eitaa logo
ذاکرین آل الله
285 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
308 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک یا اباعبدالله آنقده بالا سر جوانش علی اکبر زمین گیر سد هر چی زینب توخیمه منتظر شد دید داداش برنگشت یالَلعجب ... نکنه حسینمم زمین گیر کردند راوی میگه دیدم یه خانم رشیده پابرهنه از خیمه ها داره میاد هی میگه وَا اُخَیّاه وَ ابنُ اُخَیّاه یعنی اول نگران حال حسینه، افتان و خیزان داره میاد، پرسیدم این بانو کیه، گفتند هٰذِه زَینَب همه دارند زمین گیری حسینو میبینند، نفس دیگه نمیتونه بزنه، اما تا صدای نفس زدن زینبو شنید بدن علی اکبر رو رها کرد وَ رَدَّهٰا إلَی الفُسطاط بی مقدمه و بی معطلی زیر بغل خواهر رو گرفت بلافاصله به خیمه ها برگرداند آخه یه بار بچه بود یادش آمد مادراش بین نامحرما زمین گیر شد نمیخاد دیگه این خاطره تکرار بشه زینب رو خودش برگرداند میخام بگم‌ حسین جان ، قربون این غیرتت، کجا بودی عصر روز یازدهم ، همه نامحرما دورش حلقه زده بودند یه نگاه کرد فرمود اَما تَستَحیُون.... مگه حیا نمیکنید من دختر پیغمبرم.... حسین... .
Mirzamohamadi_Abohamzeh_Shab27_Ramazan96.mp3
10.15M
شب بیست و هفتم ماه رمضان بسم الله الرحمن الرحیم خدایا شب بیت و هفتمه ما که نفهمیدیم شب قدری باتو چجوری حرف زدیم اصلا بهتر بگم‌.... ====================
4_5830462952368507470.mp3
12.47M
▪️درد بسیار و به دنبال دواییم هنوز ▪️چشم بر دست طبیبی به نواییم هنوز ==================== ✍کانال متن روضه های حجت‌الاسلام میرزامحمدی
▪️درد بسیار و به دنبال دواییم هنوز ▪️چشم بر دست طبیبی به نواییم هنوز ▪️آبرو دار بود هر که شود سائل یار ▪️با همه فقر خریدار بلاییم هنوز ▪️بارها توبه شکستیم ،به ما فرصت داد ▪️پُر خطاییم و به دنبال عطاییم هنوز ▪️تا کنون گر به غم یار ارادت مندیم ▪️همه مدیون امام و شهداییم هنوز ▪️عمر رفت و دل ما زائر شش گوشه نشد... معلوم نیست دیگه زنده باشیم و حرمش رو ببینیم ▪️عمر رفت و دل ما زائر شش گوشه نشد ▪️به خدا در هوس کرب و بلاییم هنوز یابن الحسن... روز هشتم آقات صدا بزن یابن الحسن... السَّلامُ علی ساکن کربلاء السَّلامُ علی من جَعَلَ الله الشِّفاء فی تربته و مَنِ الاجابةُ تحتَ قُبَّتِه السَّلامُ عَلَى الاعضاءِ الْمُقَطَّعاتِ السَّلامُ عَلَى الاَجسادِ العاریات روز جوان ابی عبدالله ست السَّلامُ عَلیٰ علیٍ الکبیر چه کردند با علی اکبرش که دیگه ابی عبدالله نتونست بدنش رو بیاره به خیمه ها امروز همه جوون ها حسین رو کمک کنند با چه شوقی ،با چه احترامی ، اهل خیمه علی رو راهی میدان کردند ▪️بیایید ای جوانان.... ▪️بیایید ای جوانان ▪️گلاب آرید و قرآن ▪️که اکبر می رود به میدان ▪️بیایید ای ....(تو هم نوحه خون شو) ▪️بیایید ای جوانان ▪️گلاب آرید و قرآن ▪️که اکبر می رود به میدان اما چیزی نگذشت همین ابی عبدالله صدا زد ▪️جوانان بنی هاشم بیایید(۲) ▪️علی را بر در خیمه رسانید ▪️خدا داند که من طاقت ندارم... هفت قدم مونده بود برسه به بدن دیدند حسین خودش رو از روی مرکب انداخت زمین، فَنادیٰ بِاَعلیٰ صَوتِه وا وَلَدا وا عَلیا هفت مرتبه هی صدا میزد وَلَدِی عَلی حسین.... ▪️با سر نیزه تنت را چه به هم ریخته اند علی جانم ▪️ ذره ذره بدنت را چه به هم ریخته اند ▪️عمه ات آمده تا دست به معجر نبرند ▪️یوسفم پیرهنت را چه به هم ریخته اند حسین.... ▪️تا به حالا نشده بود جوابم ندهی ▪️وای بر من دهنت را چه به هم ریخته اند صلی الله علیک یا اباعبدالله دست گداییت رو بیار بالا به جوان ابی عبدالله به محاسن سفید ابی عبدالله و به اون گریه های بلند بلند امام حسین الهی العفو.... ==================== .
