eitaa logo
ذاکرین آل الله
304 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
339 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
📚منبر کوتاه📚 🔖 تحول 🔖 برداشت کلی از بیانات رهبر معظم انقلاب                   📌موضوع اصلی: تحول ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📌موضع دشمن ♦️مراد دشمن از تحول: تغییر هویت جمهوری اسلامی ♦️هدف دشمن از تحول: حذف همه چیزهایی که مردم رو به یاد انقلاب و به یاد اسلام می اندازد.(مثلا یادواندیشه امام) و تغییر مردمسالاری اسلامی به حکومت باب میل استکبار ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📌موضع حضرت اقا ♦️منظور اقا از تحول: تغییر بخشها و نقاط معیوب چه در نظام اسلامی و چه در جامعه اسلامی. که با اراده ضعفها رو برطرف کنیم و به نقاط قوت تبدیل کنیم. ♦️به دو عامل نیاز داریم: نیاز به اعتماد به نفس ملی نیاز  به هوشیاری ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📌مهمترین  نقطه قوت جامعه ما: استحکام بنیه درونی نظام اسلامی و ملت ایران ناشی از ایمان ♦️نشانه ها: ۱.غلبه ملت بر زنجیره خصومتهای پی در پی چندین ساله ۲.پیشرفتهای بزرگ ملت ایران در دوران تحریم در سایه ایمان ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📌مهمترین نقاط ضعف کشور در اقتصاد *۱. تصدی گری دولتی ۲. وابستگی به صادرات نفت خام ۳. وابستگی به دلار ۴. فکر نکردن روی راههای مشارکت عموم مردم ۵. کم تحرکی در تجارت خارجی* ♦️نیاز داریم به رشد مستمر و سریع با افزایش تولید(ایفای نقش مولد مردم در اقتصاد) ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📌عیوب ما مردم: ۱. اسراف ۲.تجمل گرایی افراطی ۳.عدم تعصب به تولیدات داخلی. ۴. عدم‌گذشت و اغماض ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📌تکلیف در شرایط کنونی اطلاع رسانی جنگ ترکیبی به مردم ♦️هدف دشمن در جنگ ترکیبی: حمله به باورهای دینی و سیاسی مردم با هدف مایوس کردن مردم و اختلاف افکنی. دشمن در جنگ ترکیبی میخواهد نرم افزار واقعی قدرت مردم را بگیرد ( *ایمان و ارزشهای دینی و ملی مردم* ) و ملت را از راههای اطلاع رسانی صحیح جدا کند. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📌وظیفه اصلی تریبون داران:          ♦️ (امید آفرینی)♦️ *و لاتهنوا و لاتحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مومنین* ━━━━⊱《●○●》⊰━━━━
این درست است‌ که خداوند همیشه عاشق بنده اش بوده ، این درست است‌ که خداوند همیشه با بنده اش مهربان است اما در ماه رمضان همه اینها تعریفی دیگر پیدا می کنند. گویی‌ که‌ در ماه مبارک رمضان همه اینها معنایی فراتر پیدا می کنند در این‌ ماه ، عشق خدا به بنده‌ اش معنایی دیگر می یابد انگار خدا دو نوع عشق دارد، که در ماه مبارک رمضان نوع برتر عشقش را به ما نشان می دهد خدا در حدیث قدسی می فرماید: اگر بندگانِ گناهکارم می‌دانستند که‌ چقدر مشتاق توبه و بازگشت آنان هستم ، از شدت شوق می‌ مُردند. میزان الحكمه، جلد ۴، صفحه ۲۷۹۷ ┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
با سلام و عرض ادب خدمت دوستان و ذاکرین عزیز آل الله متن اشعار و نوحه های وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها مناسبت دهم رمضان 👇👇👇👇👇
ای گریه کن ها .. فقط محسنُ نکشتن الهی بمیرم مادرم دیگه خیلی زنده نماند .. اگه بخوان میوه ای رو از درخت بچینند .. میوه رسیده باشه به آسانی از درخت جدا میشه .. اما اگه میوه نارس باشه با شاخه از درخت جدا میشه .. آی بچه سیدا .. میوۀ نارسیده محسن بود که جدا شد ولی درخت شکست یه شش ماهه مدینه کشتن بینِ در و دیوار با ضرب لگد .. یه شش ماهه کربلا .. رو دستِ بابا با تیرِ سه شعبه .. نگذاشتن حرف ابی عبدالله تمام بشه .. منّوا عَلَی‏ ابن المُصطَفى .. هنوز حرف آقا نمام نشده بود به موقع : فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ بْنُ الْکَاهِلِ الْاَسَدِیُّ لَعَنَهُ اللَّهُ تَعَالَی بِسَهْمٍ فَوَقَعَ فِی نَحْرِهِ فَذَبَحَهُ ..(2) گر آب ندارد پدرِ مظلومم گر شیر ندارد مادر محزونم از آب گذشتم و نمی‌خواهم شیر بیرون بکشید تیر از حلقومم 1)بحارالأنوار. جلد ۳۰.۲ ص ۲۹۳ 2) تذكرة الخواص، سبط این جوزی، ص ٢٥٢ .
