eitaa logo
ذاکرین آل الله
285 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
308 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
296.1K
کربلایی هادی صالحی
4_5850651763970938541.mp3
2.88M
‍ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 نوحه امام حسین ع 🎧🎤 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حالا که میری و میمونه داغ تو حالا که میری و، می‌مونه داغ تو باید بگیرم از، نیزه‌ها سراغتو حالا تنها، گریه حالم رو می‌دونه حالا تنها، مُردن این دردو درمون قبله اگه میشه اگه میتونی، دوباره صدا کن باباتو اگه هلهله‌ها بذاره، بشنوم دوباره صداتو تو رو به علی قسم، پاشو علی‌اکبرم تو غرق خونی و، من غرق خواهشم بازم صدام بزن، تا بازم آروم بشم دلتنگم من، دلتنگ قدّ و بالاتم حق دارم چون، تو بچّمی من باباتم نمیخوام نفسامو بی‌تو، دنیا بی تو برام عذابه اولین علی رفت و بعدش، نوبتِ علیِ ربابه تو رو به علی قسم، پاشو علی اکبرم وقتی تو رو زدن، پهلوت که ضربه دید بوی مدینه بود، که تُو کربلا پیچید بازم دیدم، روضه‌های مادرم رو دیدم رو خاک، بازم عشق پرپرم رو یه نفر بیاد از رو دوشم، عبای منو دربیاره رمقی‌توی‌دست‌وپام‌نیست، علی‌مو تُو عبا بذاره تو رو به علی قسم، پاشو علی اکبرم 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
4_5850651763970938542.mp3
19.22M
‍ اللهم الرزقنا —–|●♯♩♪♫♬♬♫♪♩♯●|—– ( کربلا کربلا کربلا ، اللهُم ارزِقنا ، کربلا کربلا کربلا ، اَللهم ارزقنا!!!! ) 2بار تکرار||♫ از کوچکی عِشقِ تو شُد برا دلم بهونه‌ای ، اونقده عاشِقت شُدم هَمه میگن دیوونه‌ای!!! اون زَمونا تا میدیدم دلم اسیرِ ماتمه ؛ صدایی تو دلَم میگفت بیا که باز مُحرمه||♫ از کوچه‌هایِ عشق تو خاطره‌ها تو سَرمه ، از کوچه‌های عشقِ تو خاطره‌ها تو سَرمه لباس سیامو میبینی ، این هدیه‌یِ مادرمه ، لباسِ سیامو میبینی این هدیه یِ مادرمه!!!||♫ بازم صِدایی تو دلم میگه بهارِ ماتمه ، لباس سیامو بیارین ماهِ خُدا محرمه کربلا کربلا کربلا ، اَللهم ارزِقنا ، کربلا کربلا کربلا ، اللهُم ارزِقنا||♫ یه دل دارم مالِ تو ، همیشه دنبالِ تو ، از اون قدیم وابسته‌یِ سیاهیه شالِ تو!!! دلی که مستِ عشق توست ، خَسته از این زَمونه شد||♫  بویِ محرمو شنید ، یه بار دیگه دیوونه شُد!! کوچیک بودم که مادرَم حرز تو گردنم میکرد ، وقتی محَرم میومد لباس سیاه تنَم میکرد||♫ بزرگترایِ من ، منو به مجلس تو برده‌اند ، هوامو داشته باش آقا مَنو به تو سِپرده‌اند!!! علقمه علقمه علقمه ، اللهُم ارزقنا ، علقمه علقمه علقمه ، اللهُم ارزقنا||♫ قتلگاه قتلگاه قتلگاه ، اللّهم ارزقنا ، خیمه گاه خیمه گاه ، خیمه گاه ، اللّهم ارزقنا مستِ توام مست توام ، باده به پیمانه بریز ، کبوتر بامِ توام برایِ مِن دونه بریز!!!||♫ ( هر کی به مَن دونه بده ، من سر بامِش نمیرم ) 2بار تکرار اگه تو سَنگم بزنی ، از بام تو نمیپَرم||♫ کربلا کربَلا کربلا ؛ اللّهم ارزِقنا!!!! —–|●♯♩♪♫♬♬♫♪♩♯●|—– کربلا کربلا اللهم الرزقنا مجید بنی فاطمه
