eitaa logo
ذاکرین آل الله
274 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
299 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
. بر عبادت از تو میخواهم قوایِ بیشتر مفلسم یا رب ببخشا تو نوای بیشتر هر که دردش بیشتر باشد یقینا می دهی از سر لطفت به غم هایش دوای بیشتر من همان عبد گنهکارم ، همان عبد ذلیل آمدم این دفعه امّا با خطای بیشتر یا کریم الصفح ، از رویت خجالت می کشم ای هواخواهم..... اسیرم در هوایِ بیشتر هر چه کردم در اطاعت من جفای بیشتر چشم خود را بستی و کردی وفایِ بیشتر آمدم تا که بگیری دستِ خالی مرا گرچه داری تو به مخلوقت عطای بیشتر تو شبیه من هزاران عبد نادم داری و من ندارم غیر تو مولا ، خدای بیشتر من برای بخشش خود واسطه آورده ام یا علی گفتم ، ندارم آشنای بیشتر تلخی ایام را همچون عسل کن ، یا رحیم قسمتم کن در جوانی، کربلای بیشتر گریه ی در روضه ها را از من خاطی نگیر چشم ها با اشک میگیرد بهای بیشتر زینب آمد بر بلندی و صدا زد یا حسین از عطش میزد حسینش دست و پای بیشتر پیش چشمان ترش ، بر جسم عریان حسین پیرمرد قد خمیده زد عصای بیشتر
فاطمه یعنی..... تا نفس آید به سینه از علی دم میزند بر دهان دشمنانش مشت محکم میزند در دفاع از حق مطلق چون ندارد واهمه می دهد هستی خود را پای دینش،فاطمه ترسی از دشمن ندارد، فاطمه یار علیست هر کجا پایش بیفتد، او طرفدارِ علیست در مصافِ با معاندها ، سپاه حیدر است در پناهش حیدر است و در پناه حیدر است این ندای فاطمه ، بر شبهه ها غالب بُوَد حق همیشه با علی بن ابی طالب بُوَد فهمِ زهرا از ولایت ماورای فهم ماست تکیه گاه امنِ مولا، در هجوم فتنه هاست سیره ی او ،آیه ی روشنگریِ جامعه ست او بصیر است و مقامش مادریِ جامعه ست این پیام مادرانه می شود صدها کتاب " گوهر نابی که زن دارد حجاب است و حجاب" عشق زهرا بعد او در عالمین رونق گرفت بین خلق الله ذکر یاحسین رونق گرفت از گلوی ماذنه نام علی دارد طنین ذکر سربند شهیدان "یا امیرالمومنین" جوهرِ جمهموری ما از قیامِ فاطمه ست کشور اسلامی ایران بنام فاطمه ست
. زره عشق علی جان به تن فاطمه است حرف حقانیت او ، سخن فاطمه است عاشق فاتح خیبر شد و دشمن فهمید راهِ افتادن حیدر ، زدن فاطمه است ✍ .
. مرد میدان شوری میان سینه ها انداخت قاسم ما را به یاد کربلا انداخت قاسم کوچ پرستوهای عاشق، ناله ی او گردانی از غم ، یار چندین ساله ی او جا مانده بود و در به در دنبال راهی با بغض میبرد نامی از یوسف الهی در خلوت خود با شهیدان گفتگو داشت در عالم بالا فراوان آبرو داشت بیداری ما ارث عمری اهتمامش از جان گذشته ، جان فدا ، پای امامش مانند زهرا، قوت قلب ولی بود چون ذوالفقار حضرت سید علی بود در جبهه ی حق بود و باطل روبرویش هر لحظه صدها فتنه می آمد به سویش اوج بصیرت موج میزد در طریقش دلداده یعنی او ، به معنای حقیقش در سنگر تبیین ، جهادش بی مثل بود قاسم سلیمانی ما ، مرد عمل بود فرمانده ی لشکر ولی سرباز دین بود در زندگانی با امیرالمومنین بود او با یتیمان مثل بابا مهربان بود خاکی ترین سردار تاریخ جهان بود کرده سفارش عهد و پیمان با ولی را حفظ قرارگاه حسین بن علی را تکلیف کرده بر همه روشنگری را وقتی عزیز جان بداند رهبری را هیهات من الذله ، گردیده دم ما گشته فدای مکتب ما ، قاسم ما شیرین ترین نوع شهادت شد نصیبش کرب و بلا ، شب های جمعه ، بوی سیبش این سیلِ مشتاقان، حدیث نابِ نور است راهش زمینه ساز دوران ظهور است این بیشه دارد رسم سلمان پروری را "منّا شدن" در آستان حیدری را عاشق شدیم و قدمتی دیرینه داریم مهر علی و فاطمه در سینه داریم از روز اول تا به آخر با حسینیم ما ملت جان بر کفِ مولا حسینیم هر کس که با ایران سر سازش ندارد با غیرت ما یک دم آسایش ندارد می آید آقایی که منجی جهان است منظورم از منجی همان صاحب زمان است ما ذوالفقار حیدریم و در نیامیم آماده ی صبح سپید انتقامیم ✍ .
