تو اومدی که قاصدک مارو بی خبر نذاره
آروم آروم و بی صدا خبرای خوش بیاره
اومدی که ستاره ها یکم از آسمون بگن
اومدی که مناره ها برای ما اذون بگن
ای تو آیینه ی حی سرمد یا محمد یا محمد
از زمین و آسمون سرآمد یا محمد یا محمد
تو اومدی که من عاشق شدم
تو اومدی که دلم پر زده
تو اومدی که حسینی شدیم
تو اومدی که علی اومده
ای تو آیینه ی حی سرمد یا محمد یا محمد
از زمین و آسمون سرآمد یا محمد یا محمد
تو همونی که انبیا داده بودن نشونۀ تو
رها نمیکنه فلک طواف دور خونۀ تو
تو همونی که قبله ی اهالی زمین شدی
چه خوبه که از اولش محمد امین شدی
ای قصیده ی بلند رحمت یا محمد یا محمد
ای پدیده ی تمان خلقت یا محمد یا محمد
تو اومدی که سیاهی بره
تو اومدی به نجات همه
تو اومدی که خدا دیده شد
تو اومدی که اومد فاطمه
ای تو آینه حی سرمد یا محمد یا محمد
از زمین و آسمون سرآمد یا محمد یا محمد
تو اومدی که من عاشق شدم
تو اومدی که دلم پر زده
تو اومدی که حسینی شدیم
تو اومدی که علی اومده
دلم برای گنبد خضرای تو پر میگیره
با عشق تو توبه کنه زندگی و از سر میگیره
شما نماز و یاد ما دادی
شما عبادت و به ما گفتی
شما بالاتر از همه هستی
شما ولایت و به ما گفتی
أَوْلى بِالْمُؤْمِنِین، یا رسول الله
خاتم المرسلین، یا رسول الله
رسول الله، حبیب الله
نبی الله اَبَا الزهرا
فدایی تو بوده از اول مولا، توهر لحظه
به هیبتت زمین مثل دلهای ما هی میلرزه
خدا شناسی یاد ما دادی
چقدر برامون از خدا گفتی
به ما چشوندی حب مولا رو
علی شناسی رو به ما گفتی
خیر العمل تویی، یا رسول الله
حرف اول تویی، یا رسول الله
رسول الله، حبیب الله
نبی الله اَبَا الزهرا
شکر خدا بهحیدر و آل حیدر، هستیم مدیون
حاصل عُمر حضرت صادقِ مَردم ، ایمانمون
شما راه و نشونما دادی
شما دلا رو تا خدا بردی
شما حسینی کردی عالم رو
شما مارو به کربلا بردی
یابن خیرالنساءحضرت صادق
بانی روضه ها حضرت صادق
من ازتو آبرو دارم
به توخیلی بدهکارم
أَوْلى بِالْمُؤْمِنِین، یا رسول الله
خاتم المرسلین، یا رسول الله
امشب که صفا با دل و جان همراه است
هنگام طلوع آفتاب و ماه است
هم جشن ولادت امام صادق
هم عید محمدبن عبدالله است
برروی زمین و آسمان ها و کرات
در بین مناجات و تمام کلمات
زیبا تر از این دعا ندیده است کسی
بر خاتم انبیاء محمد صلوات
چو هم تراز تو در عرصه ی وجود نبود
جواب مسأله ما به جز نبود ،نبود
به احترام تو بتها به خاک افتادند
وگرنه هیچدلیلی، بر این سجود نبود
لب ملائکه مشغول ذکر نام توشد
چرا که بهتر از این درجهان سرود نبود
دلیل رو آوردن همه به تو این بود
که جز توهیچ کسی، آنچه می نمود نبود
وزید عطر تو در هرکجا، دگر جایی
برای مُشک وگلاب وعود نبود
تمام عمر توخرج هدایت ما شد
تجارتی که برای زیان وسود نبود
کنار تو پر بال جبرئیل سوخت، ثابت شد
که شأن ومنزلت او در این حدود نبود
حرا گواهی اینکه کسی به خلوت تو
به جز خدا و علی لایق ورود نبود
#مدح_خوانی ویژه ولادت پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه
سر سلسله ی سلاله ی پاکی
معنای لَمّا خَلَقتُ اَفلاکی
ای نفس نفیس مرتضی احمد
تفسیر شریف و الضحی احمد
ای خاتم حلقه ی رسالت تو
وی هادی خلق از ضلالت تو
ما ینطق جز به وحی گفتارت
وحی است تمام فعل و رفتارت
ای بغض تو کفر و حُبِّ تو ایمان
اِبنِ عَمّ هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَان
ای نوکر آستان تو جبریِل
وی بنده و سائل تو میکائیل
ای فاطمه را پدر ابوالزهرا
طوبی لِمَن آمَنَ بکُم طوبی
هم جد امام مجتبی هستی
هم جد شهید کربلا هستی
ممدوح تمام آیه هاخویت
افتاده دلم به دام گیسویت
والنور قسم به آن تجلایت
والیل قسم به چشم بینایت
مقبول به نعمت شفاعت تو
فرمانده ی واجب الاطاعت تو
تو عقل نخست و قاسم الارزاق
تو آینه ی مکارم الاخلاق
فرمود خدا لِاَمرک از بهرت
در خشم رود خدا به یک قهرت
موسی است کلیم طور چشمانت
عیسی است مقیم خوان احسانت
آدم شده مُلتجی به اَسمایت
فخریه عالم است زهرایت
شیرازه ی کائنات در دستت
سرتاسر ممکنات سرمستت
ای جایگهت مقام واعدنا
وی نقش نگین گنبد مینا
ای روح قدس میان دستانت
صد یوسف مصر عبد دربانت
وی مظهر آیه ی الم نشرح
وی مستمع نوای قدافلح
ادراک ز درک تو فرو ماند
افلاک مقام تو نمیداند
ای شاهد بر تمام امت ها
ای اصل و فروع و عین رحمت ها
عُمری اگرم به معصیت طی شد
نومید دلم به رحمت طی شد
سوگند که در قیامت کبری
مارا نبری ز یاد یا طاها
آنجا که یَفِرُّ مِن اَخی آید
دستان تو عِقدِ کار بگشاید
وآنگه که جبال سُیِّرت گردد
وآندم که بحار سُجَّرت گردد
گر شام سیاه از اَثم ها آید
یک صبح اذا تنفس آید
تو صبح امید شب نشینانی
فعالَ لِما یرید یزدانی
نی قالی و کافر و بد اندیشم
چون پیرو حق و حیدری کیشم
تو شهر علوم و حیدرت چون در
حیدر چو تو و تو پابه سر حیدر
ما غیر تو و علی نمیدانیم
جز مدح علی علی نمیخوانیم
ذکر تو به لب سینجلی گوییم
پیوسته محمد و علی گوییم
شد به دوش احمد آن رشک مَلَک
چون دعای مستجابی بر فلک
از فراز کعبه بت ها در فکن
جمله اندر پای پیغمبر فکن
چون زعرش دوش احمد باز گشت
بر دل پاک علی این راز گشت
از ادب کاری که کردم دور بود
پای من کتف رسول الله سود
گفت با وی سرو گلزار صفا
کی خدارا دست و پشت مصطفی
در شب معراج چون بالا شدم
تا به خلوتگاه اَو اَدنی شدم
از شکوه بارگاه کبریا
در تزلزل بودم از سرتا به پا
شوق وصل دوست بر جانم فتاد
رعشه ای بر جان و ارکانم فتاد
دستی آمد دوش هوشم را سپرد
وحشت آن حال را از من ببرد
لذتی کان شب از آن دستم نمود
وز شراب دوستی مستم نمود
سالها اندر پی اش بشتافتم
در کف پای تو اکنون یافتم
نیست خالی از تو جایی یا علی
کفر اگر نبود خدایی یا علی
.
شب دلدادگی عاشق شیداست
شب مجنون شدن هر دل رسواست
رو لبم نوای عاشقونه دارم
شب میلاد دو تا عالی اَعلاست
آسمون دلم چراغونه چراغونه
غصه و غم سر به گریبونه گریبونه
روشنه چشمای همه عالم همه عالم
اومده اونکه کس و کار منِ تنها و
انیس دلِ مجنون و پریشونه
چه کمالی و چه لطافتی
چه جمالی و چه صلابتی
چه خصالی و چه اصالتی
جانم فدات به اشارتی
بَلَغَ العُلَىٰ بِكَمَالِهِ ی
كَشَفَ الدُّجَىٰ بِجَمَالِهِ ی
حَسُنَتْ جَميعُ خِصَالِهِ ی
صَلُّوا عَلَيهِ وَ آلِهِ ی
اومده آینۀ خدای سرمد
همه اومدن برا عرض خوش آمد
چه شکوهی پسر آمنه داره، جان! جان!
آسمون فرش قدمهای محمد
عاشقی که خیلی گرفتاره گرفتاره
بسته دخیلش رو به گهواره به گهواره
دیگه چی کم داره تو این دنیا، تو این دنیا
هر کسی که عشق تو و حیدر و زهرا و
حسین و حسن و توی دلش داره
به لبم همیشه ثنای تو
سر و جان من به فدای تو
به فدای اهل کِسای تو
بیدل شدم به هوای تو
بَلَغَ العُلَىٰ بِكَمَالِهِ ی
كَشَفَ الدُّجَىٰ بِجَمَالِهِ ی
حَسُنَتْ جَميعُ خِصَالِهِ ی
صَلُّوا عَلَيهِ وَ آلِهِ ی
یک روح در دو بدن
یک حرف با دو سخن
یک جنگ با دو رَجَز
یا اَبَاالقاسِم! یا آبَاالحَسَن!
آرزومِ که ببینم
شبیه یک همچین شبی
پرچمِ یاعلی رو
گنبدِ مسجدُالنَّبی
مُحَمَّدٌ رَسولُ الله
وَ عَلیٌ وَلیُ الله
من که نوکرتم
مستِ ساغرتم
گدای خودت
خاکِ زیر پایِ قنبرتم
حلب شد آزاد و میگی
به هم یه تبریکِ دیگه
آزاد سازیِ بقیع
ان شاالله نزدیکِ دیگه
مُحَمَّدٌ رَسولُ الله
وَ عَلیٌ وَلیُ الله
مَمْسُوسٌ فِی ذَاتِ اللَّه
در عوالم هستی شاه
حَقِّ لَا حَوْلَ وَ لَا
قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه
مردونگی یعنی
میری جولان میدی
حمله میکنی میرسی امان میدی
صبح و ظهر و مغرب
يَابْنَ اَبيطالِب
به نَفَسِ قدسی جان به جهان میدی
اسم اعظم داری، حیدر حیدر حیدر
تیغِ دو دَم داری، حیدر حیدر حیدر
دستی به طاقِ عرش و اَعلی عِلییّن
دستی عَلَم داری، حیدر حیدر حیدر