eitaa logo
ذاکرین آل الله
284 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
312 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 🌹 ✍شاعر:حاج غلام رضا سازگار 💫💫💐🌸🌺🌸💐💫💫 هلال ماه رجب! نـاز کن بـه ماه تمام ز یازده مـه دیگر تو را سلام سلام سلام بر تو که در دامن تـو می‌تـابد فروغ حسن خدا از جمال چار امام ولادت دو محـمد، ولادت دو عـلی کدام ماه، چنینش سعادت است و مقام؟ چه ماه ‌روح‌فزایی که درنخستین شب امـام پنـجم مـا شـد ولادتش اعـلام خـدا به فاطمه بنـت حسن گلی بخشـید که عطر باغ حسینی از او رسد به مشام امـام باقـر یعـنی محـمد دوم امام باقر پنجم وصی خیرالانام امـام باقـر یعـنی حقیقت قـرآن امام باقـر یـعنی تـمامی اسلام امام باقر یعنی بهشت هشت بهشت امام باقر یعنی نظـام هفـت نظـام امام باقر یعنی امام علم و عمـل امام باقر یعنی رسول خون و قیام مگـر امام چـهارم مـدد کـند، ورنـه که‌ راست زهره که در مدح او کند اقدام؟ ز جان و دل ملک و جن و انس و حور اینجا نفس بـه دوسـتی او بـرآورنـد مـدام اگر از او نستانند جام در صف حشر می حلال بهشتی بـه انبیاست حرام به زائران حریمش در آفتاب بقیع پـر ملائکه گـردیـده حلّۀ احـرام ز تشنگی جگرم شعله می‌کشد ساقی! بیا شراب محبّت مرا بریـز به کام به غیر بغض عدویش ره نجاتی نیست به جـز به دوستی‌اش دل نمی‌شود آرام عجیب نیست اگر در تمـام حادثه‌ها شود به امرغلامش سمند گردون، رام به یک اشارۀ او عالمی «زراره» شوند به یک نظارۀ او خلق، می‌شوند «هشام» ستانده ‌روح، ز گفتار روح بخشش، روح گرفته علم، ز لب‌های جانفزایش کـام مگو درحرمش بسته روز و شب، که ز عرش پی زیـارت قبـرش مـلک شـوند اعـزام نگو چـراغ ندارد ببین که هر شب، ماه چگونه از حرمش نـور می‌ستاند وام کمال اوست بـه چرخ کمال، اوج کمال کلام اوست بـه کلّ علوم، جان کـلام پنـاه برده بـه درگاه او صغیر و کبـیر شفا گرفته زخاک درش ‌خواص‌ و عوام هنوز پـای بـه ملک وجـود ننهاده سلام داده محمد بـه آن امـام همام چهارساله خروشید آن چنان بـه یزید که شد به دیدۀ او شام، تیره‌تر از شام بـه شاهی دو جهان ناز می‌کند میثم اگـر غلام درش خوانـدش غلامِ غلام .
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ توو آسمون ریسه بندونه روی زمین لبا خندونه و اِن یکاد زهرا میخونه ۲ صورتش مثل / قرص قمر زیبا حضرت باقر / اومد به این دنیا (آی جوونا بیاید بهترین اعیاد اومد قمر کامل حضرت سجاد اومد) ۲ سیدی یا باقرالعلوم ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ دُرّ و گوهر محو چشماشه آسمونا زیر پاهاشه توو قلب ما شیعه ها جاشه ۲ اومده دنیا / جلوه ی بسم الله ایها الباقر / یابن الرسول الله (توو شب تولد مدینه بارون اومد آره همبازی رقیه خاتون اومد) ۲ سیدی یا باقرالعلوم ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ماه رجب ماه ‌دلداره ماه علی شاه کراره ماهیِ که باده سرشاره ۲ دل بی تابم / تا به نجف پر زد باهمین دستا / مِیخونه رو در زد (این آقا سرور و امیر عالمینه پدر تموم نوکرای حسینه) ۲ سیدی حیدر علی علی ۳ . .👇
. علیه السلام پنجم ولی است و وارث پنج تن است خورشیدِ فروزنده ی علم و سخن است ای بنتِ حسن ، بِین ائمه ، این طفل آغاز گر نسل امام حسن است ......... ولادت امام محمد باقر علیه السلام در خلقتِ نور ، پنجمین آینه است هفت آینه از نسل همین آینه است او یاد به ما داده ، خدا را دیدن ما هر چه که دیدیم از این آینه است ................. . گل با لب مشک بو ، فرستد صلوات از عشق ، نشانه جو ، فرستد صلوات پیغام سلام ، داده بر آینه اش آنکس که خدا بر او ، فرستد صلوات ✍ .
