eitaa logo
اَرِنی
3.9هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
492 ویدیو
0 فایل
‹ ﷽ › متولـد :¹⁴⁰¹.¹⁰.⁹ { #کیفیتی‌که‌لمس‌می‌کنید } - اَرِنی؟! + یعنی چی؟ - "ببینمت!" + لن ترانی! - یعنی چی؟ + هرگز نخواهی دید... . 🌚ارتباط با ادمین: @fadayymahdyy 🌚تعرفه تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/2880635157Cda2e57c40b
مشاهده در ایتا
دانلود
با درد دیابت که کنار آمده ام ،کاش یک شب برسد جان بدهم با لب قندت  @nabestaan
گفتم از پیکارها گاهی غنیمت می‌برند قبلِ رفتن لحظه‌ای لبخند زد، دل را گرفت @nabestaan
با موی پریشان شده آنقدر که نازی در حفظ مسلمانی من مسئله سازی @nabestaan
خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی بشنود دوستش از نامزدش دل برده مثل یک افسر تحقیق شرافتمندی که به پرونده ی جرم پسرش برخورده   خسته ام مثل پسربچه که در جای شلوغ بین دعوای پدرمادرِ خود گم شده است خسته مثل زن راضی شده به مهرِ طلاق که پر از چشمِ بد و تهمتِ مردم شده است   خسته مثل پدری که پسر معتادش غرق در درد خماری شده فریاد زده مثل یک پیرزنی که شده سربار عروس پسرش ، پیشِ زنش بر سر او داده زده   خسته ام مثل زنی حامله که ماه نهم دکترش گفته به دردِ سرطان مشکوک است مثلِ مردی که قسم خورده خیانت نکند زنش اما به قسم خوردن آن مشکوک است   خسته مثل پدری گوشه ی آسایشگاه که کسی غیر پرستار سراغش نرود خسته ام بیشتر از پیرزنی تنها که عـید باشد نوه اش سمت اتاقش نرود   خسته ام ! کاش کسی حال مرا می فهمید غیر از این بغض که در راهِ گلو سد شده است شدم ام مثل مریضی که پس از قطع امید در پی معجزه ای  راهی مشهد شده است ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی بشنود دوستش از نامزدش دل برده مثل یک افسر تحقیق شرافتمندی که به پرونده ی جرم پسرش برخورده   خسته ام مثل پسربچه که در جای شلوغ بین دعوای پدرمادرِ خود گم شده است خسته مثل زن راضی شده به مهرِ طلاق که پر از چشمِ بد و تهمتِ مردم شده است   خسته مثل پدری که پسر معتادش غرق در درد خماری شده فریاد زده مثل یک پیرزنی که شده سربار عروس پسرش ، پیشِ زنش بر سر او داده زده   خسته ام مثل زنی حامله که ماه نهم دکترش گفته به دردِ سرطان مشکوک است مثلِ مردی که قسم خورده خیانت نکند زنش اما به قسم خوردن آن مشکوک است   خسته مثل پدری گوشه ی آسایشگاه که کسی غیر پرستار سراغش نرود خسته ام بیشتر از پیرزنی تنها که عـید باشد نوه اش سمت اتاقش نرود   خسته ام ! کاش کسی حال مرا می فهمید غیر از این بغض که در راهِ گلو سد شده است شدم ام مثل مریضی که پس از قطع امید در پی معجزه ای  راهی مشهد شده است ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی بشنود دوستش از نامزدش دل برده مثل یک افسر تحقیق شرافتمندی که به پرونده ی جرم پسرش برخورده   خسته ام مثل پسربچه که در جای شلوغ بین دعوای پدرمادرِ خود گم شده است خسته مثل زن راضی شده به مهرِ طلاق که پر از چشمِ بد و تهمتِ مردم شده است   خسته مثل پدری که پسر معتادش غرق در درد خماری شده فریاد زده مثل یک پیرزنی که شده سربار عروس پسرش ، پیشِ زنش بر سر او داده زده   خسته ام مثل زنی حامله که ماه نهم دکترش