eitaa logo
ذاکرین آل الله
271 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
مرحوم آیت الله یعقوبی قائنی در باب فرمود: آن اعمالی که در مفاتیح گفته شده هر مقدار را که انسان بتواند انجام دهد خوب است ، منتهی باید حضور قلب داشت ... بهترینِ همه‌‌ اعمال دراین ماه، همان صلوات است ، چون‌هر عملی قبولی‌ اش با صلوات بر محمد و آل محمد است، و اما قبولیِ صلوات ، واسطه نمی‌ خواهد و برای‌ شخصی که اهل‌ درک باشد ، و مناجات شعبانیه را بفهمد و حالش را داشته باشد بهترین اعمال، خواندن این مناجات است. چون امیرمومنان علی علیه السلام و ائمه علیهم السلام همگی آن را می‌ خواندند ماه شعبان ماه پیامبر اکرم صل الله علیه و آله است و مناسب است که انسان بعد از خواندن این ادعیه ، ما بقی‌ وقت خود را صرف فرستادن صلوات کند ... https://eitaa.com/Arbabhosyn
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیرُ امیرالمومنین فرمود هرکی میخواد بوی بد گناهانش او رو نزد ملائکه رسوا نکنه خودش رو معطر به استغفار کنه أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ من بنده ی خوبی برات نبودم الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَ جُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ کیو واسطه قرار بدیم در خانه ی امام زمان نشستیم صاحب خونه رو واسطه ببریم بالحجة الهی العفو راه را گم کرده ام ، آواره و تنها شدم چقدر خوبه آدم خودش محضر امام زمان ، «ابن السبیل » بدونه راه را گم کرده ام آواره و تنها شدم یاد آقایم نبودم غرق در دنیا شدم دل سپردم به همه الا عزیز فاطمه حق من بوده دچار غصه و غم ها شدم روز و شب را طی کنم با معصیت های زیاد گریه کرد آقا برایم چون که بی تقوا شدم با تمام بی وفایی ها مرا رسوا نکرد در به رویم باز کرد و بین خوبان جا شدم من که میدونم ، جام اینجا نبود تو دست دعا برا من بالا زدی گفتی بیچاره است اینجوری به ماه رمضان نرسه تا زمین خوردم فقط آقا به فریادم رسید زود دستم را گرفت و از زمین من پا شدم این خانواده می دونند دست زمین خورده رو باید گرفت زمین خورده رو دیگه نمی زنند... اون فقط توی مدینه بود ، مادر رو زدند... تا دیدند مادر زمین گیر شده ، دوباره برگشتند ... بعضیا نوشتند همینکه نانجیب اون نامه استرداد فدک رو پاره کرد جسارتی که به بی بی کرد بی بی زمین خورد ، دوباره برگشت وَ رَفَسَها بِرِجلِه دیدگانم تر شده حالا که بین روضه ام مطمئنم شامل لطف خود زهرا شدم هان بزرگان ما می فرمودند اشکت که جاری شد.. فَتِلک َ علامَةُ الاِذن آرزو دارم شبی هم در کنار علقمه من ببینم میهمان سفره ی سقا شدم صحن عباس و حسین اصلاً بهشت نوکر است قطره بودم در حریم کربلا دریا شدم با یه اشاره دلای شما خیلی آماده است دختری با گوش پاره ناله میزد ای عمو (۲) نیستی در پیش من ، آواره ی صحرا شدم از کنار خانه ی ، دخترش فاطمه پیغمبر عبور می کرد دید صدای گریه ی ابی عبدالله میاد توی خونه وارد نشده ، صدا زد ... أما تَعلَمِی أنَّ بُکائَه یُؤْذِینِی ؟ دخترم مگه نمیدونی گریه ی حسین منو اذیت میکنه یا رسول الله یه لحظه اشک حسینت رو نتونستی ببینی اونم توی خونه مادرش فاطمه پس به شما چه گذشت اون ساعتی که حسینت اومد کنار علقمه همه دارند می بینند وَ بٰانَ الاِنکِسٰارُ عَلیٰ وَجهِ الحُسین فَوَقَفَ مُنحَنِیاً دست به کمر گرفت وَ بَکیٰ بُکاءاً شَدِیداً حسین..... از روضه هایی که خود امام زمان ، نشانی دادند برای توجه خود حضرت، روضه ی عموجانشون ، قمر بنی هاشمه به مرحوم فشندی فرمود توی چادرای حاجی ها ، روز عرفات بگرد توی صحرای عرفات روز عرفه بگرد اون خیمه ای که روضه ی عموم رو میخونند من رو اونجا زیارت میکنی نشونی یادش رفت وارد خیمه شد مشغول دعای عرفه شد دید روضه خون از دعا گریز زد به روضه ی قمر بنی هاشم یه مرتبه نشونی حضرت یادش اومد همینکه چشمش رو گردوند دید آقا دم در خیمه ، روی خاک ها نشسته نمی دونم بین امام زمان و قمر بنی هاشم چه سریه فقط اشاره کنم آقامون به حرمت عمو جانشون ، نظری کنند حالا همه دارند می بینند دو برادری که با هم رفتند با هم رجز خوندند با هم صف لشکر دشمن رو شکافتند حالا رو زمین افتاده اون برادر ابی عبدالله اومد بالینش همه ی اونایی که عباس رو محاصره کرده بودند دارند حالت حسین رو می بینند دید ایستاد چه ایستادنی دست به کمر گرفت صدا زد الآنَ انکـَسَرَ ظَهرِی سقای دشت کربلا دلواپسم کردی یک خیمه گاه چشم انتظارند بر نمی گردی حالا که آبی نیست ، احساس رو برگردون پاشو علمدارم خودت عباس رو برگردون غصه نخور عیبی نداره ،زده رقیه قید آب رو خودم جوابشون رو میدم ، مخور تو غصه ی رباب رو ای وای علمدارم اباالفضل ای وای علمدارم اباالفضل .... این هم ماله همه شهدا مدافین حرم زینبی همه رفیقایی که هنوز پیکراشون برنگشته ... ان شاء الله وعده ی هممون ، حرم نازدانه ی حسین... اونجا عرض ادب کنیم مردونگی کن پاشو میدونم که بی دستی بی دست هم باشی میگند پشت حسین هستی مردونگی کن پاشو اینا خیلی نامردند دور و بر خیمه دارند از صبح میگردند پاشو نگذار هر بی حیایی ، به اشک ناموسم بخنده پاشو نگذار هر کی بیاد و دست رقیه ام رو ببنده بأبی المستضعف الغریب یا اباعبدالله
2_1152921504655007916.mp3
22.21M
راه را گم کرده ام آواره و تنها شدم یاد آقایم نبودم غرق در دنیا شدم دل سپردم به همه الا عزیز فاطمه حق من بوده دچار غصه و غم ها شدم ====================
. بکم فتح الله و بکم یختم تقدیم به محضر صلوات الله علیه چشم در چشم ابوفاضل شد کار تشخیص کمی مشکل شد پرده ی چهره ی خود را برداشت ماه در روز دهم کامل شد دست انداخت به آغوش پدر سوره ی عشق خدا نازل شد تا که چشم بد از او دور شود جای اسپند به آتش دل شد جامه ی رزم به تن کرد ، چقدر بین این جامه علی خوشگل شد هم تداعی پیمبر می کرد هم زمان جلوه ی حیدر می کرد خیمه قرآن غنی تر دارد سوره هایی مدنی تر دارد خُلق و خویَش چو پیمبر اما کرمی بس حسنی تر دارد گونه هایش چو عقیق یمن است لب سرخی یمنی تر دارد لب او غنچه ی باغ ختن است که ز مُشکش دهنی تر دارد مثل ماه است ولی در رویش قرص ماهی علنی تر دارد طعم انگور و رطب با هم بود عشق و مستی و طرب با هم بود هر که مثل علی اکبر دارد باز در خانه پیمبر دارد ابرویش نه! که هلال قمر است چشم هایی عسلی تر دارد بس که زیباست کسی قادر نیست چشم از چشم علی بر دارد هر یلی هست در عالم ، اکبر یک سر و گردن از او سر دارد با خودش گفت پدر، شکر خدا باز هم قافله حیدر دارد این پسر نیست که دلبند من است هدیه ی لطف خداوند من است تکیه بر اصل و نسب می فرمود بعد از آن مرد طلب می فرمود رنگ از روی اجل هم می ریخت لحظاتی که غضب می فرمود در حضور پدرش بنشیند!!! هرگز! از بس که ادب می فرمود پدرش خار به پایش می رفت آن شب از دلهره تب می فرمود شب خود را به مناجات خدا روز را روزه به شب می فرمود چهره اش نور خداوندی داشت بس که بر مُهر سرش را بگذاشت روح در پیکر ایمان می ریخت از شرابی که به فنجان می ریخت تا که می گفت پدر ، از قِبَلش صد و ده بار پدر جان می ریخت علی آرام قدم بر می داشت از لبش آیه ی قرآن می ریخت نقشه‌ی عاشقی یوسف را اول جاده ی کنعان می ریخت تب مجنونی و رسوایی را باز در میثم و سلمان می ریخت او علی بن حسین بن علی ست جلوه‌ی تام رسول است ولی ست طرح تکبیر اذانش عشق است لب و دندان و دهانش عشق است عمه جان گفتن او فرق کند عمه را طرز بیانش عشق است قلبش از عشق پدر لبریز و انعکاس ضربانش عشق است پیش او نام رقیه ببری دائماً روی زبانش عشق است کفتری بر سر بامش می گفت خوردن خرده‌ی نانش عشق است خانه اش شهره به بیت الکرم است حسن دوم اهل حرم است جنگ با حوصله ای برپا کرد با پدر فاصله ای برپا کرد گره انداخت به ابروی کجش ناگهان ولوله ای برپا کرد با عقابش به زمین سم می کوفت در زمین زلزله ای برپا کرد علیِّ اکبر لیلا آمد!!! این خبر غائله ای برپا کرد با خم سلسله‌ی گیسویش در جهان سلسله ای برپا کرد آنچه در حق علی نازل بود «جاءَ حقُ زهق الباطل» بود شدت زلزله ها دائم شد معرکه پشت سپر قائم شد دوش در دوش عمو عباسش سلسله کوه بنی هاشم شد لشگر از ترس به خود می لرزید دشمن آن‌روز سپر لازم شد ترس در عمق دلش اردو زد سایه مرگ بر او حاکم شد نعره‌ای زد که علی آمده است جلوه‌ای کرد و اباالقاسم شد قصد تاراج اراذل دارد چقدر شیر خدا دل دارد رجز و عربده اش یکسره بود غرش شیر در این حنجره بود بین ابروی بنی هاشمی اش ذوالفقاری پُرِ خشم و گره بود وارد میمنه شد از سمتی وقت برگشت ته میسره بود آنچه در بین هوا می رقصید سپر و نیزه و تیغ و زره بود مشق شمشیر برایش انگار مثل نقل دو سه تا خاطره بود جنگ بازیچه ی این یل شده است کو حریفی ،که معطل شده است شیر در دامنه بازی می کرد تازه با هیمنه بازی می کرد با دل اهل حرم با صوتش در دل ماذنه بازی می کرد نوه‌ی حیدر و زهرا انگار داخل میمنه بازی می کرد حیدری بود و اباالفضلی بود جنگ را یک تنه بازی می کرد مثل این بود پیمبر روی دامن آمنه بازی می کرد کربلا را به شکوه آورده است دشمنش را به ستوه آورده است مرگ را سنگ محک می انداخت بعد بر بال ملک می انداخت نوک شمشیر به ماه و لبه اش بر زمین چند ترک می انداخت تیغ از هر طرفی رد می شد دست و سر را به الک می انداخت قدرت ضربه سر دشمن را آن طرف‌تر ز فلک می انداخت آن‌قدر مثل پیمبر شده بود کوفه را نیز به شک می انداخت جام از دست خدا می نوشید خون حیدر به رگش می جوشید خون سر ، تا سر سربند آمد تیغ سرتاسر سربند آمد دوره کردند علی اکبر را نفس تند پدر بند آمد قلب بابا به تپیدن افتاد خون در بین جگر بند آمد ارباً اربا شد و دیدند حسین با چه حالی سر هر بند آمد دست را بر سر هر زخم گذاشت خون هر زخم مگر بند آمد!!! مانده با این سر زخمی چه کند با علی اکبر زخمی چه کند .
ابیاتی مرتبط با فرازهایی از و ادعیه إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی‏ محرومم اگر کنی، فَمَن یَرزُقُنی؟! مخذولم اگر کنی، فَمَن یَنصُرُنی؟! ما جز تو مگر خدای دیگر داریم؟! ماییم و امید بر تو، با ما چه کُنی؟ :: إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَی مِنْکَ بِذَلِکَ؟! هرگز نشود جدا، دل ما از تو رحمی نکنی به بنده؟! حاشا از تو رحمانی و رحمتت رسیده به همه بر بخششِ بنده کیست اولی از تو :: إِلَهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ أَیَّامَ حَیَاتِی فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّی فِی مَمَاتِی إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَی سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْرَی دست تو همیشه بوده بر روی سرم جز لطف تو توشه‌ای نبوده به بَرَم رسوا ننموده‌ای مرا در دنیا بر لطفِ تو بعد مرگ محتاج‌ترم :: فَلاَ تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ فریاد ز رسوایی محشر، فریاد یا رب! ندهی آبرویم را بر باد از شرم نگاه خلق وحشت دارم "لاتَفضَحنِی عَلَی رُءُوسِ الاَشهاد" :: اِلهي لَم يَكُن لي حَولٌ فَاَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصيَتِكَ اِلّا في وَقتٍ اَيْقَظْتَني لِمَحَبَّتِكَ وَ كَما اَرَدْتَ اَنْ اَكُونَ كُنتُ فَشَكَرْتُكَ بِاِدْخالي في كَرَمِكَ وَ لِتَطْهيرِ قَلْبي مِنْ اِوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْكَ جز تو چه کسی تفقّد از خاک کند؟! رحمت به چنین دلِ هوسناک کند؟ عشق تو مگر رسد به فریادِ من و از چرکِ گناه، سینه را پاک کند :: إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الاِنْقِطَاعِ إِلَیْکَ ما را به گران‌ترین متاعت برسان تا اوج بلندایِ شعاعت برسان ما از تو به کمتر از تو راضی نشویم ما را به کمال انقطاعت برسان :: بر نورِ خداوند، شعاع است حسین فارغ ز غمِ هرچه متاع است حسین انگشتر و پیراهن و سر را بخشید تفسیرِ کمالِ انقطاع است حسین :: امام رضا علیه السلام فرمودند:  بسیار بخوان در بقیّه این ماه این دعا را: اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ در آنچه رفته ز شعبان اگر نگشتم پاک در آنچه مانده ز شعبان بیا و پاکم کن :: وای بر من اگر از غفلتِ بیش از حدّم من ز خود نگذرم و فرصت شعبان گذرد ✍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️پست_ویژه 📌 بی‌خیالی و بی‌قراری! 💚 می‌خواهند ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه‌الشریف را عقب بیندازند 👤 حاج آقا ماندگاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ پست ویژه 🔵این سخنرانی استاد_پناهیان در مورد حوادث آخرالزمان را حتما گوش کنید... 🔻ملک عبدالله 🔻مردی از قم 🔻سفیانی 🔻دجال 🔰کیفیت صوت پایین است اما حتما گوش کنید..
┄┅═✼﷽✼═┅┄ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خدا حافظ ای ماه پر فیض شعبـان خدا حافظ ای خلـوت اُنس  انسـان خداحافظ ای مـاه تطـهیــر و  توبه خداحافظ ای فرصـت نـاب عرفـان خدا حافــظ ای پلــه های رسیــدن برای تقــرُّب  به در گــاه  سـبـحــان به پایان رسیــدی و ما را رسـاندی به ماه ضیـافت ، به دریای غفــران درِ مغــفرت را تـو بر مـا گـــشودی به ذکــر و منــاجات و تفسیر قرآن چه ایـام و اعیـاد فرخنــده ای که بهـار آفـرین شد به فصـل بهــاران چه زیبا شـد آغازِ قرن و مَـه و سال به نامی که عالم شد از او گلستان الهــــی به حــقِّ مَـــهِ رویِ مهــــدی جهـــان با ظهـــورش منـوّر بگردان 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