حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
دنبال صدای دلبرم افتادم
با سر به کنار اکبرم افتادم
تا پهلوی نیزه خوردهاش را دیدم
یک لحظه به یاد مادرم افتادم
#سعید_خرازی
داستان عشق بیسوز و گداز هجر نیست
بایدَت با اشک و خون بنوشتن این مکتوب را
#خوشدل_تهرانی
ای صبا چند پریشان کنی آن گیسو را
ما برای دل خود خانه در آن ساختهایم
#صغیر_اصفهانی
مرا چون موج،
دوری از تو ممکن نیست ای ساحل
هزاران بار ترکت کردم اما باز برگشتم...
#سجاد_سامانی
شرمندهٔ نوازشِ گردون نماندهام
گر چاک دوخت، جامه به مزدِ رفو گرفت...
#غالب_دهلوی
حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
از فرط عطش نفس بگیرد، سخت است
رحمی دل دشمن نپذیرد سخت است
این را همهی حرملهها میدانند
بر دست پدر، پسر بمیرد سخت است
#میثم_مؤمنی_نژاد
چون وا نمی کنی گِرهی، خود گِره مشو
ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست
#صائب_تبریزی
از سیب گلوت تیغ ها پربارند
از باغ لبت شکوفه بر میدارند
پیغمبر آیه های قطعه قطعه
خوب است عمامه بر سرت بگذارند
#اکــرم_نورانی
#علی_اصغر_ع
من قصهٔ فراق تو را خاک کردهام
حاصل چه شد؟
جوانه زدی، بیشتر شدی...
#سعید_شیروانی
گُلِ طوفان سواری وای بر من
تمام عشق یاری وای بر من
علی اکبر که جوشن داشت آن شد
تو که جوشن نداری وای بر من
#سیدرضا_جعفری
#قاسم_ابن_الحسن