eitaa logo
ذاکرین آل الله
278 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
299 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
♻️ آهوی مطیع ابراهیم بن شُبرمه گفت: روزی حضرت رضا علیه‌السلام در محلی که بودیم وارد شد و درباره امامت ایشان بحث کردیم وقتی خارج شد، من و رفیقم- که پسر یعقوب سراج بود- در پی آن جناب رفتیم. هنگامی که وارد بیابان شدیم ناگهان به آهوانی برخوردیم. آن حضرت به یکی از آنها اشاره کرد، آهو فوراً پیش آمد و در مقابل آن حضرت ایستاد. امام علیه‌السلام دستی بر سر آهو کشید و آن را به غلامش داد. آهو به اضطراب افتاد که به چراگاه بازگردد، آن حضرت سخنی گفت که ما نفهمیدیم. آهو آرام گرفت. سپس رو به من کرده و فرمود: «باز ایمان نمی‌آوری؟» عرض کردم: چرا، آقای من! تو حجّت خدایی بر مردم. من از آنچه قبلاً گفته بودم توبه کردم؛ آن‌گاه رو به آهو کرده فرمود: «برو!» آهو اشک‌ریزان خود را به آن حضرت مالید و به چرا رفت. بعداً رو به من کرده فرمود: «می‌دانی چه گفت؟» گفتم: خدا و پیامبرش بهتر می‌دانند، فرمود: «آهو گفت وقتی مرا نزد خود خواندی به خدمت رسیدم و امیدوار شدم که از گوشتم خواهی خورد امّا حال که دستور رفتن مرا دادی افسرده شدم.» 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۹، ص ۵۳ ۵۳ داستان از کرامات حضرت رضا(ع)، علامه مجلسی، ص ۱۳۱
🌸 برات آزادی و عنایت رضوی(ع) مُحبِ صادقِ اهل بیت، جناب حیدر آقا تهرانی نقل نمود: چند سال قبل روزی در رواق مطهر حضرت رضا علیه‌السلام مشرف بودم، پیرمردی را که از پیری خمیده شده و موی سر و صورتش سفید و ابروهایش بر چشمش ریخته حضور قلب و خشوع او مرا متوجه ساخت. تا وقتی‌که خواست حرکت کند، دیدم از حرکت کردن عاجز است. او را در بلند شدن یاری کردم. پرسیدم منزلت کجاست تا تو را به منزل برسانم؟ گفت: در حجره‌ای از مدرسه خیرات خان. او را تا منزلش رساندم و سخت به او علاقه پیدا نمودم. به طوری که هر روز می‌رفتم و به او کمک می‌کردم. اسم، محل و حالاتش را پرسیدم. گفت: اسمم ابراهیم است و اهل عراق هستم. او زبان فارسی را تکلُّم می‌کرد. ضمن بیان حالاتش گفت: من از سن جوانی تا به حال هر ساله برای زیارت قبر مطهر حضرت رضا علیه‌السلام مشرف می‌شوم و مدتی توقف کرده و به عراق مراجعت می‌کنم و در سن جوانی که هنوز اتومبیل نبود دو مرتبه پیاده مشرف شدم. در مرتبه اول سه نفر جوان که با من هم سن بوده و با هم رفاقت داشته به همدیگر علاقه‌مند بودیم. مرا تا یک فرسخی مشایعت کردند و نگران بودند. هنگام وداع با من گریستند و گفتند: تو جوانی و در سفر اول و پیاده به زحمت می‌روی؛ البته نظر کرده خواهی شد. حاجت ما به تو آن است که از طرف ما سه نفر هم سلامی تقدیم امام رضا علیه‌السلام نموده و در آن محل شریف، یادی از ما بنما. پس آنها را وداع نموده و به سمت مشهد حرکت کردم. پس از ورود به مشهد مقدس با همان حالت خستگی و ناراحتی به حرم مطهّر مشرف شده، پس از زیارت در گوشه‌ای از حرم افتادم و حالت بی‌خودی و بی‌خبری به من عارض شد، در آن حالت دیدم حضرت رضا علیه‌السلام به دست مبارکش رقعه‌های بی‌شماری است و به تمام زوار از مرد و زن حتی بچه‌ها رقعه‌ای می‌دهد. چون به من رسیدند چهار رقعه به من مرحمت فرمود. پرسیدم چه شده‌ به من چهار رقعه دادید؟ ‌فرمود: «یکی برای خودت و سه تا برای سه رفیقت.» عرض کردم این کار مناسب حضرتت نیست، خوب است به دیگری امر فرمایید این رقعه‌ها را تقسیم کند. حضرت فرمود: «این جمعیت، همه به امید من آمده‌اند و خودم به آنها برسم.» پس یکی از آن رقعه‌ها را گشودم. چهار جمله نوشته شده بود: «برائَهًٌْ مِنَ النَّارِ وَ اَمانٌ مِنَ الحِسابِ وَ دُخُولٌ فِی الجَنَّهًِْ وَ اَنَابنُ رَسولِ اللهِ صلی الله علیه و آله و سلم.» (شهید دستغیب در کتاب داستان‌های شگفت می‌فرماید) از این داستان دو نتیجه می‌گیریم: یکی کثرت رأفت، عنایت و مرحمت حضرت رضا علیه‌السلام است درباره زوار قبرش، به‌طوری که هرکس به امید نجات به آن حضرت پناهنده شود، درباره‌اش شفاعت خواهد فرمود و هیچ کس از در خانه آن بزرگوار محروم نخواهد گشت. دیگر آنکه‌ هرکس به راستی آرزوی زیارت آن حضرت را داشته باشد و او را میسر نشود و از دیگری التماس کند که به نیابت او زیارت کند مانند همان کسی است که زیارت می‌کند و این مطلب اختصاصی به زیارت آن حضرت ندارد بلکه در جمیع امور خیریه است و هرکس کار خیری را دوست دارد، به راستی آرزوی رسیدن به آن در دلش باشد و انجام دادن آن برایش میسر نباشد و دوست دارد کسی که آن را انجام می‌دهد، یقیناً مانند همان کس خواهد بود و به مثل ثواب او خواهد رسید و شاهد این مطلب از روایات بسیار است. (۱) از جمله حضرت رضا علیه‌السلام به ریان بن شبیب فرمود: «ای پسر شبیب! اگر تو را ثواب مسرور می‌کند مانند ثواب آن کسانی که با حسین علیه‌السلام شهید شدند پس هرگاه یاد آن حضرت کنی بگو: «یا لَیْتَنی کُنتُ مَعَهُمْ فَاَفُوزَ فَوزاً عظیماً.» «یعنی‌ ای کاش! با اصحاب حسین علیه‌السلام بودم پس به شهادت بزرگی می‌رسیدم.» (۲) 📚منبع (۱)داستان‌های شگفت، شهید آیت الله دستغیب، ۱۲۶ (۲) همان
🌹 مشهورترین لقب امام رضا(ع) رضا، مشهورترین و رایج‌ترین لقب امام علیه‌السلام است، به این معنی که امام، تدبیر و تقدیر الهی را با خشنودی و خرسندی می‌پذیرفته و همواره آنچه را که موجب رضای خدا بوده است انجام می‌داده‌اند، چنان‌که القاب دیگر آن حضرت «الرَّضی» «الرَّاضی بالله» و «الرَّاضی بِالقَدَر و القَضاء» نیز مؤید این معناست. احمد بن محمد بِزَنطی به امام جواد علیه‌السلام می‌گوید: گروهی از مخالفانِ شما می‌پندارند که چون مأمون پدر شما را برای ولایت‌عهدی خود پسندید، ایشان را رضا نامیده‌اند (یعنی عده‌ای از مخالفان شما اعتقاد دارند که مأمون لقب رضا را به امام علی بن موسی الرضا داده است). امام جواد علیه‌السلام فرمود: «به خدا سوگند دروغ می‌گویند خداوند آن حضرت را رضا نامید زیرا مرضی خدا در آسمان و مرضی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و ائمّه پس از آن حضرت در زمین بود.» بزنطی گوید: مگر نیاکان شما مرضی خدا، رسول و ائمّه علیهم السلام نبوده‌اند؟ فرمود: «چرا.» عرض کردم: پس چرا فقط پدرتان “رضا” نامیده شده‌اند؟ فرمودند: «زیرا، تنها ایشان مورد رضایت موافقان و مخالفان قرار گرفتند.» سلیمان بن حفص مَروَزی نیز‌ گوید: حضرت امام کاظم علیه‌السلام فرزندشان علی را «رضا» می‌خواندند و می‌فرمودند: فرزندم «رضا» را صدا کنید، یا به فرزندم «رضا» گفتم، یا فرزندم «رضا» به من گفت. 📚منبع بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۹۹، ص ۵۵
📗 عالِم آل محمّد علیهم‌السلام امام کاظم علیه‌السلام به فرزندانشان فرمودند: «برادر شما علی بن موسی، عالِم آل محمد است، مسائل دینی خود را از او بپرسید و آنچه را به شما می‌گوید حفظ کنید. زیرا من از پدرم جعفر بن محمد علیه‌السلام مکرر شنیدم که فرمودند: همانا عالِم آل محمد در صُلب توست و ای کاش او را می‌دیدم.» ابراهیم بن عباس می‌گوید: تا آن زمان، فردی عالم‌تر و آگاه‌تر از امام رضا علیه‌السلام ندیده بودم؛ مأمون به عنوان آزمایش درباره هر مسئله‌ای از ایشان سؤال می‌کرد و امام پاسخ می‌دادند.» سخنان، پاسخ‌ها و تمثیل‌های حضرت رضا علیه‌السلام همه برگفته از قرآن بود (بارها اتفاق می‌افتاد که) آن حضرت هر سه روز قرآن را با تلاوتی مدبّرانه ختم می‌کردند. اباصلت هروی نیز گفته است‌: من داناتر از علی بن موسی الرضا علیه‌السلام ندیده‌ام و هر دانشمندی که با ایشان مجالست داشت این مطلب را تصدیق می‌کرد. 📚منبع کشف الغمّه، اربلی، ج ۳، ص ۷۱ ناسخ التواریخ، لسان الملک سپهر، ۱۹۰، ص ۵۲
