eitaa logo
ذاکرین آل الله
361 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2هزار ویدیو
446 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
. السلام علیک یا ابوتراب ـــــــــــــــــــــــــــــ قسم به نام علی و به روزهای نجف که پر کشیده دلم باز در هوای نجف تمام شعر و غزل‌های من همه مات‌اند به دلنوازی و زیبایی سرای نجف هر آن که دیده و حس کرده می‌کند تایید که هست جنت‌الاعلی خودش گدای نجف همیشه لذت دنیای نوکران بوده نفس کشیدن مستانه در فضای نجف دلم گرفته و داروی من فقط این است که حس کنم سحری عطر با صفای نجف هوای نیمه شب صحن مرتضی دارم.... کسی بلیط ندارد، شبی برای نجف؟! ــــــــــــــــــ خوشبخت ✍ .
السلام علیک یا مولانا ابوتراب ـــــــــــــــــــــــــ بی مهر او جهان که به دردی نمی‌خورد بی مدح او زبان که به دردی نمی‌خورد وقتی ردیف و قافیه وقف علی نبود دیوان شاعران که به دردی نمی‌خورد وقتی که صحبت از علی و دلبری اوست تصویر دلبران که به دردی نمی‌خورد وقتی که حرف گنبد و ایوان مرتضی‌ست این سقف آسمان که به دردی نمی‌خورد در پیشگاه جلوه‌ی ایوان طلای او زیبائی جهــان که به دردی نمی‌خورد ما ریزه‌خوار سفره‌ی احسان حیدریم نان‌های این و آن که به دردی نمی‌خورد هر جا نبود نام علی بعد مصطفی آن مسجد و اذان که به دردی نمی‌خورد "خیرالعمل" محبت زهرا و حیدر است دین بی ولایشان که به دردی نمی‌خورد تا سائلان در به در جود حیدریم الطاف دیگران که به دردی نمی‌خورد ما را خریده فاطمه تا حیدری شویم جز این در این زمان که به دردی نمی‌خورد عمرم گذشت با علی و فکر می‌کنم بی مرتضی جنان که به دردی نمی‌خورد ــــــــــــــــــ خوشبخت ✍ .
. تا نمایان کرد ابروی کمان خویش را نذر کردم پای چشمش جسم و جان خویش را زیر ایوان نجف،با گریه در آغوش او می‌شمارم غصه های بی‌کران خویش را از کرم پر کرد چندین مرتبه از خمره‌اش تا نشان دادم به ساقی استکان خویش را خوش به حال آن که پس داده شبیه قنبرش در وفا داری به مولا امتحان خویش را مزه‌ی شیرینی نام علی حس می‌شود می‌کشم دور دهانم تا زبان خویش را مرتضی در لحظه‌ی افطار، بخشید از کرم بر گدای خانه سهم آب و نان خویش را یاعلی گفتم،شراب از آسمان بارید و من باز کردم مثل یک ساغر دهان خویش را خوش به حال آن یتیمی که کشیده بوتراب بر سر او دست های مهربان خویش را ✍ .
. السلام علیک یا مولانا ابوتراب ـــــــــــــــــــــــــ شاه بیت غزلم نام علی بوده و بس روح خیرالعملم نام علی بوده و بس هر کجا صحبت مردی و مروّت آید اصل ضرب‌المثلم نام علی بوده و بس مایه‌ی راحت و آرامش من وقتی که ... خسته یا مشتعلم نام علی بوده و بس خواب و بیدار فقط مدح علی می‌گویم ذکر صبح ازلم نام علی بوده و بس هر زمان گفتم علی جان دهنم شیرین شد شهد ناب عسلم نام علی بوده و بس مست انگور نجف حال مرا می‌فهمد حال مستی دلم نام علی بوده و بس بوتراب است و منم خاک ته نعلینش برکت آب و گلم نام علی بوده و بس همه عمر به دیدار رخش می‌ارزد شوق وقت اجلم نام علی بوده و بس ــــــــــــــــــــــــــــــ خوشبخت ✍ .
