#استقبال_ازماه_محرم #امام_حسین
#مناجات_امام_حسین #مناجات_اول_مجلس
ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم
در چَشم ها دو چِشمه ی زمزم گذاشتیم
قطعاً دعای فاطمه پشت و پناه ماست
وقتی دم حسینیه پرچم گذاشتیم
ما ارث گریه از پدر خویش برده ایم
پا جای پای حضرت آدم گذاشتیم
این اشک ها برای تو باشد ، حسین جان
شاید به روی زخم تو مرهم گذاشتیم
تفسیر روضه هاست ، حروف مقطعه
جان را میان سوره ی مریم گذاشتیم
خیلی حسین زحمت مارا کشیده ای
خیلی برای روضه ی تو کم گذاشتیم
عمریست دم حسن شده و بازدم حسین
این عشق را به سینه دمادم گذاشتیم
یک اربعین زیارت مارا ردیف کن
ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم
🔸شاعر:
#احمد_ایرانی_نسب
۱۰ تیر ۱۴۰۳
#استقبال_ازماه_محرم #امام_حسین
#مناجات_امام_حسین #مناجات_اول_مجلس
عمریست عبد این درم الحمدلله
در خیمههایت نوکرم الحمدلله
مادر مرا باشیر روضه پرورش داد
رحمت به شیر مادرم الحمدلله
از کودکی تا سن پیری سقف هیئت
شد سایهی بالاسرم الحمدلله
حالدلم با یاحسین روضه خوب است
با تو همیشه بهترم الحمدلله
این روضهرفتن سجدههای شکر دارد
ای رازق چشمترم الحمدلله
من شادیام را میفروشم هر محرم
با آن غمت را میخرم الحمدلله
بالیشکسته دارم و با بالروضه
تا عرشاعلی میپرم الحمدلله
با سینهزنهای شما یک عمر گفتم
وااکبرم، وااصغرم الحمدالله
🔸شاعر :
#امیر_عظیمی
__________________________
۱۰ تیر ۱۴۰۳
#استقبال_ازماه_محرم #امام_حسین
#مناجات_امام_حسین #مناجات_اول_مجلس
چشمم به پرچم خیره مانده بیقراری میکنم
دارم برای نوکری لحظه شماری میکنم
یا سینه زن، یا گریه کن، یا چای ریزِ هیئتم
در روضه ات هر سال با إذن تو کاری میکنم
یا سیدالمظلوم؛ آقاجان! محرّم لازمم
هر شب اگر از چشم هایم اشک، جاری میکنم
با معصیت های جدیدی آمدم! امّا ببین-
با نیّت توبه برایت سوگواری میکنم
اربابِ خوبم! بیشتر از پیش تحویلم بگیر
چون بیشتر از پیش احساس ِ «نداری» میکنم
شال عزایت را به شعرم میکشم با یک سلام
جان میدهم با بغض، مرثیه نگاری میکنم
پای لهوفِ تو؛ چه بیتابانه میگویم حسین(ع)
گریه برای تکّه تکّه زخم ِ کاری میکنم
مقتل از آنجا که به نصبِ نعل تازه میرسد
بر صورت و سر میزنم! بد بیقراری میکنم!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
__________________________
۱۰ تیر ۱۴۰۳
#استقبال_ازماه_محرم #امام_حسین
#مناجات_امام_حسین #مناجات_اول_مجلس
باز افراشته اند بیرق و پرچم ها را
شهر برداشته است شورِ مُحَرَّم ها را
دَم به دَم، دَم بزنیم از تو فقط آقاجان
ما غنیمت بشماریم همین دَم ها را
میخرد حضرت زهرا به بهایی بالا
روز محشر همه ی ناله و ماتم ها را
گریه هرگز سبب حُزن و پریشانی نیست
اشکِ روضه بزداید همه ی غم ها را
چایی روضه ی ارباب چه طعمی دارد!
ما نخواهیم دگر سفره ی حاتم ها را
از ازل ذکر حسین عامل بخشایش شد
چون پذیرفت خدا توبه ی آدم ها را
🔸شاعر:
#محسن_زعفرانیه
________________________
🔹
۱۰ تیر ۱۴۰۳
#استقبال_ازماه_محرم #امام_حسین
#مناجات_امام_حسین #مناجات_اول_مجلس
صدای تپش های قلبم حسین
همیشه تمنّای قلبم حسین
تو شیرینی روزگار منی
مسیح دل بی قرار منی
خدا در دلم بود گفتم حسین
فراتر ز هر اسم اعظم حسین
به یاد تو دست از هوس می کشم
به شوق تو تنها نفس می کشم
همه می روند و غمت ماندنی ست
حسینیه ی ماتمت ماندنی ست
در این روضه ها عشق باران شدیم
از این اشک ها ما مسلمان شدیم
بزرگی کن و عشق یادم بده
بیا زاد راه معادم بده
سرم خم نشد جز تو بر هیچ کس
دلم زیر دین حسین است و بس
تویی اصل این زندگانی حسین
گذشته به پایت جوانی حسین
از این شهر پر های و هو خسته ام
به احسان چشم تو دل بسته ام
🔸شاعر:
#حسن_کردی
________________________
۱۰ تیر ۱۴۰۳
#استقبال_ازماه_محرم #امام_حسین
#مناجات_امام_حسین #مناجات_اول_مجلس
اگه سرده اگه تاریکه دنیا
نمی ترسیم آخه مهتاب داریم
خدارو شکر بی صاحب نموندیم
خدارو شکر که ارباب داریم
درسته نوکر خوبی نبودیم
ولی خوب جایی نوکر بودیم ای دل!