گفته به دردِ سرطان مشکوک است مثلِ مردی که قسم خورده خیانت نکند زنش اما به قسم خوردن آن مشکوک است   خسته مثل پدری گوشه ی آسایشگاه که کسی غیر پرستار سراغش نرود خسته ام بیشتر از پیرزنی تنها که عـید باشد نوه اش سمت اتاقش نرود   خسته ام ! کاش کسی حال مرا می فهمید غیر از این بغض که در راهِ گلو سد شده است شدم ام مثل مریضی که پس از قطع امید در پی معجزه ای  راهی مشهد شده است ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی بشنود دوستش از نامزدش دل برده مثل یک افسر تحقیق شرافتمندی که به پرونده ی جرم پسرش برخورده   خسته ام مثل پسربچه که در جای شلوغ بین دعوای پدرمادرِ خود گم شده است خسته مثل زن راضی شده به مهرِ طلاق که پر از چشمِ بد و تهمتِ مردم شده است   خسته مثل پدری که پسر معتادش غرق در درد خماری شده فریاد زده مثل یک پیرزنی که شده سربار عروس پسرش ، پیشِ زنش بر سر او داده زده   خسته ام مثل زنی حامله که ماه نهم دکترش گفته به دردِ سرطان مشکوک است مثلِ مردی که قسم خورده خیانت نکند زنش اما به قسم خوردن آن مشکوک است   خسته مثل پدری گوشه ی آسایشگاه که کسی غیر پرستار سراغش نرود خسته ام بیشتر از پیرزنی تنها که عـید باشد نوه اش سمت اتاقش نرود   خسته ام ! کاش کسی حال مرا می فهمید غیر از این بغض که در راهِ گلو سد شده است شدم ام مثل مریضی که پس از قطع امید در پی معجزه ای  راهی مشهد شده است ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی بشنود دوستش از نامزدش دل برده مثل یک افسر تحقیق شرافتمندی که به پرونده ی جرم پسرش برخورده   خسته ام مثل پسربچه که در جای شلوغ بین دعوای پدرمادرِ خود گم شده است خسته مثل زن راضی شده به مهرِ طلاق که پر از چشمِ بد و تهمتِ مردم شده است   خسته مثل پدری که پسر معتادش غرق در درد خماری شده فریاد زده مثل یک پیرزنی که شده سربار عروس پسرش ، پیشِ زنش بر سر او داده زده   خسته ام مثل زنی حامله که ماه نهم دکترش گفته به دردِ سرطان مشکوک است مثلِ مردی که قسم خورده خیانت نکند زنش اما به قسم خوردن آن مشکوک است   خسته مثل پدری گوشه ی آسایشگاه که کسی غیر پرستار سراغش نرود خسته ام بیشتر از پیرزنی تنها که عـید باشد نوه اش سمت اتاقش نرود   خسته ام ! کاش کسی حال مرا می فهمید غیر از این بغض که در راهِ گلو سد شده است شدم ام مثل مریضی که پس از قطع امید در پی معجزه ای  راهی مشهد شده است ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی بشنود دوستش از نامزدش دل برده مثل یک افسر تحقیق شرافتمندی که به پرونده ی جرم پسرش برخورده   خسته ام مثل پسربچه که در جای شلوغ بین دعوای پدرمادرِ خود گم شده است خسته مثل زن راضی شده به مهرِ طلاق که پر از چشمِ بد و تهمتِ مردم شده است   خسته مثل پدری که پسر معتادش غرق در درد خماری شده فریاد زده مثل یک پیرزنی که شده سربار عروس پسرش ، پیشِ زنش بر سر او داده زده   خسته ام مثل زنی حامله که ماه نهم دکترش گفته به دردِ سرطان مشکوک است مثلِ مردی که قسم خورده خیانت نکند زنش اما به قسم خوردن آن مشکوک است   خسته مثل پدری گوشه ی آسایشگاه که کسی غیر پرستار سراغش نرود خسته ام بیشتر از پیرزنی تنها که عـید باشد نوه اش سمت اتاقش نرود   خسته