eitaa logo
ذاکرین آل الله
274 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
299 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله ای همه این همه بی کسی ای وای سرم درد گرفت دلِ سرشارِ غم شعله‌ ورم درد گرفت او ز فردای حسین و حسنش داشت خبر از خزان گشتن باغ و چمنش داشت خبر از به آتش زدن یاسمنش داشت خبر از غمِ حیدر خیبر شکنش داشت خبر از حسین و بدن بی سرش داشت خبر اشک، از دیده فرو ریخت و روحش پر زد پر زد و دختر مظلومه ی او بر سر زد بگم روشنت کنم بصیرت در روضه بدونی شیعه از کجا ضربه میخوره.."ان الدین عندالله السلام" و این اسلام با محرم‌ و صفر زنده است.یه معادله است.یهود میدونست اسلام میاد همه‌ی دنیا رو میگیره،یهود میدونست یه پیغمبر میاد کاری میکنه کارستون همه ی دینها در دینش خلاصه میشه. اینا میدونستن بشارتها در تورات و انجیل و و زبور داده شده بود. میدونستن پیغمبر فعالیتش تو‌ مکه نمیگیره.. چند صد ساله قبلش رفتن تو مدینه جا گرفتن..اوس و خزرج و... اینا آمدن آماده بودن به موقع ضربه رو بزنن.. از علی هم نقره داغ شده بود درِ خیبر رو کنده بود، بیچاره اشون‌ کرده بود.با هوچی گری حمله کردن و با هوچی گری بیعت گرفتن.همه میگن چرا دوشنبه؟ چون بیشتر جمعیت یهود روز دوشنبه در مدینه بودند.دوشنبه بازارشون بود.اون روز رفتن در خانه رو آتیش زدن..همه جا پیغمبر فرمود:"فاطمة بضعة مني" جمعیت زیادی از یهودیا جمع شدن دیدن علی رو دارن میبرن همچین که کمربند علی رو‌کشید از یه طرف فاطمه با قوت الهیه نه قوت بشری کمربند مولا رو مشید همه ی نامردا رو زمین ریختن..آی کینه به دل گرفتن علی رو رها کردن.. با غلاف و با تازیانه با تمام کینه ها زدند..مادر زیر دست و پا گم‌ شد.. یه جام زینب تو محله ی یهودیها همه سنگ برداشتن .. الشام ،الشام، الشام.. فرمود: هفت تا مصیبت تو شام بر ما وارد شد. بالاترینش این بود ما رو از محله ی یهودیها آوردن.. یه عجوزه ای بلند شد گفت:آی یهودیا حالا موقع انتقام خیبره.. اون سری که میبینید سرِ پسر کنندهٔ در خیبره.. انقدر سنگ زدن سر بابام از روی نیزه افتاد.... «حسین..»
