eitaa logo
ذاکرین آل الله
271 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
296 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
سیرتش نه در حقیقت صورت دنیایی‌اش ماه را شرمنده‌ی خود می‌کند زیبایی‌اش می‌چکد نهج البلاغه از لب پایینی‌اش می‌چکد آیات قرآن از لب بالایی‌اش لحظه لحظه خیر او حتماً به مردم می‌رسد آن کسی که«جامعه» بوده دم لالایی‌اش «جامعه» «عجِّل فرج» به‌به چه تلفیقی شده‌ست نسبت فرزندی‌اش با نسبت بابایی‌اش سیزده دیگر برای هیچ کاری نحس نیست یازده در ذکر بالا می‌رود کارایی‌اش نوکر اربابم و یک بخش از آقایی‌ام ریشه دارد بی برو برگرد در آقایی‌اش طعم توحید و امامت را به هم آمیخته نیمه‌ی مکّی او با نیم سامرّایی‌اش هرقَدَر که خسته باشی بعد از آن دیوارها روبراهت می‌کند یک استکان از چایی‌اش از حرم برگشته می‌داند که وقت بازگشت چایی دوم دوچندان می‌شود گیرایی‌اش چون که تنها می‌روی هرگز به سامرّا نرو چون خجالت می‌کشد تنهایی از تنهایی‌اش مهدی رحیمی
یادتان هست نوشتم که دعا می‌خواندم داشتم کنج حرم جامعه را می‌خواندم از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد محکمات کلمات تو مسلمانم کرد کلماتی که همه بال و پر پرواز است مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است کلماتی که پر از رایحۀ غار حراست خط به خط جامعه آیینۀ قرآن خداست عقل از درک تو لبریز تحیر شده است لب به لب کاسۀ ظرفیت من پر شده است همۀ عمر دمادم نسرودیم از تو قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم عرق شرم به پیشانی دفتر دارم شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران من زمین‌گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست کلماتم کلماتی‌ست حقیر ای باران یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد ما که از نسل غدیریم، غدیر ای باران پسر حضرت دریا! دل ما را دریاب ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران سامرا قسمت چشمان عطش‌خیزم کن تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران سید حمیدرضا برقعی یادتان هست نوشتم که دعا می‌خواندم داشتم کنج حرم جامعه را می‌خواندم از کلامت چه بگویم که چه با جانم کرد محکمات کلمات تو مسلمانم کرد کلماتی که همه بال و پر پرواز است مثل آن پنجره که رو به تماشا باز است کلماتی که پر از رایحۀ غار حراست خط به خط جامعه آیینۀ قرآن خداست عقل از درک تو لبریز تحیر شده است لب به لب کاسۀ ظرفیت من پر شده است همۀ عمر دمادم نسرودیم از تو قدر درکِ خودمان هم نسرودیم از تو من که از طبع خودم شکوه مکرر دارم عرق شرم به پیشانی دفتر دارم شعرهایم همه پژمرد و نگفتم از تو فصلی از عمر ورق خورد و نگفتم از تو دل ما کی به تو ایمان فراوان دارد شیرِ در پرده به چشمان تو ایمان دارد بیم آن است که ما یک شبه مرداب شویم رفته رفته نکند جعفر کذاب شویم تا تو را گم نکنم بین کویر ای باران دست خالیِ مرا نیز بگیر ای باران من زمین‌گیرم و وصف تو مرا ممکن نیست کلماتم کلماتی‌ست حقیر ای باران یاد کرد از دل ما رحمت تو زود به زود یاد کردیم تو را دیر به دیر ای باران نام تو در دل ما بود و هدایت نشدیم مهربانی کن و نادیده بگیر ای باران ما نمردیم که توهین به تو و نام تو شد ما که از نسل غدیریم، غدیر ای باران پسر حضرت دریا! دل ما را دریاب ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران سامرا قسمت چشمان عطش‌خیزم کن تا تماشا کنمت یک دل سیر ای باران سید حمیدرضا برقعی
