. #شور #امام_علی امیرالمومنین بند اول: بر دل من شور علی نور  علی  نور  علی بساط این زندگی با تو شده جور علی مستم از جام تو جام تو جام تو رو  لبم  نام تو  نام تو  نام تو آرزو دارم یک روزی باشم من هم کفتر  بام تو  بام تو  بام تو دلبر علی علی/سرور علی علی فخر دو عالمی/رهبر علی علی بند دوم: ساقیِ  کوثر  علی از همگان سر  علی جهان به تعظیم تو صاحبِ منبر علی چشمه ی احسانی احسانی احسانی قله ی  ایمانی ایمانی ایمانی بر دلِ سرگشته ای امید دنیام تا ابد سامانی سامانی سامانی مرهم علی علی/هر دم علی علی بر دفترِ جهان /مشقم علی علی بند سوم: میتازه با ذوالفقار پهلوون روزِگار رو  لبای  دشمنا علی اومد الفرار جلوه ی طوفانی طوفانی طوفانی تک یلِ  میدانی  میدانی  میدانی پیش پیغمبر وقت سختی ای آقا تو فقط میمانی میمانی میمانی دول دول سوار علی/مرحب شکار علی دشمن رو یک تنه/کرده مهار علی #

#رباعی_های_شهادت_امام_علی_ع #امام_علی_ع_شهادت 🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴 منـادی زد نــدا اهــل زمـین را علـی گـــویـد اذان آخــریـن را علی میرفت تاکه لحظه ای بعد ز خون دل کند رنگین جبین را شبـی از آسمـانم مـاه می رفت یتیمـان را ز سینـه آه مـی رفت چه حالی داشت وقتی دیدزینب علی بـا پـای لرزان راه مـی رفت پدر جـان از چـه حال زار داری؟ رخ  زرد  و  دو  چشم  تار داری چـرا بـابـا بــه وقــت راه رفتـن چو مادر دست بـر دیوار داری؟ تمـاشا کـن فلـک ظلـم زمیـن را علی از خون دل شسته جبین را بگــردی در زمیــن و کهکـشانها نیــابـی چــون امیـرالمومنین را فـدای زینـب واَمَّـن یُجیب اش نمــوده نـذر بـابـای غریب اش نمی داند علـی حـاجت روا شد جوابش کرده مولا راطبیب اش فلـک دیــدی امیـرالمـومنین را زخونهای دلش شسته جبین را یتیمی با فغان و ناله می گفت چـرا  کشتید  امـام  نـازنین  را؟ عـدو تـاکـه نشـسته درکمینت بــه محـراب عبـادت زد زمینت تمـام خـون دلهایی که خوردی بـه یکبـاره روان شد بـر جبینت حسیـن تــاب غـم و هجـران نـدارد و زینــب نـــالــه اش پــایـان ندارد طبیب آن شب بگوش مجتبی گفت مــریـض تــان دگــر درمــان نـدارد درد وغم های دلت شدبی عدد تـا نشد سقف سرت سنگ لحد در  گـرفتـاری  و  دلتنـگی  بگـو یـــا علــی ابــن ابیـطالب مدد ز قلب خسته خیـزد نـاله و درد فقـیری در خـرابـه نـاله می کرد کجـایی ناشناس کیسه بردوش کســــی نـــان یتیـمان را نیاورد بنال ای دل که دردم ماندنی شد کتـاب غصـه هایم خواندنی شد چــه دشـوار است رنج نا امیدی مـــریـض زینــب آخر رفتنی شد شبی بــاد خــزان زد بـر گل یـاس زهـم پاشیده شـدکانون احساس حسین یک نــالـه زد داد از یتیمی ولـی آتش بجــان زد اشک عباس چــرا بــابــا جبینی زرد داری؟ درون سیـنه آهـی سرد داری چرا لب می گزی بابای خوبم؟ الهی  مـن  بمـیرم  درد داری امیــرمــؤمنـان از خانه می رفت چـه مظلومانه ازکاشانه می رفت دل شـب مثـل زهــرا همسرخود بـه روی شـانه مخفیانه می رفت اگر چه تــا بــه کـوفـه ره درازه بیایید کـه خـداهم چـاره سازه پــــی یــــاری فــرزنـدان حیـدر رویـم امشب بـه تشـییع جنازه 🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴

#بنال_ای_دل_که_کوفه_بی_صفا.. #امام_علی_ع_شهادت 🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴 بنال ای دل که کوفه بی صفا شد دلم تنگ اذان مرتضی شد بنال ای دل که فرزندان زهرا شدند ماتم نشین داغ مولا بنال ای دل عزیزان پیمبر ازاین غم میزنندبرسینه وسر بنال ای دل علی هم مخفیانه چو زهرامی شودتشییع شبانه حسن جانش بنالدباصدافغان خداحافظ خدا حافظ پدر جان بنال ای دل کــه نالیدن ثـوابـه حسین ازغصه امشب دل کبابه بــرای خــاطـر کلثـوم و زینـب بنالیم از سویدای دل امشب نفـس هـای علـی بـالا نیاید دگـر زهـرا بـه استقبالش آید سئوالی دردلم چون کوه درداست مگر کوفه علی با توچه کرداست؟ علـی کـه از جوانی تا به پیری شده کارش ز مردم دستگیری دل شب کوچه ات را رهگذر بود یتیمان تـو را همچون پـدر بود علی کز آه طفلان تو تب داشت بدوشش کیسه نان ورطب داشت چه نفرین هاشنید ازکودک و پیر خـدایـا داد مــا را از علی گیر علـی نفـرین شنید و دید آزار میان کوچه سرمی زد به دیوار سـزای خـدمتی بـس صادقانه نبود ای کوفه اینسان ظالمانه دل مـولا زتـو لبـریـز درد است ولی درحق تو نفرین نکرد است بدرد آورده ای قلب زمین را چرا کشتی امیرالمومنین را؟ عزیزانش از این غم در فغانند یتیمی درد بی درمان بخوانند کفن تاکرده ای مولای من را زدی آتش ز غم قلب حسن را دلت آمد بگریانی حسینش؟ وبنشانی بـه مــاتـم زینبینش مگر درسینهٔ تو نیست احساس؟ چسان راضی شدی خون گریدعباس چقدر ای کوفه شهر پر ز دردی هر آنچه که دلت میخواست کردی بیـا بهـر رضـای حـق تعــالـی دگر با بچه هایش کن مدارا ولی«مداح» رسدزینب به پیری از اینجا می برندش به اسیری 🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴

‍ #ای_یادگار_فاطمه_زینب_ای_زینب #نوحه_امام_علی_ع 🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭 ای یادگار فاطمه زینب ای زینب وی همچومادرعالمه زینب ای زینب کم گریه کن ای دخترِنازنین من اَفغان مکن ای بلبل دل غمین من افغان توآتش زند تار و پودم را درخاطرم آورده یاس کبودم را یک امشبی رااین پدربرتومهمان است خواهی نخواهی عمرمن روبه پایان است این اشک بغض آلودت آتش بجانم زد آتش بجان و هم به روح و روانم زد ای دختری که دیده ای داغ مادر را دیگرمسوزان بیش ازاین قلب حیدررا اینک بسوی مادرت رهسپارم من اما وصیت ها برای تو دارم من توماجراها پیش روداری ای زینب گریه نکن که اشک خون باری ای زینب دیدی چگونه پاسخ خوبی ام دادند ؟ اینسان به فکرکشتن و قتلم افتادند باآن همه خوبی که درحق شان کردم بس ناسزاگفتند و دم، بر نیاوردم دیگر بخود عالم نبیند چو من رهبر ازهمسرم پهلو شکستند واز من سر تازنده ام کمترزاشک،دیده راترکن توگریه ها داری به پیش ناله کمترکن اینک که عباس وحسین وحسن داری روزی زداغ رویشان اشک خون باری روزی خزان باغ ودشت ودمن بینی بعدازمن ای زینب توداغ حسن بینی زینب توروزی وارد،کربلا گردی آنجادگر توازحسینم جدا گردی آنجا غم وداغ فراوان بخود بینی آنجابداغ یک به یک لاله بنشینی آنجا دگر پژمرده گردد گل یاست درعلقمه گردد جدا دست عباست آواره وبی نورعین،گردی ای زینب دراوج غمها بی حسین،گردی ای زینب یک روزه بینی دخترم،روی پیری را بعدازحسین بینی تو رنگ اسیری را من می روم اما به فکر یتیمانم جان شما و جان یک یک عزیزانم بر پیر نابینا رسانید سلامم را از مِهر تکریمش کنید همکلامم را زینب بده مژده به سینه زنان من بعدازخدا باشند همه،در اَمان من فردای محشرکه بُوَد، روز واویلا زینب،بگیرم ازکرم،دست«مداح» را 🏴

#نوحه_امام_علی_ع #روضه ای یادگارفاطمه زینب ای... 🏴🌴🏴🌴🏴🌴

‍ #به_سبک_ناحله_الجسم #امام_علی_ع_شهادت 🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴 آهای بی وفامردم: دلم به غم اسـیره، از کوفیا دلـگیره بوی یتیمی مـیاد ،بابام داره می میره الهی من بمیرم: بابام خیلی درد داره ، زخمش دوا نداره طبیب جوابش کرده،دیگه شدیم بیچاره ای دادازاین غریبی فریادازاین غریبی«3» داداش حسنم میگه: زدن بابامـوکشتن، بخاک وخون آغشتن همه به هم پیوستن،سرشو باخون شستن داداش حسینم میگه: چه شبهای سردیّه، یتیمی بد دردیّه برا بابام بمیرم ، رنگش رو به زردیه بابام صدازدعباس: ای ماه نَــیّرینَم ، کربلا ، نـور عینم به جان زینبم باش، مواظب حسینم ای دادازاین غریبی فریادازاین غریبی«3» 🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴

#روضه_امام_علی_ع آهای بی وفامردم دلم... 🏴🌴🏴🌴🏴🌴

‍ #اون_آقایی_که_مدینه_به_زخم... #امام_علی_ع_شهادت #سبک_تامشکتوبه_آب_زدی 🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴 اون آقایی که مدینه به زخم اونمک زدن همسرنازنینشو پیش چشاش کتک زدن دل عالم ازغم وغصه هاش کبابه به زهرامی گفت سلام من بی جوابه حالا دیگه از غم و غصه هاش رها شد میان محراب و سجده حاجت روا شد واویلا علی جان«4» خون دلی که خورده بودازقاتلای همسرش حالاتومحراب دعاریخته شدازفرق سرش علی که عمرش دگربه پایان رسیده به زهراگویید برایش مهمان رسیده حسن با آه وفغان دنبال طبیبه به روی لبهای زینب اَمن یجیبه واویلا علی جان«4» وقت خداحافظی بوددیگه علی رمق نداشت کتاب عمراو دیگه تواین عالم ورق نداشت وصیت هاشوعلی بادردومحن گفت باقلبی بشکسته بازینب وحسن گفت خداحافظ ای عزیزان ونور عینم ابوالفضلم جان تو و جان حسینم واویلا علی جان«4» 🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴

#نوحه_امام_علی_ع #روضه اون آقایی که مدینه به زخم... 🏴🌴🏴🌴🏴🌴