السلام علیک یا اباالفضل العباس ▪️ای ماهتاب خانه ی مولی اباالفضل ▪️زیباترین سقای این دنیا اباالفضل کجا اینجوری سقا دیدی ▪️ای ساقی لب تشنه ی دریا اباالفضل ▪️امید قلب زینب کبری اباالفضل ▪️برخیز از روی زمین نور دو عینم ▪️برخیز سردار سپاهم من حسینم خدا رحمت کنه مرحوم واعظ خراسانی رو توی حرم قمر بنی هاشم منبر میرفت ، مرحوم آیت الله سید ابراهیم قزوینی هم ، پای منبر نشسته بود. مرحوم واعظ رسید به اینجا که تیر به چشم عباس زدند روضه تمام شد مرحوم آیت الله قزوینی ، ایشون رو صدا زدند ، گفتند این روضه ای که تیر به چشم عباس خورده، زیاد سند قوی ای نداره ، اینارو نخوان شب اومد منزل امام جماعت حرم بود خود قمر بنی هاشم رو زیارت کرد حضرت فرمود سید ابراهیم! می خواهی بگم کربلا با من چه کردند؟! خود آقا روضه خوانده فرمود گفتی تیر به چشم زدن سند نداره! حالا من برات می گم بعد از اینکه دستامو قطع کردند مشک آبمو تیر زدند تیری به چشم راستم زدند دست نداشتم تیر رو در بیارم عذر می خوام از علما خم شدم ، ▪️سرم رو گذاشتم بین زانو هام ▪️تیر رو با نوک زانوهام در بیارم کلاه خودم افتاد اینجا بود چنان با عمود آهن به فرقم زدند ▪️از تن جدا ، افتاده دستانت اباالفضل هم گریه کن هم عباست رو بگو ▪️چشم رقیه هست گریانت اباالفضل ▪️حرفی بزن دستم به دامانت اباالفضل ▪️جان همه عالم به قربانت اباالفضل ▪️ای وای من این جای سنگین عمود است ▪️که صورتت مثل رخ مادر کبود است به خدا شاعر خیلی احتیاط کرده خوبه بعضی شاعرا که همه مقتل رو نمی دونن تعبیر مقتل اینه من هنوز نتونستم اینو بفهمم روضه خونا وی گند سرش رو به دامن گرفت من نمی تونم قبول کنم چون تعبیر اینه وقتی عمود زدند فَسَقَطَ مُخُّ رَأسِهِ عَلیٰ کِتفِه سر متلاشی شد حسین چی رو بغل گرفت حتی بعضی ها نوشتند هر چی تلاش کردند سر رو به نیزه بزنند دیدند نمی شه ، سر رو به گردن اسب آویزان کردند .
1402.05.05_1.mp3
25.39M
کی می شود به حال خرابم دعا کنی ۲ نام مرا میان قنوتت صدا کنی ✍کانال متن روضه های میرزا
1402.05.05_3.mp3
9.28M
السلام علیک یا اباالفضل العباس ▪️ای ماهتاب خانه ی مولی اباالفضل ▪️زیباترین سقای این دنیا اباالفضل .