ام ! کاش کسی حال مرا می فهمید غیر از این بغض که در راهِ گلو سد شده است شدم ام مثل مریضی که پس از قطع امید در پی معجزه ای  راهی مشهد شده است ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی بشنود دوستش از نامزدش دل برده مثل یک افسر تحقیق شرافتمندی که به پرونده ی جرم پسرش برخورده   خسته ام مثل پسربچه که در جای شلوغ بین دعوای پدرمادرِ خود گم شده است خسته مثل زن راضی شده به مهرِ طلاق که پر از چشمِ بد و تهمتِ مردم شده است   خسته مثل پدری که پسر معتادش غرق در درد خماری شده فریاد زده مثل یک پیرزنی که شده سربار عروس پسرش ، پیشِ زنش بر سر او داده زده   خسته ام مثل زنی حامله که ماه نهم دکترش گفته به دردِ سرطان مشکوک است مثلِ مردی که قسم خورده خیانت نکند زنش اما به قسم خوردن آن مشکوک است   خسته مثل پدری گوشه ی آسایشگاه که کسی غیر پرستار سراغش نرود خسته ام بیشتر از پیرزنی تنها که عـید باشد نوه اش سمت اتاقش نرود   خسته ام ! کاش کسی حال مرا می فهمید غیر از این بغض که در راهِ گلو سد شده است شدم ام مثل مریضی که پس از قطع امید در پی معجزه ای  راهی مشهد شده است ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی بشنود دوستش از نامزدش دل برده مثل یک افسر تحقیق شرافتمندی که به پرونده ی جرم پسرش برخورده   خسته ام مثل پسربچه که در جای شلوغ بین دعوای پدرمادرِ خود گم شده است خسته مثل زن راضی شده به مهرِ طلاق که پر از چشمِ بد و تهمتِ مردم شده است   خسته مثل پدری که پسر معتادش غرق در درد خماری شده فریاد زده مثل یک پیرزنی که شده سربار عروس پسرش ، پیشِ زنش بر سر او داده زده   خسته ام مثل زنی حامله که ماه نهم دکترش گفته به دردِ سرطان مشکوک است مثلِ مردی که قسم خورده خیانت نکند زنش اما به قسم خوردن آن مشکوک است   خسته مثل پدری گوشه ی آسایشگاه که کسی غیر پرستار سراغش نرود خسته ام بیشتر از پیرزنی تنها که عـید باشد نوه اش سمت اتاقش نرود   خسته ام ! کاش کسی حال مرا می فهمید غیر از این بغض که در راهِ گلو سد شده است شدم ام مثل مریضی که پس از قطع امید در پی معجزه ای  راهی مشهد شده است ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
خسته ام مثل جوانی که پس از سربازی بشنود دوستش از نامزدش دل برده مثل یک افسر تحقیق شرافتمندی که به پرونده ی جرم پسرش برخورده   خسته ام مثل پسربچه که در جای شلوغ بین دعوای پدرمادرِ خود گم شده است خسته مثل زن راضی شده به مهرِ طلاق که پر از چشمِ بد و تهمتِ مردم شده است   خسته مثل پدری که پسر معتادش غرق در درد خماری شده فریاد زده مثل یک پیرزنی که شده سربار عروس پسرش ، پیشِ زنش بر سر او داده زده   خسته ام مثل زنی حامله که ماه نهم دکترش گفته به دردِ سرطان مشکوک است مثلِ مردی که قسم خورده خیانت نکند زنش اما به قسم خوردن آن مشکوک است   خسته مثل پدری گوشه ی آسایشگاه که کسی غیر پرستار سراغش نرود خسته ام بیشتر از پیرزنی تنها که عـید باشد نوه اش سمت اتاقش نرود   خسته ام ! کاش کسی حال مرا می فهمید غیر از این بغض که در راهِ گلو سد شده است شدم ام مثل مریضی که پس از قطع امید در پی معجزه ای  راهی مشهد شده است ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy