eitaa logo
ذاکرین آل الله
289 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ سرور رشيد و اميدِ شاه ماشاءالله .. رسيده يه قرص كامل ماه ماشاءالله .. جانم علي اكبر ... اي هستيِ كوثر اي وارثِ حيدر جانم گُل ليلا جانم علي اكبر ... رو دستايِ زينبي ، علي علي به به چه هيبتي ، علي علي تو مثل پيمبري ، علي علي به به چه صولتي ، علي علي اي دلبر ليلا اي دلبر بابا اي ماه عشيره جانم به تو آقا ... اي روح ابوتراب ، علي علي اي دلبند فاطمه ، علي علي وقت معركه فقط نگاه تو پيش حُسنِ فاطمه ، علي علي خرابم كن از اين سبوي ناب جانِ ارباب .. گداهاي ميخونه رو درياب جانِ ارباب .. جانم علي اكبر ... گيسوت خالق شب اسمت روي هر لب گهوارۀ خوابت تو آغوشِ زينب مي گيرم حاجتمو ، علي علي از تو بي معطلي ، علي علي ذكر روي لبمه ، علي علي اي جانم ، علي علي يوسف از عشق تو افتاده در چاه ماشاءالله .. تو نخلي و دستِ همه كوتاه ماشاءالله .. سرور رشيد و اميدِ شاه ماشاءالله .. رسيده يه قرص كامل ماه ماشاءالله .. جانم علي اكبر ... اي ساكن هر دل حلال مسائل شاگرد دليرِ رزمِ ابوفاضل حاضر كن نقابتو ، علي علي وقتي حمله مي بري ، علي علي تو شير دلاوري ، علي علي تو سردار لشكري ، علي علي با ضربه هاي گاه و بيگاه ماشاءالله .. از نهاد دشمن بلند شد آه ماشاءالله .. سرور رشيد و اميدِ شاه ماشاءالله .. رسيده يه قرص كامل ماه ماشاءالله .. جانم علي اكبر ...
شاه امروز آفریده شاهکار دیگری احتیاجی نیست بعد از این به یار دیگری لشکر ارباب میگیرد وقار دیگری مرتضی باید بسازد ذوالفقار دیگری بیشتر امشب شب خوشحالی سقا شده چونکه حالا یک نفر مثل خودش پیدا شده او برای زینب کبری رکاب آورده است عمه زینب هم برای او نقاب آورده است هدیه ای را هم برایش بوتراب آورده است مرکبی در شان پیغمبر….عقاب آورده است نیست جایی خوش قدو بالاتر از این آینه اُم لیلا تکیه زد بر جایگاه آمنه از فراز خانه اش نور کرامت می گذشت قدر او که هیچ قدش از قیامت می گذشت غرق در ذات خدا بود از علامت می گذشت بود در شأنش ولیکن از امامت می گذشت شیر دارد بی امان با شیر بازی می کند تا که اکبر با عمو شمشیر بازی می کند پهن کرد از دست خود بر خواهرش سجاده ای بعد پیغمبر به او دل داده هر دل داده ای ای فقیران سفره دارد ، سفره آماده ای اوست آقا زاده ام آن هم چه آقا زاده ای در مقام او جهانی بانگ یا هو می زند وقت مدحش ناصرالدین شاه زانو می زند وقت معراجش رسول و وقت خیبر مرتضی بین خانه چون پیمبر ؛ بین لشکر مرتضی سر ، رسول الله هست و هست پیکر مرتضی نیمی از پیکر نبی و نیم دیگر مرتضی دست هایش چون که بر هم سخت محکم می شود باز هم عید غدیر خم مجسم می شود مثل مادر آسمان ها را تماشا میکند آسمان در گیسویش خورشید پیدا می کند کیست این آقا که مارا نیز آقا می کند خواهر کوچکترش هم کار زهرا می کند صاحب بالاترین عنوان و منصب می شود شانه ی او تکیه گاه عمه زینب می شود کعبه از شش گوشه ارباب کم می آورد نام او افلاک را زیر قدم می آورد صحبت از شش گوشه شد ؛حرفی که غم می آورد بازهم دارد مرا سمت حرم می آورد هرچه باداباد من این روزها لیلایی ام هرکه جایی را پسندد من که پایین پایی ام مرهمی بعد ازتو برداغ پدر پیدا نشد خواست برخیزد حسین بن علی از جا نشد خواست جسمت را بگیرد در بغل اما نشد آخرش هم پیکر تو در عبایش جا نشد داد زد بابای پیرت ، آه زینب ، اکبرم.. ای جوانان بنی هاشم بیایید از حرم شاعر : مجید تال
┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ خوش قد و بالا،جَوونِ ليلا دلبر بابا، جَوونِ ليلا عاليِ اعلا، جَوونِ ليلا شبه پيغمبري علي اكبر ثانيِ حيدري علي اكبر اين دلاي خرابِ حسينُ تا حرم مي بري علي اكبر سرور رشيد و اميد شاه ماشاءالله اومده يه قُرصِ كامل ماه ماشاءالله علي، علي اكبر... ______ صاحب شوكت، جَوون ليلا وارث عزت ،جَوونِ ليلا آخرِ غيرت، جَوونِ ليلا مرد نام آوري علي اكبر تو يَلِ لشكري علي اكبر تويِ مردي و غيرت و ايثار تو فقط رهبري علي اكبر با ضربه هاي گاه و بيگاه ماشاءالله از نهاد دشمن بلند شد آه ماشاءالله علي، علي اكبر... ______ اي تَبِ دريا،عليِ اكبر روحِ مُصَفّي، عليِ اكبر شاگردِ سقا، عليِ اكبر وارثِ ذوالفقار علي اكبر اي تو زهرا تبار علي اكبر من كويرم تويي تو بهارم علي اكبر رو كويرم ببار علي اكبر خرابم كن از اين سبوي ناب جانِ ارباب گداهاي ميخونه ات رو درياب جانِ ارباب علي، علي اكبر.
