eitaa logo
ذاکرین آل الله
274 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
299 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
استوری ویژه شهادت امام باقر علیه السلام چِه‌ تَفاوُت بُکَنَد نالِه کُنَد یا نَکُنَد، کِه‌دِلِ سُوختِه‌ را نالِه مُداوا نَکُند
امشب‌ عجیب دلم هوای بقیع دارد، هوای غریبانه‌ غربت؛ تا تصویر اندوه خود را، در اشک ریزان ستاره‏ ها نظاره کنم امشب‌ دلم سرشار غم و اندوه است ای ماه خسته! امشب فرزند امیرمومنان علی علیه‌ السلام چشم از دنیا فرو می‌بندد شاهد باش ، که مردم زمانه با فرزند فاطمه علیها السلام نیکی نکردند، و با جهالتشان ، زخمش زدند. خداحافظ ای دنیای تاریک مردم ... .
با سلام و ارادت ویژه خدمت شما ذاکرین عزیز آل الله متن اشعار و نوحه های ایام مسلمیه و دعای عرفه تقدیم حضور شما عزیزان 👇👇👇👇 التماس دعای مخصوص....سالار
دعای عرفه.. کریمی.pdf
875.6K
|⇦•متن کامل و گریزهای مداحی دعا با نوای حاج محمود کریمی* •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🆔 https://eitaa.com/Arbabhosyn
@babolharam_net-4.mp3
31.72M
|⇦• و گریزهای مداحی دعا با نوای حاج محمود کریمی* •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ 🆔 @https://eitaa.com/Arbabhosyn
Arafe_Babolharam_net.pdf
955.6K
|⇦•متن کامل و گریزهای مداحی دعا با نوای سیدرضا نریمانی* •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 🆔https://eitaa.com/Arbabhosyn
Doaye_Arafe_Narimani_1.mp3
27.09M
|⇦• و گریزهای مداحی دعا با نوای سیدرضا نریمانی*•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ https://eitaa.com/Arbabhosyn 🆔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•پشت سر مرقد مولا.... وتوسل به سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ روز عرفه *هم امام صادق، هم امام کاظم و هم امام رضا علیهم السلام روایت کردن کسی که روز عرفه بره زیارت امام حسین، خداوند اون رو با یه ایمان محکم و همراه با یک اطمینان قلبی برمیگردونه... آدم عرفه باید بره کربلا، عاشورا باید بره کربلا، اربعین دیگه حتما باید بره کربلا...* پشت سر، مرقد مولا، روبرو، جاده و صحرا بدرقه با خود حيدر، پيش رو حضرت زهرا *یه سلام به امام حسین بدیدم و دعای عرفه رو شروع کنیم، شاید ما زنده نباشیم دهه ی اول محرم، شب اول دست روی سینه بذاریم هی بگیم: "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه" خدایا! تا الان که به ما عُمر دادی ممنونتیم، اما بذار دهه ی اول مُحرم رو هم ببینیم، اربعین هم بریم کربلا بعد جونِ مارو بگیر...* "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" یه بار دیگه به نیابت از امام، شهدا، حق داران، شهدایِ مدافعِ حرم سلام بده: " اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" ↫
پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «خداوند در هیچ روزی به اندازه روز عرفه، بندگان خود را از آتش جهنم آزاد نمی‌کند .
