ذکر توسل و روضۀ جانسوز ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس سید مهدی میرداماد
"اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا مُحَمَّدٍ يا حَسَنَ بْنَ عَلِي اَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا..."گداهایِ سامرا معروفن،ما هم امشب گدای سامرا باشیم،گدا نباید دستش پایین باشه..." يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ..."
ای جلوۀ خداییِ بی انتها حسن
خورشیدِ روشنِ سحرِ سامرا، حسن
بی تو عبودیت به خدا بت پرستی است
نور خدا، مُکَمِّلِ توحیدِ ما، حسن
امشب عروجِ زخمیِ بالِ مرا ببر
تا سامرا ، مدینه ، نجف ، کربلا ؛ حسن
در بینِ خانوادۀِ زهرایِ مرضیه
باید شوند تمامِ علی زاده ها حسن
*دوتا حسن دارن این خاندان،هر دو هم فرزند علی هستند،جانم فدایِ هر دوشون،اما این کجا و اون حسن کجا،این حسنی که میخوای براش گریه کنی،حرم داره،یه ضریح خوشکل داره،امشب دورش شلوغِ،حرمش پر از زائرِ...بمیرم برا اون حسن...*
بسته میشه پروندۀ دو ماهۀ اشک و عزا
با گریه بر روضه هایِ غریبِ شهرِ سامرا
دو ماهه آزگار شده،دلها همه غرقِ محن
گریۀ غربتِ شماست که آبرو داده به من
آقا یه امشبُ بیا به مجلس ما سر بزن
* مگه شبِ عزایِ پدرت نیست؟یاصاحب الزمان! مگه نمیگن:صاحب عزا دَمِ در ایستاده؟اصلاً من چرا میگم به ما سر بزن،تو قبل از ما اومدی،ما همه اومدیم بگیم:سرت سلامت،"آجرک الله"...*
آقا یه امشبُ بیا به مجلس ما سر بزن
الهی سایه ات کم نشه،ازسر ما آقایِ من
نامِ حسن یه عمریۀ به دلِ ما جلا میده
مادرش امضاء میکنه،خودش یه کربلا میده
نام حسن رو می برم،یه آهِ حسرت میکِشم
مدینه جلوه گر میشه،با روضه هاش جلو چِشَم
موندم به تو بگم غریب،یا به غریبِ مدینه
خوب شد مدینه نبودی،چشمت روز بد نبینه
بچه باشی نتونی که مادرت رو یاری کنی
مادر کمک بخواد ازت،نشه براش کاری کنی
خوب شد میون کوچه ها،مثلِ امامِ مجتبی
ندیدی مادر رو زدن،یه عده بی شرم و حیا
خوب شد مدینه نبودی،جلویِ چشمایِ ترت
یه ضربه با غلاف،یهو بشکنه دستِ مادرت
وای مادرم....
خوب شد مدینه نبودی،ببینی بینِ کوچه ها
مادرِ هجده ساله ات رو،افتاده زیرِ دست و پا
*زهر دو تا کار با بدن میکنه،اول اینکه آدم رو تشنه میکنه،عطش غالب میشه به بدن...وقتی اسمِ عطش میاد...بمیرم برای اربابمون امام حسین که لب هاش مثل دو تا چوب خشک بهم می خورد...اسم زهر که میاد...ای خدا! مگه بچۀ شیر خواره،مگه علی اصغر چقدر آب می خواست که تیری که به گلوش زدن هم مسموم بود و هم سه شعبه بود...فقط همین رو بگم:یه کاری کردن،یه بلایی سَرِ حسین آوردن،که از آسمان پیامِ تسلیت رسید،برای هیچ شهیدی،اما تا تیر رو زدن به گلو،ندارسید: "صَبرَاً لَکَ یا حسین!..." خدا ندا میده:صبر داشته باش حسین...
دومین اثرِ زهر بهم خوردنِ تعادلِ،امام رضا هم تعادلش بهم خورد،چی میخوام بگم؟ میخوام بگم:مَرد اگر تعادلش بهم بخوره عیبی نداره،مَردِ...اما وای به روزی که یک زن تعادلش بهم بخوره.... چرا مادرِ ما تو کوچه ها تعادلش بهم خورد؟ مادرِ مارو زهر دادن؟ نه...چرا مادرِ ما تو کوچه ها هی به دیوار می خورد؟ یه جور دیگه هم میشه تعادلِ کسی رو بهم بزنی...چه جوری؟ چند نفری به یک نفر حمله کنن...کمربندِ علی رو گرفت،دیدن حریفِ فاطمه نمیشن...یه نفری داره علی رو میبَره...یه کاری کنید دستِ فاطمه جدا بشه...ریختن دورِ مادرِ ما...
