eitaa logo
ذاکرین آل الله
278 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
299 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
مِنَ الغَریب اِلی الحَبیب... از مُسلم‌ابن‌عقیل، به پسرعمویم حسین(ع): جماعتِ کوفه، خامِ شده‌اند! این جا کسی مُنتظرت نیست... نیا...💔
و توسل به سفیرِ دشتِ کربلا حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ شبِ شهادت حضرت مسلم ابن عقیلِ .. قربون اون آقایی برم که پیغمبر انقدر دوستش داشت که برا گریه‌کنای مسلم هم دعا کرد... آخه آدم اینجوری مهمون دعوت میکنه؟! اون نامرد یهو دید مسلم داره گریه میکنه؛ طعنه زد، گفت مرد که گریه نمیکنه .. فرمود من به‌خاطر این که میخوای منو بکشی گریه نمیکنم، من دلواپس اون آقایی‌ام که زینب همراهشه .. پشیمون شدم نامه نوشتم بیا .. یحیای مازنی میگه همسایه دیوار به دیوار علی‌ابن‌ابیطالب بودم یه‌بار تو طول این سالها سایه‌ی زینب رو ندیدم. بعدِ فاطمه هم که اینا میخواستن برن سر مزار، همه دورش رو میگرفتن، کسی قد و بالاشو نبینه. (چی میخوای بگی؟!) مسلم داره میگه: زینب‌و نیار، اینا بی‌حیان... من پیک عشق هستم و نامه‌بر حسین اول فداییِ حرم خواهر حسین لب تشنه‌ام ولی نزدم لب به آب‌ها سیراب میشوم فقط از ساغر حسین دوتا سردار داره سیدالشهدا، هردوتا تشنه‌لب جون دادن .. امشب در خونه‌ی اولی رفتیم. شب نهم محرم هم باید روضه‌ی اباالفضل رو بخونیم... ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد آب‌و آوردن اولین بار، دومین بار، سومین بار؛ گفت قسمت نیست من این آب‌ُ بخورم .. یه نگاهی کرد؛ به‌یاد اون روایتایی که شنیده بود افتاد: قربون لبای خشکت؛ انگار سرنوشت منم مثل توئه... آب‌ُ ریختن.... روز عاشورا، همین اتفاق تکرار شد.. اومد از تو گودال بیرون دید یکی آب داره میبره سمت گودال؛ بدنش میلرزید، گفت کجا داری میری؟ گفت: مگه صداشو نمیشنوی میگه تشنه‌م... گفت برگرد، کارش‌و یک‌سره کردم... حسین .....
هدایت شده از ذاکرین آل الله
چه داشت که نداشت؟ 'کوفیان' روزی باید این را پاسخگو باشند!
.. و توسل به سفیرِ دشتِ کربلا حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ سلام ای بی کفن شَهِ دور از وطن منم نوکر تویی آقایِ من میگم با اشکِ سوزان دوست دارم حسین جان سر دارم حسین گرفتارم حسین میا کوفه که غم دارم حسین غمت دلواپسم کرد بیا از کوفه برگرد میا کوفه حسین جان .. ـــــــــــــــ پر از دردم حسین سر آوردم حسین ببخش آواره ات کردم حسین نیاور اصغرت را سه ساله دخترت را میا کوفه حسین جان رخم رنگین شده سرم خونین شده برایت جایزه تعیین شده سلام ای بی کفن شَهِ دور از وطن منم نوکر تویی آقایِ من میگم با اشکِ سوزان دوست دارم حسین جان .
کوفیان به حسین(ع) نامه نوشتند که ! اگر او را میخواستند که خودشان می‌رفتند ...