. (عج) تو رو میخونم دوباره هنوزم دارم امیدی خدارو چه دیدی آقا شاید این هفته رسیدی شاید از تو ندبه هامون دعای یکی بگیره تو نیومدی و دنیا تو غم وغصه اسیره با تمومِ روسیاهیم پُر میشه همیشه کاسَم من سرم گرم گناهه تو دعا میکنی واسَم خیری از من نرسیده به تو که کوه وفایی بیا رحمی کن به حالم بگو این روزاکجایی؟ داره از چشای عاشق نم نم بارون میباره مولا این گدای خسته جز توهیچ کس و نداره بسه این فاصله دیگه دارم از دوری میسوزم تا به کی؟ یوسف زهرا نگامو به در بدوزم ✍ . 🔻
. با لب خشکیده هردم یاد سقامیکنم روزه ام را با سلامی بر شما وا میکنم باصدای ربنا هردم به هنگام وضو نام زیبای تورا آهسته نجوا میکنم بعدمغرب وقت افطار وزمان عاشقی بازیارت نامه ات سجاده را وا میکنم روزه ی بی ذکر تو اصلا نمی چسبد مرا طول روزم کربلایت را تمنا میکنم بانگاهت بر من سائل کرامت داده ای قطره ی ناچیزم و رو سوی دریا میکنم سفره پهن است وکریمان منتظر بر یک گدا کاسه ام را میبرم تقدیم زهرا میکنم ✍ .
. در مطلع شعرم غم واندوه دارم مرثیه ای اندازه ی یک کوه دارم در راه خدمت ، جان فدای این وطن شد داغش دلیل ماتم هر مرد و زن شد محبوب مردم بود و دلسوز نظامش رنگ خدایی زد به رفتار و کلامش در هر نفس گوشش به فرمان ولی بود آری رئیسی یاورِ سید علی بود مولای ما او را عزیز و مغتنم خواند خدمتگزار واقعیِ این حرم خواند دلتنگ قاسم بود و مشتاق وصالش رحمت به ابراهیم و راه بی مثالش ما از خدائیم و شهادت در سر ماست انا الیه راجعون ، در باور ماست ای یاور ایام سخت و سردِ ایران خسته نباشی ای دلاور مرد ایران در روز میلاد رضاجان پر کشیدی لبخند زهرا را دم رفتن تو دیدی مزدِ دعای خیر ملّت را گرفتی ای خوش به احوالت، شهادت را گرفتی ✍ .
. شوق رویِش دارم و با شوق رویَش آمدم صحبت دلبر شد و در جستجویش آمدم من اگر در جمع عاشق ها به سویش آمدم شک ندارم با دعاهای عمویش آمدم آخرین منجی ما ، فرزندی از نسل علیست مهدی ما عاشق نام ابالفضل علیست بر تمام زخم های ما دوا می آید و وارث تیغ علی شاه ولا می آید و عهده دار مردم بی دست و پا می آید و چاره ی هر چه غم و درد و بلا می آید و تکیه بر دیوار کعبه می زند بی واهمه خطبه می خواند انا المهدی ،انا ابن الفاطمه روزهای بی کسی ، روزی به پایان می رسد گو به ظالم های عالم ، مرد میدان می رسد چون که او را کرده بر ما وعده قرآن می رسد شک نکن او با سپاهی از شهیدان می رسد از همین کوچه و پس کوچه عبورش حتمی ست خبرش را برسانید ، ظهورش حتمی ست بهترین جای جهان پشت در خانه ی اوست روزی ما همه از دست کریمانه ی اوست‌ عَلم عدل و عدالت به سر شانه ی توست این چه شاهیست که عالم همه دیوانه ی اوست همه آواره ی کوی پسر فاطمه ایم در تبِ بغض گلوی پسر فاطمه ایم می رسد او که دوباره عدل را جاری کند دین و قرآن را میان فتنه ها یاری کند دشمنی با زورگویان و ستم کاری کند حاج قاسم در رکاب او علمداری کند غم نخور خلوت شده این روزها دور و برش قدر زر زرگر شناسد ، قدر مهدی مادرش دولت زهرایی اش باشد امید عاشقان زنده ایم تنها به شوق دیدن صاحب زمان چشم بارانی کند دردِ دل ما را عیان وعده ی دیدار ما یک صبح جمعه جمکران ای تمنای همه ، برگرد و ما را شاد کن جان شاه علقمه ، برگرد و ما را شاد کن جان آن آقا که دستانش قلم شد، العجل کار زینب در فراقش آه و غم شد، العجل قامت جدّ تو از این غصه خم شد ، العجل یا ابالفضل ناله ی اهل حرم‌شد ، العجل العجل ای یوسف صحرا نشین فاطمه العجل ای آرزوی آخرینِ فاطمه
