44.mp3
7.23M
2_144145974876632843.mp3
1.72M
🎙کلیپ صوتی | لحظهی سبز دعا
خدایا شهدای ما را و امام شهدای ما را، مقامشان عالی است؛ متعالی بگردان...
خدایا در همه این مسائل، مصائب و سختیهای که برای نصرت دینت در پیش داریم، ما را از نصرت خودت بهرهمند کن...
🌙 به مناسبت ماه مبارک رمضان
با سلام و ارادت ویژه خدمت دوستان عزیز
متن اشعار ؛ نوحه ها و روضه های ایام ضربت خوردن و شهادت حضرت علی علیه السلام..
و همچنین لیالی قدر
توضیحات: چون اشعار سه شب قدر و ایام شهادت به طور در هم ریخته در کانال قرار داده میشود لذا ذاکرین عزیز توجه بفرمایند در مناسبت همان شب اشعار و نوحه های مربوطه را جداگانه یادداشت و استفاده نمایند...
👇👇👇👇
التماس دعا.... سالار
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
از دستهای بیرمقم دست برندار
ای عشق،ای عزیزترین خلقِ روزگار
از من بگیر این دلِ بی اعتبار را
دلدار جان! دلی که به کار آیدم بیار
در اوجِ درد و دلهره آرامِ جان شدی
ای قلبهای خسته و آشفته را قرار
ای آسمان به حال بیابان ترحّمی!
بارانِ من بیا و بر این سرزمین ببار
با اینکه شرمسارِ توام دوست دارمت
از بندِ عشقِ نابِ تو لا یُمکن الفِرار
یٰا سَیّدی أغِثْ و تَصَدَّقْ عَلَی الفَقیر
یٰا أیّها ألّذی بیَدِهْ سَیفُ ذوالفَقار
🔸شاعر:
#نوید_نیری
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
باز هم خانه و یک بستر خون آلوده
زنده شد خاطره ی مادر خون آلوده
شیرمرد اُحُد افتاده کجایی زهرا
تا ببندی سر این حیدر خون آلوده
این سر و صورت خونین شده هم ارثی شد
بعد از آن کوچه و نیلوفر خون آلوده
ریشه ی هرچه بلا آن در و دیوار شده
سینه ی مادر و میخ درِ خون آلوده
مثل پهلو سرِ پاشیده زِ هم خوب نشد
چه کند زینب و این پیکر خون آلوده
دور زینب همه هستند همه مَحرم ها
وای از کرببلا و پَرِ خون آلوده
با لبانی که ترک خورده به گودال آمد
بوسه زد با قد خم حنجر خون آلوده
درسرازیریِ تل رو به روی شمر رسید
چشمش افتاد به موی سرخون آلوده
خوب شد خورد به تاریکی شب غارت ها
جمع شد قافله ای دختر خون آلوده
می فروشند در این کوفه، سرِ بازارش
گوشوار و سپر و معجر خون آلوده
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
#امام_علی
من یا علی چو ذره به مهر تو زیستم
جز در هوای ماه لقای تو نیستم
فردا ز چشم خویش میفکن مرا که من
تا چَشم داشتم به حسینت گریستم
#استاد_علی_انسانی
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
ای شیرِ بدر و خیبر رفتی خدا نگهدار
مظلومِ عالم حیدر رفتی خدا نگهدار
ای هم نشینِ غمها دیدی که بیقرارت_
شد دخترِ پیمبر رفتی خدا نگهدار
ای شمعِ جانم امشب از چه تو بیصدایی
چشمانِ کوچه در رَه مانده که تو بیایی
شد پرسشِ یتیمان بابا چرا نیامد؟
اشک از دو دیده جاری آه از غمِ جدایی
قلبِ مرا شکسته فرقِ شکسته ی تو
بازوی ناتوان و از هم گسسته ی تو
ای بیقرارِ ایتام ماندی به بسترو حیف!
