|⇦•خیز از جای خود ....
#مدح_خوانی ویژۀ میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه
خیز از جای خود چنان اسفند
با شکوفه بهار را طی کن
پرشو از عطر شوق مثل نسیم
جاده ی انتظار را طی کن
انتظار آرمانکوثرهاست
منتظر لامحال ابتر نیست
انتظار فرجخودش فرجاست
کهگشایش به غیر این در نیست
در بشر أرزوی دیرین است
دسدن ووصف یار را گفتن
از اصول جهاد تبیین است
حکمت انتظار را گفتن
منطق انتظار را باید
جست در راه سرخأل علی
انتظاراست افضل الاعمال
نیست این انتظار بی عمل
انتظار فرج بهخاکِجنون
هر سحر سرنهادن منوتوست
انتظار فرج نشستننیست
انتظاری است تا دم من وتوست
گفت حُبُ الوطنمن الایمان
انتظار از وطن شروع شود
لا محال هر انتظاری هم
باید از خویشتن شروع شود
انتظار فرج چو رود شدن
انتظار فرج خروشانی است
انتظاری چونان ابومهدی
انتظاری چونان سلیمانی
انتظار آنمعلم است که گاه
می رودار کلاسِ خود بیرون
تاببیند هنوز میخواند
دانش آموز درس را اکنون
انتظار است عاشق ومعشوق
با دل هردومیکند بازی
گفت ما نیز منتظر بودیم
پسر مهزیارِ اهوازی
معنی شوق را نمیدانیم
دل مارا، گرچه غرق مشتاقیست
انتظارِ تو را نفهمیدیم
انتظارات ما ولی باقیست
کی شود آفتاب دولت تو
گرمسازدتمامهستی را
از زمین نقشِ کفر محو نکند
پر کندنقش حق پرستی را
کی سود روزهای تلخ فراق
بهظهور تومنتهی گردد
غیبت ما به سحر گاهی
بهحضور تومنتهی گردد
انتظار تو هر شب وروزی
شوق محراب جمکرانم داد
ذکر این أِیاکَنَعبُدَش همگفت
راه توحید را نشانمداد
پسر مکه از سفر برگرد
کعبه رکن و مقام میخواهد
کربلا قرنهاست منتظر است
انتظار انتقاممیخواهد
.
ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ
امامجعفر صادق علیه السلام:
اگر از عمر دنیا تنها یک روز مانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی میکند تا قائم ما اهل بیت(علیهالسلام) ظهور یابد.
📚منتخبالاثر، ص ٢٥٤
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
.
|⇦•خدا از آسمون خورشید...
#سرود ویژۀ میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه
خدا از آسمون خورشید و آورده رو زمین
توی عالم صدای جبرئیل انداخته طنین
"بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤمِنینْ"
کسی که قبله بهش مایله اومده
کسی که نقل تموم محافله اومده
کسی که حل تموم مسائله اومده
منتظرا دستا بالا
به صفای قدمش همه بگید ماشاالله
برسه تا، عرش اعلا
به صفای قدمش همه بگید ماشاالله
ماشاالله به اسم زیباش
ماشاالله به نیم نگاهش
ماشاالله به قد و بالاش
ماشاالله به روی ماهش
«مولانا بقیة الله»
برای این نگاری که خاطرخواهاش بی حدن
ملائک دسته دسته واسه ی تبریک اومدن
غزل خون دور گهوارش مؤدب زانو زدن
کسی که اومدنش دلو میبره اومده
کسی که مهدی آل پیمبرهِ اومده
کسی که مو به مو حضرت حیدره اومده
منتظرا، دستا بالا
به وقار فاطمیش همه بگید ماشاالله
کمنزاریدیالا یالا
به وقارفاطمیش همه بگید ماشا الله
ماشاالله به این جمال و
ماشاالله به این شمائل
ماشاالله به این جلال و
ماشاالله به این فضائل
«مولانا بقیة الله»
زمین میخونه یا مهدی با هردم با هر طپش
آخه طاووس جنت پا گذاشته روی سرش
ببین از بس که خوشحاله میچرخه دور خودش
کسی که لیلی اهل دل عاشقه اومده
کسی که فوق تمام سلائقه اومده
کسی که صاحب امر خلائقه اومده
منتظرا، دستا بالا
الهی فداش بشیم همه بگید ایشاالله
هرکی دوسش، داره حالا
الهی فداش بشیم همه بگید ایشاالله
ایشاالله باشیم کنارش
ایشاالله همه شهید شیم
ایشاالله باشیم سپاهش
ایشاالله که رو سفید شیم
«مولانا بقیة الله»
.
|⇦•قبله گاه ایمانی...
