کانال خوبیه متاهل ها عضوش بشید👇
💢 در پست قبل به برخی #تفاوت_های زنان و مردان در رفتار های ذهنی و فکری و شخصیتی اشاره کردیم و در ادامه به بخش های دیگر این تفاوت ها میپردازیم .
👇👇👇
🔸زنان #تحمل بیشتری در برابر رنج بدنی نشان می دهند تا #رنج_روحی.
🔹 مردان در برابر رنج روحی، #مقاومت بیشتری از خود نشان می دهند.
🔸 زنان سعی دارند #فرزندانشان،
همواره راضی و راحت باشند.
🔹مردان، فرزندانشان را برای #استقلال، مقابله با خطر و سختی ها آماده می سازند.
🔸#مادر، همه فرزندان خود را به طور تقریبی #یکسان دوست دارد؛ مهر و محبت او مشروط به اطاعت و بروز استعداد #نیست.
🔹 #پدران، فرزندانی را که از آنان #حرف_شنوی داشته و در #امر تحصیل، اجتماعی و حرفه اش موفق تر باشند، بیشتر دوست دارند.
🔸 زنان در #انتخاب_همسر، مسایل بسیاری از جمله: {وضع مالی، آینده، موقعیت اجتماعی، شغلی و ...} را در نظر می گیرند.
🔹 مردان سریع تر و راحت تر از زنان، درصدد ازدواج با همسر مورد علاقه شان برمی آیند.
🔸 در چهره #زنان، هنگام گفت و گو حالت های #ترس، #خشم، #تعجب، #آرامش، #اضطراب و #لذت به خوبی قابل رویت است.
🔹 #مردان در هنگام گوش دادن، #خونسرد بوده و چهره شان دچار تغییرهای زیادی نمی شود.
#روانشناسی
#تفاوت_شخصیت_ها (قسمت دوم )
#ادامه_دارد .
💖 @Kolbezendegi 💖
#جنسیت_زدگی
▪️نظر یک خانم در مورد ویدئوی درگیری پلیس با یک دختر در تهرانپارس!👇
✍️ پریچهر:
🔖 من سعی دارم در این پست شما رو عصبانی کنم و برای اینکه موفق نشم سعی کنید موقع خوندن این کلمات، موقتاً احساسات تون رو بسته بندی کنید و کنار بگذارید و با عینک عقل و منطق بخونید
میخوام به بهانه ویدئویی از درگیری #دختر_تهرانپارس و #پلیس، از یک نگاه جنسیت زده پنهان و پیچیده پرده برداری کنم
🔖حتما شما هم مثل من جدیدا دیدید که ویدئو هایی با این مضمون منتشر میشن که نیروی پلیس و یک خانم با هم دست به گریبان هستند و دختر خانم داره از ته حنجره جیغ میکشه. ویدئوهایی در حد چند ثانیه که به شدت اعصاب و روان ما رو به هم میریزند و ما رو عصبانی میکنه و دلمون میخواد نقابمون رو بزنیم و با شنل مون پرواز کنیم و برسیم اونجا و بوووم بووم دیش!👊👊 #پلیس_فاسد رو بکُشیم و #دختر_معصوم رو نجات بدیم...
🔖ما ایرانیها اصولا آدمهای باغیرتی هستیم و علاوه بر اون خیلی هم احساساتی. صدای جیغ یک دختر همه رو تحت تاثیر قرار میده و به واکنش وادار میکنه. خب تا اینجا این به نفع ما دخترهاست و در مواقعی که واقعا تحت ظلم قرار میگیریم میتونیم با جیغ و گریه فراخوان کمک بدیم. میشه اسمش رو گذاشت «دیپلماسی جیغ». اما تاریخ شاهده که همیشه دیپلماتها و سلاحها در مسیر صلح کار نکردند
این دیپلماسی جیغ گاهی تبدیل میشه به یک #کارزار برای تشدید و بازتولید #سکسیسم و #جنسیتزدگی .
🔖یک نمونه اش همین ویدئوهاییه که بهتون گفتم
در این مدل ویدئوها که قبل و بعدش کات شده و ما فقط چند ثانیه از یک رخداد رو میبینیم، یک دختر که ما نمیدونیم دقیقا جرم یا اتهامش چیه،داره در مقابل #اخطار_پلیس مقاومت میکنه و میزنه و میخوره و جیغ میکشه...
🔖راستش اصلا نمیخوام راجع به این حرف بزنم که در واقعیت چه اتفاقی افتاده، یا اون دختر چه خلافی کرده یا پلیس منصف بوده یا نه؟ فقط میخواهم راجع به همین یک پلان حرف بزنم. همین یک پلان که ما میبینیم و ما رو غیرتی میکنه و ما رو به طرفداری وادار میکنه. او جیغ میکشه و ما احساساتی میشیم!
