از لطافت گر چه ممکن نیست دیدن روی تو
رو به هر جانب که آرم در نظر دارم ترا
- صائب تبریزی
اظهار عشق را به زبان احتیاج نیست
چندان که شد نگه به نگه آشنا بس است
- صائب تبریزی
آدم ها یك زمانی در یك جایی .
ناخواسته خودشان را جا می گذارند و میروند :)!
بگذار که دلتنگ شوم بعد برو
چون آدمی از سنگ شوم بعد برو
یک لحظه تو بگذار که با تیر خلاص
بازنده ی این جنگ شوم بعد برو...
#فرزاد_الماسی
#عضوکانال
پس از یک عمر بیخوابی، در آغوشِ تو فهمیدم
دوباره میشود جایی برای خواب پیدا کرد
#صابر_قدیمی
گُنه از جانب ما نیست اگر مجنونیم
گوشۀ چشم تو نگذاشت که عاقل باشیم
#صیدی_طهرانی
من بی گمان کنارِ تو خوشبخت می شدم
اما نشد؛ نشد که من و تو... خدا نخواست
#پانته_آ_صفایی
از هرچه هست و نیست گذشتم ولی هنوز
در مرز چشمهای تو گیرم...فقط همین !
#محمدعلی_بهمنی
به دستت میسپارم چشم های اشکبارم را
گل زیبای من! باران همیشه با تو خواهد بود
#محمدسعید_میرزایی
او یک دل سر به راه می خواست نبود
یک پنجره رو به ماه می خواست نبود
حاشا ز جماعت مترسک پرور
افسوس که تکیه گاه می خواست نبود
#سجاد_شریفی
در خدمت خلق بندگی ما را کُشت
از بهر دو نان دوندگی ما را کُشت
هم محنت روزگار و هم منت خلق
ای مرگ! بیا که زندگی ما را کُشت
#علی_اشتری
دلتنگی دیگری رقم زد باران
دیدار من و تو را بههم زد باران
تا صبح به روی سرِ من چتر گرفت
جای تو، کنار من قدم زد باران...
#کبری_موسوی_قهفرخی
به خواب گفته ام امشب که از سرم برود
شبی که پیش منی، وقت خواب دیدن نیست
#سیده_تکتم_حسینی
از حافظه ی مدادها باید رفت
از بین تمام یادها باید رفت
چون برگ درخت خسته ی پاییزی
یک روز به دست بادها باید رفت
#حسن_لملیکی_زاده
دلربایانه دگر بر سر ناز آمدهای
از دل من چه به جا مانده که باز آمدهای؟
- صائب تبریزی