صدامون می زده ارباب هرروز
یه روزایی ولی کر بودیم ای دل!!
یه ساله از سر دلتنگی و درد
شبامون توی بزم روضه سر شد
خدارو شکر امسالم نمردیم
محرم شد چشامون باز، تر شد
بهار عاشقیمونه محرم
بهار اشک و فصل روضه خونی
با این سینه زدن دل پاک میشه
بهاره، موقع خونه تکونی
دوباره پرچم مشکی خریدیم
دلامون روشنه با این سیاهی
با این پیراهن و این شال مشکی
سیاهی لشکرت باشیم الهی
رفیقا قدر امشب رو بدونید
شاید فردا شبو دیگه نبینیم
شاید این آخرین ساله که داریم
کنار هم توی روضه میشینیم
رفیقامونو حتما یادتونه
رفیقایی که باهم گریه کردیم
کی میدونه؟ شاید هم مثل اونا
ما سال دیگه زیر خاک سردیم
میون این همه غوغای دنیا
قرار ما توو های و هوی روضه س
شهیدا اینو فهموندن به ما که
توو عالم هرچی خیره توی روضه س
دلی که توی روضه سوخت، پاکه
دلی که پاک شد جای حسینه
چی میشه وقت جون دادن ببینیم
سر ماهم روی پای حسینه …
🔸شاعر:
#داود_رحیمی
_______________________
🔹
۱۰ تیر ۱۴۰۳
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#لیلة_الرغائب
آنکه تقدیر مرا یک عمر پشت در نوشت..
نام من را بین مهمان های تو آخر نوشت
دیشب از بس گریه کردم صبح تحویلم گرفت
دعوت من را برای این دو چشم تر نوشت
جای نان میخواستم قدری تماشایش کنم
حیف باشد محضر صاحب کرم از زر نوشت
هرقدَر من معصیت کردم به روی من نزد
قصه ام را تا ابد در خانه ی دلبر نوشت
به من بی آبرو چه آبرویی داده است
من بدی کردم ولی او صورت دیگر نوشت
دست من را داد در دست علی مرتضی
بعد ازآن نام مرا در دفترش قنبر نوشت
یک علی گفتم تمام سیئاتم پاک شد
سرنوشتم را خداوند علی از سر نوشت
آخر خط بودم و زهرا به فریادم رسید
بعد ازآن بخت مرا از هرکسی بهتر نوشت
کل دارایی من این است.. عشقم به حسین!
بین ثروتمند ها اسم مرا مادر نوشت
چشم وا کردم که دیدم ناگهان درهیاتم..
دست زهرا در حسینیه مرا نوکر نوشت
از همانموقع چه کیفی میکنم من با حسین!
شرح آن را باید از امروز تا محشر نوشت
چندوقتی میشود دور از تو ماندم،وای من
فطرست را دست تقدیر عاقبت بی پر نوشت
**
ای فدای اسم شیرینت حسین جان کز ازل
حق به تقدیر گلویت کندی خنجر نوشت
نیزه ها روی تنت یکجور رفته کج شده
مزد هل من ناصرت را با سنان لشکر نوشت
شمر روی سینه ات مشغول ذبحت بود آه..
قاتلت را مقتل اما غصه معجر نوشت
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
==========================
۱۳ دی
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#لیلة_الرغائب
جانِ ما در دستِ جانان هست و بس
کیست جانان او حسین جان هست و بس
قیمتی شد هر کسی شد هیئتی
لطف زهرا بر محبان هست و بس
باورم را با تو می سنجم حسین
نام تو معیارِ ایمان هست و بس
گریه بر هر درد بی درمان دواست
گریه ای که بر تو ریزان هست و بس
آن مسیری را که فرجامش نکوست
گریه بر آقای عطشان هست و بس
ای مریضِ لاعلاجِ نا امید
تربتِ او راهِ درمان هست و بس
کربلامان نیست دست این و آن
دستِ سلطانِ خراسان هست و بس
🔸شاعر:
#سید_حسین_میرعمادی
==========================
۱۳ دی
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#لیلة_الرغائب
ای دل دیوانه امشب پر بزن
پر به سوی خانه دلبر بزن
در بزن، هی در بزن، هی در بزن
در بنام حضرت حیدر بزن
رازق روزی اشک ما علیست
ذکر استغفار ما یک یا علیست
من کیام آلودهای غرق گناه
رفتهام یک عُمر راهی اشتباه
آه.. از این دل، امان از این نگاه
کوه عصیان مرا کن قدّ کاه
رحمکن بدجور ذلت میکشم
از علی دارم خجالت میکشم
دوستیها کردهام با دشمنم
آنکه بر شیطان وفا کرده منم
بوی معصیت گرفته این تنم
باز اما دم ز مولا میزنم
گرچه از اعمال خود رنجیدهام
با همین چشمم نجف را دیدهام
آنقدر که ظلم کردم بر خودم
ریختم آلودگیها در خودم
خیر، تو بودی، ولیکن شر خودم
نیستم من ناامید، آخر خودم...
گرچه با غفلت تورا آزردهام
نان خورجین علی را خوردهام
ابتدا تا انتها گفتم علی
با ملائک یکصدا گفتم علی
در نماز و در دعا گفتم علی
سالها من به خدا گفتم علی!
یا امین الله یا شمس العرب
یک نجف روزی من کن در رجب
از ازل تاب و تب من کربلاست
ذکرخیر بر لب من کربلاست
مکتب من مذهب من کربلاست
آرزوی امشب من کربلاست
تو دعایم کن گرفتارم حسین
من هوای کربلا دارم حسین
**
ای اسیر غصههای بیشمار
ای بروی صورتت گرد و غبار
تو تکوتنها و دشمن سی هزار
دور تا دور خیامت نیزهزار
داد بیداد از غمت، ای شاه دین
از روی مرکب چه بد خوردی زمین
بعد از آنی که بسویت تیر رفت
بعد از آنکه برتنت شمشیر رفت
شمر زود آمد به مقتل دیر رفت
ماندهام من از چه با تأخیر رفت
چکمهاش با پیکرت برخورد کرد
استخوان سینهات را خورد کرد
میبُرید و میبرید و میبرید
میکشید و میکشید و میکشید
خنجرش را خواهرت از دور دید
واحسینا گفت و به سویت دوید
ای تن بیسر تو کم پرپر بزن
پیش زینب دستوپا کمتر بزن
خیز از جا خواهرت در غربت است
گوش کن این طبل، طبل غارت است
لحظههای سخت آل عصمت است
مَحرم من خیمه بیامنیت است
خیز و غم از خاطر زنها بِبَر
دخترانت را ازین صحرا ببر
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
==========================
۱۳ دی
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#لیلة_الرغائب
در بند مرتضاییم، بی جیره و مواجب
ما ریزه خوار شاهیم، او صاحب مواهب
از باده اش خرابیم، مست ابوترابیم
ما جای خود که یک عمر، حق بر علیست راغب
تکیه زده به کرسی، نزد خدای اعلی
بالاتر از رسولان، در سلسله مراتب
معراج تازه رو شد، اصوات وحی از او بود
دست خدایی اش شد، وقت نزول، کاتب
از برکت وجودش دنیا به گردش آمد
خورشید با نگاهش می رفت سمت مغرب
در روز سخت خیبر، در جنگ هر دلاور
تنها علی است غالب، مافوق کل غالب
تا ذکر لب علی شد، یا والی الولی شد
شد ذکر عرش رحمن، یا مظهر العجائب
من آمدم بگیرم، کرب و بلای خود را
از خوان لطف حیدر، در لیلةالرغائب
یک عمر زیر دِینم، گریه کن حسینم
در راه سِیر عشاق، گریه بر اوست واجب
حتی سرش به نیزه، دلسوزِ خلق می شد
یک جلوه از نگاهش، شد راهِ خیر راهب
شاه از بلندی افتاد، خنجر به کُندی افتاد
سر از قفا جدا شد، با تیغ نامناسب
مهجور از وطن ماند، بر خاک پاره تن ماند
ارباب بی کفن ماند، ای وای از این مصائب
بی تاب روز وصلیم، آن منتقم می آید
می آید آن امامِ از چشمِ خلق غائب
🔸شاعر:
#محمد_جواد_شیرازی
==========================
۱۳ دی
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
به شوق دیدن رویت گدا شدیم همه
به عشق بی بَدَلت مبتلا شدیم همه
نداشتیم پناهی ولی خدا را شکر
که با رقیه ی تو آشنا شدیم همه
پیمبران همگی در غمت گریسته اند
غم تو بود که اهل بُکا شدیم همه
گره گشایی و ما را سوا نکردی تو
میان کشتیِ عشقِ تو جا شدیم همه
چه شد که پرچم تو شد تمام زندگی ام
چه شد که دربه درِ کربلا شدیم همه
«حسین» را به علی اکبرش قسم دادیم
حسین خواست که حاجت روا شدیم همه
«حسین» را ته گودال زیر و رو کردند
عجیب نیست که صاحب عزا شدیم همه
🔸شاعر:
#احسان_نرگسی
۱۳ دی