eitaa logo
آرمان انقلاب
304 دنبال‌کننده
20هزار عکس
13.8هزار ویدیو
47 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ رضا شاه اروند را به عراق،آرارات را به ترکیه،سرچشمه هیرمند را به افغانستان بخشید،محمدرضا شاه،استان بحرین را به وهابی های آل خلیفه،جزایر آریایی و زرکوه را به امارات بخشید اونوقت براندازِ میگه دولت رئیسی ایران را به چینی ها فروخت،اونیکه آب و خاک ایران را فروخت بی غیرتای پهلوی بودن 👤 سعید باقری🇮🇷 @Yarane_Engelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی دهان محسن هاشمی برای وصف سید‌حسن‌نصرالله ۲۰ثانیه مِن مِن میکند ! البته امثال تو لیاقت توصیف سید رو ندارن ... @Yarane_Engelab
♦️از ظریف بپرسید! @Yarane_Engelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سوئد اینترنتش رایگانه ولی؟؟! بیشتر سوئدیها وقتی این ماه قبض برقشون رو دیدند برق از سرشون پرید ! حتی قبض برق بعضیا بیش از 25 هزار کرون اومده که از حقوق ماهیانه شون هم بالاتره مثل خانم لیندا ماری که دیگه قید برق داشتن رو هم زده و مثل خیلیا با هیزم خونه اش رو گرم میکنه ✍ جناب آقای استیون @Yarane_Engelab
مناسبت‌ها تا پایان سال۱۴۰۰😍🌹 @Yarane_Engelab
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‏آثار نهج البلاغه امام علی علیه السلام @Yarane_Engelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روشنگری شماره ۲۰۰۷ نظر امام خامنه‌ای در مورد روابط با عزت و احترام متقابل با @Yarane_Engelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَعُوْذ ُبِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیْمِ بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ وَإِذَا حُيِّيتُم بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا ‎﴿٨٦ نساء﴾‏ هرگاه شما را درودی دادند (اعم از سلام کردن و دعا نمودن و احترام گذاردن) به گونه‌ی زیباتر و بهتر از آن یا (دست کم) همانند آن، آن را پاسخ گوئید. بیگمان خداوند حسابرس هر چیزی است (و حساب هر چیزی را دارد). (۸۶) 🍎🍎 سلام و درود بر شما عزیزان صبح سه شنبه 28 دی ,15 جمادