دل های شکسته را خریدن از تو
اسرار نگفته را شنیدن از تو
بر راه تو آیینه نهادن از من
یک جمعه به شهر ما رسیدن از تو
#م_ح_امیری
#عضوکانال
#امام_زمان_ع
تا چشم وا کردم به باران رفته بودی
در غربت سرد خیابان رفته بودی
با اولین باران پاییزی رسیدی
با آخرین برف زمستان رفته بودی
#احسان_افشاری
خودم را دوست دارم
همه جا همراهم بوده و یک بار نگفت حاضر نیستم با تو بیایم..
آمد و هیچ نگفت
حرف نزد..
گفتم و او شنید
رنجش دادم و تحمل کرد..!
#علیرضا_روشن
همیشه سنگ تو را می زنم به سینه فقط
دل شکسته ام آیینه صبور من است
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
از او بخواه هر آنچه که آرزو داری
تو را به غیرِ خُدا هیچ احتیاجی نیست
#علیرضا_شیدا
#عضوکانال
مادر بی هر گلایه بر لب گم شد
پرپر زد و لایه لایه در تب گم شد
حتی در مرگش آفتابی نشدیم
مانند سکوت سایه در شب گم شد
#سهیل_محمودی
به من که زخمیِ عشقم بتاز! حرفی نیست
خوشا به روز جزا؛ روز بی حساب شدن...
#محمد_عزیزی
الان کم کم دارم باور میکنم تو بهترین اتفاقِ زندگیم نبودی و من اشتباه به چیزی که نبود باور داشتم، میگفتی دوستدارم ولی تو عمل هیچوقت ثابتش نکردی، میگفتی نمیذارم چشات اشکی شه و دلت بشکنه ولی خودت باعث و بانیِ تمومِ بی قراری و اشکای بی موقعم شدی و در نهایت منو تو یه راه تاریک و سرد ترک کردی و تو فقط شدی دوسداشتنی ترین اشتبام نه بهترین اتفاق زندگیم. در آخر هم میگم لعنت بهت کاش هیچوقت نمیومدی.
یکی از موضوعاتی که زیاد پیش میاد وقتیه که ارتباطتون با یک نفر قطع میشه، یکیتون به سندروم «وفاداری مزمن» مبتلا میشه، اینجوری که نسبت به کسی که نیست احساس تعهد میکنه، همش منتظر یه زنگ یا یه پیام از اون طرفه ، دائم طرف رو چک میکنه و عمیقاً امیدواره که برگرده و خودشو از روند عادی زندگی و خوشیها محروم میکنه و حتی به جای خالیشم خیانت نمیکنه. و این واقعیت تلخیه که خیلیامون تجربش کردیم...
دلم میخواد بدونم، یعنی من از گوشه ذهنت رد میشم؟ یعنی حداقل یکم بهم فکر میکنی؟ یا مثلا شاید هنوز گوشه قلبت منو شاید خیلی کمرنگ شده باشم ولی هنوز نگه داشته باشی؛ چمیدونم، اگر بدونم که تو ام به اندازه من دلت تنگ شده بدون لحظه ای دریغ بهت پیام میدم.
رسیدن به آدامسه وسط آبنبات چوبی، خنکی اون طرف متکا، خندیدن بچه از ته دل به اداهات، راه رفتن روی جدول بغل خیابون، رسیدن به نون بستنی قیفی، نوشتن روی شیشه بخار گرفته ماشین، رسیدن به کارامل وسط بستنی شکلاتی، تعطیلی مدارس بعد از اومدن برف زیاد، خوردن شلیل و هلو و زرد آلو زیر باد کولر و دیدن فیلم مورد علاقت وسط تابستون، داشتن تو دقیقا همین حسارو به همین قشنگی به من میده...
رنج نباید تورو غمگین کنه، این همونجاییه که اکثر مردم اشتباه میکنن. رنج قراره تورو بیدار کنه. چون انسان زمانی بیدار میشه که زخمی بشه. قراره تورو آگاه کنه به این که چیزی درون تو نیاز به تغییر داره. رنجت رو تحمل نکن، درکش کن. این فرصتیه که طبیعت بهت داده تا بیدار بشی. اگه حس میکنی توی مکان تاریکی مدفون شدی و فقط درد میکشی، بدون که تو یه بذر کاشته شده هستی. اینجا نقطه ی دگرگونی، رشد، قوی شدن و سبز شدن توئه...
به خودم قول دادم از تو جایی نگم ولی توی خلوتم هنوزم بهت فکرم میکنم، یا وقتایی که ته میکشم حس میکنم دارمت، کافیه چشمامو ببندم تا بغلت کنم!
