eitaa logo
ذاکرین آل الله
289 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
آقا سلام! ماه مبارک تمام شد شب­های آخر من و ماه صیام شد درهایی از ضیافت حق بسته شد ولی پشت در نگاه شما ازدحام شد
بدرود ای بزرگ ترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا. بدرود ای ماهی که تا تو بودی، امن و سلامت بود. بدرود ای آنکه نه در مصاحبت تو کراهت بود و نه در معاشرتت ناپسندی. بدرود که سرشار از برکات بر ما درآمدی و ما را از آلودگی های گناه شست وشو دادی.
شعر وداع با ماه رمضان آرزوی آمدنت داشتم بذر وصال تو به دل کاشتم آمدی ومرغ دلم پر گرفت سوی خدا رفتنش از سر گرفت آمدی وباب سما باز شد بازی عشق همه آغاز شد ماه خدا بودی ورخشان شدی نور به تا ریکی هر جان شدی ای رمضان ای مه خاص خدا سخت بود ازتو بمانم جدا با تو کمی آدم دیگر شدم شیفته ی رسم تو دلبر شدم داده ام اندر تو دلم شستشو یافته ام پیش خدا آبرو یار شفیق همه ی صائمین کرده مرا فکر نبودت غمین گرکه شود مان به برم یار من رفتن تو می شود آزار من شد برکات تو همی شاملم گر بروی باز همان غافلم ای زخدا برهمگان ارمغان فکرمرا کرده وپیشم بمان گر نبود چاره به هجران تو ای رمضان جان من وجان تو سال دگر باز تو راهم بده ماه خدا،باز پناهم بده شاعر:اسماعیل تقوایی
ای عاشقان ماه خدا کم کم به پایان می رسد با رفتنش بر مومنان هنگام حرمان می رسد   یکماه شور بندگی ماه جلای قلبها ترک همه یاران کند دوران هجران می رسد   خوان الهی می شود برچیده از روی زمین پایان برخورداری مهمان یزدان می رسد   یاد سحرهایش بخیر یاد نماز وروزه ها هر روزه دا ی در وداع با چشم گریان می رسد   تا می توانی توشه گیر از ماه پر فیض خدا یکسال دوری تو و این ماه ایمان می رسد   ای کاش فیض ماه حق در جان ما مانا شود بینیم یکسال دگر این مه فروزان می رسد   یارب مدد کن تا که ما دور ازگنه باشیم چون با رفتنش آزادی اصحاب شیطان می رسد شاعر:اسماعیل تقوایی
خداحافظ ای ماه عشق وسجود خداحافظ ای کیمیای وجود   خدا حافظ ای ماه سوز ودعا مه خلسه ی ربنا ربنا   خداحافظ ای بهر قرآن بهار مه بارش رحمت کردگار   خداحافظ ای ماه جوشن کبیر مه افتتاح و دعای مجیر   خداحافظ ای ماه قرآن نزول گناهان ما را دلیل افول   خداحافظ ای ماه کیف سحر که پر فیض بودی ونیکوثمر   همه درکنارت صفا کرده ایم به پیمان با حق وفا کرده ایم   خداحافظ ای نردبان عروج زشهرت بود سخت،عزم خروج   دگرگون شده با تو احوال ما زفیضت نکو گشته اقبال ما   خوشا روزه داران درگاه تو خوشا رهروی رفته در راه تو   خداحافظ ای ماه راز ونیاز وداعت بود برهمه جانگداز   دل روزه دارت شود تنگ،تنگ فراقت شودجان ما را شرنگ   بخواهیم حق را که سال دگر نماییم از کوی عشقت گذر شاعر:اسماعیل تقوایی