#سرود ویژۀ میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه
قبله گاه ایمانی
بطن بطنِ قرآنی
توجناب سلطانی
شاه جمکرانی
ای امیر قلب من
بیا بیا بیا
ای آخرین بُت شکن
بیا بیا بیا
یا حجة ابن الحسن
بیا بیا بیا
بیا بیا بیا، بیا گل نرگس
ای سلالة الصافات
جد اطهر سادات
انتظار بیدارت
افضلُ العبادات
ای گل آدینه ها
بیا بیا بیا
اجابت هردعا
بیا بیا بیا
منتقمکربلا
بیا بیا بیا
بیا بیا بیا، بیا گل نرگس
عطر وبوی هر شهری
برخدا ولیعهدی
روی قلّه عالم
پرچمیا مهدی
بگو با شور وشعف
بیا بیا بیا
دوازدهمین صدف
بیا بیا بیا
پسر شاه نجف
بیا بیا بیا
بیا بیا بیا، بیا گل نرگس
.
ماه شعبان شدوبازهم شده این دل هوایی
عمریست که من منتظر روی توم ارباب کجایی
ای صاحب عدل وکرم و جود الهی
ای کاش که این هفته واین جمعه بیایی
صبحدم پیک مسیحا دم جانان آمد
گفت برخیز که آرام دل و جان آمد
سحر از پرده نشینان حریم خلوت
نغمه برخاست که شاهنشه خوبان آمد
ای منتظران گنج نهان می آید
آرامش جان عاشقان می آید
بر بام سحر طلایه داران ظهور
گفتند که صاحب الزمان می آید
پیک صبا دارد به لب از شوق دیدار این سخن
بادا مبارک مقدمت یا سیدی! یابن الحسن
گر چه نهانی ز چشم، دل نبود ناامید
می رسد آخر به هم چشم من و پای تو
نیمه ی شعبان بود روز امید بشر
شادی امروز ما نهضت فردای تو
دل شود امشب شکوفا در زمین
می زند لبخند شادی بر زمین
آسمان ِ دل تبسم می کند
روی ماهت را تجسم می کند
محسن بلنج
.سرانجام همه چشم انتظاری ها به سر رسید و نیمه شعبان طلوع کرد.
روزی که حق بر بساط باطل قدم گذاشت، تا همه بدانند که در ستیز حق و باطل ، حق ماندنی است.
آن روز خورشید از خانه امام حسن عسگری تابیدن گرفت تا دنیا ایمان بیاورد که شب ، توان ایستادگی در برابر روز را نخواهد داشت
و اکنون عدالت ، سال هاست که در آتش عدالت گستری قاطع می سوزد و غریبانه در انزوای محض، خاکستر می شود
برگرد تا جمعههای بیتو، رنگ بیهودگی به خود نگیرد. برگرد تا از انزوای تکرار به در آییم
برگرد تا کعبه از تب و تابی هزاران ساله به در آید و در مستی طواف تو سر از پا نشناسد.