|⇦•روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام اربعینِ حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی سلام همسفرِ نیمه راهه بی سرِ من سلام ماهِ به دریایِ خون شناورِ من گذشته است چهل روز از شهادتِ تو هنوز مانده به گودال دیده ی تَرِ من *زن و بچه رو جمع کرد،صدا زد:حسینم را همین جا سر بریدند...* هزار بار سرت را به نوک نی دیدم هنوز داغ تو یک لحظه نیست باورِ من خدا گواه است چه دیدم در این چهل منزل که بود همسفرم،قاتلِ برادرِ من تن تو ماند زمین پیشِ خواهرِ تو سرِ تو گشت جدا پیشِ چشمِ مادرِ من *حسین جان! از زمانی که رویِ زمین افتادی شروع شد..* ز خاطرم نرود هرگز، ای عزیزِ دلم که چوب خورد به لبهات در برابرِ من به ذوالفقارِ زبان،حمله بر عدو کردم *یه جوری خطبه خواند،که بعضی ها که دور بودند و صدا رو می شنیدن،سئوال کردند:طنینِ صدا آشناست،علی اومده به کوفه؟... خطبه هایت طَنین صوتِ علی ست/یا ز مادر گرفته ای الهام!؟/زینبی ، حیدری ، تو زهرایی/این بُوَد اصلِ صَنعَتِ ایهام/ای که از قامتِ هلالیِ تو/راست گردیده قامت اسلام...* به ذوالفقارِ زبان،حمله بر عدو کردم چنانکه محملِ من گشته بود سنگرِ من گزارشاتِ سفر را زمن بپرس ولی مپرس از اینکه نیامد سه ساله دخترِ من *حسین جان! نگاه نکن این همه سختی کشیدم،اول بهت بگم،که شیرِ شیر آمده ام،کاری کردم باهاشون که همه شهر گریه می کردن،با همین بچه هایی که پریشونن،شام رو گرفتم،من دخترِ علی ام،مادرم فاطمه بابام علی رو از مسجد تو خانه آورد،دختر فاطمه ام،یه کاری کردم همه پریشان،نالان...نفرینشون هم کردم...گفتم:ان شاءالله چشماتون گریون باشه،چون شما بابام رو دیده بودید،یتیم هاتون نمک گیرِ بابام بودن...داداش سخت بود ولی همش زیبایی بود... رفقا! اُسرایِ کربلا رو همه ی بلاد بردن،کوفه در جنوب کربلاست،حلب،در شمال غربیِ کربلاست،بِعَلبَک،لبنانِ فعلی،به سمت غربِ شامِ...کمتر از یک ماه،بین1100 تا 1400 کیلومتر،خیلی راهه،روی ناقه ی عریان،یه جایی سه ساله صدا زد:عمه جان! اینا نمیخواد وایستن؟...حالا برایِ چی؟ چون این ناقه لنگ بود،ناقه ای که امام سجاد هم سوارش بود لنگ بود... الان زائر هشتاد کیلومتر،صد کیلومتر، ده قدم راه هم که میره...تویِ همین ده قدم همه میان میگن:" هَلابیکُم یا زُوار الحسین" خوش اومدین،بفرمایید چایی،بفرمایید شربت،غذا...داداش! از ما هم پذیرایی کردن...* ناموسِ خدا و مَلأ عام که دیده؟ شادی و کف و خنده و دشنام که دیده؟ سرهایِ بنی فاطمه در شام که دیده؟ قرآن و سر و سنگِ سرِ بام که دیده؟ هُورا و کف و داغِ دل و گریه و ناله بهتر که نگویم که چه شد طفلِ سه ساله من خنده و شادی و کف و هلهله دیدم ده فاطمه را بسته به یک سلسله دیدم رأس شهدا را جلویِ قافله دیدم من خنده ی شادی به لبِ حرمله دیدم از کعبِ نی و شادی و بیداد بگویم از سلسله ی گردنِ سجاد بگویم مردم عوضِ بزم عزا،عید گرفتن در ریختنِ خونِ خدا عید گرفتن دور سرِ شاهِ شهدا عید گرفتن در ماتم مصباحِ هُدا عید گرفتن رخسارِ گُلِ یاس و کبودی چه بگویم قرصِ قمر و سنگِ یهودی چه بگویم کارم تمومِ نمونده جونی به تنم یه اربعینِ دارم زار می زنم زار می زنم،زار می زنم،حسین... می خونم نوحه برات ،وای،وای،وای می کنم گریه برات،های،های،های *حسین جان!قربونِ زائرات،زائرهای کوچیک و کم سن و سال،قربون زائرایی که الان تو آغوش پدر و مادراشون خوابشون برده دارن میان،قربون زائرایِ سیرابت،قربون زائرایِ شیرخواره ات که هر موقع گشنه میشن،مادرشون هست،یه گوشه کنارِ جاده مادر میشینه،چادر رویِ سرِ بچه اش میکشه،بچه اش رو شیر میده،بچه که آروم میشه،بلند میشه،بسم الله..طرف کربلا حرکت میکنه...حسین.... مثل اربعین که بی بی حضرت زینب سلام الله علیها رسیدن کربلا،تا سه روز هی ناله زد،هی حسین حسین گفت،تا این زن و بچه ها می اومدن آروم بشن،می رفتن علقمه...دوباره گریه و زاری شروع می شد...* ای برادرِ من، چشمِ تو روشن... *عباس! یادته میخواستم برم قبر جدم رو زیارت کنم،می دویدی عباس از جلو،همه مشعل ها و شمع ها رو خاموش می کردی،مبادا سایه ی من رو هم کسی ببینه... * ای برادرِ من، چشمِ تو روشن... روم نمیشه بگم رفت معجرِ من حسین....
|⇦•روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام اربعینِ حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نفسِ حاج محمود کریمی سلام همسفرِ نیمه راهه بی سرِ من سلام ماهِ به دریایِ خون شناورِ من گذشته است چهل روز از شهادتِ تو هنوز مانده به گودال دیده ی تَرِ من *زن و بچه رو جمع کرد،صدا زد:حسینم را همین جا سر بریدند...* هزار بار سرت را به نوک نی دیدم هنوز داغ تو یک لحظه نیست باورِ من خدا گواه است چه دیدم در این چهل منزل که بود همسفرم،قاتلِ برادرِ من تن تو ماند زمین پیشِ خواهرِ تو سرِ تو گشت جدا پیشِ چشمِ مادرِ من *حسین جان! از زمانی که رویِ زمین افتادی شروع شد..* ز خاطرم نرود هرگز، ای عزیزِ دلم که چوب خورد به لبهات در برابرِ من به ذوالفقارِ زبان،حمله بر عدو کردم *یه جوری خطبه خواند،که بعضی ها که دور بودند و صدا رو می شنیدن،سئوال کردند:طنینِ صدا آشناست،علی اومده به کوفه؟... خطبه هایت طَنین صوتِ علی ست/یا ز مادر گرفته ای الهام!؟/زینبی ، حیدری ، تو زهرایی/این بُوَد اصلِ صَنعَتِ ایهام/ای که از قامتِ هلالیِ تو/راست گردیده قامت اسلام...