از پای گرفته تا سرم می سوزد
از سوختنم دور و برم می سوزد
در باغ درخت سالمندی هستم
عمری است که زخم تبرم می سوزد
#نوروز_رمضانی
تا پاکی و سادگی مرا پیش ببر
تا کلبه ی بی ریای درویش ببر
ای لهجه ی خیس ابرها، ای باران
دستان مرا بگیر و با خویش ببر
#ایرج_زبردست
طفلک پســــــرم باز مجابش کردم
بی شام به زور قصه خوابش کردم
ناگاه کبوتری به خوابش آمد
ناچار گرفتم و کبابش کردم
#جلیل_صفربیگی
جـهـان، بـه مـجـلـسِ مـســتـانِ بـیخِــرَد مـانَـد
که در شکنجه بُوَد هر کسی که هُشیار است
#صائب_تبریزی
عجب نبْوَد کز آهم قامتش در پیچ و تاب افتد
که گردد شاخِ گُل از باد، گاهی راست، گاهی کج
#هاتف_اصفهانی
بی نغمهٔ عشق زندگی ممکن نیست
بی راز و نیاز بندگی ممکن نیست
حالا همهی پرندگان فهمیدند
در مشت قفس پرندگی ممکن نیست
#موسی_عصمتی