#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
وقت وداع از حرم، نگاه پدرها
ملتمسانهتر است پشت پسرها
آه، پدرهاي خسته، آه، کمرها
آه، پسرهاي رفته، آه، جگرها
میرود و یک صدا به گریه میافتند
پشت سرش خیمهها به گریه میافتند
باز نمایان شده جلال پیمبر
باز تماشا شده جمال پیمبر
پرده بر انداخته کمال پیمبر
اینکه وصالش بُود وصال پیمبر
سمت عدو نه، علی اکبر خیمه
میرود از خیمهها پیمبر خیمه
حیدر کرار شد، زمان خطر گشت
لشگر کوفه تمام مثل سپر گشت
ریخت بهم دشت را و موقع برگشت
ضرب عمودی که خورد، واقعه برگشت
خون سرش بر روی عقاب چکید و...
راه حرم را ندید و شیهه کشید و...
آن بدنِ از جفا شکستهترین را
آن بدن له شده به عرشهی زین را
برد سوی دیگری، شکسته جبین را
لشگر آماده نیز خواست همین را
وای که شمشیرها محاصره کردند
ازهمه سو تیرها محاصره کردند
بی خبرانه زدند، بی خبر افتاد
خوب که بیحال شد ز پشت سر افتاد
در وسط قتلگاه تا پسر افتاد
درجلوی خیمه گاه هم پدر افتاد
وای گرفتند از دلم ثمرم را
میوه ی باغ مرا، علی، پسرم را
آه از این پیرمرد خسته، شکسته
سمت علی میرود شکسته، شکسته
آمد و دید آن تن خجسته، شکسته
در بدنش نیزه دسته دسته، شکسته
کاش جوانان خیمه زود بیایند
یاری این قامت شکسته نمایند
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
✍️ #علی_اکبر_لطیفیان
16.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸اجرک الله یاٰ صاٰحـِبِ الزَّماٰن
🔸عَجـَّـلَ اللّٰه تَعــٰالیٰ فـَـرَجَهُ الشَّــریف
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#حاج_عباس_واعظی
#روضه_جانسوز
🌿 با حال مناسب گوش فرا دهید
زینب بیا ببین پسرم ریخته زمین
در پیش چشم من کمرم ریخته زمین
دست خودم که نیست اگر داد می زنم
بالا بلند اهل حرم ریخته زمین
می خواستم بغل کنم او را ولی نشد
از لای پنجه ها جگرم ریخته زمین
تقصیر من نبود که با زانو آمدم
دیدم که قوت کمرم ریخته زمین
مثل انار دانه شده پخش می شود
از دامنم ببین گوهرم ریخته زمین
دیدی خدا دعای مرا مستجاب کرد
صدها علی به دور و برم ریخته زمین
پرده نشین خیمه برو خواهرم نیا
نامحرم اند دور و برم ریخته زمین
🆔 @babolharam_net
🖥 www.babolharam.net
20230725_104853-AudioConverter.mp3
1.35M
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_عزاداری
#زمزمه #تک_ضرب #سنگین
▪️زمزمه و نوحه شب هشتم محرم
🎙سبک: به سمت گودال از خیمه دویدم من...
راه برو یک کم، به پیش چشمانم
تا نگرم قدِّ تو را علی جانم
شبیه پیغمبر،سلاله ی حیدر
محاسنم در دست،غمین و گریانم
وای علی اکبر...
@nohe_sonati
عصای دست من، امید فردایم
تو می روی و من،بی تو چه تنهایم
روی سوی دشمن، بَری دل بابا
مواظب خود باش، دلبر والایم
وای علی اکبر...
@nohe_sonati
یا ولدی یک دم، دیده ی خود وا کن
درد دل بابا، به آن مداوا کن
ورق ورق گشتی، کتاب عمر من
گل سخن بر لب، باز شکوفا کن
وای علی اکبر...
@nohe_sonati
به گریه بوسیدم، صورت و لبهایت
خنده کند دشمن، به حال بابایت
نیست مرا باور، که رفتی از دستم
نشسته ام حیران، کنم تماشایت
وای علی اکبر...
@nohe_sonati
منتظرم آیند، جمله رفیقانت
تا که برند خیمه، جسم پریشانت
دل همه تنگست بهر اذان تو
خلق رسولی و، صورت خندانت
وای علی اکبر...
@nohe_sonati
✍اسماعیل تقوایی
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
#کانال_حرز_امام_جواد👇
https://eitaa.com/joinchat/3034055168Cc0ae3ceb1e
20230725_114219-AudioConverter.mp3
1.86M
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_عزاداری
#تک_ضرب #سه_ضرب
#سینه_زنی #زنجیرزنی
▪️نوحه شب هشتم محرم
آه و واویلا صد آه و واویلا...
@nohe_sonati
آه و واویلا صد آه و واویلا
اِرباً اِربا شد ، پیکرت بابا
غرق خون گشتی ای لالهٔ پرپر
یوسف لیلا ، ای علی اکبر
آه و واویلا صد آه و واویلا...
@nohe_sonati
در برت بابا ببین که بِنشَستم
ای همه هستم ، دل به تو بستم
از جفای این قبیلهٔ بی دین
ماهِ رخسار تو شده خونین
آه و واویلا صد آه و واویلا...
@nohe_sonati
ای اذان گوی کرببلا اکبر
غرق در خون ای ، شبه پیغمبر
دیده بگشا ای صفای هر گلشن
خونجگر بابا ، کف زنان دشمن
آه و واویلا صد آه و واویلا...
@nohe_sonati
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
#کانال_حرز_امام_جواد👇
https://eitaa.com/joinchat/3034055168Cc0ae3ceb1e
77828_1400525193040_1071982.mp3
1.17M
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_عزاداری
#زمزمه #تک_ضرب #سنگین
▪️نوحه شب هشتم محرم
راه برو، جان پدر، به پیش چشمان ترم
تاکه کمی، اکبرمن، قد رشیدت نگرم
جان منی، جان منی
یوسف کنعان منی
وای علی، وای علی، وای علی، وای علی...
@nohe_sonati
زینب من، بیا علی، ز زیر قرآن گذران
به جای مادر علی، بوسه برویش بنشان
شبه پیمبر علی
ثانی حیدرم علی
وای علی، وای علی، وای علی، وای علی...
@nohe_sonati
خدا ببین، که از کفم، تازه جوانم برود
عصای پیری پدر، روح وروانم برود
او رود ومن زقفا
اشک بریزم ای خدا
وای علی، وای علی، وای علی، وای علی...
@nohe_sonati
یا ابتا، یا ابتا، رسید بر گوش حسین
دوان دوان، شدعازم،کمک به آن نور دوعین
دیر رسیده در برش
رفته ز دنیا پسرش
وای علی، وای علی، وای علی، وای علی...
@nohe_sonati
وای خدا، من چکنم، با تن صد چاک پسر
روم چسان، به خیمه ها، دهم چگونه این خبر
رفته توان، زپای من
وای علی و وای من
وای علی، وای علی، وای علی، وای علی...
@nohe_sonati
✍اسماعیل تقوایی
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
#کانال_حرز_امام_جواد👇
https://eitaa.com/joinchat/3034055168Cc0ae3ceb1e
Saeid Yadollahi - Javanane Banihashem (320).mp3
7.82M
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_عزاداری
#زمزمه #تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه قدیمی شب هشتم محرم
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
بگوئید مادرش لیلا بیاید
تماشای قد اکبر نماید
جوانان بنی هاشم بیایید...
علی را بر در خیمه رسانید...
@nohe_sonati
بگویید عمه اش زینب بیاید
علی را بر در خیمه رساند
خدا داند که من طاقت ندارم
علی را بر در خیمه رسانم
جوانان بنی هاشم بیایید...
علی را بر در خیمه رسانید...
@nohe_sonati
علی جان چراغ شام تارم
فراقت برده آرام و قرارم
نچیدم حجلگاه شادی تو
ندیدم من شب دامادی تو
جوانان بنی هاشم بیایید...
علی را بر در خیمه رسانید...
@nohe_sonati
امیدم بود تو در هنگام پیری
عصای پیری مادر بگیری
به امیدی علی اکبر بیاید
در غم بر رخ لیلا گشاید
جوانان بنی هاشم بیایید...
علی را بر در خیمه رسانید...
@nohe_sonati
منو یاد قد شمشادی تو
منو ناکامی و ناشادی تو
منو یاد لب خشکیده ی تو
منو سوز دل تب دیده ی تو
منو اون زخمهای بی حسابت
منو اون پیکر در خون خضابت.
جوانان بنی هاشم بیایید...
علی را بر در خیمه رسانید...
@nohe_sonati
✍ سید حسین عمادی سرخی
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
#کانال_حرز_امام_جواد👇
https://eitaa.com/joinchat/3034055168Cc0ae3ceb1e
20230725_173132-AudioConverter.mp3
933.4K
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_عزاداری
#تک_ضرب
▪️نوحه شب هشتم محرم
عجب گلی روزگار ز دست لیلا گرفت
که تا قیامت گلاب ز چشم لیلا گرفت
تازه جوانم علی روح و روانم علی...
@nohe_sonati
گلش مشبک شده از دم تیغ و سَنان
گلش به خون غوطه ور، شدست چون ارغوان
گلش به دشت بلا شدست در خون تپان
قرار و صبر و شکیب ز جمله دلها گرفت
تازه جوانم علی روح و روانم علی...
@nohe_sonati
گلش ز تاب عطش یقین که پژمرده بود
آب ندادش فلک یقین که افسرده بود
مادر افسرده اش ز داغش آزرده بود
دشت بلا در بغل آن قد رعنا گرفت
تازه جوانم علی روح و روانم علی...
@nohe_sonati
گفت نبی و علی غنچه لب باز کن
از دل پرحسرتت زمزمه آغاز کن
درد جوان مرگیت بر پدر آغاز کن
شور و فغان حرم تا به ثریا گرفت
تازه جوانم علی روح و روانم علی...
@nohe_sonati
ای گل خوش رایحه، مایه درمان من
ماتم هجران تو سوخت دل و جان من
تا به فلک می رود ناله و افغان من
مادر زارت مکان به کوه و صحرا گرفت
تازه جوانم علی روح و روانم علی...
@nohe_sonati
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
#کانال_حرز_امام_جواد👇
https://eitaa.com/joinchat/3034055168Cc0ae3ceb1e
صدا ۰۲.mp3
1.43M
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_عزاداری
#تک_ضرب
▪️نوحه شب هشتم محرم
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
تو سرو بلند علی منظری
تو سر تا به پا مثل پیغمبری
ز داغت بود در حرم محشری
تویی شبه طاها علی اکبرم
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
محاسن گرفتم به دستم علی
ز داغ تو از پا نشستم علی
ز کف رفتی ای بود و هستم علی
پدر مانده تنها علی اکبرم
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
چه زیبایی ای یاس پژمرده ام
ببین بی تو سر زیر پر برده ام
ره خیمه را بی تو گم کرده ام
کمک کن پدر را علی اکبرم
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
گل یاس بابا چه خوشبو شدی
بهارم چه آشفته گیسو شدی
گمانم که بشکسته پهلو شدی
شدی مثل زهرا علی اکبرم
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
نبیند چنین چشم لیلا تو را
چسان بنگرم ارباً اربا تو را
چو بردارم از خاک صحرا تو را
مکش بر زمین پا علی اکبرم
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
کشد انتظار تو را مادرم
تو را در عبا سوی خیمه برم
تو عطشانی و دیدگان ترم
شده بر تو سقا علی اکبرم
اذان گوی بابا علی اکبرم
گل باغ لیلا علی اکبرم...
متن اشعار و نوحه های شب نهم
توسّل به حضرت ابالفضل عباس علیه السلام
#شب_تاسوعا
👇👇👇👇👇👇
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
#شب_تاسوعا
ای که نامت پناهِ عِلّیین
پاشو از جا سپاهِ عِلّیین
پاشو ای ماه، جلوه ی شب باش
پاشو از جا، کفیل زینب باش
پاشو تا سایه ی سرم باشی
تا نگهبانِ معجرم باشی
خواهرت آمده نگاهش کن
تکیه بر چادرِ سیاهش کن
آه... ای کُشته ی امان نامه
سر فرو بردی از چه در جامه؟!
زانویت را چرا بغل کردی؟!
تو که بر قول خود عمل کردی
خاطرت جمع، مردِ با احساس
هیچ کس باورش نشد، عباس
پاشو دلگرمی دلِ همه باش
قوّتِ قلب آل فاطمه باش
ماه من، بر رخت نقاب بزن
حرز انداز زود، بر گردن
کوفیان، چشمْ شور و نامردند
تیرهای سه شعبه آوردند
چشم هایت چقدر زیبایند
بازوانت مرا تسلایند
بوسه ی مرتضی بر آن خورده
چشم هایت دل خدا برده
من همین گونه هم پریشانم
تو نباشی دگر چه می دانم...
... شاید از گریه غرقِ غم بشوم
شاید اصلا اسیر هم بشوم
شاید اصلا سرم شکسته شود
دست من با طناب بسته شود
شاید از روی تل نگاه کنم
گریه، بالای قتلگاه کنم
چه کنم گر حسین تنها شد؟!
چه کنم قتلگاه غوغا شد؟!
شاید اصلا مرا زمین بزنند
کعب نی بر منِ حزین بزنند
پاسبانِ نمازم، ای عباس
تو نباشی چه سازم، ای عباس؟!
محمد جواد شیرازی
#آغاز_محرم
#شب_اول_محرم
نان گرمِ روضه را از شور می گیریم ما
از تنور سرد دوزخ، نور می گیریم ما
سردرِ هر بیت، پرچم می زنیم از اشک خویش
آخرِ شیرین زبانی، شور می گیریم ما
از «شب اول»، چو مسلم، کوچه گردِ کوفه ایم
تو بگو آئینه، پیش کور می گیریم ما
فصلِ ماهیگیری ار رودِ گل آلودِ وفاست
پیش پای چشم مردم، تور می گیریم ما
در «شب دوم» صدای کاروان را بشنوید!
حالِ موسی را خبر از طور می گیریم ما
شد «شب سوم» بساط گریه هامان جور شد...
پس سراغِ سیلی ناجور میگیریم ما
شاعریم و تورمان کرده است خاتون حسین!
روضه ی فاش از رخِ مستور می گیریم ما
یک «شب سوم» برای درک این روضه، کم است
جسم زهرا را مثال از حور می گیریم ما
شاعریم و با رقیه ، اهل مضمون می شویم
پیش نور چهره اش منشور می گیریم ما
در «شبِ چارم» فقط: «دایی حسن»... «دایی حسین»
هردو خواهر زاده را منظور می گیریم ما
در حنابندانِ قاسم، از حسن جانِ حسین
حاجتِ خود، چشمِ دشمن، کور...! می گیریم ما
ما عوامیم و شبِ قاسم، اگر کِل می کشیم
روضه ای گمگشته را مشهور می گیریم ما
تا شب هشتم اگر عمرِ خماری راه داد
شیشه شیشه در بغل، انگور می گیریم ما
ای به قربانِ شبِ هشتم، در آغوش عبا،
آنچه باقی مانده از ساطور می گیریم ما
دست تاسوعا، به ذوق تشنگی پا می دهد
از لب مافوق خود، دستور می گیریم ما
ردّ دست ماه، روی چوب پرچم مانده است
مرز و بوم روضه را هاشور می گیریم ما
شد شبِ آخر! مناجات از عسل شیرین تر است
خیمه ها را کندوی زنبور می گیریم ما
صبح عاشوراست! دسته دسته مطرب می شویم
طبل و نی... سنج و دقل... شیپور می گیریم ما
صبح عاشورا... چه نزدیک است راه خیمه ها!
راه گودال است آنکه دور می گیریم ما!
صبح عاشورا... علی اصغر کفن پوشیده است!
از دل گهواره راه گور می گیریم ما
احمد بابایی
#مناجات_با_امام_حسین
#شب_اول_محرم
نان گرمِ روضه را از شور می گیریم ما
از تنور سرد دوزخ، نور می گیریم ما
سردرِ هر بیت، پرچم می زنیم از اشک خویش
آخرِ شیرین زبانی، شور می گیریم ما
*
از «شب اول»، چو مسلم، کوچه گردِ کوفه ایم
تو بگو آئینه، پیش کور می گیریم ما
فصلِ ماهیگیری ار رودِ گل آلودِ وفاست
پیش پای چشم مردم، تور می گیریم ما
در «شب دوم» صدای کاروان را بشنوید!
حالِ موسی را خبر از طور می گیریم ما
شد «شب سوم» بساط گریه هامان جور شد...
پس سراغِ سیلی ناجور میگیریم ما
شاعریم و تورمان کرده است خاتون حسین!
روضه ی فاش از رخِ مستور می گیریم ما
یک «شب سوم» برای درک این روضه، کم است
جسم زهرا را مثال از حور می گیریم ما
شاعریم و با رقیه ، اهل مضمون می شویم
پیش نور چهره اش منشور می گیریم ما
در «شبِ چارم» فقط: «دایی حسن»... «دایی حسین»
هردو خواهر زاده را منظور می گیریم ما
*
در حنابندانِ قاسم، از حسن جانِ حسین
حاجتِ خود، چشمِ دشمن، کور...! می گیریم ما
ما عوامیم و شبِ قاسم، اگر کِل می کشیم
روضه ای گمگشته را مشهور می گیریم ما
تا شب هشتم اگر عمرِ خماری راه داد
شیشه شیشه در بغل، انگور می گیریم ما
ای به قربانِ شبِ هشتم، در آغوش عبا،
آنچه باقی مانده از ساطور می گیریم ما
دست تاسوعا، به ذوق تشنگی پا می دهد
از لب مافوق خود، دستور می گیریم ما
ردّ دست ماه، روی چوب پرچم مانده است
مرز و بوم روضه را هاشور می گیریم ما
شد شبِ آخر! مناجات از عسل شیرین تر است
خیمه ها را کندوی زنبور می گیریم ما
***
صبح عاشوراست! دسته دسته مطرب می شویم
طبل و نی... سنج و دقل... شیپور می گیریم ما
صبح عاشورا... چه نزدیک است راه خیمه ها!
راه گودال است آنکه دور می گیریم ما!
صبح عاشورا... علی اصغر کفن پوشیده است!
از دل گهواره راه گور می گیریم ما
احمد بابایی