من ایستاده بودم،دیدم که مادرم را
دشمن گهی به کوچه،گاهی به خانه می زد
گردیه بود قنفذ،هم دست با مغیره
او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد
*حرف من رو نشنیده بگیر .. یه جوری زدن،دیگه مادرِ ما تا آخرِ عمرش درست راه نمی رفت..." مُنَهَّدَةَ الرُّكن"....امان از بی کسی،ای دادِ بیداد...*
امان از کوچه هایِ بی مُروَّت
امان از مردمِ بشکسته بیعت
*ببرمت امشبی کربلا،روضه بدونِ کربلا انگار یه چیزی کم داره...یک امام رو با زهر کاری کردن که تعادلش بهم بخوره،مادرِ مارو با غلاف شمشیر...با تازیانه...یه آقایی هم سراغ دارم کربلا...سوارِ ذوالجناح...عطش غالب شده بود بر حسین....زخم ها،تیرها،شمشیرها...دیدن هر کاری کنن حسین از ذوالجناح نمی اُفته...چه کردن؟یه نانجیبی با نیزه به پهلوش زد...تعادلش رویِ ذوالجناح بهم خورد،" فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ ، عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَیْمَنِ..." از بالایِ ذوالجناح با صورت...ای حسین...
.
⇦🕊سینه زنی زمینه زیبا_ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام_ حاج امیر عباسی ↯
یا زهرا بیا امشب سامرا
داره کوچه هاش بوی کربلا
چی بگم از این درد بی حساب
ای وای... ای وای...
اقامونو بردن بزم شراب
ای وای... ای وای...
چه غمی تو نگاشه
ناله ای تو صداشه
آمون از دله زینب،رو لباشه
وای... غریب آقام...
روی خوش ندید
طعنه میشنید
پشت مرکب دشمن میدوید
شبیه رقیه پریشونه
ای وای... ای وای...
اقامونو بردن تو ویرونه
ای وای... ای وای...
میزنه دیگه ناله
رو لبش یه سواله
که چه کرد سر بابا،با سه ساله
وای... غریب آقام...
شب های جمعه میگیرم هواتو
اشک غریبی میریزم برا تو
بیچاره اون که حرم رو ندیده
بیچاره تر اون که دید کربلاتو...
آه... حرم باز پر از بوی سیبه...
آه... خدایا حسینم غریبه...
هر که جان داد به شمشیر تو جانانه شود
هر که مست تو شود ساقی میخانه شود
هر که از عشق تو دیوانه نشد عاقل نیست
عاقل آن است که از عشق تو دیوانه شود
یا ابا عبدالله.... یا ابا عبدالله...
____________
.
ذکر توسل و روضۀ جانسوز ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام استاد حاج منصور ارضی
«صَلَّ الله عَلیکُم یا اهلَ البَیتِ النُّبوَه»
بمُوالاتِكُمْ عَلّمنا اللّهُ مَعالمُِ دينِنا و أصْلَحَ ما كانَ فَسَدَ مِنْ دُنْيانا
خیرِ بیمارِ زمین خورده اگر تسکین است
بغلم کن که مرا مَرهَم و تسکین این است
مهربانیِ بقیه به مَذاقم تلخ است
جان به قربانِ تو ! دعوایِ تو هم شیرین است
کَنده ام از همه جا تا که به تو رو بزنم
بده در راه خدا ، پشتِ درت مسکین است
بِشِکَن بغضِ مرا تا که سبک تر بشوم
بغضِ مانده به گلویم چقدر سنگین است
همه جا خیر دعای تو نجاتم داده
گرچه این نوکرِ بد مُستحقِ نفرین است
باز هم پیشِ تو شرمنده می آیم آقا
باز هم پیشِ تو ای دوست، سَرم پایین است
هرکسی کرببلایی ست ، تو امضا کردی
کربلا رفتنِ من ، از کَرَمت تضمین است
من اگر کافر و گمراهم اگر شیخِ طَریق
قبله ام رویِ حسین است و همینم دین است
*یکم روضه بگم ، برای آروم شدنِ دلِ آقام بخونم ... شب شهادتِ ای کاش سامرا بودیم ... چه سامرایی درست کردن ... چه صحن و سرایی .. ببخشیدگفتم یا امام حسن عسکری .. قربونت برم .. این مردمِ ایران ، چه صحن و سرایی برای شما و پدرتون و همسرتون و عمه جانتون حکیمه خاتون درست کردن .. گفتم یا امام حسن : ماهم یه امام حسن داریم ، تو بقیع نه چراغی نه قبری ...
