➯ @Arameeshbakhoda
سـ❄️ـلام
صبحتـون بخیر
روزتون سرشار از
لطف بیکران خدا
الهی گل لبخند رو لباتون
همیشگی
الهی عطر گلها
دل آرای زندگیتون
و شادی نقل لحظههاتون باشه
برای امروزتون از خدا میخواهم
هر آنچه صلاحتـون هسـت
براتون رقم بزند
من به دستان خدا ایمان دارم
بهترینها سهمت خواهد شد
شب در پس پرده زرین صبح
پنهان شده است
آفتاب زیبائیاش را به
چشمهای بیدار شادباش میگوید
صبح در نهایت طراوت
و تازگی قد میکشد
نفس بکش یک روز دیگر
بیداریات را شاکر باش
پنجرههای خوشبختی به رویت باز است
شاخههای روزی پر از سیبهای سرخ
و به تمنا نشستهاند
تلاش دستان ساعی تو را
باز هم تقویم ورق خورد
و یک روز دیگر
پیش روی تو گسترده شد
یعنی یک روز به عمرت اضافه شد
خدا کریمانه و در نهایت سخاوت
سفره نعمتهایش را گشوده
و به تماشا نشسته است
تلاش دستان تو را برای کسب روزی
این دقایق را دریاب ...
گام هایت را استوار بر زمین بگذار
و در شروع قدمهایت
خنکای یاد خدا را
در روح و جانت جاری کن
شروع هفتهتون
پر از آرامش و شادی
و سرشار از خیر و برکت
✧✾════✾✰✾════✾✧
☑️ کـانـال آرامـش بـا خــدا☟
کلیک کنیـد ⇩⇩⇩
➯ @Arameeshbakhoda
729.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
➯ @Arameeshbakhoda
گاهی خدا را صدا بزن
بی آنکه بخواهی از او گله کنی
بی آنکه بگویی چرا؟ ای کاش
و بی آنکه نداشتنها و نبودنها را
به او نسبت بدهی
گاهی خدا را به خاطر
خدا بودنش صدا بزن
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
داستانی زیبا در مورد شخصی که یک روز
زندگی کرد و قدر زندگی را دانست
دو روز مانده به پايان جهان تازه فهميد كه هيچ زندگی نكرده است، تقويمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقی بود
پريشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت
تا روزهای بيشتری از خدا بگيرد
داد زد و بد و بيراه گفت خدا سكوت كرد
جيغ زد و جار و جنجال راه انداخت
خدا سكوت كرد
آسمان و زمين را به هم ريخت
خدا سكوت كرد
به پر و پای فرشته و انسان پيچيد
خدا سكوت كرد
كفر گفت و سجاده دور انداخت
خدا سكوت كرد
دلش گرفت و گريست و به سجده افتاد
خدا سكوتش را شكست و گفت:
عزيزم اما یک روز ديگر هم رفت، تمام روز را به بد و بيراه و جار و جنجال از دست دادی
تنها يك روز ديگر باقی است
بيا و لااقل این یک روز را زندگی كن
لا به لای هق هقش گفت: اما با یک روز
با یک روز چه كار میتوان كرد؟
خدا گفت: آن كس كه لذت یک روز زيستن را تجربه كند، گويی هزار سال زيسته است
و آنكه امروزش را در نمیيابد
هزار سال هم به كارش نمیآيد
آنگاه سهم یک روز زندگی را در دستانش ريخت و گفت: حالا برو و يک روز زندگی كن
او مات و مبهوت به زندگی نگاه كرد
كه در گودی دستانش میدرخشيد
اما میترسيد حركت كند، میترسيد راه برود
میترسيد زندگی از لا به لای انگشتانش بريزد
قدری ايستاد بعد با خودش گفت: وقتی فردايی ندارم نگه داشتن اين زندگی چه فايدهای دارد؟
بگذار اين مشت زندگی را مصرف كنم
آن وقت شروع به دويدن كرد، زندگی را به سر و رويش پاشيد، زندگی را نوشيد و زندگی را بوئید
چنان به وجد آمد كه ديد میتواند
تا ته دنيا بدود، میتواند بال بزند
میتواند پا روی خورشيد بگذارد، میتواند ....