و حسرت ماه مبارک و انتظار مُحرّم گذشت ماه خدا و دلم گرفته شراره زِ رفتنش دل عُشاق به غم نشسته دوباره چه جوشنی چه مُجیری چه لحظه های خدایی سحرگه و شب قدرش ، چه سوز و اشک و دعایی خوشا بحال دلی که همیشه غرق صفا بود به روزه و به نماز و به بندگیِ خدا بود سحر چه حال خوشی داشت دعا و ذکر و نمازش کنارِ سُفره ی افطار صفا و راز و نیازش فضای رحمت این ماه چه دلربا و جَلی بود میان محفل عُشاق لبم به ذکر علی بود گذشت ماه خدا و چرا نیامده آقا ؟ بگو چه چاره کنم من کجاست یوسف زهرا ؟ اگر چه وقت وداع و رسیده فصل جدایی دلم خوش است به مُحَرم برای اشک و گدایی اگر که ماه دعا رفت اگرچه دل به عزا شد دلم دوباره به یادِ حسین و کرب و بلا شد
وداع با ماه رمضان # فروردین ۱۴۰۲ ماه خدا ، خدا نگهدارت دارم به دل امید دیدارت یادم نمیره لطف بسیارت (خدانگهدار) تا کرده ای عَزم سفر اِی وای دل از فِراقت خونجگر اِی وای ای همدم وقت سحر اِی وای (خدانگهدار) اِغفِر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو سی شب کنار سفره ات بودم مونس وقتِ سحرت بودم همپای ذکر و روضه ات بودم (الحمدلله) خوشا بحال اون که فهمیده درشب قدر لطف خدا دیده خدا گناهانشو بخشیده (خوشا بحالش) اِغفِر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو از بار معصیت ببین خستم دل به امید کرمت بستم بر خوان رحمتِ تو بنشستم (ای ماه غفران) وقت وداع با تو چقدر سخته ولی دلم از همه بُگسَسته چونکه بسوی کربلا رفته (الحمدلله) اِغفر لَنا ذُنوبَنا یا رب (۳) الهی العفو اسم وداع اومد دلم خون شد هر دیده با این روضه گریون شد نرو که زینبِ تو محزون شد (حسینِ زهرا) صبری نما حسین کس و کارم رحمی نما به این دل زارم بوسه به حُلقومت بدهکارم (برادر من) حسین فاطمه حسین جانم (۳) حسینِ مظلوم
. گریز به مانده ام بی کَس و بی یار،مرا یاری کن باز هم از منِ درمانده طرفداری کن بار من روی زمین مانده..،خدایا چه کُنم بار من مانده خدایا..،تو خریداری کن معصیت در دل مُرداب فرو بُرد مرا تا که آب از سر من رد نشده..،کاری کن بنده ی نفس شدم بندگی ام یادم رفت بنده را راحت از این بندِ گرفتاری کن اختیاراً ز درِ خانه ی تو دور شدم پس گداییِ مرا لطف کن،اجباری کن وای بر حال کسی که رمضان گریه نکرد سفره تا جمع نشد..،اشک مرا جاری کن در سحر اهل مناجات تو سیراب شوند منِ غفلت‌زده را تشنه ی بیداری کن روی قلبم بنویسید:گرفتارِ رضا... سنگ را در حرمش لایقِ حَجّاری کن بی پناهیم،پناهِ همه ی ما..،زهراست زیر بال و پرش از شیعه نگهداری کن بَرده ام..،برده ی بی قیمتِ بازار نجف حلقه در گوش همین برده ی بازاری کن دوست دارم که غلامِ درِ حیدر باشم پس مرا تا به ابد نوکرِ درباری کن جان آقای غریبی که ندارد حرمی دل ویران مرا یک شبه مِعماری کن گریه بر داغِ حسن ارثیه ی اجدادیست ایل و اولاد مرا اهل عزاداری کن روزه با روضه اگر باز شود..،می چسبد گریه‌کُن! با نمِ اشک خودت افطاری کن . . پیش چشمان پسر،مادر او سیلی خورد آی ناموس‌پرست! از غم او، زاری کن جگرش سوخت ولی قاتل او زهر نبود... قدر یک لحظه فقط فکر به مسماری کن! میخِ در با همه‌هستیِ حسن بد تا کرد پای خود را به حریم پرِ زهرا وا کرد
بگو اهل کجایی؟ اهل ایوان نجف هستم که آن‌جا دوست می‌دارند حتی بی‌وطن‌ها را صلی الله علیک یا امیرالمومنین یا علی بن ابی طالب