کجایی ای سایه سار دوستان و در هم شکننده دشمنان؟
کجایی ای صاحب ذوالفقار؟
کجایی ای روشنی بخش چشم های رسول( ص)؟
در روز میلاد امام زمان علیه السلام دست ها را به آسمان بلند کرده و زمزمه کنیم:
اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ، ضَلَلْتُ عَنْ دينى
خدایا حجّتت را به من بشناسان ،
اگر حجّتت را به من نشناسانی ، از دین خود گمراه میشوم
میلاد باسعادت آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مبارک باد
التماس دعا..سالار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای منتظران گنج نهان می آید
آرامش جان عاشقان می آید
بر بام سحر طلایه داران ظهور
گفتند که صاحب الزمان می آید
گروه ذاکرین آل الله
﷽❣ سلام امام زمانم ❣﷽
سلام ای دلربای اهل بینش
سلام ای قلب ناب آفرینش
فدای دیدهٔ محزونت ای یار
فدای آن دل پرخونت ای یار
بہ یاد داغ جدّه بی پناهت
بسوزد عالمی از سوز آهت
بیا ای جلوه جاوید زهرا
بیا ای آخرین امید زهرا
اللﮩـم عجـل لولیـڪ الفـرجــــ
🍏🍎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
'♥️✨
خوشا به حال ما اگر در راهش خسته نشویم ،
بمانــیم و دل بدهـــیم …":)
🌸
ياد آن شاعر دلداده به خیر که دمادم می گفت:
خبر آمد خبری در راه است
سرخوش آن دل که از آن آگاه است
ولی ای کاش خبر می آمد
که خدا مى خواهد
پرده از غیبت مهدی زمان بر دارد
پرده از روزنه ی عشق و امید
پرده از راز نهان بردارد
کاش روزی خبر آید
که تسلای دل خلق خدا
از فراسوی افق می آید
مهدی آن یوسف گم گشته ی زهرا و على
از شب هجر به کنعان دلم می آید...
#نیمه_شعبان #میلاد_امام_زمان
🤲أَللَّهُمّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ🤲
چه بیقرار دلم میل سامرا کرده
خدا به حضرت نرگس پسر عطا کرده
✍ #قاسم_نعمتی
🌱اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌱
#ولادت_حضرت_صاحب_الزمان_عج
منم اهل آبادی آب ها
منم خانه بر دوش گرداب ها
.
به چشمم ببین خانه ی خویش را
بنا کرده ام روی سیلاب ها
.
من از اهل دریایم و می شوم
بدون تو مانند مرداب ها
.
خیال تماشای آبادیت
ربوده ز چشمان من خواب ها
.
نوای نی ام ، آتشین تر شدم
که می سوزم از آه بیتاب ها
.
بیا تا که از طرح ابروی تو
بسازیم تا کعبه محراب ها
.
کجایی که جام محبت زدیم
همه روی دل طاق نصرت زدیم
.
قدم زن ، دلم جمکرانی شده
قنوت زمین آسمانی شده
.
و در مسجد کوفه ی قلب من
دوباره به پا ندبه خوانی شده
.
بدون تو در کوچه های بهشت
تمامی گل ها خزانی شده
.
نصیب دلی که به دنبال توست
فقط حسرتی جاودانی شده
.
نگاهت چرا در پس ابرهاست
نشانت چرا بی نشانی شده
.
در این جام خالی شرابی بریز
که هنگامه ی سر گرانی شده
.
به آئینه بندان چشمم بیا
قدم زن به دامان چشمم بیا
.
قسم بر نگاهت ، دلم دست توست
خداوندی این حرم دست توست
.
نوشتم روی کعبه ی سینه ام
اگر اذن باشد علم دست توست
.
مرا می نویسی فدایت شوم
که از روز اول قلم دست توست
.
در این ازدحام گدا آمدیم
که آئینه های کرم دست توست
.
تب جزر و مدِّ زمین و زمان
تمنای هر زیر و بم دست توست
.
طپش های قلب خدا هم تویی
ظهور و وجود و عدم دست توست
.
تو را خوانده ام تا حسابم کنی
مبادا که روزی جوابم کنی
.
علی چهره ای بس که حیدر شدی
که آئینه دار پیمبر شدی
.
دو رکعت به پشت سرت خواندنی ست
که با زلف خود سایه گستر شدی
.
حسینی و دل می بری از همه
حسن هستی و مجتبی تر شدی
.
تو زیباترین عشق پروردگار
تو گیراترین جام کوثر شدی
.
بده گیسوان را به دستان باد
که عالم ببیند چه محشر شدی
.
در این فصل پاییزی بی کسی
تو خورشید گل های پرپر شدی
.
شب ما زمستانی و سرد سرد
بهشتم ! به گلخانه ات باز گرد
.
بزن آتشم شعله ات پا گرفت
که کار من و عشق بالا گرفت
.
بزن آتشم ناز چشمت که چشم
به دنبال تو راه دریا گرفت
.
چه گل های یاسی که مجنون عشق
فقط محض لبخند لیلا گرفت
.
به نامت سلیمان دل سکه زد
شفا را ز دستت مسیحا گرفت
.
برای تماشای اعجاز تو
پر دامنت دست موسی گرفت
.
نداریم ظرفیتت را که حق
تو را بین قاب معما گرفت
.
منم بغض سر در گمی شما
مرا کشتی از قبل ، کجایی بیا
#حسن_لطفی
#ولادت_حضرت_صاحب_الزمان_عج
وقتی نفس گرفته، دلم در هوایتان
یعنی منم که زنده ام از اشک هایتان
داوود من! دوباره بخوان تاکه عالمی
ایمان بیاورد به طنین صدایتان
از این همه سحرکه گذشته است می شود
یک شب نصیب این دل من هم دعایتان
این اشتراک چشم من و چشم خیستان
من گریه ام به کشته کرببلایتان
آقا اجازه می دهید هروقت آمدید
نقاشیم کنند مرا زیر پایتان؟
یک روز عاشقانه تو از راه می رسی
آن روز واجب است بمیرم برایتان
#علیرضا_لک
#ولادت_حضرت_صاحب_الزمان_عج
ای زمین سامره طور تجلّا خوانمت
یا بهشت حضرت باری تعالا خوانمت
سرزمین مکّه یا گلزار بطحا خوانمت
جبهه هفت آسمان با عرش اعلا خوانمت
کعبة پیغمبران یا طور سینا خوانمت
قبلة امید فرزندان زهرا خوانمت
هر چه هستی طور دل سینای جان میدانمت
زادگاه مهدی صاحب زمان میدانمت
*
نو عروس فاطمه امشب محمّد زادهای
دختر شاهنشه رومی و احمد زادهای
اختر برج ولایی، ماه امجد زادهای
هیکل توحید یا روح مجرّد زادهای
عابدی معبود و یا عبدی مؤید زادهای
پای تا سر مظهر دادار سرمد زادهای
انبیا را اولیا را، جان جان است این پسر
مصلح کل مهدی صاحب الزمان است این پسر
*
کودکی نورس مپندارش که پیر آدم است
رهنمای آدم است و مقتدای عالم است
انبیا را اوّل است و اولیا را خاتم است
هم خطاب مبرم است و هم کتاب محکم است
هم بدرد جان دوا هم زخم دل را مرحم است
نوح دل، یوسف لقا، موسی بیان، عیسی دم است
شیعه تنها مصلح کلّ بشر میداندش
عالم خلقت امام منتظر میداندش
*
نرگس امشب تا سحر با مرغ شب بیدار باش
صبحدم چشم انتظار وعدة دیدار باش
دیده بگشا در تمشای رخ دلدار باش
در رخ دلدار محو جلوة دادار باش
شاهد لبخند گل در دامن گلزار باش
در نشاط و شور و شادی باغبان را یار باش
شب دعایت روح را غرق حلاوت میکند
صبح مهدی در برت قرآن تلاوت میکند
*
ای عروس فاطمه ام العلوم الکامله
ای جهان قربان حملت ای بمهدی حامله
ای تو را سادات زنهای بهشتی قابله
خیز از جا و بجا آور نماز نافله
نور شد بین تو و چشم حکیمه فاصله
کاروان دل به پا آمد امید قافله
حبذّا یار آمده یار آمده یار آمده
یوسف گم گشتة زهرا به بازار آمده
*
نرگس امشب موسِئی با نور طور آوردهای
یا مگر داور دیگر باز بور آوردهای
آدم است این یا ملک یا آنکه حور آوردهای
یا بدامن مظهر الله نور آوردهای
آفرینش را به شوق و وجد و شور آوردهای
سید الاشهاد را بدر البدور آوردهای
از زمین یک آسمان توحید داری در بغل
ماه دورت گردد و خورشید داری در بغل
*
قلب امکان، رکن ایمان، جان جان ماست این
ناخدای کشتی دین مصلح دنیاست این
لنگر و طوفان و موج و ساحل و دریاست این
آدم و نوح و خلیل و موسی و عیساست این
نور و طور و فجر و قدر و کوثر و طاهاست این