پشت میخانه نشستم غرق شور و شادی ام از خراب آباد این دل  در پی آبادی ام هرکسی پرسید از نام و تبار و شهرتم سینه را کردم سپر گفتم که عبدالهادی ام من نخوردم غیر این درگاه نان سفره ای دلخوشم بر استخوانی که به دستت دادی ام جرعه جرعه معرفت نوشاندی ام از ساغرت  جرعه جرعه جامعه، از اول نوزادی ام برکت شیر حلال مادرم بوده اگر نیستم اهل سقیفه رهرو این وادی ام هرکه هستم، هرچه هستم، باسواد و بی سواد  نوکر حلقه به گوشم، نوکر ابن الجواد ای امام المتقین، ای هادی، ای حصن حصین نوکرت از تو، تو را می خواهد ای آقا همین هر کجا رو کرده ام دیدم جمال روی تو هر کجا رفتم تو بودی در یسار و در یمین خاک عالم ملک زهرا هست، پس باشد حرام بی ولای تو قدم برداشتن روی زمین پای درس و بحث تو شد حضرت عبدالعظیم یکه تاز مکتب معرفت و اهل یقین خادمی خانه ات با خضر و نوح و آدم است نوکری از نوکران تو شده روح الامین ذکر این آواره شد یا ایها الهادی مدد عاجزم از کار خود یا ایها الهادی مدد درس های اعتقادت را بیا از سر بگو  با زیارت جامعه امشب تو از حیدر بگو از امیرالمؤمنین، یعسوب دین، حبل المتین باز هم آقا بیا از ساغی کوثر بگو یکصد و پنجاه دفعه در غدیر خم بیا با زیارت نامه ات از خواجه ی قنبر بگو من یقین دارم که باشد آتش دوزخ حرام بر محبین علی در وادی محشر، بگو... ...عاشقت را می خری آنجا به عشق مرتضی؟ کی مرا هم می بری یک شب نجف، آخر بگو سامرایی می شوم بعد از زیارت در نجف پاک می آیم به پیشت با طهارت در نجف بر مشامم می رسد هر لحظه بوی سامرا بین نوکرهاست امشب گفت و گوی سامرا من همان عبد شما هستم که از شوق وصال سجده کردم سالیان سال سوی سامرا با شمیم و جذبه های سامرایی شما پروراندی در دل ما آرزوی سامرا تا ابد هستیم محتاج نگاه رحمتت ملجا و کهف حصین ماست کوی سامرا ما برای نوکری در ماه جانسوز حسین اشک می گیریم هر سال از سبوی سامرا اذن گریه می دهی بر روضه ی جدت حسین؟ می گذاری پا نهم در روضه ی جدت حسین؟ مهدى على قاسمى
دهمین بارِ مکرر شده ام سائلِ تو بپذیر ای گلِ زهرا بشوم قابلِ تو هادیِ امّتِ اسلام ،امامِ دلِ من هرچه در عالم هستی ست فدایِ دلِ تو (ای تجّلیِ علی! هیبتِ تو کارِ خداست) (فاتحِ خیبری و خیبرِ تو سینه ی ماست) پسرِ بابُ الحوائج شده ای بابِ کرم سرِ ما منتظر توست چه شد خاکِ قدم یک نگاهِ تو کفایت بکند لطف نما.. برسان شیعه ی افتاده ز پا را به حرم (گنبد و صحن و سرایت نَفَسم باز کند) (دیدن مرقدِ پاکِ تو چه اعجاز کند) فاش و بی پرده بگویم که شفا (جامعه ات) هر چه که هست زیارت وَ دعا (جامعه ات) نَفَست کارِ دو صد عیسیِ مریم کرده به کمالات رسانده همه را (جامعه ات) (جامعه خواندم و معیارِ دلم بالا رفت) (معرفت یافتم و ذکرِ تو بر لبها رفت) دهمین بارِ مکرر شده ام اهلِ ولا سر به زیر آمده ام لطف کن ای بابِ رجا وَ تصّدق.. بده در راهِ خدا.. تذكره ای مرغِ دل بال گشوده برود کرببلا (سامرا ،کرببلا هردو شدند قبله نما) (هردو احساسِ عجبیبی بدهد بر فقرا) محسن راحت حق
ای که از ظرف لبت شهد و شکر می ریزد از بر پلک تو صد شمس و قمر می ریزد آنقدر راه بلد هستی و عاشق داری که ز هر آجر دیوار تو در می ریزد گوشه ی چشم تو که جای خودش را دارد دارد از گوشه ی نعلین تو زر می ریزد تو فقط لطف کن و از سر قبرم‌ بگذر صد مسیحا ز دمت وقت گذر می ریزد تو که هستی که اگر حضرت جبریل امین اوج گیرد به سماوات تو پر میریزد تا خود صبح ز طوبا ز تو می پرسیدم گفت از یمن دم توست ثمر میریزد شهره به شهر شعوری و شعارت عشق است می زدن از لب آن چشم خمارت عشق است شب دراز است اگر ماه رخت، مه باشد راه کوتاه اگر نور تو در ره باشد عاشق آن نیست که در سجده، منیت دارد عاشق آنست که از رتبه ات آگه باشد آنزمانی که ز تو شعر، شرف می گیرد