eitaa logo
اَرِنی
5.2هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
120 ویدیو
0 فایل
‹ ﷽ › متولـد :¹⁴⁰¹.¹⁰.⁹ { #کیفیتی‌که‌لمس‌می‌کنید } - اَرِنی؟! + یعنی چی؟ - "ببینمت!" + لن ترانی! - یعنی چی؟ + هرگز نخواهی دید... . 🌚ارتباط با ادمین: @fadayymahdyy 🌚تعرفه تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/2880635157Cda2e57c40b
مشاهده در ایتا
دانلود
پا به پا کردم و جان کندم و گفتم آخر دوستت دارم و گفتی نظر لطف شماست
فکر کردم با تو دیگر، نیمه‌ ام کامل شده دیدم اما بردی از من، آن‌چه را هم داشتم
ای تو آن ناب ترین رایحه‌ی شعر بهار تو مگر جام شرابی که چنین گیرایی؟
ای شمس و دلیل نفسم!صبح چه زیباست وقتی که ز عطر نفست زنده شود جان
تو را به نظم کشیدم، ولی جهان خودم شبیه موی سیاهت پر از پریشانی است
14.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرچه کردم تا شوَم اویی که می‌خواهی نشد این جدایی حاصل بی‌عُرضگی‌های من است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اِنَّ الانسانَ لَفی خُسر، همین آیه فقط از ازل حک شده بر مُصحَفِ پیشانی من🍂🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوری‌اش هرچند سخت اما تحمل‌کردنیست لااقل از دیدن او با رقیبان بهتر است... 🍂❤️‍🩹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من🥀؛ نباید وقت رفتن سد راهت می‌شدم! بچه بودم.. خام بودم... عاشقت بودم! ببخش🍂 خوانش:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من🥀؛ نباید وقت رفتن سد راهت می‌شدم! بچه بودم.. خام بودم... عاشقت بودم! ببخش🍂 https://eitaa.com/Talakazemi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلبرم در جنگ و دعواها خیالش راحت است چونکه در هرصورتی ما را مقصر می‌کند شاعر: طلا کاظمی خوانش: نرجس دوگانی
13.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دل اگر خدا شدی تو به جوابِ لن‌ترانــــــی همه را ز خود برنجان، همه را به جز فلانی
کمی باران، کمی عشق و کمی صحبت کنار او چه تصویری، چه تفسیری، کجایی جانِ جانانم؟
به زحمت زیر ِ لب اقرار کردی دوستم داری . . به حرف و ادعا قانع نمیگردم ، سند لطفا !
شیطنت جای خودش ، شیرین زبانی بیشتر . . کُشته است حُجب و حیایت مردم ِ این شهر را !
صحرا و باغ و خانه ندانم کجا خوش است هر جا خیال روی تو باشد مرا خوش است!
شبیه مردن تدریجی است دوری تو عزیز خسته شدم این عذاب کافی نیست؟
یک جهان تنگ شد از دوری یوسف به پدر به گمانم بکند چشم مرا هجر تو کور
تو که از وسعت دیوانگی‌هایم خبر داری بگو کِی بی‌تو چشم خسته‌ام را خواب می‌گیرد؟
من دبیری بوده‌ام شاگردِ چشمانت شدم از تو گفتن یک کلاسِ فوق برنامه کم است
صدها هزار ساقه ی گندم به جای ِزلف دادش به دست ِباد ، خدا دختر آفرید
چـادرت را سرکنی یك کوچہ عاشق مۍشود دل نگو ، دلبـر نگو ، دختـر گلاب‌قمصر است
آسمان روشنی‌اش را همه بر چشم تو داد مثل خورشید که خود را به دل من بخشید
کوچه پس کوچه‌ی این شهر پر از تنهاییست آنقدر بی تو دراین شهر غریبم که نگو
‌به مرگ راضی ام، اما به رفتنت هرگز نرو! بمان و بمیران مرا در آغوشت  
بارها رفتم کنار آینه شاید که تو ذره ای جا مانده باشی و تماشایت کنم
خلاف عامه‌ی مردم به عشق پابندم به سنگ‌های شکیبای رودخانه قسم
چون نگاهت میکنم شهدت به کامم میرسد زین سبب باطل شود عهد من و این روزه ام
در عهد جمال تو نگیرند ز گل، آب عکس تو به هر آب که افتاد گلاب است