از علامه حسن زده آملی سوال کردند آدرس امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کجاست؟
کجا می شود حضرت را پیدا کرد؟
علامه فرمود آدرس حضرت در قرآن کریم آیه آخر سوره قمر است.
که می فرماید:
فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ {۵۵}
هرجا که صدق و درستی باشد ،
هرجا که دغل کاری و فریب نباشد ،
هرجا که یاد و ذکر پروردگار باشد ،
حضرت آنجا تشریف دارند ...
صبح جمعه است تعجیل در امر فرج مولا بقیه الله الاعظم صلوات
.
استوری اربعین امام حسین علیه السلام
نَشُدَمنُوکَرِخُوبیبِه دَرَتحَق داری
اَربَعین داغِحَرَم را بِه دِلَم بُگذاری
https://eitaa.com/Arbabhosyn
.
یک نفر می گفت: عراق یک کشور در حال جنگ است و ضعیف است، و این هزینه ها برای یک کشور جنگ زده روا نیست
من با خودم فکر می کردم چه کسی این کشور جنگ زده را مجبور می کند هزینه کند!؟
مگر اجباری برای انجام چنین کار بزرگی بوده!؟
عراق با نیروی امام حسین علیه السلام است که هر سال قوی تر می درخشد
عراقی ها این را خوب می فهمند که امام حسین هر قدمشان را هزار قدم جبران خواهد کرد ، و زیرِ دِین هیچ کسی نخواهد ماند
https://eitaa.com/Arbabhosyn
.
اربعین
👇👇👇👇👇👇
ای ساربان، اینجا باغ گل یاس است
این قبر ثارالله، این قبر عبّاس است
(خون از دو عین آید
بوی حسین آید) (2)
اینجا حسینم را از من جدا کردند
لب تشنه رأسش را، از تن جدا کردند
خون از دو عین آید ...
اینجا جدا گردید، دست از تن سقّا
خون جگر می ریخت بر دامن سقّا
خون از دو عین آید ...
اینجا رباب از غم، در التهاب افتاد
عکس علی اصغر، بر روی آب افتاد
خون از دو عین آید ...
اینجا دو گل از ما جان داده، زیر خار
لب تشنه جان دادند، با دیده ی خونبار
خون از دو عین آید ...
اینجا به خون، خفتند، هفتاد و دو یارم
هجده گل پرپر، در خاک و خون دارم
خون از دو عین آید ...
اینجا تن قا سم، در خون شناور شد
یک سیزده ساله، صدپاره پیکر شد
خون از دو عین آید، بوی حسین آید (2)
شعرازغلامرضاسازگار
🖤🖤🖤🖤🖤
💔 *اربعینیها*
*یادتان باشد که ستون به ستون، مدیون قطره قطره خون شهیـــــــدانید*
💔 *اربعینیها*
*وقتی چشمتان به گنبد زیبای آقا افتاد، یاد کنید از آنانی که با حسرت پشت پیراهنهایشان مینوشتند* :
🌹 *یا زیارت یا شهادت😭*
💔 *اربعینیها*
*میانِ هرولههای بینالحرمین، یاد کنید از شهـــــــدایی که در آرزوی زیارتِ شش گوشهی اربابـــــ پرپر شـــدند*
💔 *اربعینیها*
*نمیدانم از کدام مرز میگذرید اما؛ یاد کنید از شهـــدای مفقودالاثر در مرزهای*
*خسروی... مهران… چذابه… حاج عمران…شلمچه…*
*اربعینیها*
*التمــــــــــــــاسِ دعای فرج برای عزیز دل حضرت زهرا ((س))*
کاروان داشت می رسید از راه دل زینب
(روضه شب اربعین )
سيد مهدي ميرداماد
کاروان داشت می رسید از راه،دل زینب در التهاب افتاد
ديدي نزديك كربلا دلت شور ميزنه،شدي اينجوري تا حالا؟اصلاً مي ري نجف اينجوري نيستي،كاظمين اينجوري نيستي،مشهد اينجوري نيست،فقط جنس جنس كربلاست
کاروان داشت می رسید از راه،دل زینب در التهاب افتاد
تا که چشم ستاره های کبود،بر سر قبر آفتاب افتاد
کاروانی که از هزاران دشت،از سر شوق با سر آمده بود
به مرور غم خودش که رسید،کم کم از مرکب شتاب افتاد
*
همه خودشون رو انداختن رو خاك
*
دختری سمت علقمه رفت،مادری سمت قبر کوچک خود
خواهری بر سر مزار خودش،دل به دریا زد و به آب افتاد
اينجا قبر حضرت زينب ِ، اون روزي كه امام سجاد تو رو خاك كرد،خواهرتم باتو خاك كرد.
گفت: اگرچه که بی پر آمده است
بی پر و بی برادر آمده است
چشم وا کن که خواهر آمده است
که پس از تو به اضطراب افتاد
زینبی که اسیر مویت بود
بین خون، گرم جستجویت بود
در به در شد درست آن وقتی
که به موی تو پیچ و تاب افتاد
بعد تو خیمه در حصار آمد
از زمین و زمان سوار آمد
به حرم امر برفرار آمد
همه ی خیمه در عذاب افتاد
پای غارت به خیمه ها واشد
دستهای پلید پیدا شد
سر یک گوشواره دعوا شد
سنگ بر شیشه ی گلاب افتاد
...
داداش تا شب ِ آخر بچه ات هي مي گفت:عمه گوشام درد ميكنه،همه رو ساكت كردم دخترت رو نتونستم ساكت كنم،داداش:
داغدارم هنوز از کوفه
از گریز رئوس مکشوفه
داغدارم از آن زمانی که
از سر بچه ها حجاب افتاد
تشنگی های تو کویرم کرد
غم دوری تو اسیرم کرد
ماجراهای شام پیرم کرد
کار به مجلس شراب افتاد
خیزران را که غرق خون دیدم
از غرور رقیه ترسیدم
لرزه بر جان بچه های تو و
بر لبت بوسه بی حساب افتاد
هي رو پا بلند شد،عمه بذار من برم جلو،بذار دستش رو بگيرم،بذار سر بابامو بغل كنم،حسين،جلوش رو گرفتم،والا دق مي كرد،داداش خيلي طول نكشيد،همچين كه سرت رو بغل كرد،ديد لب هات پاره پاره است،دندونت شكسته است،غيرتي شد دخترت، ديدم هي مي زنه تو دهنش،لب هاش رو گذاشت رو لب هاي خونيت،اي حسين....
.
#امام_حسین
#اربعین
#زمزمه
#سبک_سلام_آقا
پاشو داداش ، همه گلهاتو آوردم
حلالم کن ، سه ساله ت رو نیاوردم
چهل روز ، یه روز خوش ندیدم من
نمی دونی ، که بی تو چی کشیدم من
ببین جون ، رسیده بر لب و داداش
نمیشناسی ، تو دیگه زینب و داداش
..............
برا زخمات ، ببین که مرهم آوردم
جای سوغات ، برات قد خم آوردم
پس از عباس، علم بر روی دوشم بود
چهل روز ، صدا ناله ت تو گوشم بود
چهل روز ، بدون تو نخوابیدم
چهل منزل ، سرت رو روی نی دیدم
.............
ببین داداش ، سیاهه پیکر زینب
شبیه تو ، شکسته شد سر زینب
یادم ، که غارت شد تنت داداش
یادم مونده ، ربودن پیرهنت داداش
خودم دیدم ، به غم دل داده بودی تو
ته گودال ، غریب افتاده بودی تو
...........
چهل روز ، رباب از غم پریشونه
برا اصغر ، شبا لالایی میخونه
چشت روشن ، ما رو شام خراب بردن
چشت روشن ، ما رو بزم شراب بردن
زنای شام ، خدایی خیلی بی دردن
توی کوچه ، دیدی با ما چیکار کردن
..........
تو شهر شام ، به اشکم خیلی خندیدن
تو شهر شام ، زنا دورم می رقصیدن
خودت دیدی ، ما رو تو کوچه گردوندن
دلم خون شد ، که ما رو خارجی خوندن
چشت روشن ، عزیز حیدر کرار
من و بردم ، میون کوچه و بازار
.