مداحی آنلاین - باز دوباره ام سفر سوی مدینه آرزوست - کریمی.mp3
6.24M
مژده ای رحمت رحمان که سحر نزدیک است ای رسول مدنی وقت سفر نزدیک است شبِ بیچارگی نسل بشر نزدیک است به علی هم برسان روز خطر نزدیک است وقتِ آتش‌ زدن یاس و تبر نزدیک است
. ❁﷽❁ (علیه السلام) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا ابا محمد یا حسن بن علی حُسن بی انتها فقط حسن است بی نهایت عطا فقط حسن است آبشار همیشه سر‌شار از لطف و جود و سخا فقط حسن است جای دیگر نمی روم هرگز دستگیر گدا فقط حسن است اینقدر آقا امام مجتبی کریم بود فرمودند سه بار ، تمام داراییهای خودش ، همه ی مال و اموالش رو در راه خدا به فقرا بخشید در هیاهوی این جهان غریب با غمم آشنا فقط حسن است دست بی منتی که می گردد پیِ هر بی نوا فقط حسن است با جذامیِ گوشه گیر شهر آنکه شد هم غذا فقط حسن است حسرت زر شدن اگر داری نظر کیمیا فقط حسن است آنکه دنبال دوستانِ خودش هست روز جزا فقط حسن است صاحب روح و جان عاشق من از همان ابتدا فقط حسن است آنکه مانند دست های پدر شده دست خدا فقط حسن است 1 قربونت برم ، آقای مدینه، قربون قبر بی شمع و چراغت آقاجان، ان شالله یه روزی بقیع آزاد میشه شیعه ها میان ماهم میایم، فرش زیر پامون رو میدیم برا حرمت، چه صحن و سرایی بسازیم تو بقیع، چه خبر بشه حرم بقیع، آقاجان...زنده باشیم و ببینیم سخت است چگونه بنویسم محنت را آتش زده این زهر تمام بدنت را روزهای آخر عمر امام مجتبی از وقتی که اون جام زهرو سر کشید دور و بر امام مجتبی یکی یکی، بچه ها، خواهرا، برادرا میرفتن و میومدن، اما اونیکه از همه بی تاب تر بود خواهرش زینب بود، آی، امام مجتبی آن روز دوشنبه که در خانیتان سوخت سوزاند تمام دل و باغ و چمنت را از بغض گلوی تو کسی نیست خبر دار نشنیده از ان روز کسی هم سخنت را آقاجان...خدا میدونه چی دید امام مجتبی، یه عمری گوشه گیر شد، هر موقع اسم مادر میومد زیر لب ناله میزد وای مادر .... از کودکیت سوختی و شکوه نکردی حالا همه دیدند ولی سوختنت را هر پاره جگر تکه ای ازغصه ی کوچه ست مادر، تو کجایی که ببینی حسنت را 2 آقا جان....امام مجتبی رو زهری که جعده، لعنت الله داد این زهر، امام مجتبی رو زمین گیر نکرد، اون چیزی که امام مجتبی رو زمین گیر کرد آتشی بود که از لابلای در زبانه می‌کشید. بگم کی؟ اون لحظه ای که مادر سادات ، اومد پشت در، صدا زد مگه نمیدونید ما داغداریم مگه نمیدونید بابام پیغمبر تازه از دنیا رفته، برید ما رو به حال خودمون رها کنید. من از امام زمان معذرت می خوام، نامرد دومی، تو نامه ای که برا معاویه نوشت گفت من دیدم دستای فاطمه رو از لابلای در، یعنی میدونستم فاطمه پشت دره، آنچنان با لگد، به در نیم سوخته زدم، آه، وقتی در آتش بگیره، میخ در سرخ میشه داغ میشه، یه مرتبه دیدن فاطمه ، بین درو دیوار، علی رو صدا نزد فقط گفت فضه بیا بخدا محسنم رو کشتند آه، در وسط کوچه تو را میزدند مادر جان کاش به جای تو مرا میزدند آی مادر..... یه مرتبه دیدن، آقا سیدالشهدا دوید وسط کوچه صدا زد حسینم، اینهمه آذر به سینه ام مزنید نمک به زخم دل درد پرورم نزنید در این مدینه همینجا سر مرا ببرید غلاف تیغ به بازوی مادرم نزنید سرمایه ی محبت زهراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی‌دهم گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا یک ذره از محبت زهرا نمی‌دهم ━━━━━━─────── ✍ 1 شاعر:حسن کردی ✍2شاعر: امیر علوی ━━━━━━─────── .👇
