همه خیر و برکتی یا محمد
طرفدار وحدتی یا محمد
اباالزهرایی امیر مایی
علمدار عزتی یا محمد
حضور تو، ظهور تو
دلای غمگینو زیرو رو کرده
خوشی داره به جهان بر می گرده
کی گفته دنیای ما پراز درده
از همه نظر بینِ، آدما زبونزد بود
برکت زمین نور، حضرت محمد بود
«سَیدی رسول الله....»
گل کوثر، جعفر بن محمد
سلامم بر ،جعفر بن محمد
تا چشمت وا شد علی پیدا شد
تویی حیدر جعفر بن محمد
چراغ راه، ولی الله
دوباره دین خدا رو احیا کن
دوباره مثل حسین غوغا کن
سربازم و باید با، دشمنا طرف باشم
هفده ربیع میخوام زائر نجف باشم
«یا علی ولی الله..»
.
سلام، مظهر نجابت
سلام، خاتم نبوت
سلام، سفره داره عالم
سلام، ریشهی کرامت
توسفره داره عالم
از اون قدیم ندیمی
اگه حسن، کریمه
تو جَدُّ الکریمی
تویی همونی که، به ما خدا دادی
دست دخترت رو بوسیدیو، به زن بها دادی
بِنَبیٍّ عَرَبیٍّ وَ رَسولٍ مَدَنی
ای که بر سینه فقط، سنگ علی را بزنی
«أبا الزهرا یا رسول الله»
سلام، اعتباره دینم
سلام، عشقه توی سینم
سلام، صاحبه شفاعت
سلام، مهربون ترینم
میونه مهربونا، تو مهربون ترینی
یقین دارم تو محشر، نوکرت رو میبینی
مقام مادر رو، تو یاد ما دادی
دست دخترت رو بوسیدیو، به زن بها دادی
«بِنَبیٍّ عَرَبیٍّ وَ رَسولٍ مَدَنی
ای که برسینه فقط، سنگ علی را بزنی
«ابا الزهرا یا رسول الله»
سلام، ای مُراد عیسی
سلام، پیر راه موسی
سلام، شهریار عالم
سلام، ای دلیل دنیا
خندهی تو دلیله، وجود عالمینه
دعات میشه نصیبه، هرکسی با حسینه
دستِ دل ما رو، به مرتضی دادی
دست دخترت رو بوسیدیو، به زن بها دادی
«بِنَبیٍّ عَرَبیٍّ وَ رَسولٍ مَدَنی
ای که برسینه فقط، سنگ علی را بزنی
ابا الزهرا یا رسول الله»
سلام، ای رئیس مکتب
سلام، ای امام مذهب
سلام، ماه آسمونم
سلام، ای دعای هرلب
نور خدا هنوز از، روایتات میباره
هرچی که شیعه داره، به برکت تو داره
به لطف تو امشب، دلا شده لایق
ذکر رو لبای ما شده امشب، یا حضرت صادق
«بِنَبیٍّ عَرَبیٍّ وَ رَسولٍ مَدَنی
ای که برسینه فقط، سنگ علی را بزنی
ابازهرا یا رسول الله»
تو هم معجزه زندگی دیگران باش،
دست های خدا باش برای برآوردن آرزوی انسان دیگری،بی تفاوت نباش اگر دیدی کسی گره ای دارد و تو راهش را میدانی سکوت نکن.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
.
تو اومدی که قاصدک مارو بی خبر نذاره
آروم آروم و بی صدا خبرای خوش بیاره
اومدی که ستاره ها یکم از آسمون بگن
اومدی که مناره ها برای ما اذون بگن
ای تو آیینه ی حی سرمد یا محمد یا محمد
از زمین و آسمون سرآمد یا محمد یا محمد
تو اومدی که من عاشق شدم
تو اومدی که دلم پر زده
تو اومدی که حسینی شدیم
تو اومدی که علی اومده
ای تو آیینه ی حی سرمد یا محمد یا محمد
از زمین و آسمون سرآمد یا محمد یا محمد
تو همونی که انبیا داده بودن نشونۀ تو
رها نمیکنه فلک طواف دور خونۀ تو
تو همونی که قبله ی اهالی زمین شدی
چه خوبه که از اولش محمد امین شدی
ای قصیده ی بلند رحمت یا محمد یا محمد
ای پدیده ی تمان خلقت یا محمد یا محمد
تو اومدی که سیاهی بره
تو اومدی به نجات همه
تو اومدی که خدا دیده شد
تو اومدی که اومد فاطمه
ای تو آینه حی سرمد یا محمد یا محمد
از زمین و آسمون سرآمد یا محمد یا محمد
تو اومدی که من عاشق شدم
تو اومدی که دلم پر زده
تو اومدی که حسینی شدیم
تو اومدی که علی اومده
دلم برای گنبد خضرای تو پر میگیره
با عشق تو توبه کنه زندگی و از سر میگیره
شما نماز و یاد ما دادی
شما عبادت و به ما گفتی
شما بالاتر از همه هستی
شما ولایت و به ما گفتی
أَوْلى بِالْمُؤْمِنِین، یا رسول الله
خاتم المرسلین، یا رسول الله
رسول الله، حبیب الله
نبی الله اَبَا الزهرا
فدایی تو بوده از اول مولا، توهر لحظه
به هیبتت زمین مثل دلهای ما هی میلرزه
خدا شناسی یاد ما دادی
چقدر برامون از خدا گفتی
به ما چشوندی حب مولا رو
علی شناسی رو به ما گفتی
خیر العمل تویی، یا رسول الله
حرف اول تویی، یا رسول الله
رسول الله، حبیب الله
نبی الله اَبَا الزهرا
