حرمله‌گفت‌لااله‌الآالله‌ببینیدحسین‌چه‌قد مضطرشده(پریشون‌شده).. حتمامیخوادبیعت‌کنه‌باهامون... آقااومدگفت‌قصدمنب‌یعت‌نیست اما‌این‌بچه‌که‌دستمه...جنگی‌نیست یه‌قطره‌آب‌میخواد...

میگن‌تیرسه‌شعبه‌اون‌چنان‌خوردبه‌گلوی سفیدعلی‌اصغر...مثل‌گلی‌که‌ازساقه پژمرده‌میشه...(:💔 آخه‌نامرداشیش‌ماهه‌زدن‌داره(:💔 #اربعین

مثلااین... آخه‌این‌زدن‌داره؟ خدا‌لعنتتون‌کنه(:💔💔

این‌لَعن‌هارو‌مادرش‌میشنوه‌ها(: ذخیره‌میکنه‌برامون(: خدا‌لعنت‌کنه‌اونایی‌و‌که‌اسباشونو‌زین‌کردن(: دهانه‌اسبارو‌گرفتن‌محکم‌‌‌راه‌افتادن... تموم‌زندگیم‌مال‌حُسین...(: دلم‌هَمواره‌دنبال‌حسین... بگیم‌دیگه(:

همه‌ی‌زندگیم‌فدای‌تووبچه‌هات‌آقا(:💔 یه‌سلام‌بده‌به‌آقاها... مثلااومدی‌کرب‌وبلا(: چشماتوببند...طرف‌مقتل‌بشین‌روی‌تل زینبیه... مادرش‌تامیادکربلا.... اول‌کنارمقتلش‌میشینه(:

السلام‌علی‌الحسین وعلی‌بن‌الحسین وعلی‌اولادالحسین... وعلی‌اصحاب‌الحسین

تنگ‌غروب...تنگ‌غروب... ازکوچه‌تا‌خونه‌حسن‌سینه‌میکوبه... ای‌قد‌خمیده...توزیردستو‌پامنم‌رنگم پریده... نمیشه‌که‌اول‌ازروضه‌مادرنگیم(:

اگه‌کوچه‌نبود...غروب‌عاشورانمی‌افتاد... وای‌هرشب‌حسن‌درخواب‌میگه مُغَیرِه‌بس‌کن‌نزن‌مادرمو(:

کشتی‌مادرمو...نزن‌نامرد ای‌پریشون‌زینب...ای‌پریشون‌زینب....ای پریشون‌زینب... من‌باور‌ندارم...عمه‌سادات‌و‌اسارت... ن‌باور‌ندارم...عمه‌ی‌سادات‌وجسارت(:💔

زینب‌و‌آزاروآزارآزار کوچه‌و‌بازارو‌بازاروبازار ای‌پریشون...ای‌نگرون...خسته‌جانم‌زینب(:💔 همسفرم‌بهترازجون‌من‌حسین...(:💔 همسفرم‌تنهاگذاشتی‌تو‌منو... همسفرم‌رفتی‌بدون‌من‌حسین... زینب‌میگه‌ها(:

چهل‌روزتموم‌شد...ندیدمت‌داداش(:

دادمیزدم...دست‌بردار‌نامردازسر داداشم... دادمیزدم‌نزن‌به‌حنجرش... دادمیزدم‌داره‌میبینه‌مادرش...💔