📜🕯🖋️ قاسملو جنایتکار ✍ ع ششگلانی 🚨 در سالگرد بمباران شیمیایی حلبچه کردستان عراق توسط رژیم صدام، رشتو/مطلب کوتاهی بریم از عبدالرحمان قاسملو سرکرده حزب دموکرات کردستان که امروزه تبدیل به نماد براندازی اپوزیسیون شده 🔸 وقتی صدام بر سر کردهای حلبچه و سربازان ایرانی که کنار آنها با عراق می‌جنگیدند، بمب شیمیایی ریخت و سردشت ایران(کردنشین) را بمباران شیمیایی کرد؛در سالهایی که ارتش عراق از هیچ جنایتی علیه ایران خودداری نمی‌کرد، عبدالرحمان قاسملو و حزبش سرسپرده صدام بودند 👇👇👇 @Antiliberalism

🔸 قاسملو در مصاحبه با لوموند(دسامبر1980) می‌گوید: "مذاکره می‌کنیم... ولی‌ هرگز اسلحه خود را زمین نخواهیم گذشت." یعنی زمانی که عراق بخشهایی از خاک ایران را اشغال کرده بود،قاسملو علیه ایران اعلام جنگ می کند تا خودمختاری منطقه کردستان در همه امور(حتی نظامی و امنیتی) را بدست آورد 🔸 خودمختاری نام دیگر تجزیه است و وقتی به شیوه قاسملو، یعنی با اشغال و غارت پادگانها، اسلحه کشیدن به روی سربازان کشور و بیرون کردن مسئولان سیاسی و نظامی کشور از منطقه و با پشتیبانی نظامی عراق، صورت بگیرد، عریان ترین شکل تجزیه طلبی و خیانت به کشور است. 🔸 قاسملو در همانجا، از روابط دوجانبه‌اش با عراق می‌گوید: "ما میخواهیم منابع [اسلحه] خود را تنوع ببخشیم، بطوری که اگر یک منبع کم یا تمام شد، ما آسیب پذیر نباشیم...بر خلاف آنچه که دشمنان ما می‌گویند، ما به همه جنبش‌های کرد در خارج از ایران کمک می‌کنیم، و بغداد این را می داند. ... 👇👇👇 @Antiliberalism

🔸 [ادامه سخنان قاسملو:] ... بطور کلی‌، عراق همانقدر به ما احتیاج دارد که ما به آنها... در عین حال، ما به اندازه کافی‌ اسلحه داریم. ما اسلحه‌های ارتش ایران را داریم. چیزی که کم داریم مهمات و موشک ضد هوایی است. عراق نیز آماده است که به همه گروه‌های مخالف اسلحه بدهد " 🔸 حزب دموکرات به رهبری قاسملو، پس از انقلاب اسلامی، شروع به اقدام مسلحانه علیه کشور و اشغال پادگانها کرد. همواره با عراق در ارتباط بود. در ژوئن 1980(خرداد 1359) قاسملو نماینده حزب را به کرکوک می‌فرستد که نتیجه‌اش توافقی هفت ماده‌ای با حزب بعث و به معنای سرسپردگی کامل به صدام است: 🔸 مطابق اسناد #ویکی_لیکس (16فوریه 1988)، قاسملو چند روز پس از ملاقاتی با صدام، با مامور اطلاعاتی آمریکا در بغداد دیدار کرده و درخواست حمایت سیاسی می‌کند. در آنجا می گوید به اندازه کافی پول و اسلحه دارد و ... 👇👇👇 @Antiliberalism

