی ملّت ایران که ما داریم پیشنهاد میکنیم و مطرح میکنیم، این جهتگیری، جهتگیری به سمت جامعهی اسلامی یا تمدّن اسلامی است؛ یعنی میخواهیم برویم به سمت تشکیل یک جامعهی اسلامی؛ و حرکت عمومی، ما را باید به اینجا و در نهایت به یک تمدّن پیشرفتهی اسلامی برساند. این هم عنصر دوّم.
عنصر سوّمی که [این حرکت] نیاز دارد، این است که یک عامل امیدبخشی باید وجود داشته باشد، یک نقطهی روشنی باید وجود داشته باشد. در هر حرکتی اگر چنانچه این نقطهِی روشن، این نقطهی امیدبخش وجود نداشته باشد، حرکت پیش نمیرود. این خوشبختانه در کشور ما، برای جامعهی ما، برای مردم ما، کاملاً در دسترس است؛ نقطهی روشن عبارت است از ظرفیّتهای ملّیای که ما اینها را شناختهایم؛ یعنی امروز حتّی شما جوانها ظرفیّتهای ملّت خودتان را شناختهاید. ملّت ایران نشان داده که میتواند کارهای بزرگ را بخوبی انجام بدهد، از عهده بربیاید؛ ملّت ایران انقلاب را راه انداخت، تشکیل جمهوری اسلامی را راه انداخت؛ اینها مثل معجزه است. تشکیل جمهوری اسلامی در دنیای دوقطبیِ کاپیتالیسم و کمونیسم -که آن روز بود- مثل یک معجزه است؛ واقعاً شبیه معجزهی عبور از دریا برای بنیاسرائیل یا عصای موسیٰ است؛ مثل یک معجزه است. خب ملّت ایران این کار را کردند؛ این یک ظرفیّت خیلی مهمّی است. بعد [هم] توانستند این را نگه دارند. دیگران هم از این کارها همین چند سال قبل از این [کردند]؛ دیدید دیگر؛ بعضی از این کشورهای منطقهی شمال آفریقا و مانند آنها از این کارها کردند،(۸) امّا نتوانستند نگه دارند. ملّت ایران توانست نگه دارد. ملّت ایران توانست در مقابل ابرقدرتهای بزرگ دوران سینه سپر کند، آنها را به عقبنشینی وادار کند؛ پس این خودش یک نقطهی امید است. پس ما این نقطهی امید را داریم. البتّه نقاط امید زیاد است؛ یکیاش این است. یکی از نقاط امید، فرسودگی جبههِی مقابل ما است. بنده به طور قاطع میگویم -البتّه یک عدّهای فوراً بنا میکنند توجیه و تأویل و انکار و مانند اینها، لکن بنده قاطعاً این را میگویم، میتوانم این را ثابت هم بکنم که حالا وقتش نیست- امروز تمدّن غربی دچار انحطاط است، یعنی واقعاً در حال زوال است: عَلیٰ شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانهارَ بِه؛ فی نارِ جَهَنَّم؛(۹) لب گودال است؛ این جوری است. البتّه حوادث و تحوّلات جوامع بتدریج اتّفاق میافتد؛ یعنی زود احساس نمیشود. حتّی خود اندیشمندان غربی این را احساس کردهاند و بر زبان میآورند و میگویند. این هم یکی از نقاط امید ما است. تمدّن غربی، تمدّن مادّی در مقابل ما قرار دارد و رو به فرسودگی است. این هم یکی از نقاط امیدبخش است؛ و بعد هم وعدهی تخلّفناپذیر خدا که «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم».(۱۰) خب، وَمَن اَصدَقُ مِنَ اللهِ قیلًا؟(۱۱) چه کسی از خدا راستگوتر است؟ وعدهی چه کسی از خدا درستتر است؟ خدا میگوید: اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم؛ اگر شما نصرت کردید خدا را، یعنی به سمت تمدّن اسلام و جامعهی اسلامی و تحقّق دین خدا پیش رفتید، خدا شما را یاری میکند؛ نقطهی امید. پس عنصر سوّم هم که وجود نقطهی امید است، وجود دارد.
882.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 دانلود #کلیپ
👤 استاد #رائفی_پور « برنامه ریزی دشمن برای کودکان »
https://eitaa.com/Antiliberalism
با توجه به گستره اختیارات رئیس جمهور در قانون اساسی، احتمالا برای اصلاح وضع موجود، اختیارات درخواستی روحانی به شرح زیر است:
۱. ریاست بر قوه قضاییه، مجلس تشخیص مصلحت نظام، شورای نگهبان با حق امضای مستقیم، صدا و سیما، سپاه پاسداران، ارتش، بسیج، کلیه تشکلهای دانشجویی، شورای دانش آموزی مدارس و جایگزینی کلیه ی خاله ها در مهد کودک های کشور.
۲. تعیین مستقیم اعضای مجلس شورای اسلامی در دوره آتی بدون نیاز به انتخابات
۳. عنوان رئیس جمهور مادام العمر جمهوری اسلامی ایران تا سال ۱۵۰۰ شمسی به شرط حیات.
۴. عدم نظارت هیچ یک از ارکان قضایی و پارلمانی بر نحوه ی عملکرد و هزینههای دولت و کابینه.
۵. حق شقه شقه کردن و آویزان کردن منتقدین دلواپس بی شناسنامه بزدل حسود از چهار گوشه شهر.