بهتر آنست که در قافیه به به باشد ولی الله، جهان بین یدت گردویی است قد ذهن بشر از درک تو کوته باشد خب طبیعی است اگر بلبل عاشق کارش روی هر شاخه گل مهر تو، چه چه باشد پادشاه است بگو تاج به سر بگذارد بر سر سائل اگر دست شهنشه باشد می روم تاج شهادت به سرم بگذارم تاج را تا به قیامت به سرم بگذارم سر مستور خدایی و روایت شده ای هادی نوری و با نور، هدایت شده ای علم کلی و پر از حلم و درایت شده ای دهمین پادشه تخت ولایت شده ای اوج گیرنده تر از بال نهایت شده ای تو به اندازه ی ده جمله روایت شده ای موسی طور چرا باز به خود می پیچی؟ باز از سامریان غرق شکایت شده ای زهر دادند تو را، از ته دل آه نکش آه، بازیچه ی دستان جنایت شده ای اشک گشتی و چو باران صفا باریدی در دل اهل بکا، گریه، سرایت شده ای سامرا هست، به کعبه چه نیازی دارم تا خدا هست، به کعبه چه نیازی دارم  جعفر ابوالفتحی
رود از راز و نیاز تو حکایت می‌کرد نور را عمق نگاه تو هدایت می‌کرد ماه اگر، ذکر به لب، گِرد زمین می‌چرخید صورت ماهِ تو را داشت زیارت می‌کرد دهمین بار هوالحق متجلی شده بود  چارمین بار علی بود امامت می‌کرد درد را نسخه‌ی خال تو شفا می‌ بخشید عاشقان را دل نرم تو شفاعت می‌کرد "و بِکُم عَلَّمَنا الله" تو می‌خواندی و...آه! آه از آن شهر که بی قبله عبادت می‌کرد جامعه حرف دلت را که به خود باخته بود طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد متوکل به تماشای شرابت آورد به دل مست تو از بس که حسادت می‌ کرد و نفهمید که مستی اثری بود که داشت با طلوع تو به هر ذره سرایت می‌کرد از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر وقتی از پنجره‌ ی شعر صدایت می‌کرد کوه هر صبح به صبر تو سلامی می‌ داد ماه هر شب به رخت عرض ارادت می‌کرد ری پُر از عطر سخن‌ های تو می‌ شد وقتی سید عارف ری، از تو روایت می‌ کرد شاه بخشنده، نرو، بی تو فقیران چه کنند؟ سامرا داشت به دستان تو عادت می‌کرد قاسم صرافان
نور تو، روح مرا منزل به منزل می‌برد کشتی افتاده در گِل را به ساحل می‌برد مرد صحرایی و با تو شوق باران همسفر بوی بارانت مرا منزل به منزل می‌برد عاقل و دیوانه محکوم‌اند، آری چشم تو هم ز مجنون می‌برد دل، هم زِ عاقل می‌برد «اهل‌بیت نور» هستید، «آسمان وحی»، ها! «جامعه» ما را به شرح این فضائل می‌برد ای حبیب غربت تو حضرت عبدالعظیم شهر ری با اذن تو از کربلا دل می‌برد مجلسی که یاد شام انداخت اندوه تو را گاه سوی طشت و گاهی سوی محمل می‌برد کربلا، ظهر عطش، گودال سرخ قتلگاه اشک‌هایت عشق را تا آن مراحل می‌برد فاطمه نانی‌ زاد
آستان خدا کمال شما هفت پرواز زیر بال شما با شما می شود به قرب رسید ای وصال خدا وصال شما گاه با آدم و گهی با نوح بی زمان است سن و سال شما مثل جبرئیل می شود بالم با همین غوره های های کال شما روزگاری است در پی دلم آید گرچه نا قابل است مال شما بال ما را به آسمان ببرید تا خداوند لا مکان ببرید هر کسی تو را سلام کند به مقام تو احترام کند کاش در صحن سامرات خدا تا قیامت مرا غلام کند پر و بال کبوترانه ی من در حریم تو میل دام کند هر که بی توست واجب است به خود خواب احرام را حرام کند بر دلم واجب است بعد طواف عرض دین محضر امام کند نیمه ی ماه حج که شد باید شیعه در محضر شما آید ای مسیحای سامرا هادی آفتاب مسیر ما هادی علی ابن محمد ابن علی نوه ی اول رضا هادی نیست جز دامن کرامت تو پردهٔ خانهٔ خدا هادی ذکر هر چهارشنبه ام این است یا رضا یا جواد یا هادی به ملک هم نمی دهم هرگز گریهٔ زائر تو را هادی یک شبی را کنار ما ماندی سر سجاده جامعه خواندی تو دعا را معرفی کردی مرتضی را معرفی کردی با