شکر خدا بهحیدر و آل حیدر، هستیم مدیون
حاصل عُمر حضرت صادقِ مَردم ، ایمانمون
شما راه و نشونما دادی
شما دلا رو تا خدا بردی
شما حسینی کردی عالم رو
شما مارو به کربلا بردی
یابن خیرالنساءحضرت صادق
بانی روضه ها حضرت صادق
من ازتو آبرو دارم
به توخیلی بدهکارم
أَوْلى بِالْمُؤْمِنِین، یا رسول الله
خاتم المرسلین، یا رسول الله
امشب که صفا با دل و جان همراه است
هنگام طلوع آفتاب و ماه است
هم جشن ولادت امام صادق
هم عید محمدبن عبدالله است
برروی زمین و آسمان ها و کرات
در بین مناجات و تمام کلمات
زیبا تر از این دعا ندیده است کسی
بر خاتم انبیاء محمد صلوات
چو هم تراز تو در عرصه ی وجود نبود
جواب مسأله ما به جز نبود ،نبود
به احترام تو بتها به خاک افتادند
وگرنه هیچدلیلی، بر این سجود نبود
لب ملائکه مشغول ذکر نام توشد
چرا که بهتر از این درجهان سرود نبود
دلیل رو آوردن همه به تو این بود
که جز توهیچ کسی، آنچه می نمود نبود
وزید عطر تو در هرکجا، دگر جایی
برای مُشک وگلاب وعود نبود
تمام عمر توخرج هدایت ما شد
تجارتی که برای زیان وسود نبود
کنار تو پر بال جبرئیل سوخت، ثابت شد
که شأن ومنزلت او در این حدود نبود
حرا گواهی اینکه کسی به خلوت تو
به جز خدا و علی لایق ورود نبود
#مدح_خوانی ویژه ولادت پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه
سر سلسله ی سلاله ی پاکی
معنای لَمّا خَلَقتُ اَفلاکی
ای نفس نفیس مرتضی احمد
تفسیر شریف و الضحی احمد
ای خاتم حلقه ی رسالت تو
وی هادی خلق از ضلالت تو
ما ینطق جز به وحی گفتارت
وحی است تمام فعل و رفتارت
ای بغض تو کفر و حُبِّ تو ایمان
اِبنِ عَمّ هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَان
ای نوکر آستان تو جبریِل
وی بنده و سائل تو میکائیل
ای فاطمه را پدر ابوالزهرا
طوبی لِمَن آمَنَ بکُم طوبی
هم جد امام مجتبی هستی
هم جد شهید کربلا هستی
ممدوح تمام آیه هاخویت
افتاده دلم به دام گیسویت
والنور قسم به آن تجلایت
والیل قسم به چشم بینایت
مقبول به نعمت شفاعت تو
فرمانده ی واجب الاطاعت تو
تو عقل نخست و قاسم الارزاق
تو آینه ی مکارم الاخلاق
فرمود خدا لِاَمرک از بهرت
در خشم رود خدا به یک قهرت
موسی است کلیم طور چشمانت
عیسی است مقیم خوان احسانت
آدم شده مُلتجی به اَسمایت
فخریه عالم است زهرایت
شیرازه ی کائنات در دستت
سرتاسر ممکنات سرمستت
ای جایگهت مقام واعدنا
وی نقش نگین گنبد مینا
ای روح قدس میان دستانت
صد یوسف مصر عبد دربانت
وی مظهر آیه ی الم نشرح
وی مستمع نوای قدافلح
ادراک ز درک تو فرو ماند
افلاک مقام تو نمیداند
ای شاهد بر تمام امت ها
ای اصل و فروع و عین رحمت ها
عُمری اگرم به معصیت طی شد
نومید دلم به رحمت طی شد
سوگند که در قیامت کبری
مارا نبری ز یاد یا طاها
آنجا که یَفِرُّ مِن اَخی آید
دستان تو عِقدِ کار بگشاید
وآنگه که جبال سُیِّرت گردد
وآندم که بحار سُجَّرت گردد
گر شام سیاه از اَثم ها آید
یک صبح اذا تنفس آید
تو صبح امید شب نشینانی
فعالَ لِما یرید یزدانی
نی قالی و کافر و بد اندیشم
چون پیرو حق و حیدری کیشم
تو شهر علوم و حیدرت چون در
حیدر چو تو و تو پابه سر حیدر
ما غیر تو و علی نمیدانیم
جز مدح علی علی نمیخوانیم
ذکر تو به لب سینجلی گوییم
پیوسته محمد و علی گوییم
شد به دوش احمد آن رشک مَلَک
چون دعای مستجابی بر فلک
از فراز کعبه بت ها در فکن
جمله اندر پای پیغمبر فکن
چون زعرش دوش احمد باز گشت
بر دل پاک علی این راز گشت
از ادب کاری که کردم دور بود
پای من کتف رسول الله سود
گفت با وی سرو گلزار صفا
کی خدارا دست و پشت مصطفی
در شب معراج چون بالا شدم
تا به خلوتگاه اَو اَدنی شدم
از شکوه بارگاه کبریا
در تزلزل بودم از سرتا به پا
شوق وصل دوست بر جانم فتاد
رعشه ای بر جان و ارکانم فتاد
دستی آمد دوش هوشم را سپرد
وحشت آن حال را از من ببرد
لذتی کان شب از آن دستم نمود
وز شراب دوستی مستم نمود
سالها اندر پی اش بشتافتم
در کف پای تو اکنون یافتم
نیست خالی از تو جایی یا علی
کفر اگر نبود خدایی یا علی
.