eitaa logo
ذاکرین آل الله
296 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
روی حسین، مهر دل‌آرای زینب است  مـوی حسین، لیلۀ اسـرای زینب است  زیباتریــن مطـاع بــه بـازار روز حشر  در نـزد اهـل‌بیت، تـولای زینب است  دارالزیــاره و حــرم قـدس کبریاست  هر سینه‌ای که طور تجلای زینب است  هر لحظه‌ای که بگذرد از گردش زمان  در چشم ما قیامت کبرای زینب است  فریـاد خــون پـاک شهیـدان کـربلا  تا روز حشر، خطبۀ غرای زینب است  مکتب نرفتــه عالمــۀ عالــم وجـود  ایثار و صبر، درس الفبای زینب است  دوزخ تنـم بسـوزد اگـر غیـر از ایـن بوَد  نـقش بهشت، جای کف پای زینب است  مگـذار تـا بـه خاک فتـد اشـک دیده‌ات  این اشک نیست، گوهر دریای زینب است  نامـی کـه مـی‌برد همـه‌جا دل ز پنج‌تن  بـاور کنیـد، نــام دل‌آرای زینـب است  در روز حشــر، آینــۀ نـــور مــی‌شود  پرونده‌ای که پای وی امضای زینب است  گـر در خرابــه خُفـت، نکاهـد مقـام او  چون سینۀرسولِ خدا جای زینب است  جبـرانِ جـای خــالی، زهرا کنـد علی  او را نظاره تا که به سیمای زینب است  بگشـوده دست، بهـر قنـوت نمـاز شب  نام حسین بـر روی لب‌های زینب است  خــون حسیــن یافــت بقـا از خطابـه‌اش  دیــن سرفــرازِ همـت والای زینـب است  سیــل بــلا جمیــل بــوَد در نگــاه او  دریای خون، بهشت تماشای زینب است  !شب‌های بی‌حسین که ذکرش بوَد حسین  شب‌هـای قـدر و لیلۀ احیـای زینب است  رأس حسین: طــور تجـلا بـه نــوک نی  بــازار کوفـه: سینـۀ سینـای زینب است  افتاده‌انــد زنـگ شترهــا هــم از صـدا  ایــن معجــز اشاره و ایمای زینب است  $بالله بقــا دهنــدۀ قـرآن و اهــل‌بیت  خون حسین و منطقِ گویای زینب است  "یک بوسه مثـل بوسۀ پرمهـر فاطمه  بــر حنجــر بریـده، تمنـای زینب است  چــون جــای تازیانــه بــر انــدام مــادرش  آثــار کعــب نیــزه بــه اعضـای زینب است  وقتــی کنــار طشـت طــلا ایستــاده است  چشـم حسیـن بــر قــد و بالای زینب است  دشنام و خنده و کف و خاشاک و خاک و سنگ  در شــام و کوفــه بهــر تســلای زینب است  «میثـم» بــرای دخــت علــی اشک چشم تو  دُرّی گــران بــوَد کــه ز دریـای زینب است 
۲۶ دی
یا زینب     تو کیستی؟ حقیقت زهرای اطهری   زیـن ابـی و زینـت آغـوش مـادری   قـرآن روی سینـۀ پـاک پیامبر   خیـر کثیـر دامـن پـر مهـر کوثـری   روی تو مصحف است و زبان تو ذوالفقار   حق را زبـان و خـون خدا را پیمبری   از آنچـه دیده‌انـد و ندیدنـد، خوب‌تـر   وز آنچـه گفته‌انـد و نگفتنـد، برتـری   در آسمان وحـی خدا ماهپاره‌ای   بین دو آفتـاب ولایت ستاره‌ای   ****   تکبیـر بـا صـدای تـو تکبیر می‌شود   قرآن به خطبه‌های تو تفسیر می‌شود   بـر قلـب دشمنـان قسم خوردۀ خدا   نطق تو و بیـان تو شمشیر می‌شـود   در کاخ شامِ شـوم، کنار سر حسین   شام بلا به نطق تو تسخیر می‌شود   حتی یزید بـر سـر تخت ستمگری   با یک نهیب تند تو تکفیر می‌شود   بانو! بخوان خطابه که بر منطقت یقین   هجـده سـر بریـده بگوینـد آفـرین!   ****   بی‌تو ریاض سرخ شهادت ثمـر نداشت   تـا صبـح حشر، پیکـر ایثار، سر نداشت   جـز سینـۀ مطهـر تـو در مسیـر شـام   قرآن بـه پیش تیر حوادث سپر نداشت   در گام‌گام حادثـه فرزنـد فاطمـه   یک لحظه چشم بر سر نی از تو برنداشت   بر حفظ دین خویش پس از کشتن حسین   پروردگـار از تـو کسی خوب‌تر نداشت   با آن کـه پیش روت سـران بریده بود   غیر از جمال، چشم تو چیزی ندیده بود   تـو کیستـی؟ مجاهـد هم‌سنگر حسین   کردی چهـل عـروج، سفر با سر حسین   از سـن خـردسالـی خـود بعـد فاطمـه   هم خواهـر حسینـی هـم مـادر حسین   چون مادرت که یک‌تنه شد حامی علی   تو یک‌تنه شدی همه جا لشکر حسین   فریـاد شـد ز حنجـر پـاک تـو سـر کشیـد   خونی که ریخت از دل و از حنجر حسین  
۲۶ دی
یا زینب     تو کیستی؟ حقیقت زهرای اطهری   زیـن ابـی و زینـت آغـوش مـادری   قـرآن روی سینـۀ پـاک پیامبر   خیـر کثیـر دامـن پـر مهـر کوثـری   روی تو مصحف است و زبان تو ذوالفقار   حق را زبـان و خـون خدا را پیمبری   از آنچـه دیده‌انـد و ندیدنـد، خوب‌تـر   وز آنچـه گفته‌انـد و نگفتنـد، برتـری   در آسمان وحـی خدا ماهپاره‌ای   بین دو آفتـاب ولایت ستاره‌ای   ****   تکبیـر بـا صـدای تـو تکبیر می‌شود   قرآن به خطبه‌های تو تفسیر می‌شود   بـر قلـب دشمنـان قسم خوردۀ خدا   نطق تو و بیـان تو شمشیر می‌شـود   در کاخ شامِ شـوم، کنار سر حسین   شام بلا به نطق تو تسخیر می‌شود   حتی یزید بـر سـر تخت ستمگری   با یک نهیب تند تو تکفیر می‌شود   بانو! بخوان خطابه که بر منطقت یقین   هجـده سـر بریـده بگوینـد آفـرین!   ****   بی‌تو ریاض سرخ شهادت ثمـر نداشت   تـا صبـح حشر، پیکـر ایثار، سر نداشت   جـز سینـۀ مطهـر تـو در مسیـر شـام   قرآن بـه پیش تیر حوادث سپر نداشت   در گام‌گام حادثـه فرزنـد فاطمـه   یک لحظه چشم بر سر نی از تو برنداشت   بر حفظ دین خویش پس از کشتن حسین   پروردگـار از تـو کسی خوب‌تر نداشت   با آن کـه پیش روت سـران بریده بود   غیر از جمال، چشم تو چیزی ندیده بود   تـو کیستـی؟ مجاهـد هم‌سنگر حسین   کردی چهـل عـروج، سفر با سر حسین   از سـن خـردسالـی خـود بعـد فاطمـه   هم خواهـر حسینـی هـم مـادر حسین   چون مادرت که یک‌تنه شد حامی علی   تو یک‌تنه شدی همه جا لشکر حسین   فریـاد شـد ز حنجـر پـاک تـو سـر کشیـد   خونی که ریخت از دل و از حنجر حسین  
۲۶ دی
دفن شهدا اینجا نگـارخانـۀ گل‌هــای پـرپـر است   اینجا بهشت سرخ بدن‌های بی‌سر است   حیـران ستـاده‌اید چــرا ای بنـی‌اســد   امـروز روز دفــن عزیــز پیمبــر است   من می‌شنـاسم ایـن شهـدا را یکی‌یکی   سرهایشان اگرچـه بریـده ز پیکـر است   این پیکـر حبیـب بــوَد، این تـن زهیر   این مسلم‌بن‌عوسجه، این عون و جعفر است   این پیکـری کـه مانده به گودال قتلگاه   قـرآن آیــه‌آیــۀ زهــرای اطهـر اسـت   این زخم‌ها که مانده بر این نازنین بدن   آثار تیر و نیزه و شمشیر و خنجر است   دارد دو زخم بـر کمـر و بر جگـر نهان   زخمی که هر دو باعث قتل مکرر است   داغ بــرادر آمــده یـک زخـم بـر کمر   زخمی که مانده بر جگرش داغ اکبر است   نتـوان شمـرد زخم تنش را به دید چشم   از بس که جای زخم روی زخم دیگر است   این پیکـر گسیخته از هـم از آن کیست؟   این است آن علـی که شبیـه پیمبر است   چیـزی نمانــده از بـدن پــاره‌پــاره‌اش   زخـم تنش ز پیکـر بـابـا فـزون‌تـر است   ایـن جسـم پـاره‌پـارۀ دامــاد کربـلاست   کو را عروس، نیزه و شمشیر و خنجر است   پیراهـن زفــاف، زره گشتــه بــر بــدن   بـاران تیـر: لاله، حنـا خـون حنجر است   یک کشته دفن گشته همین پشت خیمه‌ها   نامش علی‌ست ذبح عظیم است و اصغر است   بـا هـم کنیـد رو بـه سـوی نهـر علقمـه   آنجـا تـن شـریف علمــدار لشکــر است   دست و سـرش جداست ولی مثـل آفتاب   در موج خون بـه دشت بلا نورگستر است   «میثم!» مزار این شهدا در دل است و بس   زیـرا کـه دل مقـام خداونـد اکبــر است
۲۶ دی
دفن شهدا اینجا نگـارخانـۀ گل‌هــای پـرپـر است   اینجا بهشت سرخ بدن‌های بی‌سر است   حیـران ستـاده‌اید چــرا ای بنـی‌اســد   امـروز روز دفــن عزیــز پیمبــر است   من می‌شنـاسم ایـن شهـدا را یکی‌یکی   سرهایشان اگرچـه بریـده ز پیکـر است   این پیکـر حبیـب بــوَد، این تـن زهیر   این مسلم‌بن‌عوسجه، این عون و جعفر است   این پیکـری کـه مانده به گودال قتلگاه   قـرآن آیــه‌آیــۀ زهــرای اطهـر اسـت   این زخم‌ها که مانده بر این نازنین بدن   آثار تیر و نیزه و شمشیر و خنجر است   دارد دو زخم بـر کمـر و بر جگـر نهان   زخمی که هر دو باعث قتل مکرر است   داغ بــرادر آمــده یـک زخـم بـر کمر   زخمی که مانده بر جگرش داغ اکبر است   نتـوان شمـرد زخم تنش را به دید چشم   از بس که جای زخم روی زخم دیگر است   این پیکـر گسیخته از هـم از آن کیست؟   این است آن علـی که شبیـه پیمبر است   چیـزی نمانــده از بـدن پــاره‌پــاره‌اش   زخـم تنش ز پیکـر بـابـا فـزون‌تـر است   ایـن جسـم پـاره‌پـارۀ دامــاد کربـلاست   کو را عروس، نیزه و شمشیر و خنجر است   پیراهـن زفــاف، زره گشتــه بــر بــدن   بـاران تیـر: لاله، حنـا خـون حنجر است   یک کشته دفن گشته همین پشت خیمه‌ها   نامش علی‌ست ذبح عظیم است و اصغر است   بـا هـم کنیـد رو بـه سـوی نهـر علقمـه   آنجـا تـن شـریف علمــدار لشکــر است   دست و سـرش جداست ولی مثـل آفتاب   در موج خون بـه دشت بلا نورگستر است   «میثم!» مزار این شهدا در دل است و بس   زیـرا کـه دل مقـام خداونـد اکبــر است
۲۶ دی