📣 پاسخ امام رضا(ع) به نامه‌ يكی از زائران آقا ميرزا حسن لسان الأطباء از اهالی اشرف مازندران نقل كرد در زمانی‌كه حاجی ملا محمد اشرفی از مشاهير علما در زادگاه خود اشرف (بهشهر) زندگی می‌كرد، من يك بار عازم زيارت حضرت رضا عليه‌السلام شدم. برای خداحافظی و امر وصيت‌نامه‌ی خود خدمت ايشان رفتم و چون دانست كه به زيارت ثامن الائمه عليه‌السلام می‌روم، پاكتی به من داد و فرمود: «در اولين روزی كه به حرم مشرف شدی، اين نامه را تقديم امام رضا عليه‌السلام كن و در مراجعت جوابش را گرفته، برايم بياور.» با خود گفتم: يعنی چه؟ مگر امام رضا عليه‌السلام زنده است كه نامه را به او بدهم؟! چگونه جوابش را بگيرم؟! اما عظمت مقام آن دانشمند مانع شد كه اين مطلب را به ايشان بگويم و اعتراض نمايم. هنگامی‌كه به مشهد مقدس رسيدم، در اولين روز زيارت، برای ادای تكليف، نامه را به داخل ضريح انداختم . بعد از چند ماه موقع مراجعت، برای زيارت وداع به حرم مشرف شدم و اصلاً سخن حاجی را كه گفته بود جواب نامه‌ام را بگير و بياور، فراموش كرده بودم . بعد از نماز مغرب و عشا درحال زيارت بودم كه ناگاه صدای مأموری بلند شد كه زائران از حرم بيرون روند تا خدام به تنظيف حرم بپردازند. وقتی نماز زيارت را تمام كردم، متحير شدم كه اول شب چه وقت در بستن است؟ ولی ديدم كسی جز من در حرم نيست! برخاستم كه بيرون روم، ناگاه ديدم سيد بزرگواری در نهايت شكوه و جلال از طرف بالا سر با كمال وقار به سوی من می‌آيد . همين كه به من رسيد فرمود : «حاجی ميرزا حسن! وقتی به اشرف رسيدی، پيغام مرا به حاجی اشرفی برسان و بگو: آيينه شو جمال پری طلعتان طلب جاروب زن به خانه و پس ميهمان طلب» در اين فكر بودم كه اين بزرگوار كه بود كه مرا به اسم خواند و پيغام داد يك مرتبه متوجه شدم اوضاع حرم به حالت اول برگشته، برخی نشسته و بعضی ايستاده به زيارت و عبادت مشغول هستند؛ فهميدم كه اين حالت مكاشفه بوده است . وقتی به وطن مراجعت كردم، يكسره به خانه مرحوم حاجی اشرفی رفتم تا پيغام امام عليه‌السلام را به وی برسانم، همين كه در را كوبيدم، صدای حاجی از پشت در بلند شد كه: «حاجی ميرزا حسن! آمدی؟ قبول باشد. آری آيينه شو جمال پری طلعتان طلب جاروب بزن به خانه و پس ميهمان طلب» سپس افزود: «افسوس! كه عمری گذرانديم و چنان كه بايد و شايد صفای باطن پيدا نكرده‌ايم!» 📚 منبع کرامات رضویه، علی اکبر مروج، ج ۲، ص ۶۴
🔰 وَاللّه قسم، که قطعه‌ای از بهشت را جدا کرده‌اند و در «مشهد» جای داده‌اند... 🔖 در روایتی إمام جواد علیه‌السلام فرمودند: 📋 إِنَّ بَیْنَ جَبَلَیْ طُوسَ قَبْضَةً قُبِضَتْ مِنَ الْجَنَّةِ مَنْ دَخَلَهَا کَانَ آمِناً یَوْمَ الْقِیَامَةِ مِنَ النَّارِ 🔻در میان دو کوه طوس، قطعه‌ای از زمین وجود دارد که از بهشت برداشته شده است؛ هر کس داخل آن گردد، در روز قیامت از آتش جهنم ایمن خواهد بود. 📚عیون‌اخبارالرضا علیه‌السلام، ج۲ ص۲۵۶ 🔖 در روایتی دیگر حضرت ثامن‌الحجج علی بن موسی الرضا علیه‌السلام فرمودند: 📋 ... هِیَ بِأَرْضِ طُوسَ وَ هُوَ وَاللَّهِ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّة 🔻آن بُقعه‌ای که من در آن دفن می‌شوم، خاک طوس است که به خدا سوگند، آنجا باغی از باغ‌های بهشت است. 