.. و توسل به سفیرِ دشتِ کربلا حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ توی شهر غربت شدم زار و تنها با لبهایِ خونین میگم کوفه نیا آه، این کوفیا پلیدن نقشه برات کشیدن بیعتشون همه سرابه .. آه، رو من درا رو بستن دلِ منو شکستن کوفه برام شهر عذابه .. زینبت میشه، دل‌خون دخترت میشه، بی‌جون میدمت قسم آقا کاروان‌ُ برگردون «واویلا، کوفه نیا حسین جان» ـــــــــــــ اینجا بین کوفه، حرف منع آبه پیچیده بینشون کُشتَنت ثوابه آه، اگه میای به کوفه مشکارو پر کن از آب آخه داری تو بچه شیرخوار آه، یه وقت نمونن حیرون دخترا تو بیابون معجرای اضافه بردار توی کوچه‌ها آقا، دخترات میشن خسته قاتلم میشه اینجا، روضه‌های سر بسته «واویلا، کوفه نیا حسین جان» ـــــــــــــ راه من رو بستن، تو کوچه نامردا سرمو شکستن، تو کوچه نامردا آه، رسیده کارم آخر لب‌تشنه بر سر دار الهی برگردی، الهی .. آه، اینا رحمی ندارن حتی به بچه شیرخوار الهی برگردی، الهی .. کوفه حرمله داره، این شبا چقدر تاره زجر به دخترش داده قول چندتا گوشواره «واویلا، کوفه نیا حسین جان» .
یا اَشبَاهَ الرِّجَال وَ لا رِجال! باید (ع) را خـبر کنم که کوفیان، همان شِبهِ آدمیانِ دوران عمویم علی(ع) هستند
حسین جانم .. این عاقبت من که عزیز آمده بودم .. ای کاش در این شهر کسی خوار نیاید https://eitaa.com/Arbabhosyn .
و توسل جانسوز به سفیرِ دشتِ کربلا حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه به نفسِ حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ در بهارم، خزون می زنه رنگ زردی آشنا شد، سفیرِ تو با کوچه گردی زار و بی کس، میزارم سرم رو رو دیوار تویِ کوفه، نمونده بجز طوعه مردی گرد غم به رویم نشسته دست کینه دستامُ بسته سنگاشون لبم رو شکسته آقا آقا ، میا میا .. جونم آخر می شه فدات حیف از تو و کبوترات برگرد میشه رونیزه ها جات *آقایه گزارش بدم ازوضعیت این شهر * کشتن تو، شده آب خوردن براشون سوی حنجر، گرفته شده خنجراشون حرفِ معجر، النگو و خلخاله اینجا از برایِ جهیزیه‌ی دختراشون هرچی داشتن دادن تیغُ نیزه خریدن واسه زینب لباس اسیری بریدن تیر و نیزه کنارِ امون نامه هاشون نقشه‌ی شوم واسه چشم سقا کشیدن روخاکا می مونه پر تو بعد ساقی لشگر تو آواره میشه خواهر تو جون زهرا، میا میا .. سمت این قوم بی حیا رحمی کن بر جوون لیلا *همه جمع شده بودن پایین مناره یکی میگفت آزادش میکنن .. یکی می گفت زندانش میکنن .. یکی می گفت اعدامش میکنن .. تو این حرف ها بودن یه وقت دیدن یه بدن بی سری ازبالایِ دارالاماره به سمت خاک کف کوچه
از بیعت در غدیر تا کُشتار در کربلا به قدر یک فاصله بود! های دشـمن با بمباران اعتقـادی مردم، حامیان علی را به دشمنان حسین مُبدّل کردند
