eitaa logo
اَرِنی
5.2هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
113 ویدیو
0 فایل
‹ ﷽ › متولـد :¹⁴⁰¹.¹⁰.⁹ { #کیفیتی‌که‌لمس‌می‌کنید } - اَرِنی؟! + یعنی چی؟ - "ببینمت!" + لن ترانی! - یعنی چی؟ + هرگز نخواهی دید... . 🌚ارتباط با ادمین: @fadayymahdyy 🌚تعرفه تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/2880635157Cda2e57c40b
مشاهده در ایتا
دانلود
آمد خبر از حضرت دلدار که صبح است خورشید بر افروخته ای یار که صبح است
لب مربا، چشم عسل، خامه بناگوش منی چیده ام با یاد تو صبحانه باور کن عزیز !
رد شدی بازار عطاران شهرت سکه شد عطری از ترکیب مشک و یاس و عنبر داشتی
به طعمِ نابِ لبهایت چنان مستم که میدانم مـرا داروغـه ی بی دل ، بـه دارِ عشق آویزد
آن که چشمان مرا تَر کرد ، اندوه ِ تو بود گر چه چشم عاشقان بوده ست از آغاز ، تَر
صفوف "مژه" کشیدی به شرق و غرب نگاهت برای کشتن یک دل کشیده‌ای چه سپاهی ‌ @
قدّی که بهر خدمت مردم عَلَم شود بهتر ز قامتی که به محراب خم شود
شوق شُٖهرت رفت و ذوق آرزوها هم که مُرد  موی کم کم شد سپيد، از خواب بيدارم کنيد 
در باورِ تو، خزان قشنگ است رفیق! از منظرِ من، فصلِ درنگ است رفیق! امروز اگر برگ به خاک افتاده‌ست، تاوانِ عوض کردنِ رنگ است رفیق!
بی‌واهمه، بی‌دلهره، روشن بگذر بی‌دغدغه از این تلِ سوزن بگذر من نسل‌به‌نسل جوجه‌تیغی بودم از خیر بغل گرفتن من بگذر
گذشت عمر و نکردی کلام خود را نرم تو را چه حاصل از این آسیای دندان است
دو عبارت • •  خسته ام • • و • • حالم خوب نیست • • را از زندگی خود پاک کنید نیمی از بیحالی و بیماری خود را درمان کرده اید .☘ @sokhan_iw
تا دَمار آرد برون از روزگارِ عاشقان بر دو دوش افکنده چون ضحاک از گیسو دو مار
هم‌صحبتِ این جهانِ مبهم نشدیم بازیــچۀ شـاعـران عالـــم نشدیم مـانند دو تـا واژۀ بـاران و درخــت ما هیــچ زمان، قافیۀ هم نشدیم
با دقت و صبر و حوصله هسفرم از کوه بزرگ غصه ها می گذرم انگار که ذره بین به دستم دادند دارم همه را عمیق تر می نگرم
نه عقرب است و نه مار این سپهر پیچاپیچ ولیک سیر نمی گردد از گزیدن ما
عطسه کردم که کمی صبر کند، اما رفت کاش اندازه‌ی یک عطسه خرافاتی بود...
ای بسا فرعون و قارون آمد و در خاک شد قصر قیصر، جام جم کو؟ تخت اسکندر کجاست؟
ریشه‌ی نخل کهن‌سال از جوان، افزون‌تر است بیش‌تر دل‌بستگی باشد به دنیا، پیر را
از دَرگهِ همچو تو کریمی هرگز نومید کسی نرفت و من هم نروم
یک دم غریق بحر خدا شو ، گمان مبر کز آب هفت بحر ، به یک موی تَر شوی
گر زندگی این است که من می بینم‌ عمر ابدی نصیب دشمن باشد
از پیِ بهبودِ دردِ ما دوا سودی نداشت هرکه شد بیمارِ درد عشق، بهبودی نداشت
مکن تکیه بر مُلک دنیا و پُشت که بسیار کَس چون تو پَرورد و کُشت
گر بر سَر نفسِ خود امیری، مردی بر کور و کر ار نکته نگیری، مردی مردی نبُوَد فتاده را پای زدن گر دست فتاده‌ای بگیری، مردی