او در آن یک روز آسمانخراشی بنا نكرد
زمينی را مالک نشد
مقامی را به دست نياورد
اما در همان یک روز دست بر پوست درختی كشيد، روی چمن خوابيد، كفش دوزدكی را تماشا كرد، سرش را بالا گرفت و ابرها را ديد و به آنهايی كه او را نمیشناختند، سلام كرد و برای آنها كه دوستش نداشتند از ته دل دعا كرد
او در همان یک روز آشتی كرد و خنديد
و سبک شد، لذت برد و سرشار شد و بخشيد
عشاق شد و عبور كرد و تمام شد
او در همان یک روز زندگی كرد
فردای آن روز فرشتهها در تقويم خدا نوشتند: امروز او درگذشت، كسی كه هزار سال زيست!
زندگی انسان دارای طول، عرض و ارتفاع است اغلب ما تنها به طول آن می انديشيم
اما آنچه که بيشتر اهميت دارد
عرض يا چگونگی آن است
امروز را از دست ندهيد، آيا ضمانتی برای
طلوع خورشيد فردا وجود دارد!؟
✧✾════✾✰✾════✾✧
☑️ کـانـال آرامـش بـا خــدا☟
کلیک کنیـد ⇩⇩⇩
➯ @Arameeshbakhoda
660.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
➯ @Arameeshbakhoda
خـداوندا
امشب بیشتر از همیشه
مراقبمان باش
خـدایا
هیچ نداریم جز امید به تو
تو کمکمان کن
تار و پود دلمان به دست توست
از خدا برایت خدا را میخواهم
تا بینیازترین باشی
دلتون سرشار از یاد خدا
شبتـ🌙ـون بخیر در پناه خدا🌟
664.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
➯ @Arameeshbakhoda
پـروردگارا
بر هر چه بنگرم
تو پدیدار بودهای
مبارک است
روزی که با نام تو
و توکل بر اسم اعظمت
آغاز گردد
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃
🌸 الهـی بـه امیـد تــو 🌸
➯ @Arameeshbakhoda
امروز باید خودت را آماده کنی
برای تمام خوبیهایی که
شایستگی آن را داری
باید بهترینها مال تو باشد
آنهایی که سالها
فقط در آسمان رؤیاهایت بوده
رؤیاهایی که منتظر آمدن
به زندگیات هستند
ولی هیچوقت روی آنها تمرکز نداشتهای
شاید باید نحوه اندیشیدنت را تغییر دهی
و تمام این دکورهای زیبای رؤیا را
از ویترین اندیشهات خارج کرده
و وارد زندگیات کنی
نگاه کردن به رؤیاها کافی است
باید آنها را زندگی کرد
زندگی منتظر زیباترین
هنرنماییهای توست
266.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
➯ @Arameeshbakhoda
الهـی
تو کریمی و رحیمی و غفور
دست ما گیر که درمانده بی بال و پریم
خـدایـا
احسان و عطای تو همیشه
بیشتر از حد لیاقتمان بوده
دست کرم از سرمان برندار
خـدایـا
صفحهای دیگر از عمرمان ورق خورد
روز را در پناهت به شب رساندیم
پـروردگارا
شب را بر همه عزیزانمان
سرشار از آرامش و سلامتی بفرما
و در پناهت حافظشان باش
شبتـ🌙ـون خـوش در پنـاه خـدا🌟
340.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
➯ @Arameeshbakhoda
با یاد و نام خدای مهربان
آغاز میکنیم روزمان را
زیرا ياد و نام خدا
عقل را آرامش میدهد
دل را روشن میكند
و رحمت او را فرود مىآورد
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃
🌸 الهـی بـه امیـد تــو 🌸
بر میخیزم
از پشت پلکهای خواب آلودهام
به روزنه صبح سلام میکنم
به لطف و مهربانی خداوند سلام میکنم
به صبح تازه و زیبای زمستانی
به تمام دارائیهای دلم
به عزیزانم
به دوستانم