ای دو صد یوسف فدایش یوسف زهراست این
نامش از اهل زمین و آسمان دل میبرد
چهرهاش نادیده از خلق جهان دل میبرد
*
والد خلق خدا در نقش مولود آمده
در جمال عبد پیدا، حُسن معبود آمده
آفتاب ظلّ جان یا ظلّ ممدود آمده
بحرهای آرزو را دُرّ مقصود آمده
با لوای حمد بشتابید محمود آمده
آی مظلومان بپا مهدی موعود آمده
روز عشق و وحدت و ایثار و هم عهدی رسید
از کنار کعبه فریاد انا المهدی رسید
*
ای وجودت بر تن بی جان عالم جان بیا
ای ظهورت دردها را خوشترین درمان بیا
ای جواب نالة مظلومی قرآن بیا
ای همه جانها بخاک مقدمت قربان بیا
ای امید بی کسان ای یار مظلومان بیا
ای نجات هستی ای گمگشته انسان بیا
زینب کبرا سر بازار میخواند تو را
فاطمه بین در و دیوار میخواند تو را
*
آفتابا طلعتت در پرده پنهان تا بکی؟
ماهتابا جلوهای شبهای هجران تا بکی؟
باغبانا بی تو خون آب گلستان تا بکی؟
یوسفا از دیدنت محروم کنعان تا بکی؟
احمدا تنها میان جمع قرآن تا بکی؟
مهدیا بر نیزه سرهای شهیدان تا بکی؟
از جگرها آه میجوشد که یا مهدی بیا
خون ثارالله میجوشد که یا مهدی بیا
*
گاه دور کعبه با اشک روان میجویمت
گه چو بلبل نغمه زن در بوستان میجویمت
گه کنار خانه برگرد جهان میجویمت
در منی من در زمین و آسمان میجویمت
که به بزم دوستان با دوستان میجویمت
گه درون خویشتن مانند جان میجویمت
هرچه میگردم در این گلشن نمیبینم تو را
تو مرا میبینی امّا من نمیبینم تو را
*
دیدهها اختر شمار صبح دیدار تؤاند
اختران آئینهدار ماه رخسار تؤاند
گلعذاران بی قرار سیر گلزار توأند
شهریاران خاکسار پای زوّار توأند
سربداران پایدار دار ایثار توأند
دوستان چشم انتظار صبح پیکار توأند
یا بن مولانا العلی یا بن النبی المصطفی
از تو عالم میشود چون نظم «میثم» با صفا
#استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
#ولادت_حضرت_صاحب_الزمان_عج
به فلك مي رود از خاك زمين بوي بهشت
گشته عالم همه جا گلشن مينوي بهشت
پيش يارم كه بود روشني روي مهشت
عرق شرم چكد از رخ دلجوي بهشت
خلق عالم همه با دوستي و هم عهدي
گشته ورد لبشان زمزمه يا مهدي
دردل اهل ولا خانه گرفتي نرگس
خانه محفل جانانه گرفتي نرگس
دل زهر عاقل و ديوانه گرفتي نرگس
كز يَم فاطمه دردانه گرفتي نرگس
ديده روشن برخ مهدي عثني عشرت
جان به قربان تو و ماه جمال پسرت
اين پسر آينه روي خدا مي باشد
اين پسر مشعل انوار خدا مي باشد
اين پسر سيد جمع سُعَدا مي باشد
اين پسر طالب خون شهدا مي باشد
اين همان است كه دلها همه ديوانه اوست
اين همان است كه جانها همه پروانه اوست
افق نسل علي را قمري پيدا شد
خلق را رهبر صاحب نظري پيدا شد
پدر پير خرد را پسري پيدا شد
بلكه بر ملت قرآن پدري پيدا شد
هر كه خواهد رخ تابنده احمد بيند
چهره منتقم آل محمد(ص) بيند
اي صفا بخش و شفا بخش دل و جان همه
اي طبيب همه اي داروي درمان همه
همه پروانه و تو شمع فروزان همه
همه جان باخته عشق و تو جانان همه
چه شود عقده ز دلها بگشائي اي دوست
از پس پرده غيبت به درآئي اي دوست
طعنه از دشمنت اي دوست شنيدن تا كي
به بدن پيرهن صبر دريدن تا كي
پيش رو بودن و روي تو نديدن تا كي
بار هجران تو بر دوش كشيدن تا كي
ما كه ناديده تو را طالب ديدار شديم
به كمند سر زلف تو گرفتار شديم
گوش ياران تو را طعنه اغيار بس است
عاشق زار تو را اين همه آزار بس است
قفس تنگ بر اين مرغ گرفتار بس است
پيش رو بودن و ناديدن رخسار بس است
گلي از گلشن روي تو نچينيم ، چرا؟
ما بميريم و جمال تو نبينيم ، چرا؟
ما كه پروانه صفت گِرد غمت سوخته ايم
آتش عشق تو در سينه بر افروخته ايم
قصه عشق تو را از ازل آموخته ايم
كز ولادت به رخت ديده دل دوخته ايم
پر تو حسن تو تا شام ابد در دل ماست
هر طرف روي كني جي تو در محفل ماست
*
#ولادت_حضرت_صاحب_الزمان_عج
صبح الست بود و خدا بي حساب داد
آرامشي به هستي در اضطراب داد
عشق آفريد و عالم و آدم خطاب كرد
بر هر كه بوده فرصت يك انتخاب داد
با چارده ظهور ، خدا پرده را گشود
من را به دست اين دلِ خانه خراب داد
از من نبود حرفي و عشق از طُفيلشان
مشتي گرفت و خاك مرا پيچ و تاب داد
ميخواست تا تبار مرا هم نشان دهد
آنجا به جاي آب به خاكم شراب داد
انگور تاكهاي بهشتي رسيده بود
من تشنه بودم و به لبم جام ناب داد
من چون تو مست،مست تماشا شديم ما
پيمانه نوش يوسف زهرا شديم ما
باغ بهشت زمزمه ي او گرفته است
امشب كه عطر نرگس شبّو گرفته است
امشب كليم، خادم اين طاق نصرت است
از دشتِ عرش نافه ي آهو گرفته است
يونس به دست مجمر و اسپند بياورد
يوسف خميده دسته ي جارو گرفته است
رخصت نداده اند كه جبريل هم رسد
يك گوشه در بغل سر زانو گرفته است
گيسو گلاب و آينه را چرخ ميدهد
مريم به عرش چادر بانو گرفته است
حتي خليل قبله ي خود گم نموده و
سر را به سوي آن خَم ابرو گرفته است
از شوق،صبر حضرت زهرا سر آمده
امشب اگر غلط نكنم حيدر آمده
تكيه بزن به كعبه،امير سوارها
پايان بده به سردي اين انتظارها
چشم مرا به آب بصيرت زلال كن
پيدا كنم مسير تو را در غبارها
از چشمه ي معارف خود جرعه اي ببخش
باران ببار بر تن اين شوره زارها
پاي مرا به راه ولايت ثبات دِه
دستم بگير تا گذرم از حصارها
بين تنور عاشقيت شيعه ام نما
مقداد وار مثل همه سر به دارها
بر ندبه هاي ساده ي من برگ و بار دِه
پُر كن تمام سال ما را از بهارها
خط ميكشم به روي تمامي جمعه ها
تا جمعه اي كه سر زند از روزگارها
جز عطر عشق بر سر گيسو نميزني
تو با حسين، عشق خدا مو نميزني
همسايه ي قديمي دلهاي ما سلام
اي عابر غريبه ي اين كوچه ها سلام
وقتي عبور ميكني اين بار چندم است
من ديده ام تو را و نگفتم تورا سلام
شايد تويي همان كه سر كوچه زودتر
گفتي براي بار هزارم به ما سلام
ديدم به روي سنگ مزاري نوشته بود
من را كه كشت؟داغ تو آقا بيا سلام
بر حمد و بر قيام و ركوع و سجود تو
بر قامت و قيامت بي انتها سلام
بر جلوه ي قنوت و سلام تشهدّت
وقت اذان به اشهد ان لا الا سلام
اما گمان كنم كه جواب تو ميرسد
تا ميكني به جانب كرب و بلا سلام
جانم اسير اشهد انَّ امير توست
آقا خوشا به حال دلي كه اسير توست