. دوباره نسیمی ز غربت/دوباره غم وسوز سینه دوباره هوای بقیع و/دوباره هوای مدینه دوباره غم مصطفی و/دوباره عزای پیمبر رسیده دگر باره وقت ِ/سیه پوشی ِ آل حیدر در این سوگ عظمی/زهجران بابا زند ناله زهرا زند ناله زهرا واویلا واغربتا... عزای رسول خدا و/زمان مصیبت رسیده خدیجه زند ناله در عرش/شود فاطمه قد خمیده پدر رفت و شد تسلیت ها/بر آن بی قرین ِ یگانه به پشت در و بین کوچه/ز میخ در و تازیانه ببین یا محمد/به اشک دو دیده چه غمها پس از تو/به زهرا رسیده واویلا واغربتا... بیا و ببین شعله ها را/فروزان ز بیت ولایت در و هیزم و آتش و دود/هجوم و جفا و جنایت دل فتنه گر های آن روز/ز بغض و جفا پر شرر بود لگد زد به در بی حیایی/وَ زهرای تو پشت در بود چه گویم چه گویم/من از پشت آن در شده غنچه پرپر/شده غنچه پرپر واویلا واغربتا...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه السلام سلام ما سلام ما به روی تو ای نور هل اتی درود بی کران ما به محضر تو یا امام رضا مَهِ لیله ی جان رضا یا رضا تجلّی سبحان رضا یا رضا غریب خراسان رضا یا رضا غریب خراسان رضا یا رضا... سلام ما سلام ما به تو که هستی بضعة النبی عنایتی به ما نما نَمی ز بَحرِ سوز زینبی دعا کن شویم اهل مُلک ولا به سوز غمت تا ابد مبتلا وَ سائل به سلطانِ قالوا بلی سلامٌ علی ساکنِ کربلا...
♻️♻️934♻️♻️ ☑️بنداول کریمِ و همتا نداره اسمه شریفش موندگاره از میونه دسته مجتبی بارونه کرامت می‌باره ..... آقای منه همون آقاکه محترمه همونی که شاه کرمه کریمه ولی بی حرمه آقای منه دله عاشقا رو می بره عموی علیِ اکبره همونی که عشقه مادره یاسیدنا مددی امام مجتبی«ع» ☑️بند دوم تویی کریم آل طاها تویی میوه ی قلبه زهرا از عمقه وجودم می خونم خیلی میخوامت به جونه مولا ...... عالم به فدات اسم تو میگم باشوروشین تویی تو امیره عالمین داداش بزرگتره حسین عالم به فدات تویی که یله بی بدلی اسطوره ی جنگ جملی ای پسره حضرته علی یاسیدنا مددی امام مجتبی«ع» 💠💠💠9⃣3⃣5⃣💠💠💠
🌷🌷🌷 ✅بنداول آتیش زهرکین وجودم و میسوزونه خیلی حالم بده خیلی دلم پریشونه به نزد مادرم دارم میرم غریبونه 🌷 کجایی زینبم تشتی بیار ای خواهرم کجایی زینبم بیا به بالای سرم کجایی زینیم ببینی حال مضطرم 🌷 بیاببین داره میسوزه کل پیکرم بیا ببین خواهر شد لخته لخته جگرم ببین میسوزم از زهرجفای همسرم غریب غربتم خدا غریب غربتم _____________________ ✅بنددوم اشکای چشم من می باره مثل بارونه از دردوغربتم کسی چیزی نمی دونه چرا کسی دیگه از روضه هام نمی خونه 😭 روضه م نه اینه که من غریب مدینه ام روضه م نه اینه که قتیل زهرکینه ام یه عمریه که هست داغی میون سینه ام 😭 روضه م همینه که دستای بابام بسته بود من بچه بودم میسوختم از عمق وجود لونقد زدن که شد کل تن مادر کبود 😭 غریب غربتم خدا غریب غربتم __________ ✅بندسوم روضه م همینه که یه روزی توی کوچه ها یکی لگد میزد به مادرم یکی عصا الهی بشکنه دست مغیره ای خدا 😭 نامرده بی حیا به زخم من نمک می زد دستای نحس و به قباله ی فدک می زد جلوچشای من به مادرم کتک می زد غریب غربتم خدا غریب غربتم 💠💠💠 282 💠💠💠 _________________
🔘🔘🔘🔘 ✅بنداول میسوزه جگرش همه پا تا سرش بازهری که ریخته به کامش همسرش به یاده کوچه ها سیلیِ بی هوا میخونه که زدن مادرش رو چرا تو کوچه از جفا ای واااای تمومه نفس هاش شده پر زِ ماتم واویلا ای واااای همه روز و شب هاش شده غصه و غم واویلا ای واااای زدن مادرشو یه عده نامحرم واویلا تیر بارون شد تنش غریبونه که واسه ش مادرش روضه خونه واااای (حسن جان 3) 🔘➖➖➖➖🔘 ✅بنددوم وای از این زمونه سوت و کوره خونه نمیشه کاری کرد میره بی بهونه رفتنش چه زوده تنش زهر آلوده رنگ و روش زرده و خیلی هم کبوده جرم اون چی بوده ای وای کسی نیس که زیر بغلهاش بگیره واویلا ای وای خون بالا مياره همش سر به زیره واویلا ای وای داره پر میکشه میره خیلی دیره واویلا رفت بالبهای تشنه و خونی شد واسش زهر جفا نشونی وای حسن جان 🔘➖➖➖➖➖🔘 ✅بندسوم با چشمای ترش اومده خواهرش آورده یه تشتی کنار بسترش میزنه بال و پر رو بستر برادر زیر لب میخونه لحظه های آخر توکجایی مادر ای واااای میخونه کنارحسینش بااون حال مضطر ای واااای لایومک یومک عاشورا حسین ای برادر ای واااای سرت رو می بُرن تومقتل جلو چشم خواهر واای که جسمت میشه نامرتب واای جلو چشمای تار زینب(س) واااای حسن جان .
🌴تو غریب الغربایی، تو معین الضعفایی تو شفیع دو سرایی تو ولی نعمت مایی تو رئوفی، تو عطوفی، تو رضایی، تو رضایی پر زند مرغ دلم در حرمت همچو کبوتر به شهان ناز کنم تا که شوم سائل این در گل احمد گل زهرا پسر موسی جعفر چه شود گر که به من گوشة چشمی بنمایی 🌴تو غریب الغربایی، تو معین الضعفایی غم ناگفتة دل را تو شنیدی تو شنیدی تو به دست کرمت ناز گنه کار کشیدی «آمدم قبر تو بوسیدم و رفتم به امیدی که شب اول قبرم تو به دیدار من آیی» 🌴تو غریب الغربایی، تو معین الضعفایی جز تو نشنیده ام ای پادشه عالم امکان که شود پادشهی ضامن آهوی بیابان چه شود ای حرمت کعبة دل قبلة ایمان که مرا هم سر کویت بپذیری به گدایی 🌴تو غریب الغربایی، تو معین الضعفایی ای به چشم همه چون سیل روان اشک عزایت یابن زهرا چه کنم گر نکنم گریه برایت به چه جرمی جگرت پاره شد ای جان به فدایت تو که فرزند جگر پارة پیغمبر مایی تو غریب الغربایی، تو معین الضعفایی سینه می سوخت به هر محفلت ای یوسف زهرا چه ستم ها که نشد با دلت ای یوسف زهرا میزبان تو شده قاتلت ای یوسف زهرا جان عالم به فدایت این همه مظلوم چرایی 🌴تو غریب الغربایی، تو معین الضعفایی تو و آن حجرة در بسته و آن رنگ پریده به جگر شعله، به لب زمزمه چون مار گزیده دو عزادار تو معصومه و زهرای شهیده ای که از اّم و اَب و خواهر و فرزند جدایی 🌴تو غریب الغربایی، تو معین الضعفایی .