به داشتههایم
به آرزوهایم
به تمام زیبائیهای غیر ملموس سلام میکنم
حس زیبای بودن را لمس میکنم
از پنجره نگاهم به بیرون سرک میکشم
خورشید در لحظههای طلوع
افق در پرده غبار حضور
حنجره پرندگان مزین به آواز عشق
در من امید زنده است و نفس میکشد
خدا را با تمام قدرت شاکرم
لبخند خداوند برای دلم کافیست♥️
🌸🍃سلام دوستان خوب مجازیم
صبحتان پر امید
صبحتان پر نشاط
صبحتان پر از آرامش
✧✾════✾✰✾════✾✧
☑️ کـانـال آرامـش بـا خــدا☟
کلیک کنیـد ⇩⇩⇩
➯ @Arameeshbakhoda
➯ @Arameeshbakhoda
خداوندا
دوستان خوبی دارم
شایسته محبت
و یادشان مایه آرامش
به زندگیشان برکت
به کلام و گامشان قوت
به نگاهشان وسعت
به جسمشان سلامتی
و به مرامشان
کرامت عطا بفرما
انشاءلله امروز خدا
یه دستی به زندگیتون بکشه
تمام مشکلاتتون رفع بشه
الهی دلتون پر از محبت
روزیتون پر از برکت
و زندگیتون پر از آرامش باشه
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم نزاع و دعوا داشتند یک روز با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی بسازد و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری که میماند لااقل در آسایش زندگی کند!
برای همین سکه ای به هوا انداختند و شیر و خط کردند که کدام یکی اول سم را بخورد
قرعه به نام همسایه دوم افتاد پس همسایه اول به بازار رفت و از عطاری قوی ترین سمی که داشت را خرید و به همسایه اش داد تا بخورد
همسایه دوم سم را سرکشید و به خانهاش رفت
قبلاً به خدمتکارانش گفته بود حوض را برایش از آب گرم پر کنند و یک ظرف دوغ پر نمک هم آماده بگذارند کنار حوض
او همین که به خانه رسید، ظرف بزرگ دوغ را سر کشید و وارد حوض شد کمی دست و پا زد و شنا کرد و هر چه خورده بود را برگرداند و پس از آنکه معده اش تخلیه و تمیز شد به اتاق رفت و تخت خوابید
صبح روز بعد سالم بیدار شد و به سراغ همسایهاش رفت و گفت: من جان سالم به در بردم، حالا نوبت من است که سمی بسازم و طبق قرار تو آن را بخوری
او به بازار رفت و نمد بزرگی خرید و به خانه برد خدمتکارانش را هم صدا کرد و به آنها گفت که از حالا فقط کارتان این است که از صبح تا غروب این نمد را با چوب بکوبید
همسایه اول هر روز میشنید که مرد همسایه که در تدارک تهیه سم است!!! از صبح تا شب مواد سم را میکوبد با هر ضربه و هر صدا که میشنید نگرانی و ترسش بیشتر میشد و پیش خودش به سم مهلکی که داشتند برایش تهیه میکردند فکر میکرد
کم کم نگرانی و ترس همه وجودش را گرفت و آسایشی برایش نماند، شبها ترس، خواب از چشمانش ربوده بود و روزها با هر صدایی که از خانه همسایه میشنید دلهرهاش بیشتر میشد و تشویش سراسر وجودش را میگرفت
هر چوبی که بر نمد کوبیده میشد برای او ضربهای بود که در نظرش سم را مهلک تر میکرد
روز سوم خبر رسید که مرده است او قبل از اینکه سمی بخورد از ترس مرده بود!!
این داستان حکایت این روزهای بعضی از ماست، کرونا یا هر بیماری دیگری مادامی که روحیه ما شاداب و سرزنده باشد قوی نیست
خیلیها مغلوب استرس و نگرانی میشوند تا خود بیماری
✧✾════✾✰✾════✾✧
☑️ کـانـال آرامـش بـا خــدا☟
کلیک کنیـد ⇩⇩⇩
➯ @Arameeshbakhoda