┄ آسمان باز پر قمر شده است شب اندوهمان سحر شده است به همه سائلان نظر شده است چونكه اربابمان پدر شده است آمد از راه قرص ماه حسین دومین حیدر سپاه حسین خلق و خویش پیمبرى دیگر على اكبر نه،حیدرى دیگر پهلوان دلاورى دیگر تو بگو شیر لشكرى دیگر هست پیغمبرى سراپایش به عمو رفته قدوبالایش چهره اش ماه آسمان حرم سایه اش قوت زنان حرم حنجرش گرمى اذان حرم چشم بد دور از جوان حرم مثل عباس سایه ی سرهاست سرپناه تمام خواهرهاست آمد از هر نظر على باشد از همه بیشتر على باشد بازهم یك نفر على باشد چقدر این پسر على باشد! مثل حیدر قویست او عزمش چند بیتى بگویم از رزمش بین گرد و غبار مى آید روى مركب سوار مى آید پسر ذوالفقار مى آید حیدر روزگار مى آید عشق مى ریزد از سر و رویش ذوالفقار است تیغ ابرویش پاش تا در ركاب مى افتد دشت در پیچ و تاب مى افتد سر ز تن بى حساب مى افتد به تلاطم عقاب مى افتد بُهت در چشمهاى این دشت است بسكه در حال رفت و برگشت است خوب فهمیده رزم فن دارد هنر جنگ تن به تن دارد فن از روبرو زدن دارد این شگرد از عمو حسن دارد آى لشكر ببین جوان این است پسر شیر نهروان این است خشم او تیغ و نیزه و تیر است هرنگاهش دو قبضه شمشیر است چقدر رزم او نفسگیر است نوه ی شیر غالباً شیر است تیغ مى زد همین كه از چپ و راست ازحرم بانگ یاعلى برخاست رزم با این جوان گره خورده حنجرش با اذان گره خورده در دهان ها زبان گره خورده ابرویش آنچنان گره خورده كه همه یاد حیدر افتادند یاد آن روز خیبر افتادند رعد و برق است یا كه طوفان است كه دقیقاً میان میدان است یا جوان حرم رجز خوان است روى لب هاى عمه ها جان است شور و غوغاست در دلش هرچند دارد ارباب مى زند لبخند مى رود دشت را به هم بزند وسط معركه علم بزند خواست تا حرف مى روم بزند دید باید كمى قدم بزند پیش چشم پدر جوان مى رفت داشت ازجسم شاه جان مى رفت رفت در نیزه زارها افتاد بین گرد و غبارها افتاد زیر پاى سوارها افتاد وسط نیزه دارها افتاد پاى نیزه به پیكرش وا شد به زمین خورد اربااربا شد
💕 سرود زیبا ویژۀ میلادِ حضرت علی اکبر علیه السلام قد قامت الصلوه،الله اكبر انگاري اومده خودِ پيمبر ذكر ديوونه ها نواي عاشقا ترانه ي لبا ياعلي اكبر... دوباره داره ستاره مي باره تو بغل ماه اومده مه پاره با سرود علي علي مي گردن آسمونيا به دوره گهواره عالم گرفتار، تو دامشِ هر چي اميرِ غلامشِ قلبم شبيه كبوتري هر روز و هر شب،رو بامشه اي... پسر ارباب اي... قمر ارباب اي... ثمر ليلا اي... جگر ارباب شهزاده علي اكبر... ______ درمون دردايِ دلاي مضطر نور دلِ حسين،نوه ي حيدر آواز كبريا سرود نوكرا كلمه ي دعا يا علي اكبر... پياله پياله ميريزن باده تو بغل شاه اومده شهزاده نگاه آسمونيِ اربابم به روي ماهه پسرش افتاده اومد پيمبر،اومد علي نور خدا،نور ازلي عشق حسن، ماهِ فاطمه مثل اباالفضل يارِ ولي عالم گرفتار، تو دامشِ هر چي اميرِ غلامشِ قلبم شبيه كبوتري هر روز و هر شب،رو بامشه اي... پسر ارباب اي... قمر ارباب اي... ثمر ليلا اي... جگر ارباب شهزاده علي اكبر... ______ عيدي مي گيري از ساقيِ كوثر با پاي دل ميري حرمِ دلبر رفتي تا كربلا برو پايينِ پا بگو با زائرا ياعلي اكبر... جَوونيِ ما فدا جَووني كه روشناييِ شبايِ تاريكِ صداي اذون علي اكبر با فَرجِ گُل فاطمه نزديكِ ما خاك پاتيم علي علي ما مبتلاتيم علي علي تو سروري كن علي علي ما نوكراتيم علي علي عالم گرفتار، تو دامشِ هر چي اميرِ غلامشِ قلبم شبيه كبوتري هر روز و هر شب،رو بامشه اي... پسر ارباب اي... قمر ارباب اي... ثمر ليلا اي... جگر ارباب شهزاده علي اكبر
🕊💕 مدح خوانی ویژۀ میلادِ حضرت علی اکبر علیه السلام ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ شب عشق است بیارید همه دلها را به مدینه برسانید سلام ما را آسمان خاک نشین در میخانه شده تا بنوشد قدحی از می این صهبا را ماه امشب به زمین آمده با عشق و جنون تا ببوسد کف پای نوه مولا را یوسفان, ماه رخان, از پی هم می آیند تا ببینند جمال پسر لیلا را به سوی عرش تبرک ببرند از امشب خاک زیر قدم عشق بنی الزهرا را خنده های علی اکبر روی دستان حسین بیشتر از همه کس برده دل سقا را شب میلاد شده موج کَرَم می آید امشب از راه, اذان گوی حرم می اید هیچکس از علی اکبر به خدا سرتر نیست بیشتر نیست ز پیغمبر اگر, کمتر نیست تا که چشمان خودش را به عمویش واکرد عمویش گفت روی دستِ علی اکبر, نیست علی آمد که به لیلا همه تعظیم کنند علی آمد که بدانند حسین ابتر نیست این چنین گل پسری قسمت هر بابا نیست این چنین گل پسری قسمت هر مادر نیست دست او سفره اگر پهن کند می بینی هیچ دستی بجز این دست گداپرور نیست عالم بی علی اکبر به خدا عالم نیست محشر بی علی اکبر به خدا محشر نیست جای دارد که به هر ثانیه حسرت بخورد هرکسی پا به رکاب نوه حیدر نیست به جنون می رسد عالم ز تماشات علی عرش هم سجده کند به قد و بالات علی خاکِ زیر قدمش تاج سر شاهان است روح او جان جهان است و جهان جان است دلش آئینه وحی است و جمالش قرآن نفسش باد صبا, چشم ترش باران است پیش او قیمت نوکر چقدر می ارزد! پیش او قیمت یوسف چقدر ارزان است تا که می گوید اذان عرش به خود می گوید چقدر این نوه فاطمه خوش الحان است قطره ای از سکناتش، وجناتش دریا شرح و تفسیر کمالش خود "المیزان" است شب میلاد علی بس که همه کف زده اند دست ها سرخ شده یا که حنابندان است علی اول ارباب دو عالم آمد هشتمین بانی شبهای محرم آمد موقع هوهوی تو ارض و سما می لرزد لشگر از رزم تو بی چون و چرا می لرزد تو اگر "نصر من الله" بگویی به خدا آسمان, خاک, زمین, آب, هوا می لرزد مثل عباس, تو با سبک علی می جنگی تو به میدان بزنی کرببلا می لرزد نعره در خاک بزن تا که ببینی اصلاً شنوا هیچ، تن ناشنوا می لرزد تو اراده بکنی تیغ اگر برداری بدن نحس تمام رقبا می لرزد تو و عباس که یکباره به میدان بزنید عرش هم زیر قدمهای شما می لرزد هم علی هستی و هم احمد و هم فاطمه ای تو علی اکبر اربابی و عشق همه ای تو به میدان زدی و لحظه ایثار آمد موقع حمله شاگرد علمدار آمد پیرمردان همگی جنگ‌ رها کردند و همه گفتند به هم احمد مختار آمد ناگهان نام علی روی لبت صاعقه زد زهره ها آب شد از آن طرف آمار آمد آنچنان چرخش تیغ تو سرانداخت زمین فکر کردند همه حیدر کرار آمد داشت دشمن ز رجزخوانی تو در میرفت زیر پاهای عُقاب تو به اجبار آمد مثل آن روز که حیدر به دل خیبر زد ملک الموت دگرباره به احضار آمد باجگرها همه شان بی جگر و خوار شدند همه در پنجه تیغ تو گرفتار شدند یا علی گفتی و کفر همه بالا آمد کینه و بغض علی باز به دلها آمد تیغی از راه رسید و به سرت دست کشید بعد از آن موقع لرزیدن دلها آمد ابر بارید ولی قطره به قطره خون بود اشک هم در دل دیده به تماشا آمد اسب برگشت ولی خیمه نه, سمت لشکر نیزه ها پشت سر هم همه بالا آمد ارباً اربا شدن پیکر تو حتمی شد لحظه گریه و خم گشتن بابا آمد یک نفر پشت سرش سینه زنان می آمد عمه ات هم وسط لشکر اعدا آمد تا حرم گریه کنان تا خبرت را بردند پیکرت را نه, کمی بال و پرت را بردند