eitaa logo
ذاکرین آل الله
286 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
313 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در هرگروهی هستید این کلیپ مهم رو بفرست هر کدام حداقل برای ۲۰ نفر بفرستید ثواب داره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به پای روضه نشستیم و اشک ناب شدیم قنوت گریه گرفتیم و مستجاب شدیم و ما که در پی خورشید نیزه ات بودیم شبانه نور گرفتیم و آفتاب شدیم دوباره اشک" گناه نسوز" ما را سوخت دوباره پاک شدیم و پر از ثواب شدیم مدینه بود و تو بودی و رأی مادر بود که ما برای عزای تو انتخاب شدیم میان سینه زدن بال و پر گرفتیم و کبوتر حرم صحن بوتراب شدیم شبیه چشم تو و مشک خالی عباس دوباره گریه کن کودک رباب شدیم رحمانی نوازنی دیدید اگر که یکسره در کنج خلوتیم غرق محبتیم...به دنبال وصلتیم هجران کشیده ایم...گناهی نکرده ایم از دوری نگار پر از درد غربتیم گیسوی یار بود که ما را اسیر کرد لطفش مدام باد ! که خود بی لیاقتیم سینه زنیم و یکسره معراج می رویم سرمست،بین میکده گرم عبادتیم "ما بی حسین معنی دیگر نمی دهیم" بی عشق یار تیره و تاریم...ظلمتیم لطف حسین بوده که درهم خریده است لطف حسین بوده که مشمول رحمتیم با "یا حسین" مرده ی مان زنده می شود چون عاشقیم...عارف و صاحب کرامتیم! ما را علی برای حسینش بزرگ کرد از کودکی بزرگ شده بین هیأتیم زهرا اجازه داده که ما گریه می کنیم در بین روضه ها همه تحت عنایتیم منصب چه منصبی!همگی عبد زینبیم ما نوکریم و تا به قیامت رعیتیم در روز حشر که همه از هم فراری اند ذیل نگاه عمه ی سادات راحتیم بزم شراب و می به خدا جایمان نبود مایی که کوه و مظهر ایمان و عفتیم دیدی حسین مردک شامی به ما چه گفت؟ نفرین به حرف هاش...گمان کرده کلفتیم علی سپهری چه اضطراب و چه باکى ز آفتاب قيامت که زير سايه اين خيمه کرده ايم اقامت شفيع گريه کنانش ائمه اند يکايک به اين دليل که جمع است در حسين امامت کسى که آه ندارد چه سود آه خجالت کسى که اشک ندارد چه سود اشک ندامت چه نعمتی است نشستن میان مجلس روضه که جبرییل در آنجا فکنده رحل اقامت کسى که بارعلم را به شانه اش نکشيده ست بعيد نيست بميرد به زير بار ملامت کسى که در پى کار حسين نيست, محال است که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت ""کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید ز دوستی چه نشانی زشیعگی چه علامت کسی که در کفنش تربت حسین نباشد چه خاک بر سر خود میکند به روز قیامت کسی که قبر حسین را ندید و رفت زدنیا به نزد فاطمه ریزد زدیده اشک ندامت"" به روزحشر که جمله فقير وکاسه بدستند خدا به زائر تو ميدهد مقام زعامت غبار خاک عزاى تو را که بر سر ما شد برابرش نکنم با هزار تاج کرامت چه نابجاست به وصف شهادت تو شهادت چه نارواست به وصف شهامت تو شهامت پس از قیامت عظمای تو به دشت غریبی خدا قيامت خود را سند زده ست به نامت علی اکبر لطیفیان