📚عیون‌اخبارالرضا علیه‌السلام، ج۲ ص۲۶۴ ✍ هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است حتی فرشته‌ای که به پابوس آمده انگار بین رفتن و ماندن مردّد است اینجا مدینه نیست نه اینجا مدینه نیست پس بوی عطر کیست که مثل محمد است؟! حتی اگر به آخر خط هم رسیده‌ای اینجا برای عشق، شروعی مجدد است جایی که آسمان به زمین وصل می‌شود جایی که بین عالم و آدم زبانزد است هرجا دلی شکست به اینجا بیاورید اینجا بهشت ـ شهر خدا ـ شهر مشهد است
مقام رضا.pdf
517.1K
💠 فیش منبر💠 علیه السلام 🔷 متن منبر امام رضا علیه السلام 🔸موضوع 👇 ✳️ مقام رضا و خشنودی 🔖آنچه در این فیش می خوانید 📔 🖇1- چیستی مقام رضا 🖇2-انواع «رضا» 🖇3- رضا، مقامی فراتر از بهشت 🖇4-رضا»، بهشت نقد 🖇5-رضای خدا از بنده در گرو رضایت بنده از خدا 🖇6- رضا به هنگام خوشی ها، در کنار رضا به هنگام ناخوشی ها 🖇7-رضای فرابرنده یا رضای فروبرنده
انتظا را ت امام رضا علیه السلام.pdf
731.8K
📜فیش منبر 📩 منبرکامل سلام الله علیه ♦️ فیش منبر امام رضا سلام الله علیه 🔖آنچه در این فیش می خوانید: 🔗انتظا را ت امام رضا علیه السلام (استاد رفیعی) 🔶دو سه جمله در مورد مادر امام رضا بگویم 🔶انتظارات امام رضا از ما چیست؟ 🔶 بحث عقلانیت و خرد است 🔶انتظار دوم امام رضا از ما، رفق و مدارا و گره گشایی از کار مردم است 🔶سومین نکته که امام رضا از ما انتظار دارد، عمل‌گرایی است. 🔶چهارمین انتظار امام رضا(ع) از ما که بسیار مهم است مسأله اعتدال است. 🔶نکته دیگر رعایت رفتارهای اخلاقی در جامعه است که خیلی مهم است. 🔶 خدا گناهان شما را می‌بخشد و مهربان است و به شما محبت می‌کند. مگر سه گروه، سه گروه را امام رضا استثناء کرده است. ✍یکی از اصحاب امام رضا به نام یونس بن یعقوب خدمت امام رضا آمد و گفت: به من دعای کوتاهی یاد بده. در آخر مفاتیح هست. آقا این دعا را به او یاد دادند. فرمودند: بگو «يَا مَنْ دَلَّنِي عَلَى نَفْسِهِ وَ ذَلَّلَ قَلْبِي بِتَصْدِيقِهِ أَسْأَلُكَ اَلْأَمْنَ وَ اَلْإِيمَانَ فِي اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ» خیلی دعای مهمی است
شناخت امام رضا علیه السلام (استاد قرائتی).pdf
669.6K
📜فیش منبر 📩 منبرکامل علیه السلام سلام الله علیه ♦️ فیش منبر امام رضا سلام الله علیه 🔖آنچه در این فیش می خوانید: 🔗شناخت امام رضا علیه السلام
🔰 زائر امام رضا علیه‌السّلام، روز قیامت بر فراز منبری در مقابل رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌نشیند... در روایتی امام جواد علیه‌السلام فرمودند: 📋 مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی بِطُوسَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ 🔻هر کس قبر پدر بزرگوارم را در طوس زیارت کند، خدای متعال گناهان گذشته و آینده او را می‌آمرزد. 📋 فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ نُصِبَ لَهُ مِنْبَرٌ بِحِذَاءِ مِنْبَرِ رَسُولِ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله حَتَّی یَفْرُغَ اللَّهُ تَعَالَی مِنْ حِسَابِ عِبَادِهِ. 🔻و چون روز قیامت شود،‌ منبری از برای او در مقابل منبر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله گذاشته شود و در آنجا قرار گیرد تا آنکه خدای متعال از حساب بندگان فارغ شود. 📚عیون اخبار الرضا علیه‌السلام ،ج۲ ص۲۹۰ ✍ اینجا گناه بخشند،کوهی به کاه بخشند بیچاره من که با خود، نآورده پَرّ کاهی...
1️⃣حضرت رسول اکرم(ص) فرمود : «لَمَّا اُسرِيَ بِي اِلَّي السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ نَظَرْتُ إِلَي قُبّةٍ مِنْ لُؤْلُؤٍ وَ لَهَا اَرْبَعةُ اَركَانٍ وَ اَرْبَعَةُ اَبْوَابٍ كَاَنّهَا مِن اِسْتَبْرَقِ اَخْضَرَ. قُلْتُ : يَا جَبْرَِئِيلُ! مَا هَذِهِ القُبَّةُ الَّتي لَمْ اَرَ فِي السَّماءِ الرَّابِعَةِ اَحْسَنَ مِنْهَا؟ فَقَالَ : حَبِيبي مُحَمَّدٌ(ص) هَذِهِ صُورَةُ مِدينَةٍ يُقَالُ لَهَا : قُمُّ» ♦️در آن شب كه مرا از اين كلبه غبری برگرفتند و بر گنبد خضرا بالا بردند، در آسمان چهارم، قبّه‌ ای فروزان را ديدم از لؤلؤ، كه براي آن چهار پايه و چهار در بود و چون استبرق سبز می درخشيد. به جبرئيل گفتم : اين قبّه كه زيباتر از آن در آسمان چهارم مشاهده نكردم، چيست؟ جبرئيل گفت : حبيب من محمد(ص) اين صورت و تمثال شهری است كه به آن شهر قم گفته می شود.(۱) 📚منبع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۶۰، ص۲۰۷
2️⃣امام ‌رضا(علیه السلام) به سعد اشعری فرمود: «يَا سَعْدُ، عِنْدَكُمْ قَبْرٌ مِنَّا» ♦️ای سعد! از ما نزد شما قبری است! سعد گفت : «فَدَتْكَ نَفْسِي تَقْصِدُ قَبْرَ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ(ع)؟» ♦️پدر و مادرم به فدای تو باد! منظورتان فاطمه دختر موسی بن جعفر(ع) است؟ حضرت(ع) فرمود : «نَعَمْ! مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ» ♦️بله! کسی که با معرفت و شناخت ایشان را زیارت کند، پاداشش بهشت است.(۱) 📚منبع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۱۰۲، ص۲۶۶
3️⃣امام صادق(علیه السلام) در روایتی دیگر می‎فرماید : «أَلَا إِنَّ لِلْجَنَّهِ ثَمَانِیَهَ أَبْوَابٍ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا إِلَى قُمَّ تُقْبَضُ فِیهَا امْرَأَهٌ مِنْ وُلْدِی اسْمُهَا فَاطِمَهُ بِنْتُ مُوسَى(علیهما السلام) وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی الْجَنَّهَ بِأَجْمَعِهِمْ» ♦️آگاه باشید که بهشت هشت در دارد، سه تای آن به سوی قم است. بانویی از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسی(علیهما السلام) در آنجا رحلت می‌کند که همه شیعیان ما با شفاعت او وارد بهشت می‌ شوند.(۱) 📚منبع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۵۷، ص۲۲۸
4️⃣امام صادق(علیه السلام) در طی روایتی فرمودند: «اِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَكَّةُ و اِنَّ لِلّرَسُولِ(ص) حَرَماً وَ هُوَ الْمَدينةُ وَ اِنَّ لِاَميرِالْمُؤْمِنِين(ع) حَرَماً وَ هُوَ الْكُوفَةُ و اِنَّ لَنا حَرَماً وَ هُوَ بَلْدَةُ قُمَّ وَ سَتُدْفَنُ فِيهَا امْرَأَةٌ مِنْ أَوْلَادِي تُسَمَّى فَاطِمَةَ(س) فَمَنْ زَارَهَا وَ جَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ» ♦️خدا را حرمی است و آن مكه است. رسول خدا(ص) را حرمی است و آن مدينه مي‌ باشد. برای امام علی(ع) حرمي است و آن كوفه است و براي ما اهل‌بيت(عليهم السلام) حرمی است و آن شهر قم است. و به زودی بانویی از فرزندان من در آن جا دفن می ‌شود، که نامش فاطمه(س) می ‌باشد. هر کس او را زیارت کند، بهشت برای او واجب است. راوی حدیث می گوید: «وَ كَانَ هَذَا الْكَلَامُ مِنْهُ قَبْلَ أَنْ يُولَدَ الْكَاظِمُ(ع)» ♦️امام صادق(علیه السلام) این فرمایش را زمانی بیان فرمودند، که امام موسی کاظم(ع) هنوز به دنیا نیامده بود.(۱) 📚منبع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۵۷، ص۲۱۷
5️⃣امام کاظم(علیه السلام) فرمود : «قُمُّ عُشُّ آلِ مُحَمَّدٍ(صلوات الله علیه و آله) و مَأوَي شيعَتِهِمْ» ♦️قم، آشيانه آل محمد(عليهم السلام) و پناهگاه شيعيان آنها است.(۱) 📚منبع : ۱)تاریخ قم، حسن بن محمد اشعری قمی، ص۹۹
