eitaa logo
ذاکرین آل الله
278 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
299 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 هر کس با بغض علی علیه‌السلام بر زمین راه برود حرام است عن ابن عباس قال رسول الله صلی الله علیه و آله لعی علیه‌السلام: «يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ عَزّوَجَلَّ زَوَّجَكَ فَاطِمَةَ وَ جَعَلَ صَدَاقَهَا الْأَرْضَ فَمَنْ مَشَى عَلَيْهَا مُبْغِضاً لَكَ مَشَى عَلَيْهَا حَرَاماً.» ابن عباس نقل می‌کند پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به علی علیه‌السلام فرمود: «ای علی! خدا فاطمه عليهاالسلام را به ازدواجت درآورد و مهریه‌اش را زمین قرار داد، کسی بر روی زمین گام بردارد و با تو دشمنی داشته باشد راه رفتنش بر زمین حرام است.» 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۱۴۵، حدیث ۴۹
☑️ او که حالش تو را برانگیخت، اهل دوزخ است أميرالمؤمنين عليه‏‌السلام شبی از مسجد کوفه به سوی خانه‏‌ی خويش حرکت کرد در حالی که کميل ابن زياد که از دوستان خاص آن حضرت بود او را همراهی می‌‏کرد، در بين راه از کنار خانه‏‌ی مردی گذشتند که صدای تلاوت قرآنش بلند بود و اين آيه را (امن هو قانت آناء الليل…)(۱)با صدای دلنشين و آهنگ حزين می‌خواند، کميل از حال اين مرد لذت برد و از روحانيت او خوشحال شد. بی‏‌آنکه بر زبان چيزی براند، امام عليه‏ السلام رو به سوی او کرد و گفت: «سر و صدای اين مرد مايه‏‌ی اعجاب تو نشود، او اهل دوزخ است، به زودی خبر او را به تو خواهم داد.» کميل از اين مسأله در تعجب فرو رفت، نخست اين که امام عليه‏‌السلام به زودی از نيت او آگاه گشت، ديگر آن که شهادت دوزخی بودن آن مرد ظاهر الصلاح را داد. مدتی گذشت تا سرانجام کار خوارج به آن‌جا رسيد که در برابر اميرمؤمنان ايستادند و حضرت با آنها پيکار کرد و جنگيد، در حالی‌که قرآن را آن گونه که نازل شده بود حفظ داشتند، رو به کميل کرد در حالی که شمشير در دست آن حضرت بود و سرهای آن کافران طغيانگر بر زمين افتاده بود، با نوک شمشير به يکی از آن سرها اشاره کرد و فرمود: «ای کميل (امن هو قانت آناء الليل) يعنی اين همان شخصی است که در دل شب تلاوت قرآن می‌‏نمود و حال او و ياران او تو را برانگيخت.» کميل حضرت را بوسيد و استغفار کرد.(۲) 📚منبع (۱)سوره زمر، آیه ۹ (۲) تفسیرنمونه، ج۱۹، ص۳۹۸
🔶 پناه آوردن حیوانات به حرم امن امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) محمد بن زكریا (به سندش) از عبد اللَّه بن حازم حدیث كند كه گفت: روزى با هارون‌الرشید براى شكار از كوفه بیرون رفتیم، پس به ناحیه غریین و ثویه (كه جایى است پشت كوفه و قبر أبو موسى اشعرى در آن جا است) رسیدیم. آهوانى را در آنجا دیدیم، پس بازها و سگ‌ها (ى شكارى) را به طرف آنها رها كردیم، آنها ساعتى براى شكار آهوان دست و پا كردند (ولى نتوانستند آنها را شكار كنند) پس آن آهوان به تپه (كه در آنجا بود) پناه بردند و بالاى همان تپه ایستادند، (ناگهان دیدیم) بازها در كنارى از آن تپه فرود آمدند و سگ‌هاى شكارى بازگشتند. هارون از این جریان در شگفت شد، سپس آهوان از تپه به زیر آمدند بازها به طرف آن ها پرواز كردند و سگ ها نیز به سوى آنها دویدند، آهوان (كه این جریان را دیدند) دوباره به آن تپه رفتند، بازها و سگ ها نیز (آنها را رها ساخته) به جاى خود بازگشتند، و تا سه مرتبه این جریان تكرار شد. هارون‌الرشید گفت: بشتاب بروید و هر كه (در این اطراف) یافتید او را نزد من بیاورید (زیرا چنین می‌نماید كه این زمین مقدسى است و اسرارى در آن نهفته است. گوید: ما به جستجو در آن اطراف پرداختیم،) پیر مردى از قبیله‏ بنى اسد یافتیم، و او را نزد هارون آوردیم، هارون به وى گفت: مرا آگاه كن كه این تپه چیست؟ پیر مرد گفت: اگر امانم دهى ترا آگاه سازم، هارون گفت: عهد و پیمان خدا براى تو است (و من با خدا عهد كنم) كه تو را از جایگاهت بیرون نكنم و آزارت ندهم؟ پیر مرد گفت: پدرم از پدرانش براى من حدیث كرده كه آنها گفته‏‌اند: در این تپه قبر على بن ابى‌طالب علیه‌السّلام است، و خداى تعالى آنجا را حرم امن قرار داده، و هیچ چیزى بدان جا پناه نبرد جز اینكه ایمن شود. پس هارون پیاده شد و آبى خواسته وضو گرفت و نزد آن تپه نماز خواند، و خود را به خاك آن مالید و گریست، پس برگشتیم‏. 📚منبع الارشاد، شیخ مفید، ج١، ص٢۶
از الف اول امام از بعد پیغمبر علی است آمر امر الهی شاه دین‌پرور علی است ب برادر با نبی بیرق فراز دین حق بحر احسان باب لطف بی‌حد و بی‌مر علی است ت تبارک تاج و طاها تخت و نصراله سپاه تیغ‌آور خسرو مستغنی از لشگر علی است ث ثری مقدم ثریا متکا ثابت قدم ثانی احمد به ذات کبریا مظهر علی است ج جاه و قدرش ار خواهی به نزد ذوالجلال جل شانه جز نبی از جمله بالاتر علی است ح حدوثش با قدم مقرون حدیثش حرف حق حاکم حکم اللهی حیه در حیدر علی است خ خداوند ظفر خیبر گشا مرحب شکار خسرو ملک ولایت خلق را رهبر علی است د داماد نبی دست خدا دارای دین داعی ایجاد موجودات از داور علی است ذ ذاتش ذوالجلال و ذالمنن وز ذوالفقار ذلت افزا بر عدوی ملحد ابتر علی است ر رفیع‌القدر و والا رتبه روح افزا سخن رهنمای خلق عالم ساقی کوثر علی است ز زبر دست و زکی و زاهد و زهد آفرین زیب بخش مسجد و زینت ده منبر علی است س سعید و سید و سرور سلونی انتساب سر لا رطب و لا یا بس سر و سرور علی است ش شفیع المذنبین شیر خدا شاه نجف شمع ایوان هدایت شافع محشر علی است ص صدیق و صبور و صالح و صاحب کرم صبح صادق از درون شب پدیدآور علی است ض ضرغام شجاعت پیشه‌ی روشن ضمیر ضاربی کز ضربش المضروب لایخبر علی است ط طبیب طبع‌دان مطلوب ارباب طلب طاق نه کاخ مطبق طرح را لنگر علی است ظ ظهیر ملک و ملت ظاهر و باطن امام ظل ممدود خدای خالق اکبر علی است ع عین‌الله و عالی جاه و علام الغیوب عالم علم علی الاشیا ز خشک و تر علی است غ غران شیر یزدان غیرت الله المبین غالب اندر غزوه‌ها بر خصم بد گوهر علی است ف فصیح و فاضل و فخر عرب میر عجم فارس میدان مردی فاتح خیبر علی است ق قلب عالم امکان قسیم خلد و نار قاضی روز قیامت خواجه‌ی قنبر علی است ک کنز علم ماکان و علوم مایکون کاشف سر و علن از اکبر و اصغر علی است ل لطفش شامل احوال کل ما خلق لازم التعظیم شاه معدلت گستر علی است م ممدوح صحف موصوف تورات و زبور مصحف و انجیل را مصداق و المصدر علی است ن نظام نه فلک از نام نیکش وز جمال نور بخش مهر و ماه و انجم و اختر علی است و واجب منزلت ممکن نما والا گهر واقف از مایوقع و از ما وقع یک سر علی است هـ هوالهادی المضلین فی الصراط المستقیم هر چه بهتر خوانمش صد بار از آن بهتر علی است ی یدالله فوق ایدیهم یکی از مدح او یک سر از یا تا الف هر حرف را مضمر علی است آدم و نوح و سلیمان و خلیل بی‌خلل موسی با اقتدار و عیسی با فر علی است جان علی جانان علی ظاهر علی باطن علی می علی مینا علی ساقی علی ساغر علی است گویی ار مدح علی دیگر چه غم داری صغیر یاور خلق جهانی گر ترا یاور علی است صغیر اصفهانی