روضه و توسل به ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها سلام ما به تو ای مادر بهشت رسول که پرورش به روی دامن تو یافت بتول ملائک‌اند به مدحت در آسمان مشغول امین وحی حقت کرده بر سلام نزول سلام ذات خداوند و چارده معصوم به تو که بوده مقامت همیشه نامعلوم درود باد به روح و سلام بر تن تو حجاب نور و دعای رسول، جوشن تو بهشت وحی خداوندگار، گلشن تو محیط پرورش فاطمه است دامن تو به جز تو در غم و اندوه، یار احمد کیست؟ به غیر تو صدف گوهر محمّد کیست؟ خدای را به خدا لایق درودی تو به یاری نبی آغوش خود گشودی تو دل از رسول خدا همچنان ربودی تو تمام لشکر ختم رسل تو بودی تو تو سینه را سپر سنگ دشمنان کردی به حفظ جان محمّد نثار جان کردی تو بهترین زن روی زمینی ای مادر تو در جلال، جلال‌آفرینی ای مادر تو مام همسر حبل‌المتینی‌ ای مادر تو مادر همۀ مؤمنینی ای مادر گل رسول خدایی و گل کجا تو کجا؟ زنان دیگر ختم رسل کجا تو کجا؟ تو آسمان فروزان یازده قمری تو از زنان همه انبیا به رتبه‌ سری هرآنچه وصف تو خوبان کنند خوب‌تری زنان ختم رسل دیگرند و تو دگری مگر نگفت نبی بین همسرانش بسی که بهر من چو خدیجه نبود و نیست کسی سلام بر تو و روح بلند ایمانت درود بر تو و ایثار و عهد و پیمانت بهار سبز گل عصمت است دامانت سلاله و پدر و مادرم به قربانت به جز خدا و نبی مدح تو نشاید گفت تو را چو فاطمه ام‌الائمه باید گفت تو مادر همه سادات عالمی بانو! تو نور چشم رسول مکرمی بانو! تو به ز هاجر و سارا و مریمی بانو! دوازده گهر نور را یمی بانو! خدای را به دعا و نیاز می‌خواندی نزول وحی نبود و نماز می‌خواندی سلام بر تو و اشک و دعا و زمزمه‌ات سلام بر تو و روح بلند فاطمه‌ات فروغ وحی عیان بود از مکالمه‌ات هزار عایشه کم از کنیز خادمه‌ات همیشه شیفتۀ خصلت و صفاتت بود که سال حزن رسول خدا وفاتت بود هنوز بوی خدا می‌دمد ز پیرهنت دمی که روح تو پرواز کرد از بدنت زهی جلال سلام خدا به جان و تنت که از بهشت فرستاد ذات حق، کفنت گرفتم آنکه ز کوثر دهان خود شویم مرا چه زهره که اوصاف چون تو را گویم وفات تو نبود کم ز صبح میلادت سلام بر تو و آباء پاک و اولادت به شأن تو که بود رتبۀ خدادادت همین بس است که مولا علی‌ست دامادت امین وحی، سلامت به احمد آورده که جز تو فاطمه را بر محمد آورده؟ که جز تو آورد از بهر مصطفی زهرا؟ که جز تو دختر او هست زینب‌کبری؟ که جز تو قابله‌اش بوده مریم عذرا؟ که جز تو شد سپر جان خواجۀ دوسرا؟ تویی که در رحمت فاطمه سخن می‌گفت سخن ز سر خداوند ذوالمنن می‌گفت شاعر: استاد غلامرضا سازگار همین که همسرِ رسول خدا شد، زن های قریش ازش دوری میکردن .. نه تنها سلامش نمی کردن، سلام خدیجه رو هم جواب نمی دادن .. گذشت تا به فاطمه باردار شد یه روز رسول خدا وارد خانه شد دید خدیجه با کسی داره حرف می زنه در حالی که به ظاهر کسی کنارش نیست .. فرمود خدیجه با کی داری حرف میزنی؟ عرضه داشت فرزندی که در رحم منِ ،مونس من شده با من تکلم میکنه .. غم مخور مادر که غمخوارت منم این جهان و آن جهان یارت منم همونجا رسول خدا بشارتِ ولادتِ فاطمه رو داد به خدیجه کبری .. لحظاتِ آخرِ حملش رسید .. فرستاد دنبالِ زن های قریش بیان کمکش کنن، گفتن به خدیجه بگو تو قولِ ما رو قبول نکردی همسرِ یتیم ابوطالب شدی .. ما هم دعوتِ تو رو نمی پذیریم و کمکت نمی کنیم .. تا این خبر رو شنید خدیجه اندوهگین شد .. اما یه وقت دید چهار زنِ بهشتی آمدند دورش رو گرفتن کمکش کردن فرزندش رو به دنیا آورد .. لحظاتِ آخر عمرش دیدن خانم خدیجه سلام الله علیها داره گریه میکنه .. اسما میگه گفتم بی‌بی جان شما رو که رسول خدا وعدۀ بهشت داده چرا گریه می کنید .. فرمود گریه‌ام برای دخترم فاطمه ست .. شبِ عروسیش نیستم براش مادری کنم .. میگه گفتم بی‌بی جان اگه من بودم براش مادری میکنم .. بی بی خوشحال شد و دعام کرد .. گذشت تا شبِ عروسیِ فاطمه رسید .. رسول خدا دستِ فاطمه رو گذاشت تو دستِ علی .. فرمود هرکه تو خانه هست بیرون بره .. همه رفتن اما من ماندم رسول خدا چشمش به من افتاد فرمود اسماء مگه نشنیدی گفتم من به بی بی وعده دادم امشب به جاش مادری کنم .. اجازه داد رسول خدا و ماندم .. آی گریه کن ها میدونم دلتون کجا رفت .. این یه جاست که زن احتیاج به زن داره، یه جا هم موقع وضع حملشِ .. الهی بمیرم که وضع حملِ مادرمون بینِ در و دیوار بود .. ای کاش فقط درُ آتش میزدن و دیگه لگد به درِ نیم سوخته نمی کوبیدن .. نالۀ اول بابا رو صدا زد .. نالۀ دوم دیگه نگفت بابا، نگفت علی .. صدا زد «آهِ يَا فِضَّةُ إِلَيْكِ فَخُذِينِي! فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِي أَحْشَائِي مِنْ حَمْل» (1) خدا محسنم رو کشتن فضه بیا ..
⇦•لبیک اُم المومنین .. و توسل به اُم المومنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها به زبان‌بریده کجا رسد صفتی به مدح و ثنای او که خداش هرچه طلب کند به کمال داده برای او ز زبان خاتم مرسلین همه وقت کرده دعای او صلوات آدم و خاتم آمده‌ است جمله صلای او چه زنی‌ست او که به مدحتش فلک آفریده خدای او «لبیک اُم المومنین .. لبیک اُم المومنین .. » شده‌است جاذب لطف حق، چو به مهر ذرّۀ لاحقه نرسد به جلوۀ نوری‌اش رشحات ظلمت زاهقه چه کلیمه‌ای‌ که دهد بیان ز عدم در انفس ناطقه چه زجاجه‌ای‌ست که از خودش بدمد لوامع مُشرقه ملکوت و ملک خدای را به عیان رسانده ضیای او چه غمش هر آنکه شفیعه‌اش بشود به محشر داهشه به مقام خلد برینی‌اش نه منازعه نه مناقشه نگرفته‌اند مقام او به معاجله به مهامشه به خدا که زَهرۀ قرب او نه به حفصه هست و نه عایشه که نشیند از ره غدر و کین به دل رسول به جای او سخن از کسی شده در میان که نبی‌ست گرم ستودنش مَلِک‌ست قاری فضل او، مَلَک‌ست محو سرودنش عدم‌ست زادۀ بود او و وجود طفل نبودنش ‌که شده‌ست بسته به نور حق همه صبح دیده گشودنش حسن‌ست شمس مضیّ او و حسین بدر دجای او به خدا که دار و ندار او بدهد نشان ز عدالتش احدی نبوده ز مکّیان به نجابتش به اصالتش احدی نجسته مشابهش احدی ندیده جلالتش چو گشود خاتم مرسلین دو لب از برای رسالتش چه زنی به غیر خدیجه گفت بلی به دین و ندای او چه زنی‌ست مادر فاطمه، چه زنی‌ست همسر مصطفی که به همرهی، که به همسری، شده نیم دیگر مصطفی نه به مال بلکه به جان خود شده یار و یاور مصطفی که مناقبش شده بازگو ز لب پیمبر مصطفی متراکم آمده خیرها به چهارگوش سرای او «لبیک اُم المومنین .. لبیک اُم المومنین .. » به گره‌گشایی لطف او نه مقیَّدی نه مقیِّدی شده لحظه‌لحظۀ بودنش جلوات عزّ مُمَجِّدی نرود مواصف جود او به خفا ز جور معاندی چو نباشد آیۀ سلم او چه مطهَّری چه موحِّدی؟ مگر اینکه خلق دعا کند به طراز قبله‌نمای او چو نماز او بشود حکم نبود مصلّی دیگری به خدا نگویم الی الابد سخن از تولّی دیگری که دهد موالی همسرش به نبی تسلّی دیگری چو صفات و ذات جلال حق بدهد تجلّی دیگری شده مهر و ماه نشانه‌ای ز فروغ جود و سخای او به ازل چو آینۀ «ألَستُ بِرَبّکم» شده صیقلی به مطاوعت ز مقام او چو رسول گفته‌ام از بلی چو گشود احمد مصطفی در سرّ مصحف منجلی به خدا که غیر خدیجه‌اش به خدا قسم به جز از علی نشده‌ست مطلع آدمی ز رموز غار حرای او صفت کمال خدیجه را چه به شعر ناقص همچو من که چهارده دم کبریا به مدیحه‌اش شده در سخن ظُهِرَت یَنابِعُهَا العُلاهِ مِنَ الخَفاءِ إلَی العَلَن به کدام زن به جز از خدیجه رسول حضرت ذوالمنن همه ساله کرده ز تعزیت به برش لباس عزای او؟ شاعر:
. نَبّی‌الله؛ خدا زنی بهتر از خدیجه به من نداد. هنگامی که مردم تکذیبم می‌کردند، او مرا تصدیق کرد و هنگامی که مردم مرا تحریم کردند، با ثروتش کمکم کرد. و خدا از او فرزندی به من داد در حالی که از دیگر زنانم به من فرزندی نداد. .