با امام زمان روحی له لفدا اجرا شده شب اول محرم به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ای وارثِ حقیقی مشک و علم سلام مولایِ هرچه آینه هرچه حرم سلام امسال هم نیامدی و در فراقِتان آمد دوباره ماهِ عزا ، ماه غم سلام عرض ادب به محضرِ نورانی شما عرض درود و تسلیتُ باز هم سلام از راه دور از حرم زخم دارِ دل دستی به رویِ سینه تورا می دهم سلام ای سایۀ مبارک تو بر سرم زیاد هرچند بی بضاعت و هرچند کم سلام ماه محرم است پرم از غزل ، عطش ای بیت های گمشدۀ محتشم سلام یه ذره از روضه رسده محتشم ها نوشتن .. همۀ روضه ها تو دل امام زمانِ .. یه بخشیش رو حضرت روضه خوانی میکنه .. تو سلام میدی اقا هم سلام میده .. أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ السَّلامُ عَلى البَدَنِ السَّلِيْبِ از ما نثارِ مقدم تو هر قدم درود از تو نثار سینه زنان هر قدم سلام دم در آقا بهتون خوش امد میگه .. اومدی مادرمو یاری کنی خوش اومدی .. هرکسی میخواد حضرت زهرا رو یاری کنه بسم الله .. فرمود ابوبصیر میخوای مادرمو یاری کنی ؟.. گفت چطور من با این بضاعت کم یاری حضرت صدیقه؟ چه کاری از دستم بر میاد؟.. فرمود تو روضه جد غریبِ ما بشین ناله بزن گریه کن .. از همین شب اول بگو اومدم مادرتو یاری کنم .. گریه کن ابی عبدالله باید مثل مادرش زهرا ناله بزنه .. فرمود وقتی بی بی میخواد وارد بهشت بشه .. میگن بهشت رو برای تو آزین بستیم واردشو .. عرضه میداره من وارد نمیشم . چرا فاطمه جان؟ عرضه میداره خدایا قبل از اینکه وارد بهشت بشم میخوام پسرمُ همونطوری که کشتن ببینم .. خطاب میرسه نگاه کن فاطمه جان .. رسول خدا میفرمایند یه وقت میبینیم ابی عبدالله وارد محشر میشه سر در بدن نداره .. از رگ بریده داره خون میاد .. پیغمبر میگه یه وقت فاطمه داد میزنه با داد فاطمه من داد میزنم با داد زدن من ملائکه داد میزنن .. همه میگن ای حسین ... ↫
|⇦• نسیمی که از سمتِ پرچم رسیده .. و توسل ویژۀ شبِ اول محرم به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾•. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ بسم الله .. نسیمی که از سمتِ پرچم رسیده داره میگه بوی محرم رسیده بازم مادری با قد خم رسیده بسم الله .. سلام ای امیری که نعم الامیری ندارم من از گریه و روضه سیری یه وقت از ما این نوکری رو نگیری یه شالِ عزا و یه پیرهن سیاهِ که تنها پناهم تو شهر گناهِ یه آهه بلندُ یه اشک روونه که مارو یه روزی به تو میرسونه حسین جان ، حسین جان .. آقاجان .. چی داره کسی که حسینُ نداره اگر سر رویِ مهر تربت نزاره چی میخواد برای قیامت بیاره آقاجان .. یه سرمایه دارم که بغضِ گلومه نگیر اشک من رو همین آبرومه ایشالله میبینم حرم روبرومه توی چشمم اشکُ روی سینه دستم سلام میدم اقا با قلبِ شکسته سلام ای شهید به خون آرمیده کی رو پای مادر سرت رو شکسته حسین جان ، حسین جان .. یک سالِ .. درسته دل من سراپا گناهِ همه دل خوشیم این لباس سیاهِ دل من هنوزم توی قتلگاهِ یک سالِ .. دله من توی روضۀ سختی مونده کی قلب سه ساله ت رو اقا سوزونده کی بچه ت رو توی بیابون کشونده کی مثل سه ساله مصیبت کشیده کی خورده شبیه رقیه کشیده ... کی هم دامنش سوخت کی هم معجرش سوخت کی بین آتیش تویِ خیمه سرش سوخت .. حسین جان ، حسین جان .. .
