✨مدح خوانی _بحر طویل_ویژۀ میلادِ حضرت علی اکبر و روزِ جوان
•┈┈••✾•🌹•✾••┈┈•
همه در حیرتم امشب، که شب هفده ماه ربیع است و یا یازده غرهی شعبان معظم، شب میلاد محمد شده یا اینهی طلعت نورانی احمد، به سر دست حسین است و یا آمده از غار حرا باز محمد؛ عجبا این گل نورسته علیاکبر لیلاست، بگو یوسف زهراست، بگو اینهی طلعت طاهاست، بگو دستهگل فاطمهی امابیهاست، بگو روح بتول است، بگو جان رسول است، سلام و صلوات همه بر خُلق و خصالش، به جلالش به جمالش همه مبهوت کمالش همه مشتاق وصالش که سراپاست همه اینهی احمد و آلش، چه به خلقت چه به طینت چه به صورت چه به سیرت چه به قامت چه به هیبت، همه بینید در این خال و خط و چهرهی گل روی رسول دو سرا را.
خانهی یوسف زهراست زیارتگهِ پیغمبر اکرم، نگهِ آل محمد به جمالی است که خود شاهد رخسار دلآرایِ محمد شده اینک، همگی چشم گشودند به سویش، به گمانم که گرهخورده دلِ نورِ دل فاطمه بر طرهی مویش، شده جا در بغل عمه و آغوشِ عمویش، نگهِ ماه بنیهاشمیان بر گلِ رویش، نفسش نفخهی صور و نگهش آینهی نور و قدش نخلهی طور و به دَمَش مُعجزِ عیسی، به لبش منطق موسی، همه ماتش، همه مستش، همه دادند به هم دست به دستش، همه گلبوسه گرفتند ز پیشانی و لعلِ لب و خورشید جمالش، همه دادند سلامش، همه دیدند به مهرِ رخ او وجه ِخدا را.
نِگه از دامن مادر به گلِ روی پدر دوخته گویی، که ز شیری به تجّلای الهی شده چون شعلهی افروخته، سر تا به قدم سوخته، از روز ولادت بسی آموخته این درس که باید به جراحات تنَش ایهی ایثار و شهادت همه تفسیر شود، سینهی پاکش هدف تیر شود، طعمهی شمشیر شود، با نِگه خود به پدر کرده ز گهواره اشارت که منم کشتهی راهت، تو رسولُاللَّهی و من چو علی شیر سپاهت، بنواز ای پدر عالَم هستی علیاکبر پسرت را به نگاهت، منم آن کودکِ شیری که ز شیری دلِ خود را به تو بستم، به فدایت همه هستم، تن و جان و سر و دستم، من و آن عهد که در عالم زر بستم و هرگز نشکستم، پسر فاطمه! از جام تَولای تو مستم، تو دعا کن تو دعا کن که سرافراز کنم تا صف محشر شهدا را.
چه برازنده بود نام علی بهرِ من آن هم ز لب تو، که وجودم همه گردیده پُر از تاب و تبِ تو، به خدایی خدا پیشتر از آمدنم بوده دلم در طلبِ تو، به جز این نیست که باشد حَسبِ من، حسب تو، نسب من نسب تو، به خدا مثل علی در صفِ پیکار برآرم ز جگر نعره و یکباره زنم چون شرر نار به قلب صف اشرار، که گوید به من احسن به صف کربوبلا حیدر ِکرار و زند خنده به شمشیر و به آن صولت و آن نیرو و آن غیرت و آن شوکت و عِزّ و شرفم احمد مختار، سزد از دل گهواره به عالم کنم اعلام که ای خلق جهان! من به نبی نور دو عینم، به همه خلق ندا میدهم امروز که فردا به صف کربوبلا یار حسینم، عجبا مینگرم در بغلِ مادر خود معرکهی کربوبلا را.