از درد غربت داشت کوثر گریه میکرد زهرا به روی قبر مادر گریه میکرد خاک مزار مادرش را میگرفت و با دست خود میریخت بر سر گریه میکرد *شبِ رحلتِ اُم المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها .. امشب مادرمون فاطمه چه حالی داشت بمیرم برات بی بی جانم ..* یاد گذشته یاد آینده برای این مادر و دختر، پیمبر گریه میکرد *زهرای مرضیه یه طرف گریه میکرد رسول خدا از یه طرف .. یا رسول الله .. سال ها بعد از رحلت خانم خدیجه کبری حضرت گریه می کرد .. تو هم امشب برا این خانم گریه کن .. اُم سلمه بعد از جناب خدیجه والامقام ترین و شریف ترین همسرِ پیغمبرِ .. خیلی باوفا بود .. ام سلمه میگه هر وقت اسم خدیجه رو میبردیم «فَلَمَّا ذَكَرْنَا خَدِیجَةَ بَكَى رَسُولُ اللَّهِ ..» پیغمبر گریه می کرد بعد میفرمود : «ثُمَّ قَالَ خَدِیجَةُ وَ أَیْنَ مِثْلُ‏ خَدِیجَةَ» (1) کجا کسی مثه خدیجه میشه ..! «صَدَّقَتْنِی حِینَ كَذَّبَنِی النَّاسُ» وقتی همه منو تکذیب کردن خدیجه منو تصدیق کرد .. «وَ وَازَرَتْنِی عَلَى دِینِ اللَّهِ» در راهِ دین خدا منو یاری کرد .. «وَ أَعَانَتْنِی عَلَیْهِ بِمَالِهَا» و با مالِ خودش کمک کرد به اسلام .. بعد پیغمبر فرمود خدا به من فرمان داده خدیجه رو به بهشتِ برین بشارت بدم .. اینطور بود پیغمبر با خدیجه سلام الله علیها .. امشب همه گریه میکردن ..* گرم تماشای عزاداری آنها یک گوشه ای آرام حیدر گریه میکرد *ولایتِ امیرالمومنینُ پذیرفته بود این بی بی .. رسول خدا به خدیجه سلام الله علیها فرمود: «یَا خَدِیجَةُ هَذَا عَلِیٌّ مَوْلَاکِ وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِینَ وَ إِمَامُهُمْ بَعْدِی ..» (2) خدیجه، همسرِ عزیزم .. این علی مولای تو و مولایِ همۀ مومنینِ .. امام مسلمین و مومنین بعد از منِ رسولِ خداست .. بعد بی بی فرمود: «صَدَقْتَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَدْ بَایَعْتُهُ عَلَى مَا قُلْتَ أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُكَ وَ كَفَى بِاللَّهِ شَهِیداً عَلِیماً» بی بی هموز زمانِ امامتِ مولا رو درک نکرده بود بعد از پیغمبر زنده نبود ولی به امیرالمومنین ایمان آورد .. ای وای بر اونایی که بیعت کردن ولی بیعتشون با علی رو شکستن ..* تکرار شد این قِصه اما در دل شب این بار زینب زار و مضطر گریه میکرد بر روی قبر مخفی مادر به یادِ آن شعله ها و یاس پرپر گریه میکرد وقتی که خون تازه از مسمار میریخت انگار بر حال علی در گریه میکرد دست خدا را دست بسته میکشیدند زهرا به مظلومی شوهر گریه میکرد صیادها با تازیانه حمله کردند کوچه قفس بود و کبوتر گریه میکرد یک روز هم زینب به زیر تازیانه در قتلگه پیش برادر گریه میکرد وقتی که طفلان بین آتش میدویدند بر نیزه چشم آب آور گریه میکرد شاعر :
لَا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ /الحدید-۱۰ یعنی ارزش آنهایی که پيش از فتح مکـه، اِنفاق و جَهاد كردند،با بقیه يكسان نيست! مثلاً اولین بانوی ایمان آورنده به پیامـبر که همه‌ی اَموال خود را صرف اسلام کرد