۶. نام گذاری جمهوری اسلامی ایران به ایران آل فریدون و حومه.
۷. تغییر سرود ملی ایران به سرود «آقامون جنتلمنه» به گونه ای که در زمان ادای این جمله، همه رئیس جمهور را برابر نظر داشته باشند.
۸. ممنوعیت ادای نام رئیس جمهور بدون بیان القاب «عالیجناب ابر قدرت قوی شوکت حضرت والای همایونی فریدون مهر»
۹. لغو کلیه قوانین موجود و جایگزین کردن لفظ «یاسا» به سخنان رئیس جمهور
۱۰. آنچه گفتیم و نگفتیم و برای آباد سازی تپه های باقی مانده کشور به آن نیازمندیم!
https://eitaa.com/Antiliberalism
بسم الله الرحمن الرحیم
سوره مبارکه ابراهيم آیه 12
وَمَا لَنَا أَلاَّ نَتَوَكَّلَ عَلَى اللّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ
و چرا ما بر خدا توكل نكنيم، در حالى كه او ما را به راه هاى (سعادت) ما هدايت كرده است؟ قطعاً ما در برابر هر آزارى كه شما نسبت به ما روا داريد، مقاومت خواهيم كرد و اهل توكّل بايد فقط بر خداوند توكّل نمايند.
#ماه_رمضان
@Antiliberalism
7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حرمتشکنی ماه مبارک رمضان در مازندران
در تالارهای پذیرایی استان مازندران در ماه مبارک رمضان در قالب برنامه (افطار تا سحر) با فعالیتهای ضدفرهنگی حرمتشکنی میشود.
https://eitaa.com/Antiliberalism
🔴 مهم
فرانسیس فوکویاما از برنامه ی دشمن برای فتنه ی 98 پرده برداشته است
❌فوکویاما در مصاحبه ای با وال استریت ژورنال دقیقا همان چیزی را می گوید که نزدیک به یک سال است اتاق فکر جنبش سبز در ایران بر روی آن تاکید می کند : تغییر قانون اساسی ایران و کاهش اختیارات رهبری ‼️
⛔️فرانسبس فوکویاما صراحتا گفته است : این ضروریست که اصل ۱۱۰ قانون اساسی (اصلی که اختیارات رهبری را توضیح می دهد) منسوخ شود !! 👇
It would be necessary to abolish Article 110
https://www.wsj.com/articles/SB10001424052970203946904574300374086282670
❌ در حال حاضر لیبرالهای داخل کشور نزدیک به یک سال است بر روی همین موضوع پیشنهادی فوکویاما مانور میدهند سردمدار فتنه 98 هم در داخل کشور شخصی بنام مصطفی تاجزاده است ‼️
❌ بهانه ی فتنه ی سال 98 اعتراض به اختیارات رهبریست ، میخواهند فرماندهی نیروهای مسلح را از رهبر بگیرند تا ماجرای سوریه تکرار نشود ‼️
❌ این را بدانند که چشمان ما باز است و بزرگترین ضربه به یک تفکر مهاجم باز کردن مشت طرف مقابل است ، این موضوع به ضررشان تمام خواهد شد ، اختیارات رهبری افزایش پیداخواهد کرد تا وضعیت اقتصاد هم مانند وضعیت نظامی ایران که مستقیما زیر نظر رهبر بوده است به اوج اقتدار برسد ‼️
#نشر_حداکثری
#فتنه_۹۸
https://eitaa.com/Antiliberalism
✍چرا
دولت روحانی
نامه رهبر معظم انقلاب دربرجام اجرا نکرد ؟
✔ آیا می دانید
پاسخ رهبر معظم انقلاب
دردیدار دانشجویان به دانشجویی که تصویب برجام را به رهبری نسبت داد چه بود؟
رهبر معظم انقلاب فرمودند :
🔹« در صحبتها بود که
تصویب برجام را به رهبری نسبت دادهاند؛ خب شما چشم و گوش دارید و همهچیز را میبینید
🔹نامهای که دربارهی برجام نوشته شد
و شرایطی که ذکر شده که در این صورت تصویب میشود را ببینید. منتها اگر این شرایط اجرا نشده، وظیفهی رهبری این نیست که وارد بشود
🔹نظر ما این است که
رهبری وارد کار اجرایی نشود، مگر جایی که به حرکت کل انقلاب ضربه میزند
🔹اما آنطور که برجام عمل شد،
من خیلی اعتقادی نداشتم و بارها هم به رئیس جمهور و وزیر خارجه گفتیم و تذکر دادیم »
☝☝☝☝☝👆🏻
درپاسخ به متن فوق که
✔چنانچه نامه رهبر انقلاب
و شروط نه گانه دربرجام توسط دولت رعایت نشده
فقط وظیفه مجلس بوده است که دخالت کند و نظارت کند نه رهبر انقلاب خودشان پیگیری کند که چرا اجرا نشده است
▪همین تخلف وگله مندی
رهبر انقلاب مشخص میکند مجلس با دولت همدست هستند
✔ برای
اجرا نکردن نامه
رهبر انقلاب امام خامنه ای ، مردم باید
از نمایندگان مطالبه گری کنند تا ازدولت پاسخ بخواهند 🤔🤔
https://eitaa.com/Antiliberalism