کافیه اراده کنم تا دوباره بوی تنت که توی مغزم ثبت شده رو حس کنم،
کافیه یکم بدیهایی که بهم کردی رو کمرنگ کنم تا دوباره اون احمق سابق شم،
هنوزم برای بستن زخمام از تو استفاده میکنم، با اینکه نذاشتی داشته باشمت ولی من هر از گاهی دارمت...
هرآدمی که میاد تو زندگیت قرار نیست آدم ابدیِ زندگی تو باشه، بعضی آدما میان و میرن و این وسطا درسی بهت میدن که رو آدم بعدی زندگیت بیشتر زوم میکنی و میدونی چجوری رفتار کنی با بقیه، میدونی چجوری احساساتتو در اختیارش بزاری. یه روزی یه آدمی میاد تو زندگیت که خوشحال میشی از اینکه آدمای قبلی زندگیت رفتن تا تونستی به این آدم برسی و اون روز میخندی به روز و شبایی که گریه کردی و فکر کردی دیگه کسی پیدا نمیشه که انقد دوست داشته باشه یا تو دوستش داشته باشی...
اولین باری که حس کردم داری ازم دور میشی، قلبم یخ زد. اولین باری که دیدم بی توجهی بهم حس کردم چیزی ازم باقی نموند. اولین باری که تلاش کردم بمونی و نشد بغض کردم . وقتی خواستم برم زیاد با خودم کلنجار رفتم، گفتم نه درست میشه، درست نشدی. گفتم دوسم داره، دوسم نداشتی. وقتی تصمیم گرفتم برم که زیادی منو از خودم دور کرده بودی. فقط کافی بود یکم بهم توجه کنی و پشتم باشی ..
به کسی دل بده که تو شلوغیا، وقتایی که دورش شلوغه و سرش خلوت نیست به یادت باشه و بهت زنگ بزنه. وگرنه همه ادما ۱۲ به بعد تنها میشن و سرشون خلوته. به کسی دل بده که وقتی جایی حضور نداری و ازت بد گفتن بخاطرت در بیوفته. به کسی دل بده که رو لبت خنده میاره نه رو چشمات اشک..
به کسی دل بده که تایمشو خالی میکنه تا با تو بگذرونه نه کسی که همیشه میگه سرم شلوغه و کار دارم...
بابا من نمیتونم بگم یکسره بهت تکست بدم حالتو بپرسم، نمیتونم یکسره زنگ بزنم به بهانه های مختلف که بیا بیرون، نمیتونم بگم دلم تنگ شده، نمیتونم بگم بهم توجه کن، نمیتونم بگم میخوام همش کنارم باشی. نمیتونم همش ازت تعریف کنم و خوشگلیای جدیدتو بهت بگم، نمیتونم دویستا آهنگ بفرستم که حرفامو از توشون بفهمی. من نمیتونم زیاد بیام جلو نمیتونم یه چیزی نمیذاره. اینارو توئه احمق خر خودت باید از توی چشمام بفهمی...
زندگی اونقدر سخت هست که رابطه دوستانه و عاشقانه نباید سخت ترش کنه، اونا باید باشن تا از زندگیت بیشتر لذت ببری و آرامش بیشتری تجزیه کنی!! گوش کن، آفرین!
نمیدونم اسمش رو چی میذارید؛ ولی من یه غار نشین غیر اجتماعی شدم.
من خیلی وقته با هر آدمی حال نمیکنم.
ارتباطم با همه کم شده، حوصله ی دوستی های الکی رو هم ندارم.
از کسی انتظار ندارم، رو قول کسی حساب نمیکنم، آدم های مهمه زندگیم انگشت شمار شدن و هرچیزی و هرکسی نمیتونه ناراحتم کنه، سبک زندگیم از نظر خیلیا عجیبه ولی من دارم تو تنهاییم رشد میکنم...
تمام آدمهایی رو که میبینید سالهاست کنار هم موندن؛
در طول رابطشون، مدت زیادی با هم سازش کردن، اشتباهاتی رو بخشیدن که بخشیدنشون کار آسونی نبوده و دقیقا جایی متعهد موندن که وسوسه بر انگیزترین انتخاب ها جلوشون بوده.
فقط ویترین روابط رو نبینید.
رابطه ی موندگار نیاز به گذشت، سازش و تعهد قوی داره...
اونجا ك فاضل نظـري میگہ :
غـمت مباد ك دنیـا ز هم جدا نکنـد ،
رفیـقهاي در آغوش هم گریسـتہ را 🫂 .
جای دل مقبرهای سوخته پس داد به ما
هر که یک روز در این سینه خدایش کردیم!
#مرتضی_خدمتی