🏴 🏴 🎤مداح :حاج سید مجید بنی فاطمه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ   *یا زینب کبری...از حسین غریب تر همون آقائیه ازش غافل بودیم ... هرجا هستیم به عشق عمه جانش زینب صداش بزنیم ... یا صاحب الزمان ...*   یک سال میشود که تو هم پر کشیده ای من هم به سوگ پر زدن تو نشسته ام شاید به جا نیاوری أم ، آشنای من می‌بینی از فراق تو خیلی شکسته ام چون آفتاب بر لب بامم که مثل تو مانده به زیر صورت خورشید پیکرم ای تشنه لب، به یاد ترکهای لعل تو لب تشنه مانده ام به نفسهای آخرم بی تو تمام باغ تو رنگ خزان گرفت بی تو پری برای پریدن نمانده بود صحرای داغ ، پای برهنه ، لباس خشک نائی دگر برای دویدن نمانده بود چندی‌ست رفته قوّت دیدن ز دیده ام بنگر به راه رفتن خواهر که دیدنی‌ست دارم هنوز بر تنم از آن مسافرت یک باغ پُر بنفشه برادر، که دیدنی‌ست من زینبم که زخمیِ بغض و بهانه ام مضمون سرخِ یک غزلِ عاشقانه ام من روضه خوانِ حملهٔ صد تازیانه ام پروانه ام که سوخته ام کنج خانه ام دستان درد آرزویم را به باد داد یک آه سرد آرزویم را به باد داد پائیز شد هوای بهاری که داشتم بر باد رفت دار و نداری که داشتم مانند کربلا کس و کاری که داشتم پرپر شدند ایل و تباری که داشتم دستان روزگار، مرا بی‌حسین کرد من را اسیر داغ شه عالمین کرد   *آب میبینه گریه می‌کنه، بچه شیرخواره میبینه گریه می‌کنه*   از خرابه می‌گذشتم منزلم آمد به یاد من بودم و عزای بیابانِ کربلا   *امشب،شب همون خانومیه که روضه خونا میدونن، روضه گوش کنا میفهمند، اگه روضه گوش کن باشی میگیری من چی میگم...دو تا اسمه نمیشه از هم جدا کرد. اگه میگی فاطمه، باید بگی قربون جگر پاره پاره‌ات حسن جان. چون وقتی اسم بی بی میاد، اول یاد کوچه میفتی، وقتی میگی گودال بعدش میگی وای زینب..آخه ما دو جور زینب داشتیم کربلا،یکی قبل گودال ... یکی بعد گودال ...قبل گودال گفتن زینبه ... اما بعد گودال زنها گفتن ما پیرزن توی کاروان نداشتیم ...آخه اون چیزی که زینب دیده کسی ندیده *  یادم نمیرود که دل از غصه ها گرفت شلاق‌هایشان به تنم بی هوا گرفت دیدم که چکمه ای به روی سینه پا گرفت یک خنجر شکسته، حسین مرا گرفت دیدم سرش جدا شد و باور نداشتم جای حسین کاش که من سر نداشتم حالا عزای زخم تنت قاتلم شده کابوس دست و پا زدنت قاتلم شده با نیزه پشت و رو شدنت قاتلم شده خون لخته‌های پیروهنت قاتلم شده یادم نرفته خاطره‌ی گوشواره را گودال و ازدحام و تنی پاره پاره را
۲۷ دی
ببار ای بارون کریمی ببار ای‌بارون ببار بر دلم گریه کن خون ببار در شب تیره چون زلف یار بحر لیلی چو مجنون ببار ای بارون فدای غم های تو خون میچکد از چشمان تو بی تاب روی زیبای تو میسوزه عالم در پای تو ای آقا ای آقا خون دل آسمون زبون میگیره صاحب زمون ای امان ای امان ای امان عمه جان عمه جان عمه جان ای عمه دانلود مداحی ببار ای بارون محمود کریمی دل زارم در تبه گوشه چادر زینبه امشب جون همه بر لبه روضه خون مادر زینبه ای زینب دلم زار زینبه گوشه چادر زینبه امشب جون همه بر لبه روضه خون مادر زینبه وای زینب رسیده جون بر لبم میسوزه سینه پر تبم آسمون سینه تیره شبم قربونیه غم زینبم وای زینب اگر که غوغا نکرد اگه شکوه ز غم ها نکرد سفره دلشو وا نکرد غصه جگرشو پاره کرد ای زینب فدای غم های تو خون میچکد از چشمان تو ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