فراز زیارت سبزت راه ما را معرفی کردی مرتضی و حسین و فاطمه و مجتبی را معرفی کردی نه فقط اهل بیت را بلکه تو خدا را معرفی کردی سامرایت غریب بود اما کربلا را معرفی کردی با تو ما مرتضی شناس شدیم تا قیامت خدا شناس شدیم ریشه های محبت ما تو مزرعه های سبز دنیا تو خواهش سرزمین پائین من اشتیاق بهشت بالا تو گاه ابلیس می شوم بی تو گاه جبریل می شوم با تو من نمی دانم این که من دارم به تو نزدیک می شوم یا تو چه کسی از مسیر گمراهی داده ما را نجات؟... آقا تو تو مرا با ولایتم کردی آمدی و هدایتم کردی دل من در کفت اسیر بود به دخیل تو مستجیر بود گر شود ثروتم سلیمانی باز هم بر درت فقیر بود شکر حق می کنم صدای بلند حضرت هادی ام امیر بود آبرو خرج می کنی بس که کرم سفره ات کثیر بود شب میلاد تو به ذی الحجه مطلع شوکت غدیر بود ریشه ناب اعتقاد علی پسر حضرت جواد علی دوست دارم گدای تو باشم سائل دست های تو باشم مثل بال و پر کبوترها دائماً در هوای تو باشم دوست دارم که از زمان ازل تا ابد خاک پای تو باشم نیمه شب های ماه ذی الحجه زائر سامرای تو باشم یا دعای قنوت من باشی یا قنوت دعای تو باشم ما فقیریم سفره ای وا کن سامرایی حواله ی ما کن با تو این عقل ها بزرگ شدند اعتقادات ما بزرگ شدند پای دل های شیعیان آن قدر گریه کردید تا بزرگ شدند با نگاه تو با محبت تو اِبن سکّیت ها بزرگ شدند خوب شد بچه های هیئت ما پای درس شما بزرگ شدند بچه های قبیله ما با کربلا کربلا بزرگ شدند بی تو دل های ما بهار نداشت مثل یک شاخه ای که بار نداشت علی اکبر لطیفیان
لطف امام هادى و نور ولایتش ما را اسیر کرده به دام محبتش بر لطف بى کرانۀ او بسته ایم دل امشب که جلوه گر شده خورشید طلعتش منت خداى را که به ما کرده مرحمت توفیق برگزارى جشن ولادتش تبریک باد بانوى کبرى سمانه را کین غنچه بر دمید ز گلزار عصمتش ماه تمام و نیمۀ ذى حجه مطلعش خیر کثیر وکوثر قرآن بشارتش این است آن امام که تقدیر ایزدى بعد از جواد داده مقام امامتش این است آن امام که ذرات کائنات اقرار کرده اند به جود و کرامتش این است آن امام که در برکة السّباع شیران شوند رام و گذارند حرمتش این است آن امام که از نقش پرده هم ایجاد شیر زنده کند حکم قدرتش این است آن امام که دشمن به چند بار رخسار عجز سوده به درگاه عزتش سر تا به پاى عاطفه و مرحمت ولى دشمن به لرزه آمده از برق هیبتش آن سومین ابوالحسن از خاندان وحى چون سه على دیگر باشد عبادتش افزون ز ریگ هاى بیابان عطاى او بیش از ستاره هاى درخشان فضیلتش مائیم و دست و دامن آن حجت خدا چون نا امید کس نشود از عنایتش گردیده ایم جمع به ذیل لواى او افکنده ایم دست به دامان رحمتش از آستان قدس رضا هدیه مى کنیم آه دلى به غربت و اشکى به تربتش یارب بحق فاطمه با فتح کربلا بگشا بروى ما همه راه زیارتش از لطف آن امام (مؤید) مؤید است کو را نشان خدمت آل محمد است سیدرضا مؤید
امشب بشیـر از جانب حی تعالی آمده گوید که یاسینی دگر از صلب طاها آمده یــا کوثــری از دامــن ام‌ابیهــا آمده چـارم علـی در مجمع اولاد زهرا آمده از نسل مصباح الهدی هادی به دنیا آمده نور هدایت تافته هم در عرب هم در عجم کهف التقی، بـدرالشرف، نورالهدا، ابن‌الرضا رخ رحمه للعالمین هیبت علی مرتضی قرآن از پـا تـا بـه سر توحید از سر تا به پا هر دیده بر او یک حرم هر دل بر او یک سامرا هم وجـه ذات کبریـا هـم نجل ختم‌الانبیا آیینـۀ حسن قـدم بگـذاشت در عالـم قدم از آیـۀ «اللهُ نور» افکنده گل سیمای او نام دل‌آرایش علی، قلب محمّد جای او در چشم عرش کبریـا پیداست جای پای او دل، حج بجـا آرد ولـی در طوف سامرای او جود و کرم، بذل و عطا، یک قطره از دریای او