|⇦• و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده روز اول محرم به نفس استاد حاج منصور ارضی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ از روزی که حرکت کرد دوتا بلده راهُ یه راهنمایِ راه باهاش بودن هر سه تا تو راه مردن .. نگران شد ، گفت حسین جان من نگران خودم نیستم نگران توام .. آخه راه طولانیِ آقاجان .. از مکه تا کوفه خیلی راهه .. خیلی آقاجان گرمه ؛ خاک .. بیابون .. آب نیست میترسم تشنه شید .. (اینجور بگم؛ یعقوب پیغمبرِ ؛ یه نگاهی به قد و بالای یوسفش کرد گفت خدا کنه گرفتار نشی ... گرگ نخورتت تو چاه نیوفتی ... غلام نشی .. همه چی به ذهنش اومد) گفت میترسم تشنه بمونی آقاجان .. مسلم عجیب بوده .. عاشق ابی عبدالله ست .. کوفه هم که رسید همۀ بیعتا رو که دید گفت من چشم آب نمیخوره ازین مردم .. انقدر حسین جون بهت بگم ، همه به بچه هاشون وعده دادن .. ( میفهمیدا .. ) به بچه هاشون وعده دادن براشون سوغاتی ببرن .. آقا ، جانِ مادرت برگرد .. من اشتباه کردم .. همش راه می رفت میگفت برگرد .. طوعه هی میگفت چیشده؟ به کی میگه برگرد؟ گفتم حسین جان برای من سر راه گودال کندن .. میترسم برات گودال بکنن .. (هرچی به فکرش اومد همون به سرش اومد ..)* برگرد تا در سینه ام ماتم نماند برگونه ام ردِ نم و شبنم نماند یک دم تصور کن که زینب بی تو باشد اکبر نباشد تازه سقا هم نباشد برگرد تا زخم گلویِ خشک اصغر تشنه برای جرعه ای مرهم نماند نزد رقیه باش تا آرام باشد در سینه اش یک ذره درد و غم نماند برگرد تا این که زبانم لال زینب وقت شلوعی بین نامحرم نماند .. انگشترت دستت نمی ماند ردش کن تا ساربان در فکرِ این خاتم نباشد *شنیدید بعضیا میگن عمر سعد لعنت الله علیه بهش گفت چرا گریه میکنی ؛ خب حکومت خواستن و امیریِ کوفه بهت نرسید گریه میکنی؟ گریه اش شدیدتر شد .. گفت نامرد من برا خودم گریه کنم؟! الان دستامُ باز کن یه نفر حریف ندارم .. من پسرِ برادر علی ام .. تمام کوفه جلوی من بایستند نمیتونن با من جنگ کنن .. حالا میگه آقاجان :* آخر وصیت را به ابن سعد گفتم یا رب کسی اینگونه بی همدم نماند ای کوفه شاهد باش جسمم ریخت برهم تا جسم شاه و دلبرم درهم نباشد برمن بزن هر قدر سنگ تیز داری یک سنگ در این شهر میخواهم نماند خیلی تنم مبهم شده روی قناره تا جسم اربابم دگر مبهم نباشد طفلانِ من نذر علی ای کوفه بگذار پیش علی اکبر قد او خم نماند دلشوره دارم غارتش سازند اینها حتی لباس کهنه میترسم نماند حسین ... .
. میتواند را بشکند! باور نداری داستان کربلا را بخوان.... لثارات الحسین علیه السلام .
|⇦• و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم حاج حسین سیب سرخی •✾ . ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ چاووش ماتمه اومده وقت عزا دور هم جمع شدن باز هم گریه کنا دستامون و گرفت زهرای مرضیه از ما گریه کنا یعنی که راضیه   روضه ما رو شفا میده گریه ما رو جلا میده ماهِ محرم همه جا بویِ کربُبَلا میده ..   آقام آقام حسین حسین ..   *پرچم تو زدن آقاجان .. ولی غروب عاشورا یجور دیگه شد بر عکس شد ، چه غروبی درست کرد ..*   نزدیک تری از رگِ گردن به گدایت ماییم و طوافِ حرم کربُبَلایت هر جایِ جهان می نگرم نام تو آنجاست از هر نظر انگار شبیهی به خدایت   گشتیم تمامی جهان را و ندیدم شیرین ترُ دلچسب تر از شورِ عزایت در روز قیامت که جهان دور تو جمع است بگذار که ما نیز بیوفتیم به پایت   ای آنکه جهان تکیه به دستانِ تو داد است حالا چه شده تکیه زدی خود به عصایت با خود و سپر رفت به میدان علی اکبر از معرکه برگشت ولی بین عبایت دیدن ملائک همگی گوشه ی گودال آغوش گشوده ست خداوند برایت بر نیزه شدی قاری قرآن چه شکوهی ای آنکه دل از فاطمه میبرد صدایت   *بریم در خونه مسلم ابن عقیل .. حسین جان :* هر بلایی سرم آمد به فدایِ سر تو به فدای پر قنداقِ علی اصغر تو حاضرم بر سر بازار به خیرات روم ننشید پرِ خاکی به سر خواهر تو بر سر من همه تفریح کنان سنگ زدنند وای بر صورتِ چون برگ گل دختر تو از همین جا همه تقسیم غنائم کردند در کمین اند به تاراج برند لشگرِ تو ترسم این است که گرفتار شوی در گودال میشود با نوک نیزه زیر و رو پیکر تو هر تکانی که سرت بر سر نیزه بخورد باز تر می‌شود این پارگی حنجر تو  شاعر : قاسم نعمتی حــســـیـن ... .
|⇦• توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم به نفس حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ السلام علیک یا مولاناالمظلوم یااباعبدالله حسین .. سلام ما به محرم ، به حال خستۀ زینب به بی‌نهایتِ داغ ِ ، دلِ شکستۀ زینب از راه رسیدی ،مهمان ابی‌عبدالله هستی ،مهمان همین که از راه میرسه باید عرض سلام کنه .. سلام ما به محرم ، به مشک پارۀ عباس سلام ما به محرم ، به قد و قامت اکبر به آن گلوی خشکیده ، مؤذنِ زیر نیزه و خنجر سلام ما به محرم ، به گاهوارۀ اصغر برای جداشدن یک تار مو از سر غلامان و کنیزان این خانواده جا داره اولین و آخرین از غصه دق کنند ، چه برسه به این حرفا .. سلام ما به محرم ، به گاهوارۀ اصغر به اشک خجلت شاه و گلوی پارۀ اصغر یه حسینی بگو حس کن حرم نزدیکته ... یه حسینی بگو حس کن پشت خیمه گاه هستیم ... یه جوری شب اول اسم داداششُ صدا کن بذار دل زینب محکم بشه .. شب عاشورا گذاشتن و رفتن تو یه جوری داد بزن بگو بی بی جان ، من اومدم .. حسین .... فدای این ناله ها .. حسین جانم ، حسین جانم حسین جانم جانم جانم .. سلام ما به محرم ، به اضطراب سکینه سربسته عرض میکنم ، تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ... شما انتخاب شده‌های خوده آقایید ، حتما یه حساب کتابی داری با ابی‌عبدالله که الان