|⇦•تنگ غروب عرفه... با امام زمان روحی له الفدا وتوسل به سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ روزعرفه تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا می گیره دلم هوایی می شه و بونۀ آقا می گیره این روزایی كه دَم به دَم غریبی رو حس می كنم با گریه یاد غربتِ عزیز نرگس می كنم *مجلس ما قابلِ تو رو نداره آقاجان! امروز خیلی ها منتظرِ تو هستن، خیلی جاها سر میزنی، ای حاجیِ فاطمه! یه گوشه نگاهی هم به محفلِ ما بنداز، هر چی باشیم، هر کاری کرده باشیم، امروز از سَرِ تواضع اومدیم، امروز سرمون پایینِ...* تا كه بیای تو از سفر تا كه ببینی حالمو نذر نگاهت می كنم این اشكای زلالمو میون طوفان غمت شكسته بال و پر من كاشكی بیای پا بذاری به رویِ چشم تر من كاشكی بیای و سوغاتی برام بیاری بوی سیب یا كه یه مُهر و تسبیح از تربت اربابِ غریب كاشكی بیای برامون از تشنگی و آب بخونی بیای رو منبر بشینی روضۀ ارباب بخونی *روزِ زیارتیِ امام حسینِ، خدا امروز اول به زائرایِ امام حسین نگاه میکنه...* مُسلمیه دم بگیری با گریه و شور و نوا بیای و با هم بخونیم "حسینِ من كوفه نیا" كوفه نیا كه اینجاها قحطی آبه به خدا حرمله چشمِ انتظار طفل ربابه به خدا *کوفه نیا، حرمله داره سه شعبه آماده میکنه، کوفه نیا، همه بازار آهنگرا رفتن...* اینجا تموم مردمش تشنۀ خون لاله اند با كعب نی منتظرِ رقیۀ سه ساله اند همه با فكر انتقام روز می كنن شباشونو نعلای تازه می زنن تمومِ مركباشونو *ده نفر اومدن عصر روزِ عاشورا، گفتن: امیر! ما بودیم، امیر! ما به اسبامون نعلِ تازه زدیم...* رو خاك گرم كربلا سه روز می مونه پیكرت خورشید نیزه ها می شه اینجا سر مطهرت یوسف رحیمی ↫
امام باقر(ع) فرمود: «هیچ‌کس (چه نیکوکار و چه بدکار) در عرفات وقوف نمی‌کند، مگر اینکه خداوند دعایش را مستجاب می‌کند» 📚تنبیه الغافلین، ص 489.
|⇦•برایت گرچه بی حاصل تر... وتوسل ویژهٔ روزعرفه برایت گرچه بی حاصل تر از خاک بیابانم ببار ای ابر رحمت بر سرم، دلتنگ بارانم *خدایِ من! معبودِ من!...* مگر تطهیر در دریای لطفت چاره ام باشد برای من که بیش از هرکسی آلوده دامانم *همین اول کار بهت بگم، تا آخرش بازم میگم، هزار بارم میگم: من امروز به یه امیدی اومدم دَرِ خونه ی تو، شنیدم امروز آلوده ها رو یه جور دیگه نگاه میکنی، خودم رو رسوندم...* من آن رودم که میدانم به جز راه تو بیراهه است ولی با بی حیایی همچنان در حالِ طغیانم *بنده که بی حیا بشه کارش سخت میشه، اما من هنوز امید دارم، ما از همه جا موندیم، نه به صحرای عرفات راهمون دادن، نه کربلا تونستیم بریم، بیچاره ها کجا دارن برن؟* اگر ای تکیه گاه محکم از من دست برداری فرو شاید بریزد بعد از آن دیوارِ ایمانم چه دارم از خودم غیر از نیاز دائمی، اما تویی هم صاحبِ دندانم و هم صاحب نانم ببین دلگیرم از دنیا و هم از مردمِ دنیا که هم آزرده از اینم، که هم آزرده از آنم *من فقط خودت رو دارم، اینقدر به دیگران امید بستم خسته شدم، الان دیگه کسی برام جز خودت نمونده...* چه رحمانی که اندک نیکی ام را هم عیان کردی چه ستاری که بستی چشم بر عِصیان پنهانم *یه کارایی کردم که فقط خودت می دونی، یه بی آبرویی هایی کردم فقط خودت می دونی، امروز اونارو ببخش، اگه مردم می فهمیدن دیگه نگام هم نمی کردن، اگر زمین از گناه من آگاه بود من رو در خودش فرو می برد،اگر کوها خبر داشتن من رو در هم می کوبیدن، دریاها من رو غرق می کردن...* اگر عُمری سر گردن فرازی داشتم ای دوست ببین امروز از شرمندگی سر در گریبانم چی ام؟ هیچی که در انبوه نعمت بود عُمری را من از اوصاف حالِ خود، همین اندازه می دانم میلاد حبیبی *دستات رو بلند کن دَرِ خونه ی خدا، ای خدا! امروز برای ما بیچاره ها روزِ مهمی است، روایت داریم بیچاره کسی است که ماهِ رمضان بخشیده نشه، این بیچاره فقط یه راه داره، مگر روز عرفه یه فکری به حالِ خودش بکنه، بحق امام حسین، دستات رو بلند کن: الهی العفو...* .