گفتم آی قربونت برم ، ببین ، کنارت عمه تون خوابیده و قبرش کاملا مشهودِ ، من سوال میکنم؟! آیا جلو چشمتون این عمه تون رو زدن .. !! نه والا .. این حکیمه خاتون ... یه نفر نبود بی احترامی کنه .. گفتم نگاه کن .. یا امام عسگری ، وقتی رو کردم به سرداب حضرت حجت گفتم ببین ، مادرتم اینجا خوابیده ، نرجس خاتون .. چه قبری چه بارگاهی ..
من نشنیدیم..!! و نه دیدمم تو کتاب ..!! که مادرت را زده باشن .. ولی اینو میدونم مادرمون زهرا را زدن ... روضۀ امام حسن عسکری همیناس .. وگرنه خیلی ساده اس .. روضۀ حضرت میدونی چیه ؟امام زمان علیه السلام اومد آب بهش بده
حضرت که این زهر تو بدنش اثر کرد میلرزید ، این دوندونهاش میخورد به این ظرف ... آب میریخت نمیتونست بخوره ..
هر کاری کرد آب نتونست بخوره .. همین روضه ش هست .. ۲۸ سالش هم بوده .. دردم هم داره .. نمیگم درد نیست ، با سختی هم جون داده آقا .. خیلی امام زمان تنهایی گریه کرده .. ولی .. ولی هر چی بود آب به لبش رسید .. لذا روضۀ امام عسکری همینه ..
عمه تون رو زدن .. نه ..!
مادرتون زدن .. نه ..!
پدرتون زدن .. نه ..!
وقتی میری تو سامرا اصلا میمونی .. !! چهار قبر ، مردم دورش میگردن .. اونجام میری میگی حسین ... دَمِ در ،رفقا اگر دیدی یه جا یه کسی از دنیا رفته باشه ، اومدی احترام کنی ، اینقدر صاحب عزا خوشحال میشه .. امشب امام زمانت رو خوشحال کردی ..*
پا از گلیم ، بیشتر انداخته گدا
وقتی به خاکِ پات سَر انداخته گدا
اطرافِ صحن بال و پر انداخته گدا
گر سویِ گنبدت نظر انداخته گدا
دارد شبیه کربُبَلا عشق می کند
با گنبد جدیدِ شما عشق می کند
در پیشگاه لطفِ تو عنوان مهم نبود
انسان رسیده یا که نه حیوان مهم نبود
سائل مسیحی است و مسلمان مهم نبود
این چیزها برای کریمان مهم نبود
بر پایِ سفرۀ تو نشستیم یا حسن
ما اهلِ سامرایِ تو هستیم یا حسن
هر چند ابری است هوایِ زیارتت
دلها به حسرت است برای زیارتت
لب ها گرفته اند دعایِ زیارتت
یادیِ کنیم از شهدای زیارتت
قربان زائرانِ تو که در سفر خوشند
راه تو پر خطر شده و با خطر خوشند
ای کاش نیمه جان نشود مثلِ تو کسی
از دیده ها نهان نشود مثلِ تو کسی
راهیِ پادگان نشود مثل تو کسی
بیمار و ناتوان نشود مثلِ تو کسی
اطراف خانۀ تو چه شب ها به خط شدند
سرباز ها مزاحم آرامشت شدندخشک است کام تو ولی از قحط آب نیست
هستی اسیر گرچه ! به دستت طناب نیست
از خون سر محاسنت آقا خضاب نیست
بر پیکرِ شما اثرِ آفتاب نیست
با نیزه بند بند تنت که جدا نشد
جسمت سه روز بین بیابان رها نشد
سنگین که شد سرت به رویِ نیزه ها نرفت
آوایِ استغاثۀ تو هر کجا نرفت
دیگر سَنان میانِ دهانِ شما نرفت
ناموسِتان به کوفه و شامِ بلا نرفت
دندان به کاسه خورد ولی خیزران نخورد
اصلاً عصا به این بدنِ نیمه جان نخورد
*می گی یعنی چی ..!! راوی میگه دیدم ،اونهایی هم که نیزه نداشتن سنگ هم نداشتن .. دیدم پیرمردِ باعصا اومد کنارِ گودال .. هی عصا را فرو میکرد به بدن ......*
دلم حزینه ..
