Anti_liberal🚩
__
دیشب مدینه بودم و می گفتم می خندیدم
لالایی هات تو گوشمه رو دستت آروم خوابیدم..
ای وای بازم خواب می دیدم😭
Anti_liberal🚩
__
دیشب داداش علی اومد به روی دستام بوسه زد
می گفت عزیزم از سفر برات النگو خریدم..
ای وای بازم خواب می دیدم😭
Anti_liberal🚩
__
دیشب دیدم که عمه جون با قاسم اومد خونه مون
می گفت برات یه چادر خوشگل گلدار بریدم..
ای وای بازم خواب می دیدم😭
Anti_liberal🚩
__
یه روز جاموندم ازهمه به روی دست فاطمه
چشام می رفت که خواب بره با سیلی از خواب پریدم..
کاشکی اینم خواب می دیدم😭
چرا تلخی ها تو بیداریه؟
از بالای ناقه افتادمتو بیابون تاریک داشتم
دق می کردمیه وقت دیدم سرم تو بغل یه مادره،حسین..