خدا به حسین (ع) پسری دیگر عطا فرمود که نیازمند و غنی بر نامش دخیل بسته اند و قنداقه زیبایش را قبله نیازهای خود ساخته اند.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
.
سرود ویژۀ ولادت حضرت جوادالائمه علیه السلام و حضرت علی اصغر سلام الله علیه به نفس سیدمجید بنی فاطمه•✾•
توخونهٔ ارباب یه صدایی میگه
اومده به دنیا یه علیِ دیگه
وقتی تو آغوش مادر آروم میخوابه
انگار همه دنیا تو دستای ربابه
لالایی پاره ی دلم، اصغر
الهی صد ساله بشی، مادر
برام بشی مثلِ علی اکبر، یا اصغر
این خبر از آسمونا اومد
سوره ی برکتِ خدا اومد
یکی یه دونه ی رضا اومد
خوش اومد...
با طلوعی تازه رو دامنِ خورشید
صورتِ یه مهتاب شبونه درخشید
چشم رضا روشن به میلادِ جوادِ
امشب دلم پشتِ درِ باب المُرادِ
این خبر از آسمونا اومد
سوره ی برکتِ خدا اومد
یکی یه دونه ی رضا اومد
خوش اومد...
کسی رونداشتم، اگه تو نبودی
گِدای گِدا مَن تو خدای جودی
هر جا کَرَم باشه هم اونجا هست نشونی
آقا جٓوُونیمون به قربونِ جٓوُونیت
آقا ببین چه خالیِ دستم
عمریِ نوکر خونه ات هستم
به عشق کاظمین تومستم
آقا مستم...
این خبر از آسمونا اومد
سوره ی برکتِ خدا اومد
یکی یه دونه ی رضا اومد
خوش اومد...
.
استاد فاطمي نيا(ره):
《ماه رجب، ماه توبه است. يكي از اذكاري كه اگر به معناي آن توجه كنيم بسيار موثر است، ذكر [يا مُقيل العَثَرات] است. اي خدايي كه لغزش ها را اقاله ميكند و ناديده ميگيرد...
گاهي مواقع دراثر گناه، بعضي توفيقات از انسان سلب ميشود؛ اگر اين ذكر را با توجه و حضور قلب در قنوت يا سجده خود بگويد، توفيقات بازميگردد》
.
مدح_خوانی و توسل ویژۀ ولادت حضرت جوادالائمه علیه السلام
استاد حاج منصور ارضی
شکر اگر هست بر زبان من است
حمد اگر هست در بیانِ من است
وصفِ توحید چون میسر نیست
مدح خورشید ذکرِ جان من است
خالق من ستودنی ست از آن
که خدای موالیان من است
چه خدایی خدای عز و جل
که شفا بخش این روان من است
او خدایِ محمد و علی و
خالقِ فاطمه امان من است
اوست خلّاق چهارده معصوم
نورشان از ازل نشان من است
و منم از اضافۀ گِل شان
حُبشان نیز در نهان من است
یکی از آن چهارده محبوب
این جوادالائمه جانِ من است
هرچه فرموده است سَلَّمنا
یا جواد الائمه ادرکنا ..
قاصر از وصفِ او تمام فلک
خادم اوست انس و جان و ملک
سرشناس است در همه آفاق
سلطه اش از سماست تا به سَمَک
اگر از ملک هستی اش پرسند
همۀ هستی است مُلک فدک
از کرامات به هر کسی خواهد
می کند مهر و لطف و جود و کمک
بس که میلاد اوست با برکت
بعد یک عمر انتظار و دعا
دل سلطان توس گشته خنک
گویی از مقدم مبارک او
باز دیوار کعبه خورده ترک
همه گویند جمله یابن رضا
با نیاز آمدیم بَینَ یَدَک
سیدی سیدی تَوَجَهنا
یا جواد الائمه ادرکنا ..
تا دو دیده به مادرش وا کرد
دردِ دوران غم مداوا کرد
پیش چشم حکیمه عمۀ خویش
لب خود را به نام حق وا کرد
هم به وحدانیتت شهادت داد
هم به نام محمد انشاء کرد
هم به نام علی ولی الله
هم به حُجیَت خود امضا کرد
هم ز توحید سر به سجده نهاد
هم ز عدل و معاد املاء کرد
هم برائت ز دشمنان اعلام
هم تمام خصوم افشا کرد
کافران را یکی یکی لعنت
مشرکان را تمام رسوا کرد
پدرش آمد و به آبِ فرات
کام او را به تربت احیا کرد
و اَئِنا به کربلا مولا
یا جواد الائمه ادرکنا ..
از لبِ لعل او عسل ریزد
و ز نفس های او خدا خیزد
حُسن رفتار او محبین را
به دعا و ثنا بر انگیزد
چه شکوهیست چون رود به نماز
هرچه غیر از خداست بگریزد
نوری از اوست تا خدا یکسر
این چنین است وصل تا ایزد
از قنوتش نوای یا زهرا
و ز بکائش حسین میریزد
چون به یاد غریب می گرید
روضه را با دعا در آمیزد
ای به ما روضه را نموده عطا
یا جواد الائمه ادرکنا ..