♻️ 🌹بر مادر با وفــای ســقا صلوات 🌹رخسارِ مه و ستاره ها راصلوات 🌹آن چار شهید و مادرپاک سرشت 🌹بر گلشــــن و باغبانِ والاصلوات السَّلامُ عَلَیکِ یَا زَوجَةَ وَصِیِّ، رَسَولِ الله السَّلامُ عَلَیکِ یَا عَزِیزَةَ الزَّهرَاءِ، عَلَیهَا السَّلام السَلامُ اللهِ عَلَیکِ یَا سَیِّدَتی یَا أُمَّ البَنِین ▪️من مادر سالار غیرت در زمینم ▪️من غصه‌دار فاطمه، امّ‌البنینم ▪️من قلب مجروحُ پراحساس دارم ▪️شادم در این دنیا که یک عباس دارم  (میخوای بدونی عباس کیه؟) ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است (اگه گره به زندگیته همین الان نیت کن) ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است به من نگومریض داری.. به من نگو جوون گرفتار دارم... دم خونه آقایی که خودش ناامید شد ، کسی رو ناامید نمیکنه.... ▪️عباس من مشکل‌گشای عالمین است (بگم) ▪️عبّاس من خاک کف پای حسین است ▪️من مادری کردم برایش از وجودم ▪️او را نمک پروردۀ زهرا نمودم  (اینو بخونمو التماس دعا...جوونا رو مد نظر بیار... مادرا برا جووناشون دعا کنند.... ) ▪️وقتی که افتاد از فرس بر خاک صحرا ▪️در علقمه پیچید عطر و بوی زهرا ▪️او را ارادتمند زینب پروریدم ▪️شکر خدا در پیش زهرا روسفیدم ⬅️قربان ام البنین... وقتی آقا ابالفضل العباس به دنیا اومد...... ام البنین با چه ذوقی قنداقه ابالفضلُ داد دست امیرالمومنین..... علی جان ببین چشای عباسم چقدر قشنگه....... علی جان ببین عباسم چقدر رشیده..... اما بمیرم ... امیرالمومنین وقتی قنداقه ابالفضل رو بغل گرفت... آستینای دستای ابالفضل رو زد بالا....... دست ها رو میبوسه به رو چشم می ذاره...... ( مادره دیگه یه لحظه دلش لرزید.. ...) ◀️ علی جان مگه دستای عباسم عیبی داره؟.... نه ام البنین بهترین دستهایی که خلق شده..... آقا پس چرا داری میبوسی به چشم میذاری و گریه می کنی.... ⬅️ صدا زد ام البنین دو دست ابالفضل به یاری حسینم از بدن جدا میشه ..... قریان ادب ام البنین...... قنداقه ابالفضل رو بغل گرفت...... دپرزسر حسین میگردونه...... آخ حسین جان عباسم به قربانت حسین جان..... (دشتی) 🔘الا مادر به قربون جمالت 🔘 رُخ چون بَدرُ ابروی هلالت آخ، مادر شنیدم کام عطشان جان سپردی 🔘 گل ام البنین شیرُم حلالت ⬅️وقتی آقا ابالفضل بزرگتر شد خانم ام البنین صدا زد عباسم بیا مادر...... آقا ادب کرد، نشست مقابل مادر (چیه مادر) مادرجان ... عزیز دلم... ابالفضل اگه مادر چیزی ازت بخواد قبول میکن یا نه..... (چیه مادر) مادر... عباسم... نکنه حسینو برادر صدا بزنی... ( چرا مادر مگه حسین برادر من نیست) همیشه بگو آقای من... مولای من... یابن رسول اللّه..... ( چرا مادر) مادر من کنیز فاطمه ام تو هم غلام حسین باش.... لذا ابالفضل همیشه صدا میزد سیدی، آقای من، مولای من،این آرزو تو دل حسین موند چرا ابالفضل برادر صداش نمیزنه.... ⬅️ ای گریه کنای ابالفضل...آی حاجت دارا ...جوون دارا..... هیچ وقت امام حسینُ برادر صدا نزد... آی کربلائیا فقط یه جا برادر صدا زد... (کجا بود) اونم اون لحظه ای بود که کنار نهر علقمه، لحظه ای که امیدشو ناامید کردن.... اون موقعی که تیر به مشک زدند... تیر به چشم زدند ... دو دست از بدن جدا شد... مثل فرق باباش علی فرقشو شکافتن... بمیرم همچین که از رو اسب با صورت به زمین افتاد، صدا زد: اخا ادرک اخا...... برادر... برادرت رو دریاب امام حسین اومد کنار بدن ابالفضل... فرمود.. الان انکسر ظهری و قَلَت حیلتی... عباسم کمرم شکست 💔کمتر بزن بازوی خود را بر زمین (ابالفضل)3 💔شرمنده ام کردی گل ام البنین (ابالفضل)3 ⚫️اي مادر چار آفتاب ادرکني 🔴زهراي سراي بوتراب ادرکني ⚫️ما دست به دامان توأيم اي بانو 🔴يا فاطمه ي بني کلاب ادرکني هر چقدر ارادت داری به ارباب بی کفنت به اشک و سوز جگر ام البنین صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین......