و ما بدون اینکه فکر کنیم اون دختر مقصره یا نه؟ بدون اینکه فکر کنیم چرا همراه پلیس نرفته تا در #کلانتری به نتیجه برسه؟ چرا با خانواده اش تماس نمیگیره؟ و.... احساس میکنیم حق با اوست
چون او دختره، صدای ظریف تری داره و بلده جیغ بکشه
ممکنه بگید یک #زن اگر بهش #ظلم نشده باشه #جیغ نمیکشه. راستش من یادم نمیاد چرخ و فلک شهربازی بهم ظلمی کرده باشه اما هروقت میرم اونجا جیغ میکشم
خب تا اینجای کار ممکنه عصبانی شده باشید و فکر کنید چقدر بیاحساسم و دلتون بخواد منو به سزای عملم برسونید، اما یادتون باشه من هم بلدم جیغ بکشم و مظلومنمایی کنم شما رو در موضع اتهام قرار بدم 😊
راستش نه تنها من بلکه یک #زن_قاتل هم میتونه جیغ بکشه، همه زنهای دنیا میتونند در مواجهه با یک سوسک یا یک ترقه کپسولی یا دیدن مو روی لباس همسرشون یا دیدن حتی یک پلیس جیغ بکشند و از دیگران ترحم بخرند.
همه رسانهها میتونند با بیدار کردن احساسات سکسیستیِ مردم، یک متهم رو تنها بخاطر زن بودن یا #مادر بودن در ذهن مردم تبرئه کنند!
✖️وقتی به صِرف زن بودنِ یک خلافکار فکر میکنیم حق با اوست یعنی ما تسلیم #جنسیت_زدگی شدهایم.
باور کنید زنها هم با همه ظرافت و زیبایی و لَوَندی میتونند مرتکب #جرم و #جنایت بشن و اگر این ظرافت و زیبایی و لوندی باعث بشه شما این احتمال رو از ذهنتون حذف کنید، شما یک سکسیست هستید
همه ما فارغ از اینکه بلدیم جیغ بکشیم یا نه در برابر #قانون یکسانیم و در برابر ضابط قانون تسلیم هستیم چون قانون یک مقولهٔ انسانیه نه جنسیتی .
#برای_مطالعه
چمدونش را بسته بودیم،با خانه سالمندان هم هماهنگ شده بود
کلا یک ساک داشت ،کمی نون روغنی، آبنات، کشمش ،چیزهایی شیرین، برای شروع آشنایی …
گفت: “مادر جون، من که چیز زیادی نمیخورم یک گوشه هم که نشستم نمیشه بمونم، دلم واسه نوه هام تنگ میشه!”
گفتم: “مادر من دیر میشه، چادرتون هم آماده ست، منتظرن.”
گفت: “کیا منتظرن؟ اونا که اصلا منو نمیشناسن! آخه اون جا مادرجون، آدم دق میکنه ها، من که اینجا به کسی کار ندارم اصلا، اوم، دیگه حرف نمی زنم. خوبه؟ حالا میشه بمونم؟”
گفتم: “آخه مادر من، شما داری آلزایمر می گیری همه چیزو فراموش می کنی!”
گفت: “مادر جون، این چیزی که اسمش سخته رو من گرفتم، قبول! اما تو چی؟ تو چرا همه چیزو فراموش کردی پسرم؟!”
خجالت کشیدم …!
حقیقت داشت، همه کودکی و جوونیم و تمام عشق و مهری را که نثارم کرده بود، فراموش کرده بودم.اون بخشی از هویت و ریشه و هستیم بود،راست می گفت، من همه رو فراموش کرده بودم!
زنگ زدم خانه سالمندان و گفتم که نمیریم
توان نگاه کردن به خنده نشسته برلب های چروکیده اش رو نداشتم، ساکش رو باز کردم
نون روغنی و … همه چیزهای شیرین دوباره تو خونه بودند!
آبنبات رو برداشت
گفت: “بخور مادر جون، خسته شدی هی بستی و باز کردی.”
دست های چروکیدشو بوسیدم و گفتم:
“مادر جون ببخش، فراموش کن.”
اشکش را با گوشه رو سری اش پاک کرد و گفت:
“چی رو ببخشم مادر، من که چیزی یادم نمی یاد، شاید فراموش میکنم! گفتی چی گرفتم؟ آلمیزر؟!”
در حالی که با دستای لرزونش، موهای دخترم را شونه میکرد زیر لب می گفت: “گاهی چه نعمتیه این آلمیزر…!”
#مادر
#قدردان_بودن_ها_باشیم
#عشق