توی این مجلس نشستی ، حتما یه فهمی از آقاتون دارید که الان اینجایید .. جان ابی عبدالله منو مجبور نکنید از همین شب اول حرفای سخت سخت بزنم ... سلام ما به محرم ، به اضطراب سکینه به آن ملیکه که رویش ، ندیده چشم مدینه سربسته میگم .. اون خانومی که آفتاب روشو ندیده بود ، اون خانومی که ماهتاب روشو ندیده بود ، یه ده یازده روز دیگه .. ستارگان حرم را به ریسمان بستند .. این زمزمه ، این ناله ، خنک کن قلب حضرت زهرارو با ناله هات .. حسین .. خودت برای خودت روضه بخون ، زبون بگیر ، مگه تو داغدار نیستی .. حسین ... سلام ما به محرم ، به عاشقیِ زهیرش هر کدوم یه جور حرف زدن .. الله اکبر از این زهیر .. یه جمله طلایی گفته .. اگه اولین و آخرین عاشق این عالم بتونه همچین جمله ای به معشوقش بگه ... عرض کرد آقاجان ، اگر هزار بار کشته بشم ، دوباره زنده بشم ، دوباره میام دور سرت میگردم حسین جان .. اینو همتون شنیدید ، جمله بعدی رو نشنیدید بشنو ، برای خودت یادگاری نگه دار عرض کرد آقای من اگر هرچی بود توی این عالم بود و بس اگه دنیای آخرتی نبود ، قبر و قیامتی نبود ، بهشت و جهنمی نبود هم بازم من هزار بار دور تو می‌گشتم .. بازم دورت می‌گشتم و فدات میشدم آقا .. حسین جان زهیر رو چه خوب تربیت کردی آقاجان زهیر نمونه بود گذاشتی آقا جان این شب اول محرمی ، یه نگاه به دلهای ما بکن آقاجان .. سلام ما به محرم ، به عاشقی زهیرش به بازگشتن حرّ و عروج ختم بخیرش سلام ما به محرم ، به مسلم و به حبیبش قربون رفیقات برم حسین جانم ... قربون پیرمردات برم حسین جانم ، قربون جوونات برم حسین جانم ، قربون اونایی که قربون تو شدن برم حسین جانم ، قربون این آقایی برم که خیلی دوستش دارم ... کی ؟! سلام ما به محرم ، به مسلم و به حبیبش به عاشقیِ جوْن و به بوی عطر عجیبش توی کوچه پس کوچه های کوفه یکّه و تنها مونده ، چپ و راستو نگاه می‌کنه ، آی نوکرای ابی عبدالله ، گریه کنان امام حسین ، والله سر سوزنی غصه خودشو نداشت ، هی می‌گفت عجب کاری کردم نوشتم بیای ... کوچه به کوچه می‌روم و گریه می‌کنم از دست بی‌وفاییِ این قوم بی‌وفا گفتم بیا به کوفه ، پشیمان شدم حسین کوفه میا امام غریبِ قریب ها اینجا همه به فکر خرید لوازمند اجناسشان شده سپر و نیزه و کمان خیلی خسته‌ات نکنم شب اولی ... دیدم به دست حرمله تیر سه شعبه را کز دیدنش سراسر جانم شراره شد اینا آماده هستن تا شما بیای مهمون نوازی کنند دیدی وقتی یکی خبردار میشه از یه قضایایی، پیش‌قراول ، دیده بان وقتی جلوتر می‌ره خبردار میشه زود اطلاع میده آقا داری میای مواظب باش فلان جا کمین هست ،فلان جا لطمه میزنن ، اینا رسمشون اینه شروع می‌کنه همه موارد رو گفتن ، زودتر اطلاع میده.. آقا اینا رسمشونه مهموناشون رو سنگ‌بارون میکنن، مخصوصا به بچه یتیما رحم نمی‌کنند .. حسین .. ــــــــــــــــــ
گران در ماجرای به اعمال‌شان نرسیدند همین هم شد که دوباره در نقشه‌ی قتل را کشیدند