_مدح و شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام بشنوید ای عاشقان احمد روایت میکند هر که میگوید علی دارد عبادت میکند یا علی ، شد بر تو نازل روح همراه ملک مطلع فجر  از جبین تو روایت میکند لیله ی قدر است افضل از هزاران ماه اگر قدر ، از زهرای تو کسب فضیلت میکند پاک میگردد دو گوشی کز ثنایت بشنود پاک میگردد زبانی کز تو صحبت میکند گر که خلقت جمع گردد بر تولایت ، خدا شعله های نار را   سرد و سلامت  میکند دوستش دارد خدا و دوستش دارد رسول هر که بر آل تو ابراز محبت میکند خیر هر کس را که میخواهد خداوند علیم دوستی ی تو به قلب او عنایت میکند آیه ی اکملت بر دوش نبی تکلیف بود دین به تایید تو تکمیل رسالت میکند سه هزار و سه ملک بر تو سلام آورده اند در شبی که مشک آب تو سقایت میکند می شود فهمید که از بعد "منذر" ، "هاد" کیست هر کس آیات برائت را قرائت میکند نان و خرما روی دوش و سنگ بستن بر شکم بین خلق و خود ، علی اینگونه قسمت میکند طشت رسوایی ی باطل از سر بام اوفتاد چون علی در مسجد کوفه قضاوت میکند هر قدم یک حج و در برگشت دو حج میشود آن مثال کعبه را هر کس زیارت میکند تا نجف را دید آدم روی خاکش سجده کرد در بهشت آمد دوباره شکر نعمت میکند در عزایش قامت محراب ها از غم خمید در رثایش منبر از ناله قیات میکند همچو خورشیدی شفق گون گشت در مغرب نهان آنکه با ایمای او خورشید رجعت میکند نوحه خوانش جبرییل است و میان آسمان نوحه از ویرانی ی رکن هدایت میکند ای مسلمانان به مسجد حرمت قرآن شکست گریه ها ختم رسل بر این مصیبت میکند بر روی سجاده اش گلبرگ های لاله ریخت مسجد از خون خدا کسب طهارت میکند
_ یا امیرالمومنین علی علیه السلام مدح و مرثیه ای که توحید از وجودت یافته تمثال ها در نبوت احمدی و ، در امامت آل ها نور تو دیدند، چون خورشید، حتی کورها مدح تو خواندند، چون آیات، حتی لال ها در فصاحت پیش تو صف بسته قدهای الف در بلاغت نزد تو خم گشته قد دال ها کن تلاوت (ما لها) را تا زمین بشناسدت معنی (انسان) تویی در سوره ی (زلزال)ها جامه ی جنگ تو بی پشت است و در وقت نبرد هیچ کس چون تو نکرد از مرگ استقبال ها سنگ بستن بر شکم سهم تو گشته از جهان داغ شد دست عقیل از سهم بیت المال ها جامه های پر بها تر را به قنبر داده ای تا وجود اطهرت ، عریان شد از آمال ها در نمازت تیر از پای تو بیرون میکشند در نمازت تیغ بر فرقت زند دجال ها تو به سجده رفتی و شمشیر پشتت سجده رفت رب کعبه رستگارت دید در آن حال ها گفتی از غیرت اگر مردی بمیرد عیب نیست وقتی از پای زنی غارت شود خلخال ها غیرت اللهی و حق داند که بر تو چه گذشت از غلاف تیغ و... از رنگ کبود بال ها ای که بخشیدی به سائل خاتم خود را ببین کربلا تکرار شد این قصه در گودال ها
_امیرالمومنین علی علیه السلام مدح و مرثیه ای ز ازل وجود تو، بدون انتها علی آینه ی محمدی ، آیت کبریا علی علم بود کبوتر ، بام (سلونی ) شما یقین ، چو طفل مکتب (لو کشف الغطا) علی تویی که در شبی شگفت ، از سر شام تا سحر در همه جای بوده ای ، با همه کس سوا علی نه در سرای دخترت ، بر سر سفره ی خدا خدا گواست از تو شد ، حق نمک ادا علی پیمبری که پای او ، به قاب قوس می رسد به شانه ی بلند او ، نهاده ای تو پا علی سوره ی توبه شاهدت ، که عصمت تو از خداست شریک اسم اعظمی ، نقطه ی تحت با علی کمال تو جلالت ، سید مرسلین شده جمال تو عبادت ، سیده النسا علی نماز تو نشانه ی ، دیدن آفریدگار رکوع توست شاهد ، زکات بر گدا علی ببار رحمت خدا ، جهان گرسنه مانده است (و یطعمون ) باز کن ، سفره ی هل اتی علی شکافت فرق کعبه و ولادتی دوباره شد فزت و رب کعبه را ، بخوان هماره یا علی مرد که گریه میکند ، یقین دلش شکسته است گریه مکن دلاور ، حدیث لا فتی علی خلوت چاه محرم ، روضه ی نا تمام توست شمع وجود تو پر از ، گریه ی بی صدا علی بگو که بیت وحی را ، چرا ز کینه سوختند؟ بگو که سوخت کوثرت ، میان شعله ها علی قسم به چشمهای تو ، میان کوچه دیده اند که صبر بسته دست تو ...که صبر تا کجا؟ علی
یا امیر المومنین علی علیه السلام نوحه امشب شهر کوفه عزا گرفته امیرالمومنین شفا گرفته شد اول مظلوم قتیل و مسموم یا صاحب الزمان عجل ظهورک ______ بابای یتیمان چه غریبانه از خانه میرود اما شبانه شد دفن مولا مانند زهرا یا صاحب الزمان عجل ظهورک