6️⃣امام جواد(علیه السلام) فرمودند : «مَنْ زَارَ قَبْرَ عَمَّتِی بِقُمَّ فَلَهُ الْجَنَّةُ» ♦️کسی که قبر عمّه‌ ام [حضرت معصومه(س)] را در قم زیارت کند، بهشت برای او است.(۱) در زیارتنامه حضرت(سلام الله علیها) می خوانیم : «يا فاطِمَهُ(س)! اِشْفَعي لِي فِي الْجَنَّةِ، فَاِنَّ لَكِ عِنْدَ اللهِ شَأنَاً مِنَ الشَأنِ» ♦️ای فاطمه معصومه(سلام الله علیها)! در مورد رفتن به بهشت مرا شفاعت كن، چرا كه در پيشگاه خداوند متعال، دارای مقام و منزلتی بس ارجمند هستید.(۲) 📚منابع : ۱)کامل الزیارات ابن قولویه قمّی، ص۳۲۵ ۲)مفاتیح الجنان محدّث قمی، ص۴۵۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙روضه با نوای :👆 👤صفوان می گوید : امام صادق(ع) در سفری كه به حیره عراق داشتند، به من فرمودند : 📋《هَلْ لَكَ فِي قَبْرِ الْحُسَيْنِ(ع)؟》 ♦️آيا قبر امام حسين(ع) را زیارت می کنی؟ عرض کردم : آری فدايت شوم! شما هم اين قبر ایشان را زيارت می كنيد؟ حضرت(ع) فرمودند : 📋《وَ كَيْفَ لَا أَزُورُهُ وَ اللَّهُ يَزُورُهُ فِي كُلِّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ يَهْبِطُ مَعَ الْمَلَائِكَةِ إِلَيْهِ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الْأَوْصِيَاءُ؟ وَ مُحَمَّدٌ أَفْضَلُ الْأَنْبِيَاءِ وَ نَحْنُ أَفْضَلُ الْأَوْصِيَاءِ!》 ♦️چگونه آن را زيارت نكنم، در حالی كه خدا و ملائكه و پيامبران و افضل آنان كه پيامبر اسلام است و اوصيا كه افضلشان ما هستيم، در هر «شب جمعه» آن را زيارت مي كنند؟! عرض كردم : فدایت شوم! آيا شما هر «شب جمعه» آن را زيارت مي كنيد تا به زيارت خدا نايل شده باشيد؟ حضرت(ع) فرمودند : آری ای صفوان! ملازم زيارت امام حسين(ع) باش تا در نامه عملت زيارت امام حسين(ع) را بنويسند كه اين تفضيل است، اين تفضيل است.(۱) 📚منبع : ۱)کامل الزیارات ابن قولویه قمی، ج۱، ص۱۱۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 قاصرم از مدح او با صد دلیل دست ما کوتاه و خرما بر نخیل مادح او حضرت حق است و من در بیان وصف اوصافش علیل گوهر ناب است و ممتاز است وی کنز مخفی خدا و بی بدیل این مقام خادم دربار اوست تا که دربانش یکی چون جبرییل عرشیان مبهوت سیمای رضا عاشق رویش خداوند جلیل کوثر جاری بُوَد لعل لبش آب سقاخانه اش هم سلسبیل قبله ی هفتم امام هشتمین بت شکن همچون پدر پیر خلیل پیرو راهش همیشه سربلند منکر جاهش زبون است و ذلیل گشته مُحرم در حریمش خیل حور او سلیمان هست و ما گردش چو مور کربلایی میلاد یعقوبی امام رضا (ع) مدح
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دوباره برای اون حرم دلم پر میزنه درِ خونه ی غریب الغربا در میزنه منم اون که پای سقا خونه ی اسمال طلا میگه یا امام رضا به سینه و سر میزنه اونی که منو گدای ضامن آهو نوشت چقدَر زیبا برام رقم زده این سرنوشت صحن گوهرشاد و انقلابُ خیلی دوس دارم از درِ باب الجوادش پا میزارم تو بهشت آخرین بار که نصیبم شده بود برم حرم به دلم آتیش کشید گریه ی شوق مادرم بابام از درِ خونه تا دم ماشین اومدُ میون گریه میگفت خدا بهمرات پسرم مادرم وقت وداع میگفت برام نشون بیار از غذا خونه ی حضرتی برام یه نون بیار وسط بازار رضا بابام بهم زنگ زد و گفت پسرم یادت نره یه چند تا زعفرون بیار یا امام رضا نگام کن در خونت اومدم با دل شکسته و دستای خالی در زدم آبرومُ میخری؟ مریضمُ شفا میدی؟ به منم بها بده با اینکه میدونم بدم پر طاووسِ تو دست خادماتو دوس دارم صدای پر زدن کبوتراتو دوس دارم حرمت خونه ی مادریمه آقا بخدا بیشتر از هر جا دیگه گنبد طلاتو دوس دارم دست خالی تو اگر ردم کنی کجا برم؟ به همین اندازه که راهم میدی من شاکرم دیگه من دارم میرم امام رضا یادت نره تو خودت گفتی سه جا میام سراغ زائرم.... محمد قاجار (زائر) امام رضا (ع) مدح
23630-1654875548569.mp3
436.1K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 وا کرده خدا در بهشتو گل های امید زده شکوفه بسم‌الله اگه حاجتی داری امشب شب میلاد رئوفه سلطان اومد پناه ایران اومد سلطان اومد خسرو خوبان اومد ای جانم که امام رضا جان اومد شد با قدمش دنیا با صفا امشب میخونن آسمونیا یا امام رضا یا امام رضا .... تو عرش علی علی میخونن مولودی شبیهِ حیدر اومد نقاره بزن ای حرم امشب پاره‌ی تن پیمبر اومد جان زهراس عزیز قلب مولاس پیغمبر تو صورت ماهش پیداس این اقازاده خیلی خیلی آقاست از بوی بهشت پرشد همه جا فاطمه نوشت روی دل ما یا امام رضا یا امام رضا بی امام رضا زمین میخوردم تکیه گاهی تو دنیا نداشتم درد دلامو به کی میگفتم من اگه امام رضا نداشتم رافت داره جود و سخاوت داره پادشاهه یه دنیا رعیت داره به زائرهاش خیلی محبت داره مهربونه این آقا بخدا دستمو گرفت گفتم هر کجا یا امام رضا یا امام رضا... عبدالزهرا امام رضا (ع) سرود