. السلام علیک یا مولانا ابوتراب ـــــــــــــــــــــــــ در هوای میکده عشق است بال و پر زدن پر به شوق ساقی و میخانه و ساغر زدن باید امشب تا سحر میخانه‌ها را در زدن در زدن تنها به شوق حضرت حیدر زدن ساقی میخانه ما نیست غیر از این امیر من خمار آلوده‌ام دست مرا ساقی بگیر ساقیا مهر تو قلبم را هدایت می‌کند لطف تو دائم به این سائل عنایت می‌کند چشم‌هایت مستی ما را کفایت می‌کند نام زیبای تو هستی را سقایت می‌کند من پر از شوق توام ای وجه رب‌العالمین اشهدُ اَنَّ علی، حیدر امیرالمؤمنین لوح و کرسی و قلم در تحت فرمان علی‌ست اختیار آسمان یکجا به دستان علی‌ست شور این عشق خدایی در نمکدان علی‌ست نان ما بیچارگان از گوشه خوان علی‌ست ما همه نان و نمک از خوان حیدر می‌خوریم جام مستی و جنون را هم ز کوثر می‌خوریم پر تو نورش دو عالم را منور کرده است نام او ارکان هستی را مسخر کرده است عطر و بویش کل عالم را معطر کرده است بنده اویم که خلق روی حیدر کرده است آن خدایی که پدید آورد رخسار علی کرده جان عاشق ما را گرفتار علی گردش هستی تماماً بر مدار مرتضی‌ست خط بین حق و باطل ذوالفقار مرتضی‌ست جنت‌الاعلی خودش در سایه‌سار مرتضی‌ست کعبه هم سنگ‌نشانی در جوار مرتضی‌ست اصل توحید است حیدر بی علی بیچاره‌ای مقصد عشق است حیدر بی علی آواره‌ای تو همان عشقی که بر دل‌ها شرف دادی علی هر کسی دلداده‌ات شد را هدف دادی علی در میان صحن قلب ما شعف دادی علی مستم از آن روز که بر من نجف دادی علی کاسه‌ی ما را از انگور نجف پُرکرده‌اند در میان دست‌مان یک حلقه‌ی دُر کرده‌اند در هوای صحن تو گاهی خیالی می‌کنیم باز سمت گنبدت تو باز بالی می‌کنیم در خیال خویش آقا جان چه حالی می‌کنیم مستی از نام تو ای مولی‌الموالی می‌کنیم ای رخت رؤیای شیرین تمام شیعه‌ها ای امام حضرت زهرا امام شیعه‌ها دست بوس مهر بابایم که بالم باز کرد نام تو آموخت بر من ساز من را ساز کرد مادر با مهر تو آقا سرم را ناز کرد اصلاً او عشقش به من را با شما ابراز کرد ما غلام ابن غلام ابن غلامت یا علی شغل من هر لحظه هر جا احترامت یا علی ــــــــــــــــــــــــــــــ خوشبخت✍ .
. السلام علیک یا مولانا ابوتراب ـــــــــــــــــــــــــ هوای روی تو دارد دل هوایی و مستم ز بسکه مست و خرابم زدم پیاله شکستم ز بوی میکده تو پریده از سرم عقلم به شوق دیدن ساقی به کنج میکده هستم علی علی شده ذکرم علی علی شده وردم به غیر شاه ولایت دل از همه بگسستم قیام من علی مولا قعود من علی مولا توسلم به علی بوده هر کجا که نشستم رسیده دست گدایی من به عرش معلی از آن شبی که ضریحت رسیده بود به دستم تمام ایل و تبارم همه گدای تو بودند وَ من غلام تو آقا ز صبح روز الستم همیشه هر گره‌ای را به نام تو بگشودم همیشه با مدد از تو کتاب غصه ببستم ــــــــــــــــــــــــــــــ خوشبخت✍ .
. السلام علیک یا مولانا ابوتراب غزل در هوای حرم و عرض خضوع محضر مولا --------------------- مُدامم مست می‌دارد علی جان عطر گیسویت خرابم می‌کند هر لحظه ذکر ناب و دلجویت از آن شب که نجف بودم من و ایوان تو دیدم نمی‌خواهد دل من اعتکافی جز سر کویت نشستم تا سحر در کنج ایوان، بین زائرها ندیدم هیچ کس را که نداده دل به ابرویت شهنشاه قدر قدرت از آن بالا نگاهم کن تفضل کن غلام خسته را با هوی جادویت تمام آسمان بر خاک نعلینت نمی‌ارزد تمام آب‌ها لب تشنه‌ی یک جرعه از جویت الا یا ایها الساقی! گره افتاده در عالم بیا با ذوالفقارت ای بنازم زور بازویت پر از دردیم و داریم التجا بر سفره فضلت نگاه ماست بر دست تو و درمان و دارویت به حق دست‌های بسته در کوچه صدایم کن به زهرایت دو عالم را نخواهم بی گل رویت ــــــــــــــــــــــــــــــ خوشبخت✍ .