یه دنیا غم نهفته دارم تویِ سینه
داره میسوزه جگرم از زهر كینه
اما بگم از زهری كه بدتر از اینه
غم مدینه ، غم مدینه ...
چشمای ترم ..
میباره خون،بس كه مضطرم
حتی كه این دم آخرم
به یاد اون دیوار و درم ، بمیرم
شكسته پرم ..
دنیا میگرده دور سرم
بلرزه افتاده پیكرم
صدا میاد ای وای مادرم ، بمیرم
(مادر زدن جلو پسر نامردیِ
گل بین آتیش شعلهور نامردیِ)۲
زنی كه بار شیشه داشت به پشت در
دیگه لگد زدن به در نامردیِ ...
*اسم امام حسن مجتبی اومد ... شاید دیگه فاطمیه نبودیم ...
مردک پست که عمری نمک حیدر خورد
داد زد بر سر مادر به غرورم بر خورد
ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف
دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد ..*
دل بیقراره ..
مهدی سرم رو به روی زانوش میذاره
هر پدری هم همین آرزو رو داره
بذار كه روضه بخونم ، اشكم بباره ، كنم اشاره
امّا كربلا ..
قضیه برعكس شد ای خدا
پیشِ پسر اومده بابا
همش میگه ای ارباً اربا
رو خاک بلا ..
میبینه اعضاشو هر كجا
دم میگره بیاید جَوَونا
میچیمت میون عبا ، علی جان
لحظهۀ آخر سرشو كجا گذاشت
سر روی خاك گرم كربلا گذاشت
تا اونجا كه یكی رویِ سینهش نشست
سر و برید و رویِ نیزهها گذاشت
*حسین ... حسین ...*
«واویلتا واویلتا ، واویلتا واویلتا»
⇦🕊سینه زنی _ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام_ کربلایی سیدمجید بنی فاطمه
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
مولا امام عسگری اقا امام عسگری
مثل امام مجتبی تنها امام عسگری
حسن حسن....
ای کاش،غریب نمیموندی ای کاش
دلت نمی لرزید ، ای کاش ، ای کاش
دشمن ، به اشک چشمِ تو ، ای کاش
آقا نمیخندید ، ای کاش ، ای کاش
از مردم شدی تو خسته
از دنیا ، دلت شکسته ...
ندیدن که دلت تنگه
برایِ پسرت آقا ...
الهی من فدایِ تو
چی اومد به سرت آقا ...
غریبِ سامرا آقا ....
امام عسکری مولا ...
ای وای،لبت پُر از خونِ ای وای
دلت پریشونه ، ای وای ای وای
دردِ دلِ تو رو مولا اینجا
کسی نمیدونه ، ای وای ، ای وای
خون لخته رویِ زمینِ
دل میره تویِ مدینه
به یادِ پشت در هستی
غم تو غم مسمارِ
به یادِ پهلویِ زهرا
که خونش رویِ دیوارِ ...
غریبِ سامرا آقا ....
امام عسکری مولا ...
حسن .....
رو لب ، یه نالۀ ممتد ، مردُم
نفس نفس میزد ، ای وای ای وای
دستاش ، یه جوری میلرزید مردُم
جون به لبش اومد ، ای وای ای وای
از دنیا دیگه بریده
بالا سر پسر رسیده
بمیرم ، من برا اون که
رو خاکا ، بی کسُ و تنها
رو سینه ش تا که شمر اومد
تو گودال ناله زد زهرا ...
شهید بی کفن ارباب ...
____________.
سینه زنی زمینه
شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام_ کربلایی محمدحسین پویانفر
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
{(السلام السلام ای شهِ مُمتَحَن
السلام السلام حجت بن الحسن)۲
(من فدای شال مشکیِ عزات
من فدای دونه دونه غصه هات
من فدای بغض و اشک و گریه هات)۲
فدای رخسارت که...ز دیده ها پنهونه۲
فدای اون چشمات که...همیشه غرق خونه
(بیا عزیزَ الزهرا....)}۲
کار هر روز تو...گریه و زاریه
خونِ که جای اشک ...از چشات جاریه
(روز و شب ها میبینی با اشک و آه
صحنه ای که...شمر اومد تو قتلگاه)۲
پیکری که...شد مُغَسِّلُ الجِّراح
(هزاروچارصد ساله...میاد صدای ناله
هنوزم انگار زهرا...کنار اون گوداله)۲
هزاروچارصدساله....که صحبت از ناموسه
یه خواهری رگ های...بریده رو میبوسه
واویلتا واویلا....
(السلام السلام....ساکن کربلا
السلام السلام....روح قالوا بلی)۲
(اُدخُلوها بسلام آمنین
اومدم باز...اشک چشممو ببین
وعده ی ما...ظهر روز اربعین)۲
هزاروچارصد ساله...میاد صدای ناله۲
هنوزم انگار زهرا...کنار اون گوداله
﴿.
روضه و توسل جانسوز _ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام_ سیدمجید بنی فاطمه
┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄
هر شب به دلِ غمزده، غوغای تو دارم
نقشی به دل از قامتِ رعنای تو دارم
گر پیشِ نظر باشی و در قلب هویدا
اما چه کنم میلِ تماشایِ تو دارم
نادیده مجسّم شده ای در بر چشمم
آن سان که نظر، بر رخ زیبای تو دارم
ای یوسف زهرا! سَرِ بازار محبّت
با رشته کلافی سَرِ سودای تو دارم
*یابن الحسن! نکنه بمیریم نبینیمت آقا...از قدیم یه بیتی دَرِ گوشمون همیشه گفتن...*
لب تشنه اگر آب نبیند سخت است
نوکر رُخِ ارباب نبیند سخت است
*آجرک الله یا صاحب الزمان! ....شب شهادتِ بابای مظلومش،هرجا نشستی صداش بزن:یابن الحسن...اللهم عجل لولیک الفرج*
آنکه بر محضر شما نرسد
مطمئناً که تا خدا نرسد
بهتر است اینکه زیر خاک رود
آن سری که به سامرا نرسد
عطرِ سرداب را نفهمیده
آنکه بر سُرَّ مَن رَآی …نرسد
چشم برخاکِ آن اگر بکشیم
آسمان هم به گرد ما نرسد
سامرا رفته ها به من گفتند
هیچ جایی به کربلا نرسد
از کفن کردنی دوباره بخوان
تا که روضه به بوریا نرسد
با حسینیم با حسن هستیم
ما گدایِ دوتا حسن هستیم
نام ما را که از قدیم نوشت
از گدایان این حریم نوشت
تا خدا حال و روز ما را دید
بعدِ نام حسن،کریم نوشت
تا که پیش تو دردِ دل کردیم
نام ما را خدا کلیم نوشت
دل ما را اسیر کرد آنکه
بال جبریل را گِلیم نوشت
رفته بودیم مشهد و آقا
باز هم روزیِ عظیم نوشت
سامرا واجبیم ، امام رضا
نه کبوتر که یا کریم نوشت
با حسینیم با حسن هستیم
ماگدای دوتا حسن هستیم
این طرف صحن صاحب کرم است
آن طرف یک غریب بی حرم است
این طرف هرچه هست زائر هست
آن طرف بی چراغ بی علم است
این طرف احترام می بینی
آن طرف ناسزا که دم به دم است
سامرا شد خراب فهمیدم
چقدر روضه ها شبیه هم است
مادری اند هر دوتا آقا
موسپید است هر که غرق غم است
پیش هر دو به گریه می شنوی
روضه ی پهلویی که محترم است
باحسینیم با حسن هستیم
ما گدای دوتا حسن هستیم
کاش پلکت کمی تکان بخورد
به زمین ورنه آسمان بخورد
پسرت آمده است تا جگرت
زخم کمتر از این و آن بخورد
*لحظات آخر بود،آخری ها همه ی ائمه یا یاد مادرشون افتادن یا یاد جد غریبشون حسین...امام عسکری هم گاهی می گفت:جگرم.. گاهی می گفت:مادرم...*
پسرت آمده است تا جگرت
زخم کمتر از این و آن بخورد
ظرف آبی به دستهایش تا
پدر آبی نفس زنان بخورد
فرمود:جیگرم داره میسوزه،لبا خشکِ..آقا حجة بن الحسن خودشون ظرف آبی رو آوردن مقابل دهان بابا گرفتن،همه ی بچه ها زودی میان بالا سرِ باباشون اگه کاری داشته باشه...همه ی باباها هم عشق می کنن،میگن:موقع جون دادن بچه مون بالا سرمون باشه...تشنه بودی میدونم اما مهدیت برات آب آوُرد...