🔸 [قاسملو] مدعی است که حزب دمکرات در طی سالها به اندازه کافی از ارتش و پاسداران (ایران) اسلحه به غنیمت گرفته است و 12-10 هزار نیروی چریک تحت فرماندهی دارد. در ادامه می‌گوید که حزب دموکرات کردستان و اتحادیه میهنی مخارج عمده خود را از راه قاچاق به دست می آورند. 🔸 مامور اطلاعاتی آمریکا از قاسملو درباره عملیاتهای عراق برای نابودی روستاهای کردنشین[و تعریب کردها]می‌پرسد. به گفته آن مامور، قاسملو "بی هیچ احساسی" تایید می‌کند که اکثر روستاها ویران شده اند. اما در سخنی شگفت انگیر، با تبرئه صدام، مدعی می‌شود که ایران از سلاح شیمیایی می‌کند!.. 🔸 قاسملو در حالی مدعی می شود که ایران از سلاح شیمیایی استفاده کرده است که تا مدتها خبر بمباران شیمیایی حلبچه توسط عراق را تکذیب می‌کرد!! مدعی بود که انتشار خبر بمباران حلبچه توسط صدام برای آن است که "روابط دوستانه ما[حزب دموکرات کردستان] با عراق را خدشه‌دار کنند". 🔸 قاسملو در اتریش ترور شد و این حادثه فرصتی به هم رزمانش داد که چهره ای مظلوم از او بسازند. از فردی که به کشور ایران خیانت کرد و سرسپرده صدام حسین- یکی بزرگترین جنایتکاران تاریخ معاصر و عامل قتل عام بیش از 100000 کرد در عراق (در عملیات انفال و کارزار تعریب) - بود. #حقایق_ناگفته @Antiliberalism

💠 یک داستان خیلی جالب 🔰یک جوانی بر سر جوی آبی نشسته بود، دید یک سیب زیبایی روی آب می‌آید دست برد و سیب را گرفت و خورد وقتی که خورد متوجه این نکته شد که خوب! این سیب مال چه کسی بود؟ تو خوردی! جریان آب را گرفت و دنبال کرد دید آب از درون باغی می‌آید، درب باغ را زد، باغبان بیرون آمد، گفت: آقا یک سیب از باغ شما در جریان آب افتاد، بیرون آمد، من خوردم مرا حلال کن، صاحب باغ گفت این باغ مال چهار برادر است یک چهارمش حق من بود حلال کردم، سه چهارمش مال سه برادرم است، گفت: خوب آدرس آن‌ها را بده تا بروم حلالیت بطلبم. 🔰گفت: یکی از آن‌ها در فلان محله است. دیگری در فلان محله و برادر دیگر در کشور همسایه است، آدرش را گرفت و آمد درب خانه آن دو برادر قصه را گفت و حلیت گرفت رفت به کشور مجاور و درب خانه برادر آخر را زد، درب را باز کردند، گفت من از ایران آمده‌ام، قصه این است که یک سیب خورده‌ام مال باغ شما بوده است، آمده‌ام حلیت بگیرم، گفت: به یک شرط حلالت می‌کنم، گفت: به چه شرطی گفت: من یک دختری دارم که هم کور است هم کر است هم لال است، راضی می‌شوی با او ازدواج کنی، گفت: بله، به خاطر اینکه از حرام نجات پیدا کنم، وارد خانه شد و خطبه عقد را خواندند و رفت به حجله دید دختر، حوریه‌ای است از حوریه‌های بهشت هم چشمان قشنگ دارد و هم تکلم خوبی دارد و هم شنوایی رسائی دارد، 🔰بیرون آمد به پدر دختر گفت: مگه نگفتی دخترم کر است و کور است و لال است، گفت: دروغ نگفتم، گفتم کور است چون تا به حال چشمش به نامحرمی نیفتاده، گفتم: لال است چون تا به حال با نامحرم تکلم نکرده است. گفتم: کر است چون تا به حال صدای نامحرم به گوشش نرسیده است، گفت: خوب! چرا این‌ را برای ما تهیه دیدی و به من پیشنهاد کردی؟ 🔰گفت: شب‌های زیادی دعا می‌کردم که خدایا چنین دسته گلی به من دادی صالحه، وجیه، مومنه، خدایا یک داماد مؤمنی هم به من بده، نمی‌دانم این دختر را به دست که بدهم، تو که در خانه من را زدی، دیدم به خاطر یک چهارم سیب بلند شدی از ایران آمده‌ای حلالیت بگیری، دیدم تو لیاقت داری این دسته‌ گل را تصاحب کنی . 🔰 خدا هم از آن پدر و مادر یک پسری خلق کرد به نام شیخ احمد مقدس اردبیلی که سنبل علم، تقوا و ضرب‌المثل نورانیت و قداست است، نقش پدر و مادر و نقش لقمه اثر وضعی دارد. #مقدس_اردبیلی #زندگینامه_علما @AntiLiberalism