اگر شعری نوشتم رونویسی از نگاهت بود
که این دیوانگی ها را من از چشم تو می خوانم
#سیده_تکتم_حسینی
کارتن خواب شدم گوشه ی این شهر ببین
چشم تریاکی ات ای یار چه ها با ما کرد
#کنعان_محمدی
به روی صورتم گیسوی او مهمان شد و گفتم
خدا دلبستگان روسیاهش را نگه دارد
#سجاد_سامانی
تا کی ز مصیبت غمت یاد کنم
آهسته ز فُرقت تو فریاد کنم
وقت است که دست از دهن بردارم
از دست غمت، هزار بیداد کنم
#وحشی_بافقی
ماییم و در این آینه، حیران تو بودن
یک عمر تماشاچیِ چشمان تو بودن
تقدیر چنین بود : بمیریم و بمیریم
دادند به ما قسمت قربان تو بودن
#قربان_ولیئی
وحدتسرای دل نشود جلوهگاه غیر...
عکس است تهمتی که بر آیینه بستهاند
#بیدل_دهلوی
خاطر آسوده خواهی، چشم از عالم بپوش
دیدهی روشن در این زندان نمیآید به کار
#صائب_تبریزی