.
#زمزمه
#شبنوزدهم_زمزمه
#امام_علی
از سر شب چشماش به سمت آسمونه
إنا الیه راجعون زیر لب می خونه
آروم آروم داره سوی مسجد میره
معلومه از نگاش که از دنیا سیره
از بی وفاییای مردم دلگیره
...............
با دل خسته قاتل و از خواب بیدار کرد
مظلوم عالم رو به أشقا الأشقیا کرد
پاشو یه عمره که توی چشمام خاره
پاشو دیگه لحظه وصل دلداره
پاشو که دیگه علی دلتنگ یاره
..............
یه طوری زد که با صورت رو زمین افتاد
فزت و برب الکعبه گفت و ناله سر داد
تا ضربه زد یادش اومد اون روزارو
خاطره های کوچه و نامردارو
که می زدن جلوی چشماش زهرارو
.
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸شب پذیرش توبه ها به احترام علی (علیه السلام)🔸
خداوند، هم در روز ضربت علی و هم در روز شهادتش، #به_احترام_علی (علیه السلام)، توبۀ خیلیها را قبول میکند. دیشب توبههای بسیاری پذیرفته شد و فردا شب هم همین طور خواهد بود. این قانون خداست. این دو شب مقدمۀ شب سوم هستند. شب قدر سوم از دستتان نرود. لَیلَهُ القَدرِ خَیرٌ مِن اَلفِ شَهرٍ (سورۀ قدر آیه 3).
چرا خدا شب قدر را از هزار ماه برتر کرده است؟ انسانی را فرض کنید که صد سال سن داشته باشد و در این سن تازه از خواب غفلت بیدار شده است و میگوید، صد سال از عمرم به هدر رفت، چطور گذشته را تدارک کنم؟!
خداوند شب قدر را برای همین گذاشته است. تو بیا تدارک کن، ما ثواب هزار ماه را یعنی هشتاد و چهار سال را به تو میدهیم. یک شب قدر را به یاد خدا سپری کن، در قبال آن، هشتاد و چهار سال به یاد من هستی. چرا خداوند این کار را میکند؟ این از #خوش_مرامی و #بزرگی اوست. میداند که نمیتوانیم جبران کنیم، یک شب را گذاشته است که این یک شب را قدر بدانیم.
هیچ مولایی نسبت به بندگانش این طور رفتار نمیکند. امامان ما راست گفته اند : فَلَمْ اَرَ مَوْلاً کَریماً اَصْبَرَ عَلی عَبْدٍ لَئیمٍ مِنْک: خدایا هیچ مولای کریمی چون تو ندیدهام که صبور باشد و بندۀ پستی چون من را تحمل کند.
مثل خدا باش …☝️
خوبی دیگران راچندین برابر جبران کن !
مثل خدا باش ،
با مظلومان و درمانده گان دوستی کن …
مثل خدا باش ،
عیب و زشتی دیگران را فاش نکن …
مثل خدا باش ،
در رفتار با همه ی مردم عدالت را رعایت کن …
مثل خدا باش ،
بدون توقع و چشمداشت نیکی کن …
مثل خدا باش ،
بدی دیگران را با خوبی و محبت تلافی کن …
مثل خدا باش ،
با بزرگواری و بی نیازی از مردم زندگی کن …
مثل خدا باش ،
اشتباهات و بدی دیگران را نادیده بگیر و ببخش …
مثل خدا باش ،
برای اطرافیانت دلسوزی کن …
مثل خدا باش ،مهربان تر از همه
🌙 امشب، شب قدر؛ شبی كه به فرموده امام صادق علیه السلام قلب رمضان به شمار میآید.
💎 بهترین شب سال، شب قدر است كه خداوند در قرآن كریم آن را شبی پربركت دانسته و ارزش آن را برتر از هزار ماه بیان میكند.
🔷آیا به راستی بركتی بالاتر از این هست كه یك شب هم تراز هزار ماه یعنی ۳۰ هزار شب یا ۸۳ سال و ۴ ماه قرار گیرد؟
🔴اگر پدر یا مادرت ازت راضی نیستن تا قبل از شب قدر ؛ دستشون رو ببوس؛ دلشون رو بدست بیار؛ ازشون بخواه تا در این شب با فضیلت برای عاقبت بخیر شدنت دعا کنن .
❤این فرصت رو از دست نده.❤
😭😭😭😭😭😭😭
.
#احیاء #شب_قدر
#امام_علی
.
آن لحظه كه مرگ در كمينم باشد
اي كاش علي هم نشينم باشد
در اول شب براي من كاري كن
شايد شب قدر آخرينم باشد
#مهدي_قاسمي
.
.
#امام_علی
#شب_قدر
سائل شديم و اهل سوال از سلوني ات
پس بي جوابمان نكن از درگهت جواب
اين دفعه خاك را به نظر كيميا نكن
بگذار خاك پاي تو باشم ابوتراب
#مهدي_قاسمي
.
.
#احیاء
◾️الهی ای فلک دیگر نگردی
◾️اگر دور سر حیدر نگردی
◾️الهی ای نفَس بی یاد حیدر
◾️اگر رفتی به سینه بر نگردی
.
.
#احیاء #شب_قدر
#امام_علی
.
آن لحظه كه مرگ در كمينم باشد
اي كاش علي هم نشينم باشد
در اول شب براي من كاري كن
شايد شب قدر آخرينم باشد
#مهدي_قاسمي
.
بدم، مرا به پیمبر ببخش یا الله #مناجات
.
حاج غلامرضا سازگار
.
بدم، مرا به پیمبر ببخش یا الله
به اشک دیده حیدر ببخش یا الله
.
تمام دار و ندارم محبت زهراست
مرا به سوره کوثر ببخش یا الله
.
به اشک چشم حسین و حسن قبولم کن
مرا به این دو برادر ببخش یا الله
.
به درگه تو گناه مکرر آوردم
مرا به عفو مکرر ببخش یا الله
.
ببر به کربوبلا زائر حسینم کن
به آن ضریح مطهر ببخش یا الله
.
به دستهای علمدار کربلا سوگند
به حرمت علیاکبر ببخش یا الله
.
به بانگ العطش نازدانههای حسین
به خون حنجر اصغر ببخش یا الله
.
به سیدالشهدا و به خون حنجر او
که شد بریده ز خنجر ببخش یا الله
.
به لحظهای که سر نیزه گشت با زینب
سر حسین، برابر، ببخش یا الله
.
به خون میثم تمّار، جرم «میثم» را
به روی او تو نیاور؛ ببخش یا الله
.
|⇦• #روضه و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین و 19 ماه مبارک رمضان با نوایِ سید مجید بنی فاطمه•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
اگر که اشک آسمون رَوون شه
میره دیگه راهیِ آسمون شه
پرِ عباشُ در گرفت عجیبِ
درِ خونه اینهمه مهریون شه
میوزه تویِ کوچه ها نسیمش
یتیمنوازِ دستایِ کریمش
ان شالله جبران میکنن یه روزی
یتیمایِ کوفه برا یتیمش
شبایِ آخرِ یه کوهِ غم تو قلبِ حیدرِ
غمی که قلشُ به خاطراتِ کوچه میبره
تموم زندگیش پشتِ همون درِ
*امشب همه بریممسجد کوفه .. امشب همه بریم درِ خانۀ دختر علی بگیم آقاجان نرو مسجد .. آخه امشب همچین که اومد بره مرغابی ها عباش رو گرفتن .. در ودیوار میگه نرو .. دخترش میگه بابا این سحر مسجد نرو .. آی گریه کن هایِ امیرالمومنین ..
سر علی مثله دلش شکسته
چشمایِ غرقِ انتظارُ بسته
مثلِ دل علی میون محراب
سجادۀ علی به خون نشسته
*وقتی رفت تو مسجد خودش برا آخرین بار اذان گفت .. وقتی برا نماز تو محراب قرار گرفت اون نانجیب شمشیر رو بالا آورد .. زمین و زمان میگه نامرد نزن .. ملائکه میگن نزن .. اما دل علی میگه بزن .. (بزارید زبانِ حال بگم) بزن دیگه منو راحت کن آخه دلم برا خانمم تنگ شده .. آرزو داشتم بچه م محسنُ بغل بگیرم .. همچین که شمشیرُ به فرق آقا زد یه وقت صدا بلند شد :
فزت ورب الکعبه ..