✍شاعر:استاد سازگار
رود بسیار زیبا _ ویژۀ میلادِ حضرت علی اکبر و روزِ جوان
•┈┈••✾•🌹•✾••┈┈•
(هر کی پیش تو خاکِ
سر تا پا دلش پاکِ)2
(جز راه تو ای جانا
هر راهی خطرناکِ)2
(ای اولین ستاره ی حسین
یار و ماه پاره ی حسین)2
من هم مثل تو همیشه ام
منتظر اشاره ی حسین
(ای اولین مدافع ِ حرم
سایه ات مستدام رو سرم)2
همه بدونن تو زندگی
مُقلِّد علی اکبرم
(آقایِ جوونایی
مولایِ جوونایی)2
(دلدارِ اُم لیلاو
لیلای جوونایی)2
{(ای اولین مدافع ِ حرم
سایه ات مستدام رو سرم)2
همه بدونن تو زندگی
مُقلِّد علی اکبرم}2
____
(تا این چشمه میجوشِ
عالم مست و مدهوشِ)2
روحم رو دخیل امشب
می بندم به شیش گوشه
(مُجاهدِ مُجاور حسین
ای نور ِ شعائر حسین)2
همه وجود تو اطاعتِ
اطاعت از عوامر حسین
(آقایِ جوونایی
مولایِ جوونایی)2
دلدارِ اُم لیلاو
لیلای جوونایی
{(ای اولین مدافع ِ حرم
سایه ات مستدام رو سرم)2
همه بدونن تو زندگی
مُقلِّد علی اکبرم}2
____
(اخلاقت کمالِ عشق
ای رودِ زُلالِ عشق)2
راه تو وصال عشق
اسم تو مدال عشق
(ای دلداده ی ارباب
نور جاده ی ارباب)2
عشق کربلایی ها
ای آقازاده ی ارباب
(منم مثه تموم عاشقات
می ریزم جَوونیمو به پات)2
مثل کبوترای کربلات
دلم تو سینه میتپه برات
(ای اولین مدافع ِ حرم
سایه ات مستدام رو سرم)2
همه بدونن تو زندگی
مُقلِّد علی اکبرم
(آقای جوونایی
مولای جوونایی)2
دلدار اُم لیلاو
لیلای جوونایی
(ای اولین مدافع ِ حرم
سایه ات مستدام رو سرم)2
همه بدونن تو زندگی
مُقلِّد علی اکبرم
____
ای اولین ستاره ی حسین
یار و ماه پاره ی حسین
من هم مثل تو همیشه ام
منتظر اشاره ی حسین
مُجاهدِ مُجاور حسین
ای نور ِ شعائر حسین
همه وجود تو اطاعتِ
اطاعت از عوامر حسین
(آقای جوونایی
مولای جوونایی)2
دلدار اُم لیلاو
لیلای جوونایی
(ای اولین مدافع ِ حرم
سایه ات مستدام رو سرم)2
همه بدونن تو زندگی
مُقلِّد علی اکبرم
(آقای جوونایی
مولای جوونایی)2
دلدار اُم لیلاو
لیلای جوونایی
(ای اولین مدافع ِ حرم
سایه ات مستدام رو سرم)2
همه بدونن تو زندگی
مُقلِّد علی اکبرم
ای مدینه بخت باهات یار شد
حیدر کرار که تکرار شد
حضرتِ ارباب ، پسر دار شد
اکبر اومد ، عشقِ علمدار شد ...
بعد از بابا ، کی مردِ خونه ست؟
از این دلبر ، فقط یه دونه ست
میوۀ دله حسین نوبره والا
هرچی من بگم بازم بهتره والا ...
چهره ای جذاب اومد
سایۀ آفتاب اومد
شازدۀ ارباب اومد ...
لیلا قرار شده که مجنون بشه
خدا می خواد دنیا گلستون بشه
اسمِ علی باید فراوون بشه
اکبر اومد این کارا آسون بشه
ماشاالله ، بگو به قدش
اکبر رفته ، چقد به جدش
سر تا پاش میگن که پیغمبرِ والا
هرچی من بگم بازم بهتره والا ...
باز تویِ چاه افتاده
یوسف امشب دلداده
دستِ این ارباب زاده ...
بینِ صحابه باز بگو مگو شد
باز یه محمد تو مدینه رو شد
یه قصۀ خیلی قشنگ شروع شد
اکبر اومد ، امام حسن عمو شد ...
عمه زینب چه ذوقی داره
از خوشحالی ، حنا میزاره
بچۀ برادرش محشره والا
هرچی من بگم بازم بهتره والا ...
این جوون پیره دلهاست
خاکِ پاش تاجِ دنیاست
مثله اجدادش آقاست ....
مدح و توسل زیبا _ ویژۀ میلادِ حضرتِ علی اکبر علیه السلام _
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ...
صلوات
برجلوه واجلال محّمد صلوات
برچهره وتمثال محّمد صلوات
دیدند چو رخسار علی اکبر را
گفتند که برآل محّمد صلوات
بوی محمّد
آئینۀ غرق نور ایزد آمد؟
یاجلوه ای از بهشت سرمد آمد
با دیدن اکبرش چنین گفت حسین
یکبار دگر بوی محمّد آمد
گُل خنده
در دست حسین چون که گوهر دادند
آئینه ای از روی پیمبر دادند
بشکفت گُل خنده به لبها ، که به او
ازگلشن جنّت علی اکبر دادند
*****************************
هرجا سخن از خاک دری هست ، سری هست
هر جا تب عشق است، دل در به دری هست
دیروز گدایان همه دنبال تو بودند
هر جا که شلوغ است یقیناً خبری هست
اجداد من از دیر زمان عاشق عشقند
دیدید که در طینت ما هم هنری هست
بازار مرا با قدمت گرم نکردی
یک چند غلامی که بیایی ببری هست
در غیبت شه روی به شهزاده می آرند
صد شکر که در خانه ی آقا، پسری هست
هر جا قد و بالای رشیدی ست، یقیناً
دنبال سرش نیم نگاه پدری هست
یا حضرت ارباب، دمت گرم و دلت شاد
یا حضرت ارباب کرم، خانه ات آباد
داریم همه محضر تو عرض سلامی
تو شاهی و ما نیز هر آن چه تو بنامی
تا خانه ی آباد شما بنده پذیر است
نامرد ترینم نکنم میل غلامی
ای قامت قد قامت تو عین قیامت
قربان قدت صد قد و بالای گرامی
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
و مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
هر کس که هوای پدری داشته باشد
با عشق تو باید پسری داشته باشد
انگار رسول است، نمایی که تو داری
انگار بتول است، صدایی که تو داری
*شْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً .....*
بد نیست که هر روز عقیقه بنمایی
با این قد انگشت نمایی که تو داری
باید که برای تو کرم خانه بسازند
از بس که زیاد است گدایی که تو داری
از شش جهتِ کعبهٔ دل لطف تو جاری ست
از سفره ی پر جود و سخایی که تو داری
تو آن قدر از خویشتنِ خویش گذشتی
که منتظر توست، خدایی که تو داری
کاری نکن ای دوست مرا از تو بگیرند
بگذار که عشاق به پای تو بمیرند
ای سیر کمالات همه تا سر کویت
ای آب حیاتم، نمی از آب وضویت
ابن الحسنت گفته حسین بس که کریمی
مانند حسن جود بود عادت و خویت
عالم همه حیران ابوالفضل و حُسینند
ماتند ابوالفضل و حسین از گل رویت
پایین قدم های پدر جای کمی نیست
جا دارد اگر غبطه خورد بر تو عمویت
باید که از زمینُ زمان دلبری کنی
نامت نهانده اند علی سروری کنی
پروانه ی دلم به تمنای شعله ات
بالش گشوده است که خاکستری کنی
بد نیست ای نگار بیایی و لحظه ای
فکری به تنگدستی این مشتری کنی
خاتم اگر نبود محمد به انبیاء
جا داشت بین خلق که پیغمبری کنی
از مأذنه صدای اذانت رسیده است
تحریر میزنی ز پدر دلبری کنی
مفتاح بندگی است اذانی که گفته ای
"الله اکبری" که "علی اکبری" کنی ..