امیر مؤمنان علی(ع) درباره راز وقوف در عرفات فرمود: «عرفات، خارج از مرز حرم است و مهمان خدا باید بیرون دروازه، آن‌قدرتضرع کند تا لایق ورود به حرم شود». 📚اصول کافى، ج 4، ص 224
به ساحت مقدس و ملکوتی یادگار کربلا، وجود مقدس آقا امام محمدباقر علیه الصلاه و السلام عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید. بسم الله الرّحمن الرّحیم... السَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِی وَ عَلَى آبَائِهِ 🔸شبی میانِ همین روضه ها قبولم کُن 🔸به حرمتِ غم آل عبا قبولم کُن 🔸درون سینه‌یِ من حُبِّ مُرتضی جاریست 🔸به حقِّ فاطمه و مرتضی قبولم کُن 🔸به ناله هایِ جگر سوزِ حضرتِ باقر 🔸به روضه خوانِ غمِ نینوا قبولم کن 🔸ذکرِ من سلام من کیست حضرت باقر 🔸حجِّ من قیام من کیست حضرت باقر 🔸اسوه‌یِ تمام من کیست حضرت باقر 🔸زمزمُ و مقامِ من کیست حضرت باقر ایامِ شهادتِ یادگارِ کربلا... امام باقرِ ... ‌ امشب از همین جا... یک کاروانِ دل بریم مدینه... کنار قبر بی شمعُ و چراغِ امام باقر... 🔸یا باقر از فَرطِ غَمت افسُرده گشتیم 🔸از غُصّه جانسوزِ تو پژمرده گشتیم 🔸پنجُم امامُ و هفتمین معصوم هستى 🔸جانم فدایت پَس چِرا مَسموم هستى 🔸جِسم شَریفت از چِه كم كم آب گشته 🔸بِنگر كه صادِق از غَمت بى تاب گشته ایام یتیمیِ امام صادقِ... خیلی به امام صادق سخت گذشت... اما شیعیان نگذاشتند حضرت تنها بمونه... مدینه یک پارچه ضَجّه و ماتَم شد... همه به امام صادق سَر سَلامتی میدادند... میخوام بگم دلها بسوزه برای امام سجّاد... ای کاش یک نَفر با امام سجّاد همدردی میکرد... به جای اینکه بهش تسلیت بگن... غُلِ جامِعِه آوردند... دستهاش رو به گردن بَستند... پاها رو زیر شکم شتر... 🔸پایِ تو را به ناقِه‌یِ رَم کرده بَست شمر 🔸از کربلا به کوفه تَن ات زین عذاب سُوخت یک نگاه کرد به سمتِ بدنِ بابای غریبش حسین... نزدیک بود از شدّت غم و اندوه جان بده... یکوقت بی‌بی زینب عرضه داشت: مَالي أرَاكَ‌ تَجُودُ بِنَفْسِكَ يا بَقِیَّةَ المَاضِين چیکار داری با خودت میکنی ای یادگارِ گذشتگان... میبینم داری جان میدی عزیز برادرم... فرمود عمه جان: ببین اینها بدنهایِ نحسِ خودشون رو دَفن کردند‌... اما بدن بابای غریبم حسین... عریان و بی‌کفن رویِ زمین کربلا... حسین... 