نفــرین به‌دستی که به‌ خــون آغشـته باشد بــذر شقــــاوت ، در زمـیـــنی کِشــته باشد نفـــریـن بـه آن اندیشــه‌ای کــه ظـــالمـــانه جز مـــرگ و غـــارت نیست او را در زمــانه اکنون فلسـطیـن است جــولانگــاه نــاپــاک خـون مسلمـان می‌خورد چون مـارِ ضحـاک سـیری ندارد در جنــایت ، غــرب ِ شیطــان از بس‌که خـون خورده‌ست از خلق مسلمان خــار دوچشـم غـــرب می‌بـاشد چو احمــد گویی ربــوده خــواب از آنان محمـــد (ص) ای ظـــالمیـن غـــرب! بــر انســان نتـــازیـد هرچند قومی بی اسـاس و حقـــه بـــازیــد بــویــی از انســانیـت و مــــردی نبــــردیــد نـامــردمـی کردید و خــون خلـق خـوردیــد حیــو‌ان نــریــزد خــون همنــوعـان خـود را دارد تفــــاوت نــزد او ، هــم‌جنـس و همتــا شد مشت‌تـان وا ، بس کنید این کیــنه‌ها را ای ســنگ‌دل‌هــــا...! نـشـکنـــید آییــنه‌ها را هـی بـر مسلمـــانـــان ایـن عــالــم نتــازیــد گــویـی ز نسـل نطفـــه‌هــای بــی‌جــوازیــد اســـلام ، دیـن همـــدلـی و مهـــربــانی‌ست اســـلام ، آیـیــــن خــــــدای آسمــــانی‌ست اســـلام با ظــلم و تبـــاهـی در ستـیز است بر سیــنه‌های ظــالمــان شمشــیر تیـز است ظـــالـــم_تبـــاران یهــــودی در فـلسـطیــن ایــن تشنگـــان خـــون انسـانیـت از کیــــن بــا کشــتن فــــرزنــدگـــان دیـــن ِ اســـلام غصـب فلسطیـن کــرده‌اند از ظــلم مــادام "قـــدس" شریف افتــاده در چنـگ ستمکـار گشـته اسـیرِ غــاصـبان پست و خـونخــوار مــرگـــا بـر این حکـّــام جهــل و روسـیاهی نفــریــن بـر ایــن انـدیشـه_‌ورزان ِ تبـــاهی (ساقی) رسد روزی که با وحــدت، مسلمان غـالـب شود بر صهیونیسم و غـربِ شیطان تا ریشـه‌کـن گردد به عـالـم ظــلم و بیـــداد تا کـس نبـیــند تـا قیــامـت ، جـــور جـــلاد سید محمدرضا شمس (ساقی)
تقدیم به عزیز از تو که ایستاده ای امروز یاد می گیرم ایستادن را مثل آن کودکی که تمرین کرد روی پا کم کم ایستادن را از تو که ایستاده ای ای نخل سبزتر از طراوت زیتون مثل قدس سترگ و مستحکم مانده ای محکم ایستادن را کودکان یونیسف آمده اند تا پس از چند ماه برخیزند کودکت یاد داده آنها را نحوه ی باهم ایستادن را می خورد بر زمین و برخیزد توی آوارها غزل ریزد کودک تو حقوق می خواند مبحث در غم ایستادن را بغض سنگین بادبادک ها ترکید و به اشک شد تبدیل اشک اما به ابر هم فهماند بارش نم نم ایستادن را بس همین رمز حسبنالله است باقی اش با بقیه الله است پشت بر کعبه با جهان گوید رمز یک عالم ایستادن را زینت کریمی نیا(شیدای زینب) @
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به مناسبت تو سرزمین مقدس، تو با صفا بودی تو جلوه‌گاه مقامات انبیا بودی پر از ترنم یاد خداست حافظه‌ات معطر از نفس انبیاست حافظه‌ات تو سرزمین عروج و تو وادی معراج ولی به روی گلوی تو چکمه‌ی تاراج هوا عوض شد و بادی وزید و طوفان شد بهار دستخوش هجمه‌ی زمستان شد تفنگ کهنه‌ی تو خالی از فشنگ مباد در این نبرد تو را لحظه‌ای درنگ مباد غمت مباد که فرعون یکه‌تاز شده‌ست که ایستادگی تو حماسه‌ساز شده‌ست اگرچه هجمه‌ی طغیان گرفته دریا را بزن به نیل دوباره عصای موسی را همیشه بر سر پیمان خود بمان ای قدس! بمان و سوره‌ی "والفتح" را بخوان ای قدس! بیا که دشمنت افتاده از نفس امروز مبارک است! رهایی تو از قفس امروز ببین که نسل تو نسل قیام و فریاد است برای چیدن زیتون تازه آماده‌ است "رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند" در آسمان تو باران نور نزدیک است بایست! مژده که صبح ظهور نزدیک است..
به‌مناسبت نمی‌ترسيم ما از داغ‌ها و تلخكامی‌ها نمی‌ترسيم ما از های و هوی اين حرامی‌ها براي ما كه معلوم است حقه بازی اين‌ها نمی‌ترسيم هرگز از ترقه‌بازی اين‌ها نمی‌ترسيم از دشمن، ز تهديد و ز تحريمش اگر درياي خون باشد، نمی‌گرديم تسليمش نمی‌ترسيم از آتش، كه ما از نسل زهراييم و قطره قطره قطره از پی هم، موج درياييم كه ما حقيم و هرگز از كف باطل نمی‌ترسيم شهادت افتخار ماست، از قاتل نمی‌ترسيم نمی‌خواهيم سازش را و از چالش نمی‌ترسيم كه ما از داعش و از بدتر از داعش نمی‌ترسيم بترسيد از دمی كه خون به رگ‌هامان به جوش آيد همان روزی كه دريای تشيّع در خروش آيد بترسيد از همين بغضی كه عمری در گلو داريم بترسيد از شهادت، چون كه آن را آرزو داريم بترسيد آری آری چون كه ما از نسل طوفانيم و طومار شما را عاقبت در هم بپيچانيم كه ما از غصه‌هامان قصه‌ای بشكوه می‌سازيم ز سرهای شما تا آسمان‌ها كوه می‌سازيم چه پيروزي، چه مرگ، آل علی خوشبخت خواهد بود بدانيد انتقام ما ز دشمن، سخت خواهد بود بدان بيت المقدس عاقبت آزاد خواهد شد بقيع آن روز با عشق علی، آباد خواهد شد ✍
به مناسبت فرازهایی از یک مثنوی رسید جمعه‌ی آخر، سلام قدس شریف سلام قبله‌ی صبر و قیام، قدس شریف سلام بر دل پرخون مسجدالاقصا به مسجدی که خداوند گفت: «بارکنا...» سلام ما به تو و دست‌های بسته شده سلام ما به تو ای حرمت شکسته شده اگرچه شعله به پا کرده فتنه هر طرفی اگرچه تفرقه در هر کنار بسته صفی اگرچه کفر به نیرنگ و جنگ بسته کمر اگرچه تکفیر از پشت می‌زند خنجر نبرده‌ایم ز خاطر دمی تو را ای قدس تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس بگو به دشمنمان، انتقام، سنگین است و فتح آخر ما قبله‌ی نخستین است بگو سپاه علی سوی خیبر آمده است بگو که دوره کودک‌کُشی سرآمده است دمی که تیغ قیام از نیام، برخیزد به عزم ما همه دیوارها فرو ریزد به رغم توطئه‌ی نابرادران، هستیم و در کنار تو ای قدس، همچنان هستیم مباد آنکه رفیقان نیمه‌راه شویم شب است و فتنه، مبادا که روسیاه شویم ببین که در غم تو لحظه‌ای نیاسودیم هنوز چشم‌به‌راهان صبح موعودیم نبرده‌ایم ز خاطر دمی تو را ای قدس تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس مجاهدان سبیل خدا! سلام سلام سلام ای همه‌ی پابرهنه‌های امام سلام بر دل دریایی اویس قرن به سرو زخمی همواره ایستاده، یمن سلام ما به وفای مدافعان حرم که در شگفت شد از ماجرایشان عالم به رهروان وفادار راه قدس سلام به دست غیرت امت، «سپاه قدس» سلام سلام باد به اسطوره مرد ایرانی شهید زندهٔ ما قاسم سلیمانی سلام ما به شهیدان، ستارگان زمین سلام ما به عماد و جهاد و بدرالدین در این نبرد چه جای تعلل و تأخیر که گفته رهبرمان من کشیده‌ام شمشیر در این نبرد که واجب شده‌ست بر همه کس به حکم «لا تُطِعِ الْكافِرِين»، جهاد کبیر من و تو در ره دریا بیا که رود شویم که می‌روند به مرداب، جوی‌های حقیر شهید عشق شو! از این تفنگ‌ها مهراس سوار می‌رسد، از طبل جنگ‌ها مهراس.. ✍ ، ،
تقدیم به عزیز از تو که ایستاده ای امروز یاد می گیرم ایستادن را مثل آن کودکی که تمرین کرد روی پا کم کم ایستادن را از تو که ایستاده ای ای نخل سبزتر از طراوت زیتون مثل قدس سترگ و مستحکم مانده ای محکم ایستادن را کودکان یونیسف آمده اند تا پس از چند ماه برخیزند کودکت یاد داده آنها را نحوه ی باهم ایستادن را می خورد بر زمین و برخیزد توی آوارها غزل ریزد کودک تو حقوق می خواند مبحث در غم ایستادن را بغض سنگین بادبادک ها ترکید و به اشک شد تبدیل اشک اما به ابر هم فهماند بارش نم نم ایستادن را بس همین رمز حسبنالله است باقی اش با بقیه الله است پشت بر کعبه با جهان گوید رمز یک عالم ایستادن را زینت کریمی نیا(شیدای زینب)