. خوابیده بر پهلوی خود با درد اما حیدر صدازد فاطمه برگرد اما پهلو به پهلو شد صدای خس خس آمد وقت خسوف ماه در این مجلس آمد تا قصه ی پر غصه ی دیدن سر آمد دیگر صدای گریه ی هر دو در آمد زهرا صدا زد ای پناه خستگی ها همراز من ای غایت دلبستگی ها قربان این احساس زخمی ات عزیزم راضی شدی از یاس زخمی ات؟ عزیزم اصلا تو باور میکنی ؟ زهرا بیفتد یک مادر کم سن و سال از پا بیفتد چیزی که نیست چندتا خراش ساده خوردم احساس غربت می کنی؟ من که نمردم میخواهم ای مولا که غم سویت نیاید جان میدهم تا خم به ابرویت نیاید مانند خورشیدم که در حال غروبم گریه نکن دق میکنم آقای خوبم با درد بی همدردی ات تا کن علی جان حلوای ختمم را مهیا کن علی جان فکری به حال غربت طفلان من کن راهی اگر دارد مرا در شب کفن کن ✍ .
#⃣ ‍#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ✅ بند اول چشام شده یه کاسه خون قَدَّم شده دیگه کمون سیرشده ام من از زمون "قوتِ شب و روزم غمه" شد خونه ام ماتمسرا دارم به هر لحظه عزا راضی به مرگم ای خدا "بعد از حسینِ فاطمه" ای وای من دارم زغم میبارم خزون شده بهارم ام البنین نخوانید دیگه پسر ندارم ✅ بند دوم فدائی ولایتم کنیزی شد سعادتم من عاشق شهادتم "کنیز اهل بیت شدم" با خدمت آل عبا با اشک بین روضه ها من بادعای مرتضی "عزیز اهل بیت شدم" ام البنین یعنی غلامِ فاطمه محوِ مقام فاطمه دیگر نخوان مولای من من را بنام فاطمه ✅ بند سوم موی سرم سپید شده دلتنگیام شدید شده چون پسرم شهید شده "تو سرزمینِ کربلا" من بی حسین عذاب شدم از فرط گریه آب شدم شرمنده ی رباب شدم "دارم میمیرم ای خدا" ای وای من آب به حرم نیومد سقائی هم نیومد ناله ی زینب این شد آب آورم نیومد ✍
. "این بقیة الله" شوق رویِش دارم و با شوق رویَش آمدم صحبت دلبر شد و در جستجویش آمدم من اگر در جمع عاشق ها به سویش آمدم شک ندارم با دعاهای عمویش آمدم آخرین منجی ما ، فرزندی از نسل علیست مهدی ما عاشق نام ابالفضل علیست بر تمام زخم های ما دوا می آید و وارث تیغ علی شاه ولا می آید و عهده دار مردم بی دست و پا می آید و چاره ی هر چه غم و درد و بلا می آید و تکیه بر دیوار کعبه می زند بی واهمه خطبه می خواند انا المهدی ،انا ابن الفاطمه روزهای بی کسی ، روزی به پایان می رسد گو به ظالم های عالم ، مرد میدان می رسد چون که او را کرده بر ما وعده قرآن می رسد شک نکن او با سپاهی از شهیدان می رسد از همین کوچه و پس کوچه عبورش حتمی ست خبرش را برسانید ، ظهورش حتمی ست بهترین جای جهان پشت در خانه ی اوست روزی ما همه از دست کریمانه ی اوست‌ عَلم عدل و عدالت به سر شانه ی توست این چه شاهیست که عالم همه دیوانه ی اوست همه آواره ی کوی پسر فاطمه ایم در تبِ بغض گلوی پسر فاطمه ایم می رسد او که دوباره عدل را جاری کند دین و قرآن را میان فتنه ها یاری کند دشمنی با زورگویان و ستم کاری کند حاج قاسم در رکاب او علمداری کند غم نخور خلوت شده این روزها دور و برش قدر زر زرگر شناسد ، قدر مهدی مادرش دولت زهرایی اش باشد امید عاشقان زنده ایم تنها به شوق دیدن صاحب زمان چشم بارانی کند دردِ دل ما را عیان وعده ی دیدار ما یک صبح جمعه جمکران ای تمنای همه ، برگرد و ما را شاد کن جان شاه علقمه ، برگرد و ما را شاد کن جان آن آقا که دستانش قلم شد، العجل کار زینب در فراقش آه و غم شد، العجل قامت جدّ تو از این غصه خم شد ، العجل یا ابالفضل ناله ی اهل حرم‌شد ، العجل العجل ای یوسف صحرا نشین فاطمه العجل ای آرزوی آخرینِ فاطمه ✍ .