دیگر رَمق ندارد پاهای خسته ی تو
وای از غمِ فراقت، اشکِ سحر در آمد
داغی دِگر به قلبِ محراب و منبر آمد
ای ماهِ کعبه پا شو سجاده بی قرار و_
از ماذنه صدای الله و اکبر آمد
عالم سراسر امشب از غم شده سیه پوش
خورشیدِ دین و عترت یکباره گشته خاموش
زینب کنارِ بستر شد روضه خوانِ بابا
جسمِ غریبِ او را هر دم کشد در آغوش!
🔸شاعر:
#هستی_محرابی
________________________
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
کتاب ما علی و کیمیای ما علی است
حرای ما نجف است هوای ما علی است
"حرام زاده رهش از حلال زاده جداست"
که انتهای نسب نامههای ما علی است
برای قرب خدا تا ابد علی کافی است
که راه ما علی و رهنمای ما علی است
به کمتر از علی و آل او دلت مفروش
قسم به فاطمهاش که بهای ما علی است
تمام حیثیتِ شیعه از علی باشد
حسینِ ما علی است و رضایِ ما علی است
به حکم محکم لایمکن الفراراز عشق
که آنچه عشق نوشته به پای ما علی است
مرا زمانهی مرگم فقط نجف ببرید
که ابتدا علی و انتهای ما علی است
خوشا به زمزمهی وادیالاسلام نجف
که نُقل مجلس شبهای ما علی است
بگو بیاورد آنکه بجز علی دارد
بزن به سینه بگو ادعای ما علی است
بگو چه میکند آنکه علی ندارد او
برای او است جهیم و برای ما علی است
چه خاک بر سر خود میکند اگر بیند
به حشر کعبهی مشگل گشای ما علی است
شنیدهایم صدای درِ بهشت علی است
از آن به بعد سلام و صلای ما علی است
اگرچه درک علی از محالها باشد
به قدر ظرفیت اَدراکَمای ما علی است
من از رسول خدا نقل میکنم ، فرمود:
که استجابت هر ربنای ما علی است
بجز خدا و پیمبر کسی علی نشناخت
حدیث هرشب او باخدای ما علی است
علی مع الحق و حق باعلی است یعنی که
خدای ما نه ولی ناخدای ما علی است
فقط رسیدهایم اینجا که با علی باشیم
هزار شکر فقط ماجرای ما علی است
علی است کارگریِ پدر به خاطر ما
همیشه نان حلال سرای ما علی است
فرشته های خدا شب به شب فقط دیدند
به دست مادرمان لای لای ما علی است
کسی که عشق علی را ندارد او به جهنم
که فکر و ذکر و دل و دلربای ما علی است
"حدیث هول قیامت که گفت واعظ شهر "
برای ما که نگفتند آشنای ما علی است
چه کارمان به سوالات منکر است و نکیر
بجای ماست رضا و بجای ما علی است
قسم به وعده شیرین من یمت یرنی
بهشت عدن خدا نه ، جزای ما علی است
به حلقههای ضریحش دخیلها بستند
گره گشای دل انبیای ما علی است
فقط فقط و فقط فاطمه از او میگفت
شفاست فاطمه دارالشفای ما علی است
من از حسین بگویم حسین فرموده
که نام جمله پسرهای ما علی است
قسم به پنجهی گوهر تراش های بهشت
همیشه قبلهی ایوان طلای ما علی است
علیست شاخص حق و علیست معنی خیر
نگاه کن به خود و گو کجای ما علی است
قسم به عین و به لام و به یای نام علی
که درد ما علی است و دوای ما علی است
کنار خانهی مولا یتیمها جمعند
عزایشان علی است و عزای ما علی است
چقدر کاسهی شیر آمده ... چه میگویند:
دعای ما علی و هایهایِ ما علی است
و سهم شیر خودش را به قاتلش بخشید
کریمِ زخمیِ صاحب عطای ما علی است
به یاد مادرش اُفتاده پیش بابایش