روضۂ دفتری امام حسن مجتبی(ع) 👈🏻اجرا توسط: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻 «السلام علیکَ یا حسن ابن علی ایها المجتبی یابن رسول الله» بنال ای دل پُر از ناله ودردُم که در شهر مدینه کوچه گردُم دلُم خونه،دلم خونه، دلم خون که این درد دلُم نداره درمون الهی درد بی درمون دوا کن نظر بر سوز و حالِ مجتبی کن همی نالُم زِ دردِ سینه سوزُم بیا زینب ببین تو حال و روزُم همی نالُم که مادر در بَرم نیست طبیب درد مو جز مردنُم نیست غریب شهر و خانه مجتبایم بنال ای ماهی دریا برایم بنال ای دل بحال غربت مو بریزید اشک بهرِ تربت مو ◾آی عاشقان غریب مدینه ، الان بقیع یه دونه زائر نداره ، الان یه نفر نیست تو بقیع به امام حسن سلام بده ، آی حاجتمند مجلس هر جا برید واعظا و مداحا همه میگن حسین غریبه اما همین الان کربلا باشی امام حسین چقدر زائر داره ، آقا امام حسن در بستر مرگه و مادری بر بالین نداره که سرشو به زانو بگیره شما امشب(امروز) بیاین برا امام حسن مجتبی مادری کنید . بی بی فاطمه ی زهرا به خواب یکی از علما اومد فرمودن : چرا روضه ی حسنم رو نمی خونید ، مگه حسن پسر من نیست حسنم غریبه....آی حاجتمندای مجلس حضرت بی بی فاطمه ی زهرا خیلی روضه ی امام حسنُ دوسداره، بگم از روزی که حسن و حسین با هم زور آزمایی کردن ، پیغمبر نشسته بود، امیرالمومنین هم بود ، بی بی فاطمه زهرا هم بود، همه دارن حسین رو تشویق میکنن دیدن پیغمبر هی داره میگه جانم حسن ، بی بی سوال کرد بابا جان حسین کوچکتر از حسنه چرا حسینو تشویق نمی کنی؟ چرا هی میگی جانم حسن! پیغمبر صدا زد دخترم مگه نمیشنوی همه ی عالم دارن میگن حسین ، من دیدم کسی نمیگه حسن ، خیلی پسرم غریبه ، فرمود هر کسی به اندازه ی بال مگسی برا حسنم گریه کند فردای قیامت که همه ی چشمها گریانند چشمی که بر حسنم اشک ریخته باشد گریان نمیشه ، امشب(امروز) هم شما بگید جانم حسن ، قربون غربتت برم آقا جان ، روزه بود ، افطار کرد همچی که آب نوشید صدا زد : آه جگرم داره میسوزه آی چه کرد زهر جُعده با آقا همچی که دید آقا داره دست و پا میزنه گفت چه غلطی کردم ، کَرَمشو ببین یه نگاه به قاتلش کرد فرمود از اون در فرار کن دست زینب بهت نرسه میکُشت، راه فرار را به قاتلش نشون داد، فردای قیامت مگه میزاره ما رو جهنم ببرند ، صدا زد کنیزا برید بگید خواهرم بیاد زینبم بیاد زینب آمد الهی هیچ خواهری همچون زینب داغ برادر نبینه الهی هیچ خواهری برادرشو در بستر بیماری نبینه ، بر سر و صورت زد دوید تو کوچه های بنی هاشم ، حسینم بیا که حسن داره جون میده همه اومدن کنار بستر امام مجتبی ، حسین اومد با سرعت بالای سر برادر ، سر مبارک برادر رو به دامن گرفت اشک چشمش به صورت امام حسن میچکید آقا به هوش آمد فرمود حسین جان تو برای من گریه نکن ، لحظات آخرم تو کنار بسترم آمدی اما تو لحظه آخرت دشمنان دورت حلقه میزنن ، آی بمیرم صدا زد : زینب برو طشتی بیاور ، طشت مقابل برادر قرار داد زینب دلش خوش بود برادر زهر و برمی گردونه اما بمیرم دید پاره های جگر برادر درون طشت ریخت.ای روزگار دو طشت نشون زینب دادی ازدوطشت آمد صدای شوروشین گاه از طشت حسن گاه از حسین هر چقد ناله داری به سوز جگر اباعبدالله سه مرتبه ناله بزن یا حسین(3) لاحول ولاقوة الابالله العلی العظیم .
🥀 🥀 🌾آخ دلم تنگ و غم بسیار دارم 🌾من امروز با ابالفضل کار دارم 🌾من امروز از ابالفضل توشه گیرم 🌾وای زیارت کردن شش گوشه گیرم2 ⬅️امروز بریم در خانه ابالفضل، همون ابالفضلی که باب الحوائجه... دست توسل بزنیم به بی دست کربلا.... اگه حاجت مندی بسم الله... اگه گرفتاری بسم الله... اگه مریض داری بسم الله ...اگه جوون داری بسم الله..... ⏪نمیدونم با چه نیتی اومدی تو مجلس بخدا عباس مشکل گشاست... مشکل گشایی میکنه... عباس درد بی درمونو دوا میکنه... (دشتی) ✨الا ای یارو دلدارم ابالفضل ✨شدم خسته ز افکارم ابالفضل ✨گرفتارم مدد باب الحوائج ✨گره افتاده در کارم ابالفضل ⬅️متوکل عباسی دستور داده بود، هر کی میخواد بره کربلا، باید دست راستسو از بدن جدا کنند تا بره کربلا.. مردم صف میکشیدن ، دست راستشونو میدادن تا برن کربلارو ببینن آی حسینیا... آی کربلائیا... خبر دادن متوکل یه پیرزنیه تو صف ایستاده اما دست راستی نداره، آقا میخواد دست چپشو بده بره کربلا.... میگه پارسال اومدم، دست راستمو دادم ، رفتم کربلا... امروز میخوام دست چپمم بدم برم یه بار دیگه کربلا رو ببینم ،،،، حرم امام حسینو ببینم،،،، (الهی حسرتش به دلت نمونه) صدا زد دست چپم رو بگیرین بزارین برم یه بار دیگه حرم عباسُ ببینم یا ابالفضل3 متوکل دستور داد برین دست چپشم جدا کنید بدنشو بندازید تو شریعه فرات... دستشو از بدن جدا کردند...بدنشو انداختن تو شریعه فرات... (سوز/اوج) هی این بدن پایین میرفت بالا می اومد.. هی میگفت یا ابالفضل3 آقا جون من اومدم دستمو بدم بیام حرم،،، اما آقا ببین با من چه کردند،، آقا جان تو که دستگیر بیچاره هایی... تو که امید ناامیدایی... آقا دستمو بگیر.. آقا به دادم برس... میگه تا نامش رو بردم، دیدم یه آقایی صدا میزنه... مادر .......ای مادر...... من عباسم مادر..... اومدم دستتو بگیرم مادر..... چرا؟... صدا زد آخه من خودم دست خالی از شریعه برگشتم... امیدم ناامید شد... هر کی در خونم بیاد نمیزارم دست خالی برگرده... امان امان3 آی حاجت دارا ...جوون دارا....آی ناله دارا میدونی آقا کی امیدش ناامید شد... ای مشک تو لااقل وفا داری کن من دست ندارم تو مرا یاری کن (چرا) آخه من وعده آب تو به اصغر دادم یک جرعه برای او نگهداری کن ✅خدا به حق اون آقایی که کربلا امیدشو ناامید کردند امید کسی ناامید نکن... ⬅️امروز ابالفضل رو قسم بده به جان مادرش ام البنین ... کدوم مادر رو میگم... همون مادری که میگن می اومد تو قبرستان بقیع 4صورت قبر با انگشتاش میکشید مینشست کنار قبرا ناله میکرد گریه میکرد (میگن طوری ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن برا ام البنین گریه میکردند...