* به ذوالفقارِ زبان،حمله بر عدو کردم چنانکه محملِ من گشته بود سنگرِ من گزارشاتِ سفر را زمن بپرس ولی مپرس از اینکه نیامد سه ساله دخترِ من *حسین جان! نگاه نکن این همه سختی کشیدم،اول بهت بگم،که شیرِ شیر آمده ام،کاری کردم باهاشون که همه شهر گریه می کردن،با همین بچه هایی که پریشونن،شام رو گرفتم،من دخترِ علی ام،مادرم فاطمه بابام علی رو از مسجد تو خانه آورد،دختر فاطمه ام،یه کاری کردم همه پریشان،نالان...نفرینشون هم کردم...گفتم:ان شاءالله چشماتون گریون باشه،چون شما بابام رو دیده بودید،یتیم هاتون نمک گیرِ بابام بودن...داداش سخت بود ولی همش زیبایی بود... رفقا! اُسرایِ کربلا رو همه ی بلاد بردن،کوفه در جنوب کربلاست،حلب،در شمال غربیِ کربلاست،بِعَلبَک،لبنانِ فعلی،به سمت غربِ شامِ...کمتر از یک ماه،بین1100 تا 1400 کیلومتر،خیلی راهه،روی ناقه ی عریان،یه جایی سه ساله صدا زد:عمه جان! اینا نمیخواد وایستن؟...حالا برایِ چی؟ چون این ناقه لنگ بود،ناقه ای که امام سجاد هم سوارش بود لنگ بود... الان زائر هشتاد کیلومتر،صد کیلومتر، ده قدم راه هم که میره...تویِ همین ده قدم همه میان میگن:" هَلابیکُم یا زُوار الحسین" خوش اومدین،بفرمایید چایی،بفرمایید شربت،غذا...داداش! از ما هم پذیرایی کردن...* ناموسِ خدا و مَلأ عام که دیده؟ شادی و کف و خنده و دشنام که دیده؟ سرهایِ بنی فاطمه در شام که دیده؟ قرآن و سر و سنگِ سرِ بام که دیده؟ هُورا و کف و داغِ دل و گریه و ناله بهتر که نگویم که چه شد طفلِ سه ساله من خنده و شادی و کف و هلهله دیدم ده فاطمه را بسته به یک سلسله دیدم رأس شهدا را جلویِ قافله دیدم من خنده ی شادی به لبِ حرمله دیدم از کعبِ نی و شادی و بیداد بگویم از سلسله ی گردنِ سجاد بگویم مردم عوضِ بزم عزا،عید گرفتن در ریختنِ خونِ خدا عید گرفتن دور سرِ شاهِ شهدا عید گرفتن در ماتم مصباحِ هُدا عید گرفتن رخسارِ گُلِ یاس و کبودی چه بگویم قرصِ قمر و سنگِ یهودی چه بگویم کارم تمومِ نمونده جونی به تنم یه اربعینِ دارم زار می زنم زار می زنم،زار می زنم،حسین... می خونم نوحه برات ،وای،وای،وای می کنم گریه برات،های،های،های *حسین جان!قربونِ زائرات،زائرهای کوچیک و کم سن و سال،قربون زائرایی که الان تو آغوش پدر و مادراشون خوابشون برده دارن میان،قربون زائرایِ سیرابت،قربون زائرایِ شیرخواره ات که هر موقع گشنه میشن،مادرشون هست،یه گوشه کنارِ جاده مادر میشینه،چادر رویِ سرِ بچه اش میکشه،بچه اش رو شیر میده،بچه که آروم میشه،بلند میشه،بسم الله..طرف کربلا حرکت میکنه...حسین.... مثل اربعین که بی بی حضرت زینب سلام الله علیها رسیدن کربلا،تا سه روز هی ناله زد،هی حسین حسین گفت،تا این زن و بچه ها می اومدن آروم بشن،می رفتن علقمه...دوباره گریه و زاری شروع می شد...* ای برادرِ من، چشمِ تو روشن... *عباس! یادته میخواستم برم قبر جدم رو زیارت کنم،می دویدی عباس از جلو،همه مشعل ها و شمع ها رو خاموش می کردی،مبادا سایه ی من رو هم کسی ببینه... * ای برادرِ من، چشمِ تو روشن... روم نمیشه بگم رفت معجرِ من حسین....