مدح و روضه _ ميلاد آقا حضرت علي اكبر علیه السلام _
از شوق امشب دیده زمزم شد
روحم به رسوایی مسمم شد
حاجت گرفته از علی هر کس
مشتاق حسن روی خاتم شد
زیبا تر از خلد برین عالم
از زاده ارباب عالم شد
فرزند لیلا دیده چون وا کرد اه
حسرت گریبان گیر مریم شد
عباس بود و با علی اکبر
پشت امامت قرص و محکم شد
با لب زدن بر جام تسلیمش
موسی نبی شد ادم ادم شد
در عالم ذر تا اذان فرمود
عیسی به اذنش صاحب دم شد
حیدر اگر مصداق داور بود
این طفل حیدر را مجسم شد ...
یک گوشه از عمامه ی مولا
کم شد علی اکبر معمم شد
حیدر علی اکبر دنیاست
اکبر علی اکبر مولاست
شهزاده در دربار می اید
با غمزه بسیار می اید
روح الامین تکبیر می گوید
پیغمبری انگار می آید
مستم چنان که هر چه میبینم
در پیش چشمم تار می آید
با رشته ی جان یوسف مصری
امشب سر بازار می آید
*چرا رشته ی جان؟ پیرزنه با یه رشته ی نخی ، یه کلافی داشت ، میرفت بازار گفتن کجا میری؟ گفت شنیدم یوسف رو میخوان بفروشند دارم میرم یوسف رو بخرم ، با چی ؟ یه کلاف نخ دارم ، میدونیبه اندازه ی وزن یوسف دارن طلا میدن ،چندیدن برابر وزنش هنوز دارن رو دست هم بلند میشن ، گفت میدونم نمیدن، اما اسمم رو که جزء خریدارها می نویسن،*
با رشته ی جان یوسف مصری
امشب سر بازار می آید
حلاج با ذکر علی الحق
با سر به پای دار می آید
ای ام لیلا نام فرزندت
از جانب دادار می آید
خوش باش چون در دامنت شیریست
کز نسل حیدر بار می آید
چشمش پی شمشیر و بر لب شیر
سردار ها سردار می آید
همپای عباس علی در جنگ
یا حیدر کرار می آید
ای ام لیلا پر در آوردی
بهر حسینت حیدر آوردی
ای ماه رخسارت نمایان کن
وقتی که مردم روی پنهان کن
ای ساقی از خم خانه وحدت
یک جرعه در جام خماران کن
رویم به سوی قبله کن انگاه
با تیغ ابرو ، ذبح ایمان کن
اسلام من شور ولای توست
سلمان خود را خود مسلمان کن
بیمار حجر خویش را از لطف
با شوکران ناز درمان کن
ای یوسف مصر دل ارباب 2
جامی به رحل اهل کنعان کن
تو اکبر اربابی ای اکبر
هم شان اکبر لطف و احسان کن
ای پادشاه کشور دلها
فکری به حال ما گدایان کن
از ماذنه بفرست ابر مهر
بر این بیایان عزم باران کن
این است شور عرصه ی محشر
الله اکبر از علی اکبر ...
وجه علی خوی حسن داری
خون خدا را در بدن داری
عطر دهانت مانده از بوی
شیری که در کنج دهن داری
هر چند در بین غلامانت
آقا تر و بهتر ز من داری
آواره ی عشق تو ام مولا
پس تو اویس بی وطن داری
من حرز عشقت را به دل دارم
تو حرز زهرا را به تن داری
از اشک های دیده ی زینب
ای بی کفن اقا کفن داری
دین تو دین ماست چون عزم
فانی در مولا شدن داری
تو شیر شیر شیر شیر حقی و
پس بازوی خیبر شکن داری
شور جوانان پیروی از توست
شوری که در قلب یمن داری
می آید از ره حجت اخر
با اسم رمز یا علی اکبر ...
*دادن تو بغل امیرالمومنین،کلام امیرالمؤمنین در مورد علی اکبر فصل الخطابه ، فرمود:مثل این علی دیگه نمیاد و دیگه نیامد" یه کسی آنقدر علی و حسن و حسین باشه،به طوری روز به روز بزرگتر میشد بابا صدا میزد حسن جان، ببین خنده اش چقدر شبیه جدماست" چهره شبیه رسول خدا آروم آروم بعد مدتی پا گرفت شروع کرد راه رفتن ، هی زمین خورد و بلند شد تا شروع کرد راحت راه رفتن،داداش چقدر شبیه مادرم راه میره" سوار مرکب می شد،شمشیر به دست گرفت مشق جنگ میکرد چقدر شبیه بابام علی ... خنده اش،خلقا،منطقا شبیه پیغمبر،آنقدر شبیه که وقتی وارد میدان شد ، پیر مردایی که برا رضای خدا اومده بودن حسین رو بکشن،تا دیدن علی اکبر اومد،همه عقب رفتن ، کجا دارید میرید شما؟گفتن به ما نگفته بودید ما رو به جنگ پیغمبر میارید،ما پیغمبر رو دیده بودیم،این خودشه،اسب رسول خدا به کسی غیر علی اکبر سواری نداد، وقتی علی اکبر رو گرده ی عقاب نشست این اسب تازه انگار دوباره پیغمبر رو پیدا کرد . زره پیغمبر تن هیچ کس نرفت الا علی اکبر ، با لباس پیغمبر آمد،با زره و اسب رسول خدا ، همه ی سختیا آخرش برا پیغمبر بود سنگینی این زره هم برا پیغمبر بود و علی اکبر که برگشت صدا زد "یا اَبَتاِ اَلْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنی وَ ثِقْلُ الْحَدیدِ قَدْ اَجْهَدَنی" اینا خیلی سنگینه، لبام خشک شده ... زبان در دهان پسر گذاشت پسر رو راهی کرد ، پسر رو راهی کرد ، دعاش کرد بماند ،اینجا زبان در دهان علی گذاشت ، ساعتی بعد دیدن حسین انگشت در دهان علی اکبر کرد ... لخته خون ها رو بیرون کشید ... بگو بابا ...*
ای خدا فرج امام زمان (عج) را برسان
الا ای ماه شعبان! ماه احمد را تماشا کن
جمال بیمثال حیّ سرمد را تماشا کن
در اقطاع زمین خلد مخلّد را تماشا کن
محمّـد را محمّد را محمّد را تماشا کن
ولادت یافت با حُسن رسول الله، زیبایی
جمـال ماه لیلا را ببین با چشم زهرایی
****
مبارک باد بر ثارالله این جانِ حسین است این
ببوسیدش بخوانیدش که قرآن حسین است این
دُرِ دریای رحمت زیب دامان حسین است این
چراغ ماه، یا خورشید تابان حسین است این؟
شگفتـا در جمـال او جمـال کبریا بینم
حسن بینم علی بینم نبی بینم خدا بینم
امیرالمؤمنین جدّ و علی شـد نـام نیکـویش
صدای «یا علی» آید به گوش از تـار هر مویش
علی خصلت،علی هیبت،علی خلقش،علی خویش
عجـب نبْـوَد که بابـا بوسـه آرد بـر دو بازویش
علی ای نفْس پیغمبر! پیمبر بین، پیمبر بین
به روی دست لیلا حضرتِ عباسِ دیگر بین
****
خداوندا چه خوانم گر نخوانم روح ایمانش
حسین ابن علی پیغمبر و این است قرآنش
دهان و چشم و ابرو: کوثر و تطهیر و فرقانش
حسین ابن علی پیغمبر و این است قرآنش
وجـودش از وجـود رحمۀ للعالمیـن گوید
یقین دارم که صورتآفرینش آفرین گوید
سـزد تـا خاتـم پیغمبران گوید ثنای او
عجب نبْوَد اگر جبریل وحی آرد برای او
دوای درد جان اهل دل در خاک پای او
بهشـت روح ثـارالله حسـن دلربــای او
امیرالمؤمنین زهـرا پیمبر دوستش دارد
امام مجتبی همچون برادر دوستش دارد
****
قیامت قامتان بستند قامت بهر تعظیمش
هزاران بوذر و مقداد و سلمانند تسلیمش
سر و جان همه خوبان عالم باد تقدیمش
علـوم اوّلیــن و آخـرین محتاج تعلیمش
نبی را نورعین است این چراغ عالمین است این
حسینبنعلی را جان، علیبنالحسین است این
چـه قرآنـی که بـا قـرآن توانی کرد تفسیرش
چه خورشیدی که از خورشید دل برده است تصویرش
بـه هنگـام رجـز تکبیـر مـینازد بـه تکبیرش
شجاعت رنگ میبازد به پیش برق شمشیرش
«کرامت»خشتی از کویش«دعا»دائم دعاگویش
«ادب»خاک کف پایش،«شرف»ریگ ته جویش
****
الا ای خضرِ رحمت تشنهکامِ لعلِ لبهایت!
خجل گردیده زیبایی، ز شرم روی زیبایت
زیــارت نامــۀ زوار ثــارالله، سیمــایت
حسین ابن علی گردیده محو قد و بالایت
جـلال احمـد و آلـت، جمـال الله تمثالت
سر و جان خاک درگاهت، دل بابا به دنبالت
همانا گرد خورشید ولایت ماه یعنی تو
شهیدان فضیلت را چراغ راه یعنی تو
محمّد را تجلای جلال و جاه یعنی تو
ولــیالله فرزنــدِ ولــیالله یــعنی تو
تو روح عشق و ایمانی، تو ثارالله را جانی
تو هم دلبند توحیدی تو هم فرزند قرآنی
****
تو وجه اللّهی و از احمد مختار دل بردی
تو سیف اللّهی و از حیدر کرار دل بردی
تو از خون خدا در مکتب ایثار دل بردی
تو حتی از عدو در عرصۀ پیکار دل بردی
تو تـا صبـح قیامت نـور دادی خلق عالم را
تو از بار مضامین سبز کردی نخل «میثم» را
تعالی الله مبارک باد لیلا
لبت خندان و قلبت شاد لیلا
علی آورده ای یا حیّ سرمد
تو را امشب محمد داد، لیلا
گلی آورده ای کز نکهت او
بهشت وحی شد آباد، لیلا
پدر تا دیده ماه عارضش را
به یاد جدّ خود افتاد، لیلا
همانند گل یاس تو در باغ
ندارد باغبانی یاد، لیلا
گلت از چشم ثارالله دل برد
چو از هم چشم خود بگشاد لیلا
اگر پیش جمالش سر برآرد
دهد گل آبرو بر باد، لیلا
بهشت وحی را آباد کردی
حسین ابن علی را شاد کردی
به بحر نور گوهر آفریدند
برای ماه اختر آفریدند
ولیّ الله اکبر را دوباره
ولیّ الله دیگر آفریدند
به خلق و خُلق و خو الله اکبر
ز سر تا پا پیمبر آفریدند
ز هر چه وصف او گفتیم و گفتند
هزاران بار بهتر آفریدند
محمد را علی دادند امشب
ز حیدر باز حیدر آفریدند
تنی زیباتر از جان مجسّم
بگو روح مصوّر آفریدند
مبارک باد بر فرزند کوثر
گمانم باز کوثر آفریدند
بهشت وحی دارد یاس دیگر
و یا ام البنین عباس دیگر
حیات عشق جوشد از دهانش
دعای نور جاری بر زبانش
بهار وحی دارد باغ حسنش
خداوندا نگهدار از خزانش
ز مهد ناز بیند کربلا را
که در تن می زند پر مرغ جانش
همای قلۀ عشق است این طفل
که آغوش حسین است آشیانش
ربوده با نگاه اول خویش
دل از عباس چشم مهربانش
خدا داند که می نازند بر او
رسول الله و کل خاندانش
کلام الله در لب های شیرین
سلام الله از نسل جوانش
ز میلادش گرفته تا شهادت
بود هر لحظه عمرش یک ولادت
حیات عشق مرهون دم اوست
دل عالم خریدار غم اوست
شهادت، عشق، ایمان، عزم، ایثار
روایات کتاب محکم اوست
به هر زخم تنش در راه جانان
همانا زخم دیگر مرهم اوست
حسین ابن علی باید بگوید
ثنایش را، که مدح ما کم اوست
نماز عشق را گر قبله پرسی