یه نفر هم گفت:من آب ببرم...سپرش رو آب کرد،تا رسید نزدیکِ گودال،دید شمر داره بیرون میاد،گفت: بگو هلال کجا میری؟ گفت:میخوام حسین رو سیرابش کنم...یه وقت نانجیب گفت: من حسین رو سیراب کردم...*
زهر افتاده به جان جگرم ، مهدی جان
لرزه افکنده ز پا تا به سرم مهدی جان
به لب خشک پدر جرعه ی آبی برسان
که من از سوز عطش شعله ورم مهدی جان
قبل از آنی که به دل زهر اثر بگذارد
کشته از صحنه ی دیوار و درم مهدی جان
لحظه ای نیست عزیزم که تداعی نشود
واقعه ی کرب و بلا در نظرم مهدی جان
قدح آب روان تا به لبم شد نزدیک
عطش اهل حرم زد شررم مهدی جان
بشکند دستی که با بغض علی سیلی زد
به رُخِ عمه ی نیکو سِیَرَم مهدی جان
*آقای من!یا امام عسکری! شما رو آزار دادن،خونه زندگی تون رو بهم ریختن،ریختن تو خونه ی شما... اما فقط یه دَرِ خونه رو آتیش زدن...
یا امام عسکری! خیلی اذیت کردن شمارو،یا امام زمان شما هم خیلی غربت کشیدید، درستِ شما چهار ساله بودید باباتون رو شهید کردن،بارها حرمت باباتون رو نگه نداشتن...اما بمیرم برا اون بچه های قد و نیم قدی که بعد از پیغمبر همه دور مادر رو گرفتن برا پیغمبر عزاداری می کنن،که ریختن تو خونه دَرِ خونه رو آتیش زدن،دستای باباشون رو بستن...
علامه امینی گریه می کرد،گفتن:آقا! چرا اینجور گریه می کنید، گفت:الان تو این فکر بودم اگر برا مادر اتفاق بیوفته بچه ها پناه می برن به بابا،اگه برا بابا یه اتفاق بیوفته بچه ها پناه می برن به مادر،تو کوچه بچه ها به کی پناه بردن...یکی علی رو می کشه یه عده حرومی یه خانومی رو می زنن...
بعضی روضه ها گریه داره،اما بعضی روضه ها داد داره،بلدی داد بزنی یا نه؟ یه کاری کردن مادرِ سادات مثل پیر زنها راه می رفت،می دونی چرا مثل پیر زنها راه می رفت؟ الان یه بیت می خونم...*
از آن روزی که سیلی خورده ام دشوار می بینم
به چشم نیمه باز خود جهان را تار می بینم
دلم می خواست چشمانم نمی دیدند جایی را
که خونِ محسن خود بر در و دیوار می بینم
*زنی که بخواد بچه به دنیا بیاره،قبلش برا بچه اش لباس آماده میکنه...بعد از ماجرایِ در و دیوار هر وقت بچه ها می خوابیدن،مادرمون لباس بچه اش رو بغل می گرفت...محسن جان خیلی دوست داشتم ببینمت...اما مغیره تو کوچه امون نداد....شبیه این مادر فقط رُبابِ، تو شام یه وقت زینب نگاه کرد دید داره دستش رو تکون میده،چی شده رباب؟گفت:خانوم جان ما بین این زن ها دیدم زنی بچه اش رو بغل گرفته...یادِ علی اصغرم افتادم....حسین...
.
نوحه به زبان زیبای آذری
شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
سبک : میگذرد کاروان...
🏴🏴
حضرت مهدی آقا.تسلیته گلمیشوق
وئرماقا باش ساغلیقی تعزیته گلمیشوق
شیعه لر بو گونده آغلیار
سینه سین بو غمده داغلیار
رهبریم سروریم تسلیت.
ای منیم دلبریم تسلیت
یا مهدی جان یا مهدی جان یا مهدی جان یا مهدی جان
🏴🏴
معتمد بی حیا ظالم پست و پلید
حاکم بی شرم و دون ظلمی اولوبدی شدید
زهر وئروب جبریلن ائتدی آتاوی شهید
سینه سی ظلمولن اودلانوب
جگری زهریلن دوغرانوب
رهبریم سروریم تسلیت ای منیم دلبریم تسلیت
یا مهدی جان یا مهدی جان یا مهدی جان یا مهدی جان
🏴🏴
غرق عزا اولموسان بو گئجه شاه جهان
غصه لی سن غملی سن چون آتاون ئولدی جوان
اشکون اوزه سیدی سیل تک اولدی روان
دردیمون درمانی آغلاما
گوزلرون قربانی آغلاما
🏴🏴
بو گئجه چون سوندی شمع دوره ده پروانه سی
یومدی گوزون باغبان غملیدی ریحانه سی
سیلدین اوزوندن ترین سن کیمی دردانه سی
سینوی غملن سن داغلوسان
آتا باشی اوسته آغلوسان
🏴🏴
سسلدی داده سنی گل دئدی جان اوسته یم
گل باشیمی آل دیزون اوسته اوغول خسته یم
سو گتور اوغلوم منه مهریوه من بسته یم
باباوا سو وئردون سن آقا
بوردا یاده دوشدی کربلا
🏴🏴🏴🏴
کرب و بلاده ولی اولمادی بیر سو وئرن
نهره باخوب گوزلری اولمادی احسان ائدن
ووردی قلینج نیزه اوخ اول شهه گلیب گئدن
جسمینده یاره لر قان وئروب
سو یانیندا تشنه جان وئروب
🏴🏴🏴🏴
جدیوه آغلار گوزوم هر گئجه گوندوز آقا
سسلیرم یاره لی جسمیوه جانیم فدا
وئر سن اوزون تذکره سامرا هم کربلا
(ثمودی) دلده آه ونوا
حسرتی سامرا کربلا
🏴🏴
شهادت امام حسن عسکری(عج)
(اهل ولانون رهبری مهدی یا مهدی)
سبک: رقیه نازلی صورتین...