. السلام علیک یا قاهر العدو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ابتدای سخن به نام علی انتهای سخن به نام علی جای جای سخن به نام علی هر هجای سخن به نام علی من که مداح فارس العربم خادمی علی‌ست در نسبم جد و اجداد من محبانش همه محتاج لطف و احسانش دست‌هاشان به سوی دامانش همه دیوانگان ایوانش نسل ما نسل عاشقان علی‌ست غرق الطاف بی‌کران علی‌ست مرتضی دُرّ و کعبه هم صدفش عرش و فرش خداست در کنفش عزت و فخر ماست از شرفش از همین جا سلام بر نجفش نجفش قبله‌گاه جان و دل است مهر او در میان آب و گل است او که گلدسته‌ها غزلخوانش او که محراب غرق عرفانش انبیا مؤمنان ایمانش او شهنشاه و ما غلامانش ما غلامان کوی سلطانیم سائلان حریم جانانیم آشنا با معابر لاهوت مات حسنش اهالی جبروت می‌چکد از جمال او جبروت گَرد نعلین اوست تا ملکوت عرش حق در میان خانه اوست تا که کوثر میان خانه اوست در دل خود ولای او دارم در سر خود هوای او دارم هر چه‌ام از عطای او دارم شوق ایوان طلای او دارم گر چه در بندگی خرابم من خاک پاهای بوترابم من بوده لالایی شبم نامش وقت سختی روی لبم نامش داروی دردم و تبم نامش آبروبخش مکتبم نامش رگ و خونم همه به نام علی‌ست این جنونم همه به نام علی‌ست ــــــــــــــــــــــــــــــ خوشبخت✍ .
. السلام علیک یا قاهر العدو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تا نام تو بردم دلم غرق طرب شد ابیات من شیرین‌تر از شهد رطب شد اول تمام تار و پودم با ادب شد بعدش وجودم محو قتال العرب شد نام تو تا بردم وجودم صیقلی شد هر رگ رگم ذاکر به ذکر یاعلی شد خونی که درگ‌هاست می‌جوشد به شوقت عاشق به قدر وُسع می‌کوشد به شوقت تا خرقه خدمت که می‌پوشد به شوقت هر لذتی را نیز بفروشد به شوقت شوقت قرار از سینه اهل ولا برد عشقت دل دیوانگان را تا خدا برد توحید را ما در تماشای تو دیدیم احساس را در نام زیبای تو دیدیم مردانگی را در سجایای تو دیدیم ما هر چه خوبی بود را پای تو دیدیم ای کل خوبی‌های عالم بین دستت ناثوتیان، لاهوتیان مدهوش و مستت جامه‌درانیم و به دل‌ها شور داریم از نور زهرایت در عالم نور داریم ما کی به سر فکر بهشت و حور داریم نعلین را کنده هوای طور داریم نام تو تا آمد دل ما پر شعف شد وادی طور ما همان صحن نجف شد ما را گرفتاران چشمانت نوشتند محتاج جود و لطف و احسانت نوشتند آوارگانی در بیابانت نوشتند مبهوت زیبایی ایوانت نوشتند ما بنده عشق تو از قالوا بلائیم دیوانگان مست ایوان طلائیم ما را به یک طعم و نصیحت میهمان کن بر آن عبارات فصیحت میهمان کن یا که به لبخند ملیحت میهمان کن بر طعم انگور ضریحت میهمان کن یادم نرفته نیمه شب شور نجف را یادم نرفته طعم انگور نجف را کشکول من خالی‌ست مولا التفاتی ساقی تویی آقا بده آب حیاتی از باب ساعت آمدم با مشکلاتی ای که قبولی صیامی و صلاتی با دست خالی آمدم دستم بگیری دست مرا هر آنچه که هستم بگیری ــــــــــــــــــــــــــــــ خوشبخت✍ .