🔸کَفَنی داشت زِ خاک و کفنی داشت ز خون 🔸تا نگویند حُسینِ بنِ علی، بی کفن است 🔸استخوانی اگر از سینۀ او باقی ماند 🔸آن هم از ضرب سمِّ اسب، شکن در شکن است اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَ إِمَامِ الْهُدَى وَ قَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَ الْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِكَ... 🔸هجوم موجِ بلا را به چشمِ خود دیدم 🔸غروبِ کرببلا را به چشم خود دیدم 🔸به سر زنان پیِ عمّه به روی تل رفتم 🔸ذبیحِ دشتِ منا را به چشمِ خود دیدم 🔸عمو که خورد زمین رویِ حرمله واشد 🔸تمام واقعه ها را به چشم خود دیدم مصیبت امام باقر... مصیبت کربلاست... آخه این آقا یادگار دشت بلاست... همه مصیبتهای کربلا رو دیده امام باقر... 🔸زمان حملۀ آن ده سوارِ تازه نفس 🔸غبارِ رویِ هوا را به چشم خود دیدم 🔸سلام بر بدنِ بی سری که عریان شد 🔸تنِ به خاک، رها را، به چشم خود دیدم خودم‌ دیدم... بدنِ جدِ غریبم حسین... رویِ زمین کربلا... حسین... 🔸فرارِ دختری آتش گرفته در صحرا 🔸میانِ هلهله ها را به چشم خود دیدم خودم دیدم اون لحظه ای رو که... خیمه هامون رو آتیش زدند... عُلیا مخدّره زینب... اومد خیمه آقا زین العابدین... صدا زد عزیزِ برادرم... دارن خیمه هامون رو آتیش میزنند... ای ولیّ خدا چه کنیم... فرمود‌ عمه جان..‌. عَلَیکُنَّ بِالفِرار 🔸با چشم اشک بار علَیکُنَّ بِالفِرار 🔸با قلب داغ دار علَیکُنَّ بِالفِرار 🔸وقتی کمان حرمله شلاق دست شد 🔸پنهان و آشکار علَیکُنَّ بِالفِرار امان از اون لحظه ای که... این زن و بچه ها با پای برهنه... توی بیابون ها فرار میکردند... انقدر این بچه ها وحشت کرده بودند... همدیگه رو از ترس در آغوش می گرفتند... 🔸بار بلا به شانه کشیدم به کودکی 🔸از صبح تا به عصر چه دیدم به کودکی 🔸از خیمه گاه تا ته گودال قتلگاه 🔸دنبالِ عمّه هام دویدم به کودکی هیچوقت یادم نمیره... 🔸آن شب که در مقابل من عمّه را زدند 🔸فریاد الفِرار شنیدم به کودکی 🔸عمه اگرچه در همه جا سپر شد ولی 🔸من ضربِ دستِ شمر چشیدم به کودکی حسین... بیت آخرم باشه... یاصاحب الزمان منو ببخشید‌... 🔸با کعبِ نی لباس همه پاره پاره شد 🔸بدتر ز اهلِ شام ندیدم به کودکی (: قاسم_نعمتی) 🔸حسین حسین ای بی کفن 🔸حسین حسین حسین 🔸دور از وطن حسین حسین حسین 🔸حسین حسین ای تشنه لب 🔸حسین حسین حسین 🔸جان زینب حسین حسین حسین -
27.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐 " *فرازهایی از خطبه غدیر* " 💐 💚 من_غدیری_ام https://eitaa.com/Arbabhosyn
در عالم رؤيا حضرت عج الله تعالى فرجه را ديده بود و آن حضرت به او فرموده بود كه در روضۀ عليه السلام را بخوان كه من هم مى آيم. .