که پارهی جگر مجتبای ما علی است
به حال زینب خود رحم کن نمیبینی
پس از تو روضهی کرببلای ما علی است
میان کرببلا تا علی به میدان رفت
صدا زدند فقط کینههای ما علی است
به زورِ نیزه علی را زِ اسب هُل داند
صدا زدند ببین ردِ پای ما علی است
حسین سمت جوانش رسید اما دیر
به ناله گفت چرا جای جای ما علی است
صدای عمهی سادات بود و بُهتِ حسین
چقدر پیشِ تو روی عبای ما علی است
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
#دوبیتی_و_رباعی
تو را میشوید امشب دستِ دریا
تو را با اشکِ ما با اشکِ زهرا
نمیدانم چرا میگویم امشب
بریز آبِ روان آهسته اَسما
================
حسن زخمِ سرت را بست اُفتاد
لباسِ آخرت را بست اُفتاد
حسن حالِ مرا میدید پیشَت
دو چشمِ دخترت را بست اُفتاد
================
چگونه سَر کنم شب را عزیزم
چه سازم جانِ بر لب را عزیزم
بجای تو حسن ای کاش امشب
کفن میکرد زینب را عزیزم
=================
به مادر گفتم ای جان رو مپوشان
شبیه فصلِ هجران رو مپوشان
خجالت میکشد بابا کنارت
تو پهلو را بپوشان رو مپوشان
=================
حسن بگذار رویش را ببوسم
پریشانم که مویش را ببوسم
سفارش کرده بابا جایِ او هم
حسینش را گلویش را ببوسم
=================
دعایی کُن که بی بازو نگردد
لبِ گودال از پهلو نگردد
زدم بوسه بر این حنجر ولی تو
دعایی کن که پشت و رو نگردد
🔸شاعر:
حسن لطفی
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
@shere_aeini
امشب زمین وآسمان را غم گرفته
با نالة محزون زینب دم گرفته
بابای ِ ما حاجت روا می گردی امشب
از داغِ سی ساله رها می گردی امشب
از خونِ سر بر رخ حنا می بندی امشب
چشمانِ خود بستی ولی می خندی امشب
امشب دگر وا می شود دستانِ بسته
چشمِ انتظارت مادرم پهلوشکسته
باید که امشب زخم، چون مادر بِبَندم
باچادرِ زهرا سرِ حیدر بِبَندم
باآهِ خود آتش کشیدی آسمان را
دورِ دهانِ خود بچرخانی زبان را
اِذنم دهی بایاد کوچه ای عزیزم
خاکِ تمام ِ کوفه را بر سر بریم
من خاطراتی تلخ از بیمار دارم
لبهایِ خود را رویِ زخمت می گذارم
با پاکشیدن بر زمین ،تو در بَرِ خود
بازی نکن با گیسوانِ دخترِ خود
بارِ دگر بر زخمِ ما مَرهَم نیامد
چون پهلویِ مادر سرِ تو هم نیامد
من نذر کردم مثلِ پیشانیت بابا
درشهرِ کوفه بشکند دشمن سرم را
با بودنِ تو حرمت من حفظ گردد
ای کاش دیگر زینب اینجا برنگردد
اصلا بَدَم می آید از این شهرِ ویران
ای کاش بعد از تو بمیرم من پدرجان
در نیزه سازی جمله قهّارند اینان
وقتِ غنیمت گُرگِ بازارند اینان
پرتابِ سنگِ کوفه مشهور است بابا
حتی هدف بر نیزه ای دور است بابا
ترسم غرورِ دخترِ تو لطمه بیند
راسُ حسینم روی خاکستر نشیند
چشمِ حرامی ها ببندد دست و پایم
بوسیدنِ او دردِ سر گردد برایم
می دانم آخر قبلة سیار گردم
آواره بین کوچه و بازار گردم
جز سفره تو دست بر نانی نبُردم
یک تکه حتی نانِ خیراتی نخوردم
می ترسم اینجا کوفیان فکر چه چیزند
درپیش پایم نان و خرمایی بریزند
🔸شاعر:
#قاسم_نعمتی
________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini