به ماه آسمون میگفت شمع شبستون منی یاد عمو بخیر که تو ، مثل عموجونِ منی:) راستی تو از تو آسمون ببین بابای من کجاست ..؟ بهش بگو که دخترت ، ساکن تو خرابه ‌هاست.. بهش بگو دختری که ، شونه به موهاش میزدی ؛ جون به لبش رسیده و تو از سفر نیومدی💔 *این نوحه رو خیلی دوست دارم.

- هارا گدیرسن آی بابا؟ *از دسته نوحه‌هایی که اغلب کلماتشو نمی‌فهمم ولی دوسش دارم:) (به عقیده من سوزی که نوحه های آذری دارن رو هیچ زبانِ دیگه ای نداره.)

• انقدر برام کار کردی که یه وقتایی ازت طلبکارم:)) •

- هرچه هستم ، هرچه بودم بر کسی مربوط نیست ! بر امام مهربان خود پناه آورده‌ام♡ * امروز دلم هوای امام رضا رو کرده..

- امام رضا ، جانِ ماست:)

شرمنده‌ام که همت آهو نداشتم شصت و سه سال راه به این سو نداشتم اقرار می‌کنم که من – این های و هوی گنگ- ها داشتم همیشه ولی هو نداشتم - مُحَمَدعَلی بَهمَنی

چمران"

شد شد ! نشد میرم تو حرم اباالفضل یه روضه ام البنین میگیرم به علی اصغر قسمش میدم که بذاره تو باب القبله بمیرم.

رفته بودم خواهرمو از کلاسش بیارم ، یهو یه بچه که بهش میخورد ۱۲ سالش اینا باشه ، اومد جلوم و گفت خالههه من شما رو یادمههه ، من شمارو تو اتوبوس دیدممممم !!! و آره یکم که نگاش کردم یادم اومد چند هفته پیش که تو اتوبوس بودم یه خانم میانسال دنبال صندلی میگشت و قصد بر این بود که این بچهِ از صندلی بلندشه که خانوم میانساله بشینه که من بلندشدم و جامو به خانومه دادم که بچه اذیت نشه و آره خلاصه بچهه وقتی منو اتفاقی دید کلی ذوق کرد و منم باهاش کلی خوش و بش کردم🤏🏻

حالا باز این هیچی! یهو یه دختر دیگه اومد طرفم و گفتش شما یگانه اید؟😯 گفتم بله‌ ، و اینجوری بودش که شما احتمالا منو نمیشناسی ولی من میشناسمت! من : جلل خالق😀.. بعد گفت یادته دوران ابتدایی‌ت (کلاس پنجم) تو فلان مدرسه بودی ؟ معاون‌تون رو یادته؟ من دختر معاون تونم🎀 من : عزیزمممممم 😁💗 آره خلاصه 🐠

میگفت امام حسین جان شما حداقل همسری مثل رباب داشتی، بمیرم برای امام حسن که حتی تو خونه خودشم غریب و مظلوم بود💔 من هر شب جمعه سلامی می دهم به؛ شش گوشه کرببلایی که نداری💔

- حق ترین ویدیویی که امروز میبینید.