دست در دست تو دادیم و جهان شکل گرفت
حرکت کرد زمین بعد زمان شکل گرفت
مژهات تیر کجی بود و برای پرتاب
چونکه ابروی تو خم گشت کمان شکل گرفت
همه انگار که ناخواسته لبخند زدند
نامت آن لحظه که در بین دهان شکل گرفت
حفرهای بود پر از خون وسط سینهی من
مهرت افتاد به قلبم ضربان شکل گرفت
تا که سلمان وسط ظهر پس از نام نبی
اَشهَدُ اَنَّ علی گفت اذان شکل گرفت
مثل خونی که به رگهای بدن جریان داشت
شیعهگی نیز پس از این جریان شکل گرفت
با تو هر جای خرابی شده آبادترین
بیتو در شهر، خرابات مُغان شکل گرفت
با علیاصغر تو روز جهانی عطش
با علیاکبر تو روز جوان شکل گرفت
سر مولا که سری گشت میان سرها
نقشهی قتل علی در رمضان شکل گرفت
- مَهدی رَحیمی
7.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- فکر کنم امروز متوجه شدم قشنگترین شغل دنیا چیه:)
˖ درختِ بیستساله𐇲 ˖
- فکر کنم امروز متوجه شدم قشنگترین شغل دنیا چیه:)
ولی هیچی کیوتتر از اینکه یسری جوونها کارت عروسیشونو میندازن تو ضریح و به نوعی حضرت رو دعوت میکنن برای عروسیشون ، نیست♡ :›
هدایت شده از آنیا ")🇮🇷!
1.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به خدا تو مثل این آدما نیستی عزیزم :)
تو کاری نداری من کیم چیم چیکارا کردم چقدر خوبم یا بدم.
تو سوا نمیکنی! تو بابا حسینِ لطیفِ مایی❤️🩹
-با بغض
عبدالله ام ، حسین آبرویم
جدا نمیشوم من از عمویم
منم به پایش شهید آخر
الله اکبر ، الله اکبر
3.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- پس کار نماز را جدی بگیرید!
*منبع: خطبه ۲۰۱ نهجالبلاغه
هدایت شده از عشق مانا🇵🇸🇮🇷
🔆
*این تفکری است که «حرّ» میسازد*
فقط اسمش نبود؛ جانش آزاده در دنیا و آخرت بود.
کم کسی نبود! امیری عالیمقام که سپاهی بزرگ، تحت فرمانش بودند. از مال و منال دنیا هم کم نداشت.
💫اما وقتی به خود آمد، یکباره همه را پشت سر گذاشت و شرمسار و سربهزیر، توبهکنان به سوی امام رفت.
گناهش کم نبود که فکر کنیم راحت برگشت.
🥀اولین مواجهۀ اهلبیت امام با دشمن، روبهرویی با سپاه حرّ بود که زنان و فرزندان را به وحشت انداخت.
او بود که به فرمان ابنزیاد، مانع برگشتن امام به مدینه شد. او بود که آب را بر کاروان کربلاییان بست.
🌱اما وقتی به خود آمد،ناامید نشد و بار سنگین این گناه را به دوش کشید؛ برگشت و سر به دامان امام گذاشت.
او در یک لحظه متحوّل شد و از قعر جهنم به بهشت آغوش امام رسید. اما آن لحظه، لحظه نبود؛ او در همان آن، به قدر یک عمر سختی کشید و هم بر بار شرم و گناهش صبر کرد، هم بر از دست دادن دنیایش.
تکلیف آن روزِ حرّ، این بود که چشم ببندد، همۀ دنیایش را رها کند و در سپاه امامش برود.
💡 اگر میخواهیم حرّ باشیم، زندگی کنیم و نبینیم؛ در دنیا باشیم و دل نبندیم؛ داشته باشیم، اما به کم و زیادش حساس نباشیم و از بود و نبودش دلمان نلرزد.
حتی اگر خطا کردیم، عقب نکشیم و به بهانۀ بدیهایمان از امام دورتر نشویم. بمانیم و برای جبران هرچه تا کنون بودهایم و کردهایم، با امام حرکت کنیم.
این تفکری است که «حرّ» میسازد.
#یک_قطره_عشق
╭─────────────𖧷🪴𖧷╮
https://eitaa.com/eshgemana
╰──────────────────╯
˖ درختِ بیستساله𐇲 ˖
🔆 *این تفکری است که «حرّ» میسازد* فقط اسمش نبود؛ جانش آزاده در دنیا و آخرت بود. کم کسی نبود! امیر
پستهایی که یه #یک_قطره_عشق پایینش خورده از اون پست قشنگاس که میچسبه به قلب و روحت🫀♡
*ازشون ساده رد نشی که از دستت رفته!!