60035_139885161416_413696 (1).mp3
413.7K
نوحه سنتی شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه دختر کناربستر، بابا در احتضار است بابا به فکر دختر، او زار و بیقرار است ای وای ازین مصیبت... ______________________ بابا زبعد مادر،بوده امید زهرا(س) حالا رود زدستش،این جور روزگار است ای وای ازین مصیبت... _______________________ مولا علی که بوده،بر مصطفی برادر با دیده های گریان،گوشش به حرف یار است ای وای ازین مصیبت... ___________________ در گوش او بگوید ، ناگفته ها پیمبر از بعض این سخنها،حیدر چه دل فکار است ای وای ازین مصیبت... _________________________
زمینه_نبی رحمت السلام.mp3
4.02M
🏴سبک زمینه شهادت پیامبر رحمت حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم و امام حسن مجتبی علیه السلام 🏴بند اول نبی رحمت السلام،شفیع امت السلام مدینتو که ندیدم،میگم با حسرت السلام نور هدایت السلام،بحر کرامت السلام زائرتم از بعید و،وَ بی نهایت السلام به مرقد زیبات سلام به گنبد خضرات سلام یا رحمت للعالمین منم گدای گداهات منم فداییه زهرات یا رحمت للعالمین یا رحمت للعالمین 🏴بند دوم تکیه گاهم السلام،چراغ راهم السلام تویی مراد منو من،به تو نگاهم السلام دوای دردم السلام،به تو رو کردم السلام با دست خالی میدونم،برنمیگردم السلام عنایتی ای شاه دین تو سروری به مسلمین یا رحمت للعالمین عنایتی ای شاه دین جان امیرالمومنین یا رحمت للعالمین یا رحمت للعالمین 🏴بند سوم ما قطره و دریا حسن،ما بنده و آقا حسن فقیرتیم شاهه کرم،نگاهی کن بر ما حسن کریمی یا مولا حسن،امیری یا مولا حسن ایشالله میسازیم حرم،بزودی واست یا حسن یا سبط خیر المرسلین رشته ای از حبل المتین حسن معز المومنین یا نورالعین المومنین یابن امیرالمومنین حسن معز المومنین حسن معز المومنین .
277.2K
نوحه رحلت پیامبر(ص) شام وداع آخر پیغمبر است زهرای او گریان کنار بستر است می نالد ومی گوید او، بابا مرو ای بر دو عالم آبرو، بابا مرو بابا مرو، بابام و، بابا مرو۴ _____________ افتاده روی سینه ی جدش حسین بوسد پیمبر روی آن نور دو عین از دیده اش آین برون اشک روان چون مادرش نالد که ای بابا بمان بابا مرو.... _____________ دختر اگر بابا رود تنها شود اندر حصار وادی غمها شود افتد میان آتش ودیوار ودر تازه شود ازبهر او داغ پدر بابا مرو... ___________ امشب زمین وآسمان غرق عزاست شهر مدینه پرغم وماتمسراست هر شیعه دارد این ندا برسرزنان آجرک ا.... حضرت صاحب زمان بابا مرو.... .
364.3K
🥀🍎🥀 ◾بنداول در دو عالم عزای خاتم المرسلین است از فراق پیمبر فاطمه دلغمین است شور ماتم به پا شد خون جگر مرتضی شد(۲) وامصیبت از این غم(۳) ◾بنددوم فاطمه صاحب این ماتم و بزم غم شد غصه‌های دو عالم زین عزا دم به دم شد شدمدینه سیه پوش میرسد ناله بر گوش(۲) وامصیبت از این غم(۳) ◾بندسوم بعدماه محرم سینه‌ام گشته سوزان هم برای پیمبر هم غریب خراسان هم غریب مدینه هم برای سکینه(۲) وامصیبت از این غم( .