14517.mp3
477.5K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای شور دل انگیز ای بـاده ی لبـریـز دریای کرامت شاه با صلابت از عشق تو مستم خادم تـو هـستم این دل شده شیدا دیوونتم آقـا صحنو سرای تو آقاجون قطعـه ای از خود بهشته خدا باخط خوش رو لبم یا مـوسی الـرضا نوشته سایه رو سرم سلطان کرم آرزومه بیام دوباره حرم یا علی موسی الرضا مدد بند ۲ شمس آسمونی خیلی مهربونی تو گوهر نابی و عالیجنابی ای مقصدو منظور هستـی سرا پا نور میمونم غلامت قـربـون مرامت دلـم شبـیه یـک کـبوتر به سمت گنبدت پریده ای عاشـقا امـام هشتم برات کـربـلا میـده از تبار حیدری شاهی و سروری آقا تو قبله گاهه این کشـوری یا علی موسی الرضا مدد شـاعـر مـجـیـد آقاجانی امام رضا (ع) سرود
🌹 🌹 🎤مداح :حاج سید مجید بنی فاطمه 💫💫💫💫💫💫💫 نگاهم کن! دلم یک خلوت جانانه می‌خواهد کبوتروار آمد روی گنبد!‌ دانه می‌خواهد  عطش دارم! تو در جریانی و دیری است می‌دانی دلم یک جرعه از دریای سقاخانه می‌خواهد ضمانت کردی و از دست‌های مهربان تو برای بستن پیمان، دلم پیمانه می‌خواهد فدای آن گلایُل‌های بالای ضریحت که ملائک پرور است و دور خود پروانه می‌خواهد گدا آداب درباری نمی‌داند، فقط از تو سلامی مهربان و کاملاً شاهانه می‌خواهد سر از دیوار گوهرشاد عمری برنمی‌دارم که غم‌های وسیع و بی شمارم شانه می‌خواهد به گنبد عادتم دادی کنار صحن آزادی کبوتر بچه‌ات را رد نکن که لانه می‌خواهد به دعوتنامه محتاجم، نگاهم خیره مانده ست و برات کربلا از دست صاحب خانه می‌خواهد
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ جا پای مالک اشتر و سلمان گذاشتیم روزی که با ضریح تو پیمان گذاشتیم ما نام هر کسی که به ایوان طلای تو یکبار سجده کرده، مسلمان گذاشتیم عشق است عشق؛ حق بده ما سینه چاک ها از دوریِ تو سر به بیابان گذاشتیم کافی نبود گریه ی ما در فراق تو این بار را به گردن باران گذاشتیم تا جز تو هیچکس ننشیند به قلب ما بابُ الورردِ سینه، نگهبان گذاشتیم ما بعدِ دیدنِ تو و ایوان طلای تو بر هر چه عشق، نقطه ی پایان گذاشتیم یک روز می رسد که بگوییم وقت مرگ ما نیز سر به دامن سلطان گذاشتیم .
میلاد امام رضا هر روز دل پر میزند در ساعت هشت محکم گدا در میزند در ساعت هشت دلتنگ تر سر میزند در ساعت هشت یعنی که ساغر میزند در ساعت هشت هشتم امام من فدایت هفت جدم بودند عاشق بی‌نهایت هفت جدم "حِصنی" که فرموده امامم "لا‌ اِلٰه" است حِصنِ حَصین من فقط این بارگاه است هر گوشه‌ی صحنش برایم خانقاه است ذکرم در آن گوشه فقط از مدح شاه است شعری که در صحنش سرودم لذتی داشت شعرم عنایات و نگاه حضرتی داشت لب وا نکردم در حرم ، قبل از دعایی _ سنگ حریمت میکند حاجت روایی تا در مسیر مرقدت آیم گدایی حاجت روایم میکند شیخ بهایی قبل از تمنا ابتدا حاجت گرفتیم ما از همین علامه ها حاجت گرفتیم اصرار کردم اشتباهم را همیشه اما نشان دادی تو راهم را همیشه هربار عوض کردی نگاهم را همیشه در حوض تو شُستم گناهم را همیشه آلودگی های مرا اصلا ندیدی دست تو را دیدم در اوج نا امیدی یک پیر مرد روستایی صاف و ساده بار خودش را بسته و کرده اراده سمت خراسان راه افتاده پیاده از دوور می‌بیند تو را در بین جاده او سالهای سال در این رفت و آمد حاجت گرفته از تو شاهنشاهِ مشهد حالا قرارم با تو فصل مشترک شد شور وصالم آه خیلی کم نمک شد ای خوش عیارِ من ، دلم سنگ محک شد روی عقیق زرد من اسم تو حک شد شمس الشموس عالمِ امکان رضا جان روزی رسانِ کشور ایران رضا جان ما دیر پیشت میرسیم و شرمساریم ما را ببین آقا همین گوشه کناریم در راه وصلت لحظه ها را می‌شماریم با خانواده مشهدت را دوست داریم با ویلچر مادربزرگ پیرم آمد می‌گفت اینجا چیزهایی گیرم آمد مانند گلهای حرم من را عوض کن از شیشه، دل نازکترم من را عوض کن با ربنای مادرم من را عوض کن مولای عاشق پرورم من را عوض کن مست نفس های بهشتی‌ات دو عالم حال مرا هم خوب کن قبل از محرم 🖍️ ✍ .