اهل ولانون رهبــری
مهدی یا مهدی (۲)
مستضعفانون یاوری
مهدی یا مهدی (۲)
تسلیت یامهدی (۲)
هشت ربیع اولدی آقا موسم ماتم
جاری اولوبدور یوزلره
گوزیاشی نم نم
دوتموش سنونده قلبووی
ایندی دردوغم
گئتدی جهاندان عسکری
مهدی یا مهدی (۲)
تسلیت یا مهدی(۲)
دوشدی ایاقدان عسکری
ظلم اعدادن
زهر جفا ائتدی اثر گئتدی دنیادن
غمخانه اولدی سامرا داغ مولادن
شیعه ائدر نوحه گری
مهدی یا مهدی (۲)
تسلیت یامهدی (۲)
غربتده زندانی اولوب سید ابرار
چوخ غم چکیب آزعمریده
سرور احرار
چکدی همیشه قلبیدن آه آتشبار
آغلاردی دائم گوزلری
مهدی یا مهدی (۲)
تسلیت یامهدی (۲)
زهر جفا ایلوب اثر گل کیمی تیترر
جان اوسته دور نوباوه ی
حضرت حیدر
زهرانی آخرلحظه ده آهیله گوزلر
سسلور هرایه مادری
مهدی یا مهدی (۲)
تسلیت یامهدی (۲)
سویلردی آی غملی ننه
بیر غریبم من
آز عمریده سن تک آنا غم نصیبم من
بیمار هجرانم ولی بی طبیبم من
قلبه ویرار اوت سوزلری
مهدی یا مهدی (۲)
تسلیت یا مهدی (۲)
#امام_عسکری_زمینه
#زمینه
سبک : بسمت گودال از .خیمه دویدم من..
به سامرا امشب ، فاطمه گریونه
برای فرزندش ، روضه میخونه
زهر جفا زد شررت حسن جان
فدای زخم جگرت حسن جان
توأم مثه عموت حسن غریبی
برات بمیره مادرت حسن جان
واویلا واویلا واویلا
......
تو رو توی غربت ، با دل خون کشتن
شبیه من مادر ، تو رو جوون کشتن
شهید اگر شدی توی جوونی
بهار عمر تو شده خزونی
از تازیانه و غلاف شمشیر
نداری رو پیکرت نشونی
واویلا واویلا واویلا
......
چجور بگم مادر ، چی به سرم اومد
جلو چش بابات ، ثانی منو میزد
افتاده بود تو خونمون شراره
از چشم بچه ها میریخت ستاره
یکی نگفت به دومی نامرد
ای بی حیا زن که زدن نداره
واویلا واویلا واویلا
.....
بیا با هم امشب ، شهید مسمومم
گریه کنیم واسه ، حسین مظلومم
حسینم و غریب گیر آوردن
با سم مرکب تنش و آزردن
تا بسوزونن دل زینبم رو
نانجیبا پیروهنش رو بردن
واویلا واویلا واویلا
#علی_سلطانی
.
#زمینه #شور
#امام_عسکری
#به_سبک: منم_بایدبرم..