روزی از روزهای طوفانی
ذکر مادر گرفته طولانی
وسط ذکر و بازی اش طفلک
ناگهان خورد بر زمین آنی
پهلویش خورد بر سر سنگی
منقلب شد به حال گریانی
گفت واللهِ آتشش بزنم
قاتل مادرم به آسانی
چون امام رئوف او را دید
گفت بابا چرا پریشانی
گفت بدجور بر زمین خوردم
یادم آمد ز درد حیرانی
یاد پهلوی مادر افتادم
یاد آن ضربههای شیطانی
یاد آن بازوی شکسته او
یاد ضرب غلاف عُدوانی
سرود و توسل ویژۀ ولادت حضرت جوادالائمه علیه السلام و حضرت علی اصغر سلام الله علیه
هم ثمر سلطانی، هم جگر سلطانی
هم قمر خورشیدی، هم پسر سلطانی
دیوونۀ پیمونۀ میخونۀ دردونۀ سلطانم
ای جانم ..
آقا شب میلاد تو، با یاد تو، تو خونۀ سلطانم
ای جانم ..
ای سیب نوبر رضا ..
ای علی اکبر رضا ..
با من صنما، دل یک دله کن
گر سر نَنَهم آنگه گله کن
یا جواد الائمه ...
ــــــــــــــــــ
ای نهمین مسجودم، من چشم به راه جودم
کاش شب میلاد تو، تو حرم تو بودم
ای آیۀ جود و کرم، ای سورۀ احسان قرآنم
ای جانم ..
جاروکش در گوشۀ ایوان طلای توئه مژگانم
ای جانم ..
ای قبلۀ بابُ المراد
ای بطلب امام جواد
مجنون شده ام از بهر خدا
زآن زلفِ خوشت یک سلسله کن
با من صنما، دل یک دله کن
گر سر نَنَهم آنگه گله کن
یا جواد الائمه ...
ــــــــــــــــــ
ای دلبر اربابم، ای محشر اربابم
با پر قنداق تو، دل میبره اربابم
دست منه بیچاره و گهوارۀ شیرخوارۀ اربابم
ای جانم ..
از دوری پایین پایِ شش گوشۀ بابای تو بی تابم
ای جانم ..
ای نوۀ شیرِ خدا
ای ببرم به کربلا
ای مطرب دل زآن نغمۀ خوش
این جام مرا پُر مَشغله کن
با من صنما، دل یک دله کن
گر سر نَنَهم آنگه گله کن
یا جواد الائمه ...
.
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ»
آسمان از سر خورشید تو خواب افتاده؟
یا که از چهرۀ این طفل نقاب افتاده؟
بی گمان حافظ چشمان تو ابروی تو بود
دوش در حلقۀ ما قصۀ گیسوی تو بود
عدد سائل این خانه زیاد است امروز
شعر وارد شده از باب جواد است امروز
باز با لطف رضا کار من آسان شده است
کاظمین دلم امروز خراسان شده است
دوست دارم که بگردم حرم مولا را
بوسه باران کنم از یاد تو پایین پا را
بنویسید که تقویم بهاری بشود
روز او روز پسر نام گذاری بشود
خالق از دفتر توحید جناس آورده
جهل این قوم چرا چهره شناس آورده؟
شک ندارم که از این حیلۀ ابتر مانده
رو سپیدی ست که بر چهرۀ کوثر مانده
به رضا طعنه زدن جای تأسف دارد
گر چه یعقوب شده، مژدۀ یوسف دارد
این جوان کیست که معنای قیامت شده است
سند محکم اثبات امامت شده است
گندمی باشد اگر رخ، نمکش بیشتر است
با پیمبر صفت مشترکش بیشتر است
این جوان کیست که سیمای پیمبر دارد
بنویسید رضا هم علی اکبر دارد
گندمی باشد اگر رخ نمکش بیشتر است
با پیمبر صفت مشترکش بیشتر است
اهل بیت آینه ی بی مثل قرآن اند
این جوان کیست که از خطبۀ او حیرانند؟
آخر شعر من از قلب هدف میگذرد
کاظمین تو هم از راه نجف میگذرد
تا ز مولا ننویسیم ادب کامل نیست
چون که بینام علی ماه رجب کامل نیست
یا علی یا اسدالله عنان دست تو است
جلوه کن باز یدالله جهان دست تو است
شاعر: مجید تال
ــــــــــــــــــــــــــــــ
الا که روح خدا در تن امام رضایی
کتاب وحی روی دامن امام رضایی
بهار و باغ و گل و گلشن امام رضایی
چراغ چشم و دل روشن امام رضایی
جواد بیت امامت شفیع روز قیامت
خدا ز عرش رساند به کاظمین سلامت
تو خود جوادی و جود است سائل حرم تو
کریم تر ز کریم است سائل کرم تو
به وقت بذل و عطا ظرف عالم است کم تو
همواره بر سر خلق است سایه عَلَم تو
تو هم امام هدایی تو هم ولی خدایی
تو هم امام حسینی تو هم امام رضایی
اگر چه دید به ظاهر به سن طفل صغیرت
فتاد زادۀ اکثم به پا و گشت حقیرت
به دانشت متحیر به علم گشت فقیرت
گرفت روشنی، از پرتو سراج منیرت
به منطق همگان خاتم سکوت نهادی
به یک سوال جواب هزار مسئله دادی
اگر چه وصف تو را با دو صد زبان نتوانم
هزار بار شوم بی زبان گر از تو نخوانم
خدا گواست که مِهر شماست بسته به جانم
عنایتی که کند قبولم امام زمانم
چه بهتر این که همان منقبت سرای تو باشم
تو در گشایی و من میثم سرای تو باشم
شاعر : استاد غلامرضا سازگار
مدح_خوانی و توسل ویژۀ ولادت حضرت جوادالائمه علیه السلام
به نفس حاج محمد یزدخواستی
حرفِ جود است و باز مرغ دلم
سمت بام جواد پر دارد
خسته از راههای نافرجام
به سوی خانهاش گذر دارد
میرود همره نسیم سحر
تا دمی در برش بیاساید
مثل طفلی یتیم و خسته و زار
که به دل حسرت پدر دارد
میرود سوی آنکه نا گفته
از دل عاشقان خبر دارد
بس که مشتاق روی سائلهاست
بیتش آغوش، جای در دارد
سفرۀ او همیشه پر نعمت
میترواد ز خوان او حکمت
هر کسی هم به قدر معرفتش
از فیوضات او ثمر دارد
گرچه نالایقیم و بی مقدار
و گناهانمان شده بسیار
با کریمان امور مشکل نیست
باز هم او به ما نظر دارد
اصلاً از رحمت نگاه جواد
زندگیهای ما شده آباد
عاشق چشم نافذش شدهام
وَ تَوَکَّلتُ .. هرچه بادا باد
شبشبِ عاشقان و بی دلهاست
آخر امشب نگار میآید
مژده مژده به جمع بی تابان
بی قراران! قرار میآید
تا قدم در زمین نهاد این طفل
همرهش خیر بی کران آمد
رحمت لایزال حضرت حق
از یمین و یسار میآید
این مبارک پسر که آمده است
کوثر خاندان فاطمه است
کوثری که عجیب مادری است
همره او بهار میآید
آمد و با قدوم پر خیرش
شیعیان عاقبت به خیر شدند
سربلندیِ پیروان علی
مایۀ افتخار میآید
پدرش عالمِ تبار رسول
برده ارث از پدر پسر که چنین
تا که لب میزند به یک مجلس
پاسخ سی هزار میآید
امشب او روی دستهای پدر
به زمین و زمانه نور دهد
پدرش هم به یُمن مقدم او
به زمین و زمانه سور دهد
امشب از لطف حضرت سلطان
ذکر ابن الرضاست بر لب ما
اثر بادۀ محبت اوست
این همه عاشقی و این تب ما
ماهتاب است و زادۀ خورشید
آسمان مثل او ستاره ندید
دم به دم وان یکاد باید گفت
بس که نورانی است این شب ما
دوست با دوستان او هستیم
دشمن دشمنان او هستیم
پیروی کردن از طریقت او
اصل دین و اساس مذهب ما
دشمنان را بگو که امت ما
زیر بار ستم نخواهد رفت
جان سپردن به پای این پرچم
اولین درس سرخ مکتب ما
گرچه محبوس بند دنیاییم
آرزوی رها شدن داریم
کاش از راهِ لطفِ باد صبا
برساند به یار مطلب ما
آه ای دست گیر آل الله
دست ما و عنایتت امشب
چشم بارانیام به سوی شماست
کم ما و کرامتت امشب
ای جواد سلالۀ زهرا
تو کریمی و ما گدا آقا
کاسههامان ز معرفت خالی است
بده به خاطر خدا آقا
این که ما سائل شما هستیم
همه از لطف بی نهایت توست
نور محضید و ما سیاهی محض
ما کجا و شما کجا آقا؟
من و خاندان من همه مجنون
تو و خاندان تو همه لیلا
چقَدَر خوش به حالمان شده است
که تویی مقتدای ما آقا
قلب من از گناه آکنده
شدهام بر درت پناهنده
ای مسیحا تباه خواهم شد
ندهی گر مرا شفا آقا
شب میلاد نامهای دارم
که به دست نگار بسپارم
نامهام آرزوی کرب و بلاست
مهر کن نامۀ مرا آقا
از شما شور و شین میخواهم
و بُکا لِلِحسین میخواهم
بعد پابوس کربلا و نجف
سفر کاظمین میخواهم
.