عالم اگر سائل شود در پیش بذل اوست کم چشم عطا بر درگه و چشم کرم بر دامنش یعقوب‌هـا بینـا شوند از نفخـۀ پیراهنش نور الهـی در دلش روح محمّـد در تنش قرآن، کتـاب منقبت مداح ذات ذوالمنش شیرین دعای جامعه از منطق شور افکنش بیـن زیـارات دگـر این جامعـه گشته علم باغ بهشت من بود صحن و سرای سامره مرغ دلـم دائـم زنـد پـر در هـوای سامره تا چهره بگذارم شبی بـر جای‌جای سامره سعی و صفا و مـروه‌ام باشد صفای سامره ای کاش یارب میشدم عمری گدای سامره هرچند دائم خویش را بینم کنار آن حرم ای آفتاب شهر دل روی جهـان‌آرای تو ای گشته زیبایی خجل از طلعت زیبای تو روی خدا را اهل دل دیدند در سیمای تو نور خـدا می‌تابـد از سرداب سامرای تو دُر کرامت ریختـه از لعل گوهـرزای تو در زیر بـارِ منتت پشت فلک گردیـده خم تو وجـه حـی داوری یا‌بن‌الجواد ابن‌الرضا تو احمدی تو حیدری یا‌بن‌الجواد ابن‌الرضا تو جسم ایمان را سری یابن‌الجواد ابن‌الرضا تو روح را بال و پـری یا‌بن‌الجواد ابن‌الرضا از هرچه گویم برتری یابن‌الجواد ابن‌الرضا چون می‌نگارم وصف تو در دست می‌لرزد قلم من عبـد بی‌پا و سـرم اما سر و سرور تویی ساحل تویی دریا تویی کشتی تویی لنگر تویی گم‌گشتگان را تا ابد هادی تویی رهبر تویی علم و کمال و فضل را گردون تویی محور تویی لب‌تشنگان نـور را ساقی تویی ساغر تویی باشد که از لطف و عطا جامی کنی بر ما کرم تو هادی و بـا نور خود ما را هدایت می‌کنی تو دوستـان خویش را مست ولایت می‌کنی در گیرودار حشـر، هم از مـا حمایت می‌کنی بر خصم خود هم بس که آقایی عنایت میکند برما عنایت نـه! که لطف بی‌نهایت می‌کنی ای وصف تو خیرالکلام ای لطف تو خیرالنعم ای داده ذات حق تو را بر خلق عالم برتر جـد امـام منتظـر! بـاب امـام عسکری! جوشد ز تیغ مهدی‌ات نور عدالت‌گستری از ما سراسر تیرگی از تو همه روشنگری «میثم» کند با مدح تو پیوسته گوهر‌پروری باشد که جوشد مدح تو از خامۀ او دم‌به‌دم استاد حاج غلامرضا سازگار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آماده سازی حرم مطهر امیرالمومنین امام علی علیه السلام در آستانه فرا رسیدن عید سعید غدیرخم- نجف اشرف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 نماهنگ «بابا حیدر» به مناسبت عید غدیر خم منتشر شد 🔹 نماهنگ و قطعه موسیقی «بابا حیدر» با اجرای گروه سرود نجم الثاقب و آهنگسازی آریا شمس به مناسبت دهه ولایت و امامت و فرارسیدن عید غدیر خم منتشر شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌺🌺🌺🌺🌺 📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: شنبه - ۰۲ تیر ۱۴۰۳ میلادی: Saturday - 22 June 2024 قمری: السبت، 15 ذو الحجة 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم ❇️ وقایع مهم شیعه: 🌺 🔹ولادت امام هادی علیه السلام، 212یا214ه-ق 📆 روزشمار: ▪️3 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم ▪️15 روز تا آغاز ماه محرم الحرام ▪️24 روز تا عاشورای حسینی ▪️39 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام ▪️49 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
👆👆👆 ✳️ پنج توصیهٔ کاربردی از امام هادی علیه‌ السلام ✳️ 🌺 ولادت باسعادت امام هادی علیه‌ السلام بر تمامی شما عزیزان مبارکباد 🌺 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️برافراشتن عکس در نیویورک بالاش نوشته: مقام معظم رهبری... پایینش نوشته: دختران و پسران آمریکایی متشکرم... حالا متوجه میشید ،وقتی میگیم امروز انتخابات ما فقط برای ایران نیست یعنی چی ؟؟؟ چشم دنیایی به برگه رأی ماست.... درست انتخاب کنيم تا خدا ما رو از جمعشون خارج نکنه. .