|⇦• و توسل به حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام اجرا شده شب اول محرم ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ أَلسَّلامُ عَلَیْک یا اباعبدالله یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة و یا باب الْنِّجاة الاُمّة یا مظلوم ، یا غریب و یا عطشان ، یا اباعبدالله .. وقف اشک است زندگانی من ای که از کودکی شدی غم من آه در قبر من به من برگرد ای شب اول محرم من .. *الحمد الله دیدمت شب اول محرم .. ولی کشتی منو تا برسی .. بیچارم کردی .. خیلی ها الان زیر خاکنُ هلالِ ماه محرمُ ندیدن ..* وقف اشک است زندگانی من ای که از کودکی شدی غم من آه در قبر من به من برگرد ای شب اول محرم من .. چون نهالی که اشک پایش ریخت در عزایت شدم سترگ حسین السلام ای حقیقتِ محزون السلام ای غم بزرگ حسین این زبانی که برده نام تو را پاسخِ «من امام» خواهد گفت صورتی که شده است خیس از اشک عاقبت بینِ قبر خواهد خفت یاد کرده ام ز عاشقانی که حسرت روضه هات را دارند پدرانی که این محرم را زیر سنگ لحد عزادارند *مرگ از محبت تو خلاصم نمیکند .. خیلی نعمتِ بزرگیِ ها ، راحت نشستیُ میگی حسین .. اگه پدر و مادرت در قید حیات اند دستُ پاشونو ببوس که تو رو عاشق ابی عبدالله بزرگ کردن .. فردا روز اولِ ماه محرمه ، اگه پدر و مادر از دست دادی برو کنار قبرشون صورتتُ رو قبرشون بزار بگو ممنون شماییم مارو با حسین آشنا کردی ..* یاد کردم ز عاشقانی که حسرتِ روضه هات را دارند پدرانی که این محرم را زیر سنگ لحد عزادارند مادرانی که مانده از آنان چادری مشکی و گل لبخند قد نداد عمرشان که این دهه هم قیمۀ نذری تو را بپزند مادرانی که چادر آنها خیمه هایِ تو را به پا کردند یاد کردم از آن النگو که مادران خرجِ روضه ها کردند *اینا برای اونایی که رفتن و روحشون حتما شاد میشه ، یادشون کردی دیگه ، گفتی صلی الله علیک یا اباعبدالله به نیابتشون فرستادی ، برای همه محبین امیر المومنین به همشون میرسه ، نور وارد قبرشون میشه ، سر سفرشون نور امام حسین میفرستی .. حالا من که زنده ام محرم و دیدم ..* حتم دارم که میخورم حسرت هرچه خود را برات کم زده ام آه سنگ لحد بگو به حسین سنگ او را به سینه ام زده ام زندگانی عزیز بود و شریف تا زمانی که زیر پرچم بود دوست دارم که خوب گریه کنم شاید این آخرین محرم بود بغض ، گلومُ میگیره اشک ، میشینه رو گونم مثلِ روضۀ سقا ، بی قراره بارونم ای غم عزیز من ، هم غمی و هم شادی گریه کردمُ دیدم ، آبرو به من دادی حرارتِ عشقِ تو ، تو قلب من میمونه غم تو هم دردِ من ، غم تو هم درمونه صدات کردم .. نگام کردی .. میدونم که ، صدام کردی .. به این پرچم دخیل بستم به دستِ تو رسید دستم صدات کردم .. نگام کردی .. میدونم که ، صدام کردی .. ای ستارۀ روشن ، تو شبایِ تاریکم از همه اگه دورم ، با غم تو نزدیکم داغ ماتمت بازم ، دم میگیره تو سینم هرکجایِ این دنیا ، اسمی از تو میبینم به هرطرف رو کردم ، بجز تو خورشیدی نیست به غیر دستایِ تو ، به هیچکی امیدی نیست صدات کردم .. نگام کردی .. میدونم که ، صدام کردی .. چه رسمیه نمیدونم شب اول محرم باید روضۀ مسلم بن عقیل خوانده بشه .. هم باب الحوائجِ ، هم اول شهید مکتب ابی عبدالله و قیام کربلاست .. اولین شهیدِ .. شب اولم باید بریم در خونه ش برایِ او گریه کنیم. تو اوج غربتم شهید شده ، هیچکسی کنارش نبود .. اصحابِ امام حسین که میرفتن میدان ظهیر میرفت ، مسلم بن عوسجه میرفت ، حبیب میرفت هم اصحاب هم از بنی هاشم بودن .. یه شباهتش به امام حسین این بوده ، او هم مثل ابی عبدالله تک و تنها بود .. تو اوج غربت کشته شد .. بالا گرفت بر منِ دل خون چو کارها *مسلم وقتی اینهمه زخم برداشت ، تشنگی ، اللهم ان العطش قد بلغ منی فرمودۀ حضرت مسلمِ .. عطش تابُ توانشو برد ، اما حریفِ مسلم نمیشدن .. یک تنه جلوی همه ایست خدعه کردن ، امان دادن به مسلم بن عقیل حالا ببین چی داره میگه :* بالا گرفت بر من دل خون چو کارها صیاد من شده اند تمام شکارها بی‌ مایگان به دایه انیسند تا به تیغ زنگار بسته آینۀ کارزارها بی مهر و موم نامه به هم قرض می دهند نان قرض میدهند به هم خانه دارها مهمان ، متاعِ رایج بازار کوفه است کسب حلال نیست در این رشوه خوارها مسلم برایِ زینب تو گریه میکند پیشانی ام شکست در این کوفه ، بارها *زن و بچه رو داری میاری .. دست زینبُ گرفتی داری میاری .. بچه هارو داری میاری .. دستم می شکست نامه نمینوشتم بیای ..* از دور از گلوی تو میبوسم ای عزیز گر وا کنند ره به لبم نیزه دارها *چندتا دندون تو عالم اسلام شکسته مهم ترینش دندان پیغمبر بود که شکستند یکی هم دندان مسلمه و دندان سیدالشهدا ، دندون مسلمم شکست حالا داره اونو میگه:* تأدیب چوب کوفه مرا بی ادب نکرد دندان شکست و سست نشد نام یارها از دخترم چو دختر خود ناز را بخر بگذار تا اسیر رود در دیارها
یه جمله هم روضه بگم ، درسته شب اول روضه مسلمُ میخونیم ، اما اوجِ روضه باید دوباره بری گریز به ابی عبدالله بزنی .. آقا تو غریبی جان دادی ، کسی کنارت نبود و جان دادیُ نفس آخرُ کشیدی ولی دیگه موقع جان دادنت زن و بچه ت کنارت نبودن نگاه کنن .. اما ذوالجناح زن و بچه رو آورد بالایِ بلندی .. دارن نگاه میکنن .. (حقشو ادا کن با گریه هات ، دو سه خط و التماسِ دعا ..* ظاهراً جدِ اطهرش بود پدرش بود ، مادرش هم بود وقتی افتاد رویِ گونۀ راست بین مَقتل برادرش هم بود بی کس و بی پناه از نزدیک سنگ میخوردُ خواهرش هم بود حسین .. حسین .. اشاره کرد زینب برگرد خیمه .. شب اولِ .. رفتی دلِ گودال .. این اوج غربتِ زینبه که زینب فرموده باشه : مگه نمیبینی حسینُ دارن میکشن .. اَیُقتَلُ اَبُوعبداللّه وَ انتَ تَنظُرُ اِلَیهِ .. ایستادی داری نگاه میکنی حسینُ میکشن .. ابی عبدالله صدای زینبُ شنید به یه نیزه تکیه داد ، نشست اشاره کرد که زینبم برگرد خیمه .. ولی نمیدونم به خیمه رسیده بود زینب یا نه .. یه وقت دید زمین داره میلرزه .. هوا تیره و تار شده .. دویید خدمت زین العابدین .. عزیز برادرم چه خبر حالم بهم ریخته .. فرمود عمه جان پرده خیمه رو کنار بزن .. ببین سر ابی عبدالله رویِ نیزه.. دستتُ شب اول برسون به پرِ عزایِ امام زمانت .. ↫
کُلُّ اَرضٍ کَربَلا... هرکجا که بمیرم، اگر با من باشد، در زمین جان سپرده‌ام...