چی میگفت ام البنین.....) (مادر دیدی حوون تز دست داده باشه چطور گریه میکنه) هی مشت به سینه میکوبه میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر..... ای مادر ...ای مادر .....ای مادر ⏪میگفت مادر ابالفضلم مادر ... مادر نبودم کربلا مادر... اما برام خبر آوردن با تیر به چشم نازنینت زدن مادر... مادر نبودم کربلا اما برام خبر آوردن با عمود آهن به فرق نازنینت زدن مادر... (ناله میکرد گریه میکرد) یه وقت دیدن صدای ناله ام البنین عوض شد (فرود) گفت مادر ابالفضلم مادر...... مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر .... (اوج) مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره..... (دشتی حالت سینه زنی) 🔅مسلمانان حسین مادر ندارد 🔅غریب است و کسی بر سر ندارد 🔅ز جور ساربان بی مروت 🔅دگر انگشت و انگشتر ندارد ........حسین جانم حسین، جانم حسین جانم .........جانم حسین جانم، جانم حسین جان .
⚫️ 🔴 🌾به نام نامی مولای عابدین صلوات 🌾برای سرور و سالار ساجدین صلوات 🌾برای سید سجاد آن امام همام 🌾که هست رهبر و سردار صابرین صلوات 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🔹بر روی زمین و آسمانها و کُرات 🔸در بین مناجات برای حاجات 🔹زیبا تر از این دعا ندیده است کسی 🔸برخاتم الانبیا محمد صلوات الله_یاحجة_الله_علی_خلقه.... ☑️جانم حسین جانم حسین ☑️ای جان جانانم حسین گفتم منم در میزنم گفتی به تو سر میزنم من هم مکرر می زنم تا بنگرم احسان تو ☑️جانم حسین جانم حسین ☑️ای جان جانانم حسین (یااباعبدالله) بی زادَمو بی قافله افتاده دنبال گَله من هم به دنبال قافله چشمم به قرص نان تو ☑️جانم حسین جانم حسین ☑️ای جان جانانم حسین آقا به جان مادرت آن مادر غم پرورت ما را مرانی از درت ☑️جانم حسین جانم حسین ☑️ای جان جانانم حسین ⬅️امروز برای غربت امام سجاد ناله بزن... انشالله دسته جمع مدینه عرض ادب کنیم.... آقای که سال‌های مدام گریه میکرد.... امام سجاد شهید زنده کربلا است... امام منظره های زیادی رو دیده... مردم میدونی برا که داری گریه می کنی.... اون آقایی که شیرخوار لب تشنه دیده.... لبهای خشک شش ماه رو دیده.... گلوی پاره پاره علی اصغر رو دیده.. برا آقای گریه می کنی که قبرش تو بقیه ولی دلش کربلاست.... آقای قبر زائر نداره... بارگاه نداره .... غریبه 3 . .... ⬅️یه لحظه دلتو ببرم مدینه و التماس دعا ... ⬅️زبان امام سجاده.... شنیدید وقتی اهل بیت وارد شهر شام شدند ..... یه مُشت زنای رقاصه اومدن.. اینقدر جلو چشم زنای داغدیده رقصیدن...... انقدر پای نیزه