. هر چه که دارم دارم از امام از کلمات آن علی کلام از قال الباقر علیه السلام نفس میکشم به عشق شما حیات دارم شفیع منی من از مهر تو برات دارم نجاتم بده که با تو ره نجات دارم هر چه که دارم..... نور حدیثش رزق صبح و شام فیض عظیمش میرسد مدام از قال الباقر علیه السلام به دستان اوست به فرمان اوست همه دنیا بود واجب ام اطاعت کنم از آن مولا فدایش شود سر و پیکر و وجود ما هر چه که دارم..... شد قلم او تیغ در نیام تا ابد از او شیعه مستدام از قال الباقر علیه السلام کریم است و هست به دستش مدام نگاه من بقیعش بود بهشت من و پناه من به ماه میرسم نظر گر کند به آه من
جشن وسروره شادی وشوره وقت طرب شد آی اهل عالم مژده بدید که ماه رجب شد این شب اول همه ملائک شهرمدینه ن تاهمه شون از امام سجاد عیدی بگیرن امشب دلم مدینه میخواد انگارشده ازقفس ازاد پرمیزنه از توی سینه تاخونه  ی امام سجاد خوش آمدی امام باقر فاطمه بنت مجتبی امشب پسرآورده ازنسل پاک پیمبر امشب قمراورده چقدرشیرینه به دل میشینه این صحنه امشب وقتی که باقر میره توآغوش عمه زینب س کودک شیرین پراحساس باعطربویی ازگل یاس دل برده از جدش حسین و علی الخصوص ازعموش عباس (ع) خوش آمدی امام باقر ✅بندسوم امیرالمؤمنین (ع) از کودکی هام  یادم تا زمین میخوردم مادر همیشه می گفت الهی دورت بگردم بگو علی تا نیرو بگیری بلند شی از جا ذکر علی و ذکر ابالفضل  میکنه غوغا فرشته ای یا بشری تو از ادم و عالم سری تو کم میارم چیزی نمی گم فقط بگم که حیدری تو علی علی علی علی جان 🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
. علیه السلام پنجم ولی است و وارث پنج تن است خورشیدِ فروزنده ی علم و سخن است ای بنتِ حسن ، بِین ائمه ، این طفل آغاز گر نسل امام حسن است ......... ولادت امام محمد باقر علیه السلام در خلقتِ نور ، پنجمین آینه است هفت آینه از نسل همین آینه است او یاد به ما داده ، خدا را دیدن ما هر چه که دیدیم از این آینه است ................. . گل با لب مشک بو ، فرستد صلوات از عشق ، نشانه جو ، فرستد صلوات پیغام سلام ، داده بر آینه اش آنکس که خدا بر او ، فرستد صلوات
49331_13971216111333_610397.mp3
679K
🔸سرود میلاد امام محمد باقر علیه السلام آمده مهر دل آرا حجت خالق یکتا پنجمین نور الهی یوسف علی و زهرا به نخل عصمت ثمری حضرت باقر به دست خالق اثری حضرت باقر به خلق عالَم پدری حضرت باقر به عالَمین تاج سری حضرت باقر یابن الزهرا یابن الزهرا... ای رجب صفا گرفته از قدوم پر زِ نورَت گاه گاهی کن نگاهی سائل آمد به حضورت مهر تو در سرشت من حضرت باقر عشق تو سرنوشت من حضرت باقر مدینه ات بهشت من حضرت باقر مدینه ات بهشت من حضرت باقر یابن الزهرا یابن الزهرا... ✍امیر عباسی
ای‌که از عطرِ نگاهت سازِ باران می‌چکد یمنِ هرچه مقدمت خیرِ فراوان می‌چکد بس‌که از چشمِ تو بسمِ اللهِ رحمن می‌چکد هر زمان لب تَر کنی آیاتِ قرآن می‌چکد روشنی بخـشـیده عـالم را بهـارِ دانشت می‌درخـشد ماه و اَنجُم در مدارِ دانشت گبر و کافر از نگاهِ تو مسلمان می‌شود عالَم از نیمه‌نگاهت غرقِ عرفان می‌شود یثربِ تـفـتـیده از یُمنت بهاران می‌شود عقل‌ها از فهم و ادراکِ تو حیران می‌شود مکـتـبِ ما تا ابد الـهـامِ قال الباقر است عزتِ اسلام و دین با نامِ قال الباقر است بـاقــرِ آلِ عـبـا ای مـقـتـدای عـاشـقــان دانش از نامِ تو آوازه گرفـته در جهـان دامنِ سـبـزِ تو گـشـته مـأمـنِ افـلاکـیان نامِ تو شد سیّد و بحـرالعـلـومِ شیـعـیـان پای دَرست شانـه‌های ماه زانـو می‌زند در ثنا و مدحِ تو خورشید هوهو می‌زند باقرالعِلم است و حقّا وارثِ علمِ خداست شهریارِ مُلکِ دین و عطرِ پاکِ انبیاست در نگاهش خاطراتِ درد و رنجِ کربلاست با زبانِ کودکی مرثیه خوانِ لاله‌هاست سـیـنـه‌اش گـنجـیـنۀ آیاتِ قـرآنِ نـفـیـس مملو از نورِ خدا و دانش و فِقه و حدیث آمـده مـاهِ رجـب مـاهِ مـنـاجـات و دعـا بارالهـا چـشـمِ ما و لـطـفِ بـی‌حـدِّ شما چـنـتۀ خالیِ ما و این همه جرم و خطا عفو کن ما را بحقِ پنـجـمـین نـورِ ولا با دعای یا من اَرجُوهَت دلم بی‌تاب شد در مسیرِ بندگی از جامِ تو سیراب شد! .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چـو اشک، پـرده‌نـشـین جـمـال دلـدارم به شوق نیـمـه‌نـگـاهش، هزار دل دارم اگرچه در صف عشاق، نیست مقـدارم "بهای وصل، اگر جان بود خـریدارم" شده است محضر او نیمه‌های شب حاضر غـلام و نـوکـر درگـاه حـضـرت بـاقـر چو پرده از رخ زیبای او خدا برداشت به خاک مقدم او قبله سر به سجده گذاشت به پای فاطمه سجاد، ریخت آنچه که داشت بدون پرده بگویم، که مادرش گل کاشت نماز شوق بخوان عبد سرمد آمده است بگو به خلـق، دوباره محـمـد آمده است ببـنـد حجـلـۀ گـل، گـل بریـز در پـایش بـبـین جـمـال خـداونـد را به سـیـمـایش بگـو درود خـدا بر سـرشـت و آبـایـش بخـوان سلام خـلائق به روی زیـبایـش نسیم روضۀ رضوان، شـمـیم انـفاسـش بهار، گم شده در کوچه‌های احساسـش چو در مـیانۀ گـهـواره می‌زنـد لبـخـنـد کـبـوتـر دل جـبـریـل مـی‌رهـد از بـنـد به قطره قطرۀ اشکش، به چشم او سوگند ز غیر او به خـدا زود می‌شود دل کند نوشته با خط زر، خطّ سرنوشت اینجاست بهشت از که بجوئیم تا بهشت اینجاست طلایـه‌دار بـهـشـت اسـت زائـر کـویش هـزار لـیـلـۀ قــدر اسـت لـیـلـۀ مـویـش سجـود می‌کـند عـالـم به طاق ابـرویش هـزار بوسه بچـیـنـد فـرشـته از رویش خدای کعبۀ دنـیـایی از نـجـوم است او چراغ شب زدگان، باقرالعلوم است او رسیده آنکه خـدا مـنـصب امـامـش داد ز تـیغ عـلـم لـدُن، قـدرت قـیـامـش داد عبای سلـطـنـتی هـدیه بر غـلامـش داد ندیـده خـتـم رسـل بـارهـا سـلامـش داد به روز حشر، که دلها ز بی‌کسی تنگ است بدون مُهر ولایش، کُمیت ما لنگ است به چـهـره، آیـنـه‌ای مـحـو کـبـریا دارد اگر به کعبه صفاهست از او صفا دارد سخا و جود و کرم همچو مجـتبی دارد مدال جان به کـف از شاه کـربـلا دارد دوباره حاجت سینه‌زنان روا شده است به یـاد او دل ما بـاز کـربـلا شده است ضریح و مقـبرۀ خاکی‌اش بهشت برین ز اشک زائر او گشته خاک، عطرآگین هـزار مـرتـبـه با گریه جـبـرئـیل امـین به روی سینۀ پرسـوز من نوشته چنین دلی به وسعت عشـقـش وسیع دارم من هـنـوز حـسـرت طوف بـقـیـع دارم من دمـی که آه ز دل‌هـا رحــیـل مـی‌بـنــدد مـسـیـر اشـک مرا رود نـیـل مـی‌بـنـدد چو آفـتـاب به قـبـرش دخـیـل می‌بـنـدد ز شـعـله راه به روی خـلـیـل می‌بـنـدد دوباره در وسط جشن، مضطرم کردند ضریح سیـنه هر شیعه را حـرم کردند رضا دین پرور