بند اول
امام عسکری
دلیل خلق دلبری
نگاه لطف تو
دلارو کرده حیدری
ماشیعه توایم
به ما امام و رهبری
تو قلبا جای تو
ماهمه خاک پای تو
میده به ما جنون
این گنبد طلای تو
سپاه عشقتیم
سر همه فدای تو
آقای سامرا
روح اجابت دعا
دعای ما اینه
قبر امام مجتبی
صاحب حرم بشه
همراه گنبد طلا
امام عسکری مدد امام عسکری(۳)
بند دوم
نگاه فاطمیت
نصیب عشق لایق
غلامی درت
زیباترین دقایق
مدال نوکریت
پلاک قلب عاشق
کریم دومی
حسنِ صاحبِ حرم
گداته عالمی
تویی حقیقت کرم
زدی رو قُله ی
دلای عاشقات عَلم
تو اسم اعظمی
زینت رو لبای ما
براتو سر میدیم
عالیجناب سامرا
شب زیارت
پر بده مارو کربلا
امام عسکری مدد امام عسکری(۳)
بند سوم
عزای اعظمت
شده دلیل گریه هام
برای غربتت
بارون میباره از چشام
شب شهادتت
آرزوم حرم بیام
با چشم تر بیام
حرم و سینه زن بشم
دعا کنی مثل
ارباب بی کفن بشم
سرم جدا بشه
زخمی ترین بدن بشم
امید من تویی
نزاری نا امید بشم
خدا کنه یه روز
به عشق تو شهید بشم
تا پیش مادرت
فاطمه روسفید بشم
امام عسکری مدد امام عسکری(۳)
.
زمزمه
تسلیت ای حجت ثانی عشر
داغدار ی درغم وسوگ پدر
درکجا شام غریبان داری و
درکجا سر به گریبان داری و
مکه هستی در نجف یا سامرا
یاکنار قبر جدت کربلا؟
هرکجاهستی دلم همراه توست
هم شریک غصه وهم آه توست
داغدار م،بیقرارم مثل تو
غصه دارم گریه دارم مثل تو
من فدای گریه های چشم تو
کاش بودم مرحمی بر زخم تو
کاش میشد تا شوم قربان تو۲
صدهزاران جان ناقابل فدای جان تو
من به عشقت لحظه ها را طی کنم
این مسیر غصه ها راطی کنم
بودنت دلگرمی صبح وشبم۲
درغم هجر تودر تاب وتبم
آرزوی دیدن تو حسرتم
خوب میدانم اسیر غفلتم
خوب میدانم که با بارگناه
دورم ازتو روسیاهم، روسیاه
اللهم عجل لولیک الفرج
🏴واحد سنگین شهادت
امام حسن عسکری و گریز به کربلا
#هوای_سامراتو_کرده_این_دل
🏴بند اول
هوای سامراتو کرده این دل
اما زیارتت شده یه مشکل
نذار بمونه داغ اون (تو قلب سائل)۲
بذار کبوتری بشم رو گنبد
اگر چه سائلم یه سائلِ بد
پر میگیرم از صحن تو (تا شهر مشهد)۲
به قلب من تو دلبری
مولا امام عسکری
چرا منو به سامرا نمیبری
نوکرتم دریاب آقا
تویی برام ارباب آقا
مسبب الاسباب آقا
(مولا امام عسکری)
🏴بند دوم
تو قلب من غمت زده جوونه
توام غریب واقع شدی تو خونه
شدی تو خونه زندونی (گرفتی بونه)۲
شنیدم آقا که به حج نرفتی
از زهر معتمد آروم گرفتی
از این نامردا تو چقدر (طعنه شنفتی)۲
از همه دلبرا سری
مولا امام عسکری
چرا منو به سامرا نمیبری
سامرای تو جنتم
با پسر تو بیعتم
خوشنود از این ولایتم
(مولا امام عسکری)
🏴بند سوم
خبر دارم چقدر تو زجر کشیدی
خیری از این زمونه تو ندیدی
از پسرت مهدی چجور (تو دل بریدی)۲
داشتی میسوختی از آتیش کینه
سامرا شد برای تو مدینه
به یاد مادر میزدی (دائم به سینه)۲
دائم به یاد کوچه ها
میخوندی روضه بیصدا
میگفتی زیر لب که مادرم بیا
مادر اسیر محنتم
منم تو شهر غربتم
به یاد تو ناراحتم
(مادر بیا مادر بیا)
🏴بند چهارم
تشنه بودی برا تو آب آوردن
تو رو به مجلس شراب نبردن
ولی سر جد تو رو (رو نیزه بردن)۲
با احترام تو رو به خاک سپردن
برای جدت نعل تازه بردن
شمشیر و نیزه واسه ی (جدت آوردن)۲
اقوام فتنه کشتنش
به زیر دشنه کشتنش
بهش ندادن آب و تشنه کشتنش
مظلوم کربلا حسین
ذبیح بالقفا حسین
سردار سرجدا حسین
(مظلوم حسین مظلوم حسین)
.