581.8K
🏴🍎🏴 هجران پیغمبر(ص) دختر کناربستر، بابا در احتضار است بابا به فکر دختر، او زار وبیقرار است ای وای ازین مصیبت، ای وای ازین مصیبت ای وای ازین مصیبت، ای وای ازین مصیبت۲ __________________ بابا زبعد مادر،بوده امید زهرا(س) حالا رود زدستش،این جور روزگار است ای وای.... ___________________ مولا علی(ع) که بوده،بر مصطفی(ص) برادر با دیده های گریان،گوشش به حرف یار است در گوش او بگوید ، ناگفته ها پیمبر از بعض این سخنها،حیدر چه دل فکار است ای وای... _____________________ حیدر زبعد طاها، بر تو جفا نمایند دستان تو ببندند، افتاده ذوالفقار است زهرا که بوده جان وهستی من،زبعدم جان برلبش بیاید،بر رنج وغم دچاراست ای وای.... ___________________ در پیش چشم طفلش، سیلی زنند برویش دستش حسن(ع) بگیرد، با چشم اشکبار است پشت در سرایت، آتش به پا نمایند زهرا به پشت آن در،افتاده در فشار است ای وای... __________________- حیدر امانت من،زهرا بود به پیشت بنما حفاظت اورا، اوبر تو یادگار است مظلوم اولی تو،صبرت دهد خدایت آندم که جسم زهرا،راهی در مزار است ای وای..... ______________________ بینم علی دمی که، با تیغ جهل وکینه فرقت دوتا وگویی،حیدرچه رستگار است حیدر رسیده وقت،رفتن خدا نگهدار شادم که مرغ روحم، آزاد از حصار است .
423.2K
🏴🏴🥀🥀 نوحه رحلت پیغمبر(ص) حصرت طاها، رود زدنیا کنار بستر، حیدر وزهرا فاطمه اش برای او به شور وشین است بروی سینه ی پدر سر حسین است واویلتا واویلتا، آه و واویلا۲ _______________________ دست پیمبر، بدست حیدر بگوید اسرار، او به برادر علی به تو ز بعد من جفا نمایند حمله به بیت دخت مصطفی نمایند واویلتا... _______________________ وقت وداع و، علیست گریان باور ندارد، رفتن جانان گوید به مرتضی علی احمد مختار امانتم فاطمه پیش خود نگهدار واویلتا... ___________________ بعد پیمبر، حرمت زهرا شکسته شد با، حمله ی اعدا آتش به خانه ی علی ز کین فتادند با لگدی آن در بسته را گشادند واویلتا... .
410.2K
🏴🏴🥀🥀 ذکر ما با چشم گریان یا محمد یا حسن جان در دو عالَم چه شوری به پا شد فاطمه چونکه صاحب عزا شد یا محمد یا مولا حسن جان... بار غم بر شانه بردند جان و جانان جان سپردند رزق دل سوز و آه و بُکا شد فاطمه چونکه صاحب عزا شد یا محمد یا مولا حسن جان... با قدِ خم دیده زهرا داغ فرزند داغ بابا پر شرر سینه از این بلا شد فاطمه چونکه صاحب عزا شد یا محمد یا مولا حسن جان... وصفشان دور از کلام است او پیمبر این امام است روضه خوان حضرت مرتضیٰ شد فاطمه چونکه صاحب عزا شد یا محمد یا مولا حسن جان... در کرامت بی نظیرید دست ما را هم بگیرید اشک ما جاری از دیده ها شد فاطمه چونکه صاحب عزا شد یا محمد یا مولا حسن جان.. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه حضرت رسول صلی الله‌عليه وآله وسلم 👇
بسم الله الرحمن رحیم... یا رحمن یا رحیم... 🔸ای امت رسول قیامت بپا کنید 🔸لبریز جام دیده ز اشک عزا کنید ایام مصیبت پیغمبر خدا... و از طرفی هم ایام شهادت آقای غریب... کریم اهل بیت امام حسن مجتبی است 🔸در ماتم پیمبر و تنهایی علی 🔸باید برای حضرت زهرا دعا کنید از فردا دیگه ایام تنهایی و غربت امیرالمومنین شروع میشه... دیگه مادرمون زهرای مرضیه یتیم میشه... 🔸داغ پیغمبر است و بلاییست بس عظیم 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم دلت اینجا نباشه... با پای دل بریم مدینه... ای مدینه... عجب روزهایی رو دیدی... 