محرابُ خون گرفت .. امیرالمومنین تو محراب اُفتاده .. خبر دادن حسن و حسین آمدن زیرِ بغل های علی رو گرفتن .. فرق شکافته شده .. هر کی کار داره بسم الله ..
حسن زیرِ بغلِ بابا رو گرفت تو کوچه .. یادِ اون روزی افتاد تو کوچه هایِ مدینه زیرِ بغلِ مادرُ گرفت ..
همچین که رسیدن به درِ خونه در زدن امیرالمومنین فرمود حسن جان ، حسین جان بابا صبر کنید .. اول خون های صورتمُ پاک کن دخترا طاقت ندارن صورت بابا رو اینطور ببین ..
علی جان مراقب بودی زینب صورتتُ زخمی نبینه .. من بمیرم برا اون خانمی که تا گفت بابا .. " سرِ بریده آوردن .."
حسین ....
اشکایِ چشمام بهونه نمی خواد
آتیشِ قلبم زبونه نمی خواد
بابا ببخشید موهام اینجوریِ
موهایِ سوخته م که شونه نمی خواد
موهام گرفته بویِ دود چه دودی
تو کوچۀ محلۀ یهودی
از رویِ نیزه افتادی رسیدم
از رویِ ناقه افتادم نبودی
بابا وقتی افتادم نه تو بودی نه علی اکبر بود ، نه عمو عباس بود .. فقط یه نفر بود اونم فقط یه عادتی داشت تا به من میرسید موهامو میگرفت ..
حسین ...
.
|⇦• # مناجات و توسل ویژۀ شبهایِ قدر " 19 ماه مبارک رمضان "با نوایِ حاج محمود کریمی •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
سرشکسته اومدم یارب!
به تو باز رو زدم یا رب!
شبِ قدره باز پیدام شد
من خودم میگم بَدَم یارب!
راهِ کهکشونِ تو بازه
دَرِ آسمونِ تو بازه
چشامون ستاره بارونه
دستِ مهربونِ تو بازه
اومدم قدم قدم یارب!
چند شبِ ضجه زدم یارب!
دلهره به جونم افتاده
تنهایی نیومدم یارب!
می بینی چشام چه می باره
مثه یه یتیمِ آواره
ترس از تو بِم میگفت بس کن
نرو رات نمیده بیچاره
تو حریم تو ادب عشقِ
ماهِ عشقه، شب به شب عشقِ
عشقِ با تو سر به سر نورِ
ترسِ از تو لب به لب عشقِ
هم می ترسم هم دوست دارم
هم رها و هم گرفتارم
هم به شوقِ عفو می خندم
هم به داغِ دل عزادارم
ما همه اسیر و سرگردون
تویِ دنیا بی سر و سامون
شبِ قدره و نمی دونیم
کجا اَحیا داره آقامون
اونکه عالمی تو دستاشِ
آسمون تو عمقِ چشماشِ
کی میدونه شاید الان هم
بین ما و این شهیداشِ
کی میدونه با کیاس امشب
کجا سرگرم دعاس امشب
شاید امشب تو یمن باشه
یا نجف یا کربلاس امشب
یه دلم میگه عزادارِ
با علی تو کوفه بیدارِ
درِ خونه ی گرفتارا
داره نون و خرما میگذارِ
یه دلم میگه که تو مسجد
به امامش اقتدا کرده
علی ناله میزنه "فُزتُ "
مهدی مادر و صدا کرده
تا که تیغ تشنه بالا رفت
علی تشنه سمت دریا رفت
آخرین سجودش و مولا
به امید روی زهرا رفت
گُلا بعد از اون نخندیدن
همه اهل آسمون دیدن
حسنش نماز و کامل کرد
تو عبا علی رو پیچیدن
علی داره روضه میخونه
تو عبایی که پُر از خونه
یاد اون دم که علی اکبر
زیر تیغ و تیر بارونه
میبرن با این عبا امشب
تنِ نیمه جون حیدر رو
با همین عبا میاد یک روز
میبرن علی اکبر رو
تنِ اِرباً اِربا رو
آینه ی تمام زهرا رو
جوونا میارن اکبر رو
پاره هایِ جسم بابا رو
______________