. علی علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ جانم به علی - هدف این خلقت جانم به علی - علی اعلی حضرت می شینه روی لبم / ذکر والی الولی می درخشه توو دلم / عشق مرتضی علی ۲ (من از بچگی غرق غیرت و احساسم‌ روی اسم مرتضی حساسم یه امیر مومنین می شناسم) ۲ علی علی جان // ای سنه قربان ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ جانم به علی - که میرم قربونش جانم به علی - توو رگامه خونش آرزومه باز باشم / زیر بارون نجف یا علی علی بگم / مست ایوون نجف ۲ (من از بچگی یار دلبرو دوس دارم قصه های خیبرو دوس دارم اصن اسم حیدرو دوس دارم) ۲ علی علی جان // ای سنه قربان ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اکملت لکم - بی تو دینم دین نیست اسمی مثه تو - به خدا شیرین نیست شکر حق روی سرم / سایه ی ولایته عشق تو امیر من / بهترین عبادته ۲ (اسم تو فقط مرز حق و باطل میشه هر عشقی بی تو زائل میشه با تو آیه آیه نازل میشه) ۲ علی علی جان // ای سنه قربان ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ایرانِ من - با تو عزتمنده پرچم ما - با تو شد پاینده یاری کن که من / یار این وطن بشه هرکی توو مسیرته / انتخاب من بشه ۲ (کاش من بشه تو این ماه که باشه توی جبهه‌ی حزب الله یه کسی که بش بگیم ای‌والله) ۲ علی علی جان // ای سنه قربان ۲ .. 👇
ما مســت میِ جام الستیـم علی! از روز ازل بــاده پرستــیم علی! از جام بلیٰ عشق تو را نوشیدیم در پــای ولایت تو هستیــم علی!
از خُـمِّ غـدیر خُـم ، دلم ، مست علیست هســـتیِ جهـــان در گـروِ هست علیست تصـــویــر بلنـــــد آیــهٔ اِکمـــال است آن لحظه که در دست نبی،دست علیست ۱۴۰۳/۴/۲
🎐| 🏷چهل سال مجاهدت 🔻الذين ءامنوا و هاجروا و جاهدوا في سبيل الله باموالهم وانفسهم اعظم درجه عند الله و اولئک هم الفائزون (سوره مبارکه توبه/ ۲۰) 🔸کسانی که ایمان آورده و هجرت کردند و در راه خدا با اموال و جانهای خویش جهاد کردند بزرگترین درجه را نزد خداوند دارند و اینان همان رستگارانند 🔻حاجی هر وقت میآمد بیت رهبری و از گیتهای بازرسی X-RAY رد میشد دستگاه حسابی قاطی میکرد صدا پشت صدا بوق پشت بوق از بس که ترکش در بدنش داشت. 🎐 نشر دهید و همراه ما باشید 🌺شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻روایت زنده به گورکردن ۱۷۵ شهید غواص:‌‌ عمق فاجعه زنده به گور کردن بچه‌ها،خیلی فجیعتر ازچیزیه که شنیدیم،من دهنم بسته‌... 🔹راوی: محمدرضا یزدیان تنها بازمانده وتنها شاهدزنده ماجرای زنده به گور کردن شهدای غواص که پس ازاین ماجرا به اسارت دشمن بعثی درآمد ... 🌺شهدا را یاد کنید با ذکر صلوات