#⃣ #⃣ #⃣ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... شوق رویِش دارم و با شوق رویَش آمدم صحبت دلبر شد و در جستجویش آمدم من اگر در جمع عاشق ها به سویش آمدم شک ندارم با دعاهای عمویش آمدم آخرین منجی ما ، فرزندی از نسل علیست مهدی ما عاشق نام ابالفضل علیست بر تمام زخم های ما دوا می آید و وارث تیغ علی شاه ولا می آید و عهده دار مردم بی دست و پا می آید و چاره ی هر چه غم و درد و بلا می آید و تکیه بر دیوار کعبه می زند بی واهمه خطبه می خواند انا المهدی ،انا ابن الفاطمه روزهای بی کسی ، روزی به پایان می رسد گو به ظالم های عالم ، مرد میدان می رسد چون که او را کرده بر ما وعده قرآن می رسد شک نکن او با سپاهی از شهیدان می رسد از همین کوچه و پس کوچه عبورش حتمی ست خبرش را برسانید ، ظهورش حتمی ست بهترین جای جهان پشت در خانه ی اوست روزی ما همه از دست کریمانه ی اوست‌ عَلم عدل و عدالت به سر شانه ی توست این چه شاهیست که عالم همه دیوانه ی اوست همه آواره ی کوی پسر فاطمه ایم در تبِ بغض گلوی پسر فاطمه ایم می رسد او که دوباره عدل را جاری کند دین و قرآن را میان فتنه ها یاری کند دشمنی با زورگویان و ستم کاری کند حاج قاسم در رکاب او علمداری کند غم نخور خلوت شده این روزها دور و برش قدر زر زرگر شناسد ، قدر مهدی مادرش دولت زهرایی اش باشد امید عاشقان زنده ایم تنها به شوق دیدن صاحب زمان چشم بارانی کند دردِ دل ما را عیان وعده ی دیدار ما یک صبح جمعه جمکران ای تمنای همه ، برگرد و ما را شاد کن جان شاه علقمه ، برگرد و ما را شاد کن جان آن آقا که دستانش قلم شد، العجل کار زینب در فراقش آه و غم شد، العجل قامت جدّ تو از این غصه خم شد ، العجل یا ابالفضل ناله ی اهل حرم‌شد ، العجل العجل ای یوسف صحرا نشین فاطمه العجل ای آرزوی آخرینِ فاطمه ✍ ..
حماسه ی ۹ دی روز میثاق وبصیرت آمده روز بیداری ملت آمده روز فرزندان پاکِ انقلاب روز پیمان با ولایت آمده روز سرکوبِ تمام فتنه ها روز خاموشیِ نام فتنه ها باخروش بی نظیر مردمی بی جواب مانده سلام فتنه ها خون یاران بازهم داده ثمر شد مثال تیغ بُران هر نفر مشت محکم با تمام جان زدیم بر دهانِ نحس هر چه فتنه گر جان خودرا میدهیم پای ولی میزنیم فریاد با صوت جلی فتنه گر گور خودش را کنده است با وجود رهبرم سید علی مرکز فتنه برون از مرز ماست نقشه ی آل سعود بی حیاست آل نحسی که ندارد وجهه ای بیشرف بازیچه ی بیگانه هاست پایه ی ظلم وستم لرزان شود عاقبت کاخ سفید ویران شود وعده های رهبرم کم کم رسد شهر حیفا با زمین یکسان شود لکه ی ننگ زمینند وزمان قوم منفور همه اهل جهان دست اسرائیل وآمریکا به هم کم ندارد خُلقشان از روبهان غیرت ما غیرت عباسی است قامت فتنه ز بیخ وبن شکست پای امنیت چه خونها داده ایم وای بر آن یاری که شد دشمن پرست پیرهن خدمت اگر کردی به تن انقلابی باش ودلسوز وطن چون که دارد با خودش قصد گزند از رفاقت با عدو حرفی مزن همچو سردار سلیمانی بمان عاشق ایران وایرانی بمان دلخوش لبخند شیطانی مشو رهرو پیر خراسانی بمان .