۲۷ دی
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: پنجشنبه - ۲۷ دی ۱۴۰۳ میلادی: Thursday - 16 January 2025 قمری: الخميس، 15 رجب 1446 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها، 62ه-ق 🔹تغییر قبله از بیت المقدس به سمت کعبه، 2ه-ق 🔹خروج حضرت رسول از شعب ابی طالب 🔹شهادت امام صادق علیه السلام بنابر روایتی، 148ه-ق 📆 روزشمار: ▪️10 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام ▪️11 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام 🌸12 روز تا مبعث حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم ▪️17 روز تا ولادت امام حسین علیه السلام 🌸18 روز تا ولادت حضرت عباس علیه السلام ✅ با ما همراه شوید... ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
۲۷ دی
۲۷ دی
شاه غریبم بابای بی کس و فرید در کوه و صحرا یه عمره درد غیبتت نشد مداوا شدی طرید و بی پناه، با غفلت ما شاه غریبم هزار ساله با روضه هات، دل بی قراری صبح و مساء روضه برای عمّه دادی خدا کنه با غصه هات دووم بیاری ظهورتو میخوام بسه دیگه همش ازت جدام ظهورتو میخوام توی صحرا که نیس جای امام ظهورتو میخوام باید بیای بگیری انتقام به حقّ زینب عجّل لولیک الفرج... 🌸🌸🌸🌸🌸 یکسال و نیمه با روضه های تو همش من گریه کردم آتیش زدم به هر دلی با آه سردم همه دقایقم گذشت با اشک و دردم یکسال و نیمه از یاد من نرفته زخم حنجر تو کابوسمه جسارت ِبه پیکر تو لطمه زدم یاد لبای اصغر تو بیا منو ببر بی تو شدم همیشه خون جگر بیا منو ببر شبا با داغ تو میشه سحر بیا منو ببر جلو چشمامه کینه ی گذر به حقّ زینب عجل لولیک الفرج.... 🌸🌸🌸🌸🌸 شد وقت رفتن مشتاق دیدن توأم با قلب بی تاب پهن میکنم بسترمو به زیر آفتاب میخوام که تشنه جون بدم، نمیخورم آب شد وقت رفتن پیراهن تو رو توی بغل میگیرم عجل وفاتی میخونم از دنیا سیرم آخر با روضه های مقتلت می میرم دارم پیشت میام من کشته ی گودال کربلام دارم پیشت میام دلخسته ام از روضه های شام دارم پیشت میام دلخونم از بازار و ازدحام به حقّ زینب عجل لولیک الفرج..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
۲۷ دی
😭😭😭😭 خدا به اضطرار زینب عجل فرج به قلب بی قرار زینب عجل فرج به لحظه ی فرار زینب عجل فرج به گیسوی سپید زینب عجل فرج به حق دو شهید زینب عجل فرج چقد بلا کشیده زینب عجل فرج خدا به روضه های زینب عجل فرج به درد بی دوای زینب عجل فرج به زخم دست و پای زینب عجل فرج به زخم رو جبین زینب عجل فرج به قلب آتشین زینب عجل فرج خورده کتک با کینه زینب عجل فرج به چشم غرق خون زینب عجل فرج به قامت کمون زینب عجل فرج به داغ بی امون زینب عجل فرج خدا به حق آه زینب عجل فرج ببین که بی پناهه زینب عجل فرج به درد قتلگاه زینب عجل فرج خدا به اضطراب زینب عجل فرج به دست  ِ در طناب زینب عجل فرج مونده توی خرابه زینب عجل فرج ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
۲۷ دی