|⇦•ما همانیم که از عشق ... با امام زمان روحی له الفدا وتوسل به سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ روزعرفه ما همانیم که از عشق تو غفلت کردیم با همه آدمیان غیر تو خلوت کردیم جای خالیِ تو را هیچکس احساس نکرد به گمانم که به دوری تو عادت کردیم سال ها می گذرد، منتظری برگردیم !! پس مشخص شده ماییم که غیبت کردیم نمک سفره ی تان را همه خوردیم ولی با گناهان، به همین سفره خیانت کردیم جمکران هم که رسیدیم ،به جای ندبه فقط از حاجت خود پیش تو صحبت کردیم دلمان از همه ی مردم عالم که گرفت گریه کردیم و سپس سجده به تربت کردیم *چقدر دلمون میخواست این عرفه ای کربلا باشیم، بخدا کربلا عرفه یه حالِ دیگه است، عرفه کربلا دیدنی است...* هر کجا ذکر حسین است همانجا حرم است قبل هیئت همگی قصد زیارت کردیم *حسین جان! اگه کربلا نیستم امروز، اما اینجارو برات کربلا میکنم...* اربعین با همه دنیا به دل جاده زدیم لذت عشق تو را با همه قسمت کردیم احسان نرگسی گداتو حلال کن اگه لحظه هام پر شده از گناه *امام صادق فرمود: هر کی ماه رمضون بخشیده نشه، باید امید به عرفه داشته باشه... امروز روزِ ضجه است، روزِ ناله است...* گداتو حلال کن اگه لحظه هام پر شده از گناه گداتو حلال کن اگه از گناه دلِ من شد سیاه گداتو حلال کن نشد آخرش نوکرت سر به راه گداتو حلال کن به کارت نیومد دعاهای من گداتو حلال کن به غفلت گذشت روز و شب های من گداتو حلال کن به دردت نخوردم من آقای من می بینی که تاریکِ اقبالِ من می بینی که شیطانِ دنبالِ من گناهش رو من کردم اما آقا شما گریه کردی برا حالِ من دیگه خسته ام آقا نگاهی کن آقا که بی طاقتم دیگه خسته ام آقا سرا پا ببین که غرق در حسرتم دیگه خسته ام آقا تو هستی فقط خواهش و حاجتم دلم غرقِ آهه برا کاروانی که می افته راه دلم غرقِ آهه برا اون زن و بچه ی بی گناه دلم غرقِ آهه برا اهلبیت گرفتارِ شاه اونایی که کسی سایه شون رو ندید همشون به دنبالِ شاهِ شهید امون از اسیری امون از ستم می افتن به دستِ یه عده پلید بخون روضه آقا بخون از حسین و بریده گلوش بخون روضه آقا بخون از سکینه که رفته عموش بخون روضه آقا بخون از اباالفضل که ریخت آبروش بخون روضه آقا بخون از رقیه چی اومد سرش بخون روضه آقا بگو چی اومد سَرِ معجرش بخون روضه آقا بخون از حسین و غمِ دخترش بخون اِرباً اربا شده اکبرش بمیرم که غارت شد انگشترش جلو چشمِ بارونیِ مادرش نشستن با چکمه رویِ پیکرش حسین! تنها بودی و فکرِ خیمه ی زنها بودی و مظلوم بودی و از آب فرات محروم بودی و تشنه بودی و زیر هجمه ی دشنه بودی و *اونایی که که عرفات روضه می خونن، هر جا اباالفضلی شد روضه شون، آقا امام زمان سر زده بهشون، آقاجان! امروز به ما سر نمی زنی؟ چند جمله روضه عموتون رو بخونیم...* سقای دشت کربلا دلواپسم کردی؟ یك خیمگاه چشم انتظارن بر نمی گردی؟ غصه نخور عیبی نداره، زده رقیه قیدِ آبُ خودم جوابشون رو میدم، نخور تو غصه ی ربابُ *دیگه بچه ها تو خیمه از بس گریه کرده بودن صداشون در نمی اومد، بی حال دورِ حسین رو گرفتن، می گفتن: بابا! اومدی چرا عمو رو نیآوُردی...* مردونگی کن پاشو می دونم که بی دستی بی دست هم باشی میگن پشت حسین هستی پاشو نذار هر بی حیایی به اشکِ ناموسم بخنده پاشو نذار هر کی بیاد و دست رقیه رو ببنده ای وای علمدارم اباالفضل!... *کنار هر شهید ابی عبدالله می رسید، آقا رو خاک می نشست" فَجَلَسَ عَلَي التُّراب" علی اکبر رو روی خاک نشست بغلش کرد، اما کنار اباالفضل نوشتن: "فَوَقَفَ عَلَیهِ مُنحَنیا" نه نشسته بود، نه ایستاده بود، یعنی عباس بیا بریم خیمه ها در خطرِ، عباس! من نمی شینم، تو پاشو، میخوان دستِ ناموسم رو ببندن، خیمه ها در خطرِ، ای حسین!...* .