زمزمه ونوحه امام سجاد(سبک مشکم صد پاره شده) ممنونم زهر جفا، راحت کردی تو مرا2 از خاطره های بدم، در کرببلا 2 بابا بابایم حسین، بابا بابایم حسین، بابا بابایم حسین، بابایم حسین2 ______________________ غرق خون گشته دلم، قدم گردیده کمان2 دیگر راحت بشوم، از جور زمان 2 بابا بابایم... _________________________ ابوالمصائبم، به دشت کربلا به پیش چشم من شده غرق خون، تن کسان من علیِ اکبر وعلیِ اصغر، برادران من آمد در تاب و تبم، جانم به لبم2 بابا بابایم... ______________________________ بودم در روز بلا، بیمار کرببلا2 مرگم کردم طلب از، درگاه خدا 2 بابا بابایم حسین... __________________________ امان زعمه و، امان زقتلگاه امان زلحظه ای که او بگرفتش، بغل تن پدر امان ز ناله های زهرا مادر، که زد صدا پسر از حمله به خیمه گه و، از شام غریب2 بابا بابایم حسین... ________________________ آه از بی حرمتی و، صد وای از شام بلا2 آه از بزم می واز، آن جور وجفا2 بابا بابایم حسین... شعر:اسماعیل تقوایی
299.2K
کربلایی هادی صالحی
نوحه شهادت حضرت زین العابدین میان این معرکه، فتاده در بسترم داغ عزیزان خود، نمی شوم باورم حسین حسین جان حسین، حسین حسین جان حسین2 ______________________ صدای هل من رسد، به گوش من از پدر توان ندارم شوم، به یاری اش مفتخر حسین حسین جان.. _____________________ عمه رها کن مرا، برو سوی قتلگاه شمر لعین می رود،دوان دوان سوی شاه حسین حسین جان... ______________________ حمله به خیمه شده، مریضم وناتوان چسان دفاع من کنم، زکودکان وزنان حسین حسین جان.... ______________________ اسیر دونان شدم، بسته به زنجیر کین به شام و کوفه روم، بلا بود در کمین حسین حسین جان... شعر:اسماعیل تقوایی
86.3K
کربلایی هادی صالحی
4_5909009245558278875.mp3
5.14M
... آواره شد زینب. پناهی نداره٣ رو شونه‌ی نیزه. سرش رو میذاره٣ توی میدون افتاده علمدارش میون خون غلطیده کس و کارش امون ای دل امون ای دل دیگه محرم نداره. ناموس خدا٢ مونده تنها وسطِ. یه مشت بی حیا٢ می‌سوزه هر خیمه. تو آتیش نفرت٣ دستاش و می‌بندن. امون از اسارت٣ میگه با اشک و ناله علمدارم دارم بی تو از بین حرم میرم امون ای دل امون ای دل معجرش سوخته توی. آتیش خیام٢ روی ناقه می‌شینه. چه بی احترام٢ می‌بینه رو نیزه. سر بچه‌هاش و٣ رو نیزه غرق خون. می‌بینه داداش و٣ چقد امروز این خانم اذیت شد چقدر با کعبِ نیزه جسارت شد امون ای دل امون ای دل سر تا پاش گشته کبود. شده نیمه جون٢ داره می‌سوزه براش. دل آسمون٢ ♨️◼️♨️◼️♨️◼️ 🔳 س 🌻 : دامن کشان رفتی در بین آغوشم سر ذوالجناحت با اشک من غوغا شده خیمه گاهت دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم روبرو شد به دنبالت تا میدان دویدم من کمی آهسته تر که بریدم من رحم کن به خواهرت مرا هم ببر حسین جان مادرت مرا هم ببر پا در رکاب و دل به دریا سپردی چشمان زینب را به سینه فشردی بیا قبل از رفتن ای کس و کارم به حلقومت یک بوسه بدهکارم ای غریب تشنه لب مرا هم ببر رسید جان من به لب مرا هم ببر دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم روبرو شد بیا برگرد خیمه ای کس و کارم منو تنها نگذار ای علمدارم آب به خیمه نرسید فدای سرت حسین قامتش خمید فدای سرت رحم کن به خواهرت مرا هم ببر حسین جان مادرت مرا هم ببر
4_5843913394075207749.mp3
5.92M
🕊﷽🕊 🌟 💥 🌟 عبد گنهکارت( دلش بی قراره)3 بنده ات به غیر از تو( کسیرو نداره)3 خدایا از بس که مهربونی تو دلیل این اشکامو میدونی تو عمر داره میشه تباه (خدایا ببخش)3 خستم از بار گناه (خدایا ببخش)3 هر بار صدات کردم (به دادم رسیدی)3 حاجت روام کردی (بدیمو ندیدی)3 به این عبد بی مقدار و ناقابل نظر کن جان آقام( ابوفاضل)3 از همه تشنه ترم (خدایا ببخش)3 جان سقای حرم (خدایا ببخش)3 😭😭😭😭 دامن کشان رفتی(دلم زیر و رو شد)3 چشم حرامی با(حرم رو به رو شد)3 بیا برگرد خیمه ای کس و کارم منو تنها نگذار ای (علمدارم )3 آب به خیمه نرسید( فدای سرت)3 💥هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💥 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