ها و سرهای شهدا رقصیدن...... ▪️ آن یکی بر مطربان شاباش داد ▪️ دیگری بر نیزه دار پاداش داد (چه غوغایی بود) ▪️ این یکی بر سنگ زن انعام داد ( یا صاحب الزمان) ▪️ دیگری بر مرتضی دشنام داد ⬅️ این قدر امام سجاد گریه کرد. که خدا میدونه چه حالی داشت آقا..... اما این یه بیت دل آدمو میلرزونه سادات منو ببخشند... ▪️ کافران را جا به کرسی داده بود ▪️ عمه ام بر روی پا ایستاده بود همچین که وارد محله یهودیا شدیم یکی پیشاپیش قافله فریاد میزد... آی یهودیا .... اینا همونایی هستن که باباشون باباها های شما را کشته، روز روز تلافیه ... دیگه کسی نبود سنگی به ما نزنه... خاکستر به سرما ریختن.... ( یا اباعبدالله) امام سجاد می‌فرماین... آتش به سرما اهل بیت ریختن... من دستام به زنجیر بسته بود... یکی از آتش ها عمامه ام افتاد... عمامه ام سوخت ...سرم سوخت... 🔘امان امان... از دل امام سجاد... ⬅️ امروز برای امام سجاد بلند بلند گریه کن... آقایی که30یا35 سال بعد از واقعه کربلا آب می دید گریه میکرد... آتش می دید گریه میکرد.... بچه شیرخواره بغل مادر می دید گریه میکرد... گوسفند میدید داذن سر می‌بُرن گریه میکرد.... قصابای مدینه حواسشون بود جلو چشم امام سجاد سر از بدن حیوان جدا نمی کردند از یه گوشه کنار دید سر از بدن حیوات جدا میکنند دوید اومد نشست شروع کرد گریه کردن.... (سوز/اوج) صدا زد بگین ببینم به این گوسفند آب دادید یا نه (گقتن آقا جان ما مسلونیم محاله لب تشنه سر از بدن حیوان جدا کنیم) شروع کرد گریه کردم صدا زد ....... یه عده به ظاهر مسلمون اومدن کربلا ... لب تشنه سر از بدن بابتی غریبم حسین جدا کردند...... ✨من داغ خواهر دیده ام ✨داغ برادر دیده ام ✨دیدم که سیلی خورده بود ✨کُنج خرابه مُرده بود 💥ای وای دلم، ای وای دلم 💥بر نوک نِی باشد گُلم ✨من داغ اکبر دی؛ده ام ✨ من داغ اصغر دیده ام ✨با ناله های یا ربَم ✨من همنوا با زینبم ✨آنقدر مرا کتک زدند ✨بر زخم من نمک زدند ✨بر زخم دل نمک زدند ✨ رقیه را کتک زدند 💥ای وای دلم، ای وای دلم 💥بر نوک نی باشد گُلم ⏪ناله داری دلتو ببرم کربلا ⏪ روضه ام همین باشه و ببینمت کربلا لحظه ای رو یاد کنم که بنی اسد اومدن بدنها رو به خاک بسپارن... اما این بدنها رو نمیشناسن.... چون بدن رو لز سر میشناسن یا از لباس.... امان امان ..... یه وقت امام سجاد صدا زد بنی اسد صبر کتید مت این بدنهارو خوب میشناسم... این بدن بُریره... این بدن زُهیره... این بدن عموم ابالفضله... این بدن بابای غریبم حسینه... یه وقت صدا زد... 💔بنی اسد بیایید 🖤کفن با خود بیارید 💔مگر خبر ندارید 🖤حسین کفن ندارد 💔لاله و گُل بیارید 🖤سر قبرش گذارید 💔مگر خبر ندارید 🖤حسین مادر ندارد 💔حسین مادر ندارد..... ((به سوز دل و اشک و آه و ناله امام سجاد سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین...)) 🔻➡️