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم امان از یتیمی ... مثل فردایی پیغمبر خدا در بستر بیماریه... زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر بابا میگرده... هی به صورت زیبای بابا نگاه میکنه... اشک میریزه... میگه بابا جان یا رسول الله خوب میشی بابا... بلاخره از بستر بیماری بلند میشی بابا... خیلی سخته برای خونواده ای... ببینند بابا تو بستر بیماری باشه و... نتونن کاری کنن... هی رسول خدا بیهوش میشدن... هی به هوش می اومدن... بچه ها طاقت نیاوردند... حسن و حسین اومدن... خودشون رو انداختن روی سینه ی پیغمبر... رسول خدا رو در آغوش گرفتند... گریه میکنند... تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از رو سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت چشمان مبارک رو باز کردند... فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... بگذار با بچه ها وداع کنم... حسنش رو در آغوش گرفت... حسینش رو در آغوش گرفت... لحظات آخره... دیگه دست های پیغمبر خدا رمق در بدن نداره... هر طوری بود با بچه ها وداع کرد... یکوقت دیدند حضرت آروم آروم چشماشون رو از این دنیا بستند و... راحت شدند... عرضه بداریم یا رسول الله... آقا... شما خیلی در دنیا اذیت شدید... خیلی به شما ظلم کردند... اما لحظات آخر وقتی چشمان مبارک رو‌ باز کردین... یک طرف حسن و حسین کنارتون بودن... یک طرف امیرالمومنین کنارتون بودن... یک طرف هم زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر شما... دل ها بسوزه... برا اون آقایی که لحظات آخر وقتی چشماش رو باز کرد ببینه... و الشمر جالس علی صدره شمر روی سینه حسین هر کجا نشستی صدا بزن... ای غریب حسین... یک نفر دیگه هم اومد کنار ابی عبدالله... خواهرش زینب کبری اومد کنار برادر... اما دیر رسید... از بالای تل زینبیه یه نگاه کرد دید دارن بردارش حسین رو سر میبرن... چکار کنه بی بی زینب، یا الله... دستهاش رو گذاشت روی سر... صدا زد... وا محمدا... واعلیا... یا رسول الله منو ببخشید آقا... چیزی نگذشت... یکدفعه زینب کبری ببینه... زمین و زمان بلرزه در اومد... هوا متغیر شد... نگاه کرد دید... سر حسینش روی نیزه... 🔸سری به نیزه بلند است در مقابل زینب 🔸خدا کند که نباشد سر برادر زینب الا لعنت الله علی القوم الظالمین
گریز دوم👇
گریز دوم: تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از روی سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... با دست هایی که رمق نداشت... حسن و حسینش رو در آغوش گرفت... عرضه بداریم یا رسول الله... لحظات آخر طاقت نداشتید ببینید بچه ها رو از کنار شما دور کنند... اما ای کاش شما کربلا میبودین... وقتی دختر ابی عبدالله اومد کنار بدن بابا... صدا زد عمه جان زینب... (هذا نعش من) عمه جان این بدن کیه خدایا با بدن حسین چکار کردند... دختر... بدن بابا رو نمیشناسه... سر در بدن نداره... همه بدن غرق خون... انگشت و انگشتر نداره... صدا زد جانان عمه... این بدن بابای غریبت حسینه... خودش رو انداخت روی بدن بابا... شروع کرد به درد و دل کردن... یدفعه دیدن چند نفر با تازیانه دارن می آیند... خدایا اینا میخوان چکار کنن... کنار بدن بابا ... هم دختر رو زدن هم عمه جانش زینب رو زدن... یدفعه دختر بی تاب شد... صدا زد بابا... أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة بابا بلند شو ببین... دارن عمه جانم زینب رو میزنند... 🔸با همان دستی كه زهرا را زدند 🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند هر کجا نشستی... دهانت رو خوش بو کن... بگو یا حسین... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227)
گریز سوم👇