همان محراب ابروی خم اوست
نیازی نیست بر آب فراتش
که چشم خلق عالم زمزم اوست
اگر چه دور افتادم ز کویش
دلم سرگرم سیر عالم اوست
مزارش شهر دل را زیب و زین است
زیارت نامه اش قلب حسین است
الا ای سر به سر آیت در آیت
جمالت ماه خورشید ولایت
تمام آیه های نور دارند
ز خط و خال و ابرویت حکایت
قدت طوبی، لبت کوثر، دلت بحر
گل رویت بهشت بی نهایت
تویی منصوص در ذات خداوند
ز لب های حسین است این روایت
تو را باید به اوج تشنه کامی
کند پیغمبر اکرم سقایت
کند بهر شفاعت روز محشر
همان رخسار خونینت کفایت
کلامت، جذبه ات، راهت، نگاهت
هدایت، در هدایت، در هدایت
فدایت گردم ای چشم الهی
به میثم کن نگاهی گاه گاهی
سرود میلاد حضرت علی اکبر علیه السلام
حُسن کلّ ِ/آل احمد/جلوه شد در/روی اکبر
روی کُلّ ِ/عرشیان تا/صبح محشر/سوی اکبر
مهر و مهتاب آمد امشب/آمد امشب
جان ارباب آمد امشب/آمد امشب
جان ارباب آمد امشب
یا علی اکبر مدد...
اشبَهُ الناس/بر پیمبر/آیه های/نور و کوثر
جلوه ای از/روی داور/جان بابا/عشق مادر
یا علی جان کن عنایت/کن عنایت
مرحمت کن بر گدایت/بر گدایت
مرحمت کن بر گدایت
یا علی اکبر مدد...
بر غم تو/تا قیامت/مبتلاییم/یبن ارباب
ما همه در/آرزوی/کربلاییم/یبن ارباب
ای عزیز مصطفایی/مصطفایی
کن تو ما را کربلایی/کربلایی
کن تو ما را کربلایی
یا علی اکبر مدد...
دوبیتی ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام
ای اهل سماوات بریزید ستاره
میلاد محمّد شده تکرار دوباره
امشب همه والشمس بخوانید
از پارۀ دل گل بفشانید
یوسف زهرا علی اکبر
خوش آمدی علیاکبر
****
این آینۀ ختم رسل هست حسین است
انگار محمّد به سرِ دست حسین است
این لاله و ریحان حسین است
والله قسم جان حسین است
یوسف زهرا علی اکبر
خوش آمدی علیاکبر
این در دل شب شمع شب تار حسین است
در دامن گهواره گرفتار حسین است
هم ختم رسل را جگر است این
هم خون خدا را پسر است این
یوسف زهرا علی اکبر
خوش آمدی علیاکبر
****
میکال بخوانید بر او لاله ببارد
جبرییل بگویید بر او وحی بیارد
لیلا ثمرت باد مبارک
قرص قمرت باد مبارک
یوسف زهرا علی اکبر
خوش آمدی علیاکبر
****
سر تا بهقدم حسن خدایی علیاکبر
انگار که پیغمبر مایی علیاکبر
تو چشم و چراغ همه هستی
قرآن حسین بر سر دستی
یوسف زهرا علی اکبر
خوش آمدی علیاکبر
****
یا فاطمه امشب به عروست نظری کن
در بیت امام شهدا جلوهگری کن
لیلا که سلامش ز خدا باد
بر دستهگلت دستهگلی داد