eitaa logo
اَرِنی
5.2هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
122 ویدیو
0 فایل
‹ ﷽ › متولـد :¹⁴⁰¹.¹⁰.⁹ { #کیفیتی‌که‌لمس‌می‌کنید } - اَرِنی؟! + یعنی چی؟ - "ببینمت!" + لن ترانی! - یعنی چی؟ + هرگز نخواهی دید... . 🌚ارتباط با ادمین: @fadayymahdyy 🌚تعرفه تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/2880635157Cda2e57c40b
مشاهده در ایتا
دانلود
خط چشمان تو نستعلیق زیبای خداست خوش ترین خطی که دیدم خط آن چشمان توست
خنده هایت،خنده هایت،خنده هایت،وایِ من با سلاح لب کمر بر قتل جانم بسته ای...؟
منطق و فلسفه‌ی عشق نمی‌دانم چیست؛ من فقط بیشتر از بیشترت می‌خواهم...!
در آرزوی تو موهای من سپید شدند اجازه هست تو را "زندگی" خطاب کنم ؟
معتقد بودم به موهایش، ولی لعنت به من این نشد ایمان که با بادی پریشان می شود
گفتم که مختصر بنویسم فراق چیست اما همیشه کار به طومار می‌کشد 
یا اشک شوق دیدنت، یا اشک دلتنگی دنیای من با عشق بارانیست در هر حال
می تراود بوی جان امروز از طرف چمن بوسه ای دادی مگر ای باد گل بو بر تنش
چو گُل ‌در وقتِ پیری می‌کشی خمیازه‌ی حسرت مکُن ای غنچه صرفِ خواب ،شبهای جوانی را
ترسم که سر کوی تو را سیل بگیرد ای بی‌خبر از گریه مستانه‌ام امشب
دل به چندین دانه اشک از دیده‌ام راضی نشد خرمنی در آسیای گریه می‌خواهد دلم
گاهی از خاک درت مرهم به زخم ما ببند اینچنین مگذار ما را! یا رها کن، یا ببند
ندهم خشتی از این خانهٔ ویران به بهشت گر تو را باز در این کلبهٔ احزان بینم
چه جایگاه قشنگیست جای خال لبت چو نقطه ایی که نشسته بزیر بسم الله
مرا به محکمهٔ عقل می‌بری اما هنوز در دل ما حکم عشق معتبر است
معشوق ما به مذهب هر کس موافق‌است با ما شراب خورد و به زاهد نماز کرد
مگر در خاک آرامش پذیرد طالبِ دنیا چو آن طفلی که در دامانِ مادر می برد خوابش...
در آتش و خون رها شدی ای غزّه تو روضه ی صد عزا شدی ای غزه با این همه درد و زخم بر پیکر خود یاد آور کربلا شدی ای غزه
آرامگهِ شاخه گلی بوده شبی آغوش مرا طواف می باید کرد
دستی به کَرم، به شانه ی ما نزدی بالی به هوای دانه ی ما نزدی دیر است دلم چشم به راهت دارد ای عشق، سری به خانه ی ما نزدی
تو رفتی از دل و در سینه آرزوت به جاست که چون نهال شود کنده، ریشه می‌ماند
چه کُند سختی ایام به ما بی خبران؟ کار کبک است به هر کوه و کمر خندیدن
قبل از آنکه دل برنجانی کلامت را بسنج تیرِ رفته بر نمی گردد به آغوشِ کمان
چنان غرقِ مرکب کرده‌ای چشمِ سیاهت را... دلِ هر خوشنویسی، مشقِ نستعلیق می‌خواهد...
اگر این داغِ جگرسوز که بر جانِ من است بر دلِ کوه نِهی، سنگ به آواز آید