بے کران آسمان ها زیر پاے حیدر است آدم و جنّ و ملڪ تحت لواے حیدر است بحر موّاج کرامت قطره اے از بحر اوست هر چه حاتم در جهان بینے گداے حیدر است عارضش چون جنّه الماوا و کوثر درلبش خلقت جنّات عالم از صفاے حیدر است تار و پود کلّ عالم شد سرشته با علی رشته ے حبل المتین تار رداے حیدر است نَفس پاڪ احمد و دروازه ے علم نبے ست آیه هاے رحمت حق در ثناے حیدر است سینه چاڪ مقدمش شد کعبه تا ثابت کند از ازل تا حشر این خانه سراے حیدر است قسط و میزانے که حق فرموده در یوم الجزا شاخص میزان آن بے شڪ ولاے حیدر است بے ولاے مرتضے ایمان به غیر از شرڪ نیست روح مومن از ازل در اقتداے حیدر است بوترابش چون لقب شد خاڪ هم عزت گرفت کیمیا گردد هر آن کس خاڪ پاے حیدر است حیدرے هر کس که باشد چون "شقایق " روز حشر بهره مند از بخشش و لطف و عطاے حیدر است حمید رضازاده " شقایق"✍ .
. می نویسم ( شه مردان ) لقبش را عشق است مهربانی علی  و غضبش را عشق است (بردن نام علی سجده واجب دارد ) سجده کرده ست هر آنکه ادبش را عشق است پدر و مادر و ایلم به فدای حیدر ... پدر و مادر  و جد و نسبش را عشق است پادشاه عجم است  آنکه امیر عرب است دلبری از  عجم و از عربش را عشق است  بدهیِّ من خسته به علی شد جانم ... می نویسم همه ، عمرم ؛ طلبش را عشق است وصف حیدر بخدا کار رسول الله است  ذکر زیبای علی روی  لبش را عشق است گفته تمار علی بر سر نخل این جمله مدح چون قند و نبات و رطبش را عشق است علوی گشته ام از لطف رضا جان آری تا قیامت به خدا که سببش را عشق است وطنم گشته محیط حرم و ایوانش حرمی که وجب اندر وجبش را عشق است مضجع شاه نجف مستی گیرا دارد مستی بوسه به عکس عنبش را عشق است در نجف مرکزی از طب و طبابت دارد صف طولانی پشت مطبش را عشق است معجزه کرده به منبر به بیان خطبه ... حکمت و نامه و کل خطبش را عشق است سیزده بیت نوشتم چه مبارک باشد که  تجلی علی و رجبش را عشق است   غزلم واله  وحیران  مقامش مانده ... نعره ی قافیه  یا اللعجبش را عشق است ✍ .
. شکر لله که شدم من ز محبان علی جان مادر پدرم باد به قربان علی شیر با مهر علی داد به من مادر و گفت که حلالت پسرم باش به فرمان علی ای که گفتی ز ازل تا به ابد حیدریم باش تا روز ابد بر سر پیمان علی شیعه از روز ازل هست غدیری منشش گر خورد لقمه ای از سفره احسان علی لعنت حق به کسانی که نمک را خوردند ناسپاسان که شکستند نمکدان علی من غلامی ز غلامان غلام علی ام کاش در رتبه شوم من ز غلامان علی سر و سامان من بی سر و سامان وقتی است که شوم در به در و بی سر و سامان علی خاک نعلین علی گر شوم این چشمان را می نهم بر قدم قنبر و سلمان علی افتخار دگرم این که به مژگان روبم خاک صحن و حرم و گنبد و ایوان علی شده ام مست میِ خوشه ی انگور ضریح تا کنم مستی در حلقه ی مستان علی هر کجا کار دلت خورد گره می بایست سر به پایش نهی و دست به دامان علی کسر شانش تو بدان هر چه غلوّ در شعر است که خدا مدح علی کرده به قرآن علی این همه شهد و شکر کز دهنم می ریزد ذکر جانم علی و جانم علی، جانِ علی کرد مولا مددم تا که به گرد گل او نغمه خوانش شوم و مرغ ثنا خوان علی