•کوفه میا که می بینم... وتوسل به باب الحوائج حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه ویژهٔ روز عرفه *عصر عرفه اي همه دارن ميگن: يا صاحب الزمان بيا، آقا بيا، پسر فاطمه رو دعوت مي كنيم، اما امروز يه نفر بالاي دارالاماره مي گفت: پسرِ فاطمه نيا، نيا... آخه شنيدم زينب رو هم داري ميآري، آخه شنيدم طفل شيرخوار داري ميآري، آخه شنيدم دخترِ شيرين زبونت رو داري ميآري، نيا، نيا...*   كوفه ميا كه مي بينم بر نيزه ها گلوي تو نامه نوشتم اي آقا، شرمنده ام ز رويِ تو   توي اين شهر غريبم ندارم پناه شده دارالاماره برام قتلگاه   ديگه معلوم شده كربلا نيستمُ اَينَ مُسلم؟ مي خوني شه بي سپاه    *آخه اون لحظات آخر ابي عبدالله تكيه داده بود به نيزه غريبي هي صدا ميزد: " اَينَ مُسلم؟ اَينَ زُهير؟ هَل مِن ناصر یَنصُرُنى؟"...*   راهي داره امشب برگرد آقا جانِ زينب برگرد ميري زيرِ مركب برگرد   كوفه ميا يتيمارو راه نميدن تو بازيشون رفتم يه سر تا بازارش شلوغه نيزه سازيشون   دستمو بستن اما نه پيشِ حرم سر مي بُرن منو اما نيست خواهرم   بچه هامو سپردم به تو راحتم تو دلم نيست غم معجرِ دخترم   تو خواب ديدم معجر، برگرد بالايِ تل خواهر، برگرد اصغر تشنه مادر، برگرد   كوفه ميا كه مي باره سنگِ غم از رو باماشون بويِ علي نميادش عوض شده اماماشون   سَرِ دِرهم ميخوان تنت رو دَر هم كنن كنارِ نهر علقمه ميخوان قدتو خم كنن   كوفيايي كه من ديدم اينجا ميخوان سايه ات رو از سر خواهرت كم كنن   اينجا ياري غيرِ من نيست حرفي از باغ و گلشن نيست بازار رفتن جايِ زن نيست   *آي مسلم! امروز دستات رو بستن، از بالايِ دارالاماره مردم ديدن يه تنِ بي سر زمين افتاد، يه عده دست ميزدن، يه عده گريه مي كردن، هياهويي شد، يه وقت ديدن يه پيرزن جمعيت رو كنار زد، اومد جلو، يه نگاه به مسلم كرد، صدا زد: آيا تو مهمان من هستي؟ آيا تو مسلمِ من هستي؟ مسلم رو شناخت، از سر نه، از روي پيروهنش شناخت، اما بميرم نامردا پيرهن حسين رو هم بردن، زينب اومد توي گودال هي صدا مي زد:"  أَ أَنْتَ أَخِي؟" آيا تو برادر من هستي؟ آيا تو حسين من هستي؟ اي حسين.