ملکیه‌ی ملکوت تو امتدادِ تجلّیِ حیدری بانو تو عطرِ نابِ بهشتی تو کوثری بانو ملیکه‌یِ ملکوت و کریمه‌ای، آخر... تو از سلاله‌یِ موسی‌بن‌جعفری بانو همیشه دست پر از محضرِ تو برگشتم من از حریمِ تو دارم مقرری بانو زمانه شد متحیر از این مقامت که... شفیعه‌یِ همه فردای محشری بانو کنارِ شاهِ خراسان ، امامِ هشتم ، تو... دلیل برکتِ این خاک و کشوری بانو غزل به نامِ "رضا جان" شده منور پس... کمی بگویم از این حس خواهری بانو برای او تو شبیهِ عقیله‌ای، یعنی... تمامِ دلخوشیِ این برادری بانو ولی شبیهِ عقیله هزار شکرِ خدا ندیده‌ای سرِ راهت ستمگری بانو
رضا جان نام زیبای تو آغازگرِ آغاز است وصف لطف تو جدا از همه‌ی الفاظ است غبطه خوردم به سبکبالی بی دغدغه‌ی... آن کبوتر که در اطراف تو در پرواز است من همیشه به تو دردِ دلِ خود را گفتم جز تو آخر چه کسی با دل من همراز است؟ میرسد باز صدا از سرِ گلدسته‌ی تو صوت پرواز ملائک که طنین انداز است سخت وابسته‌‌ی نقاره زدن هاست، دلی... که به دنبال صدایی‌ست که خوش آواز است به فدایِ تو که به شیخ بهایی گفتی درِ این خانه به روی همه عالم باز است یک مسیحیِ مسلمان شده دائم می‌گفت: تو مسیحای منی هر نفست اعجاز است گرچه در زندگی‌ام حالِ پریشان دارم کرده‌ام شکر خدا را که رضا جان دارم یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
. السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّئوفِ الَّذِی هَیجَ أَحْزَانَ یوْمِ الطُّفُوفِ احساس می کنم که همین‌جاست جنتم هر وقت در حریم تو گرم زیارتم هرگز به جز تو از تو نمی خواهم ای رئوف این است آرزوی من این است حاجتم آهو شدم فقط که نوازش کنی مرا من صید مبتلا‌شده ی این ضمانتم یک سال می شود که به مشهد نیامدم یک سال می شود که فقط آهِ حسرتم خلوت‌گُزین صحنِ گوهرشاد تو..،منم یک شب سری بزن به من و کنج‌عزلتم در شهر شُهرتم شده دیوانه ی رضا در ماجرای عاشقی‌ات درس عبرتم گندم‌به‌دست..،گوشه ای از بارگاه تو با جبرئیل های حرم گرم صحبتم گاهی هوای مشهد و گاهی هوای قم... شکر خدا کبوتر بام کرامتم وقتی که شاه مملکت ماست شاه طوس پس خوش‌به‌حال من که در این مُلک،رعیتم جاروکش حریم تواَم..،نوکر تواَم گرد و غبار صحن تو شد تاج عزتم خورشید عالمِین،همین گنبد‌ِ طلاست بر بام تو دمیده شود صبح دولتم من در جوار غیرِ تو جا خوش نمی کنم من سالیان سال کنار تو راحتم کُلِّ عشیره..،نان‌خور موسی بن جعفریم قربان این گداشدنِ با‌اصالتم ای مهربان‌تر‌ از پدرم! دوست‌دارمت... از کودکی همیشه تو کردی حمایتم مُهر تو مُهر نیست..،مسیحایِ طوس ماست صد مُرده زنده می شود از عطر تربتم صد جرعه از شراب بهشتی اگر دهند با چای حضرتی‌ست فقط اوج لذتم محشر، شفیعِ گریه‌کنانِ تو فاطمه است زهرا به یُمن اشکِ تو کرده شفاعتم کامل‌ترین عبادت من نام حیدر است ذکر علی علی شده کُلِّ دیانتم سرباز حیدریم،نجف پادگان ماست... در لشگر امیرِ عرب گرمِ خدمتم صحن رضاست آینه ی صحن مرتضی... من محو در تجلیِ این بی نهایتم سلمانِ سرسپرده ی سَلمانیِ تواَم لطفاً بیا به دیدن من وقت رحلتم بابُ الجواد؛ بابِ مُرادِ دل من است عمریست داده ای به همین راه عادتم نُطقم کنار پنجره‌فولاد باز شد با ذکر یا رقیه بهم ریخت لُکنتم ای عُهده‌دار مجلس عطشان کربلا! من آن حسین‌گویِ دمِ دربِ هیئتم تو روضه‌خوان آن لب سرنیزه‌خورده ای من سینه‌چاکِ لطمه‌ی ذکر مصیبتم یَابْن‌َالشَّبیب‌گُفتنِ تو می کُشد مرا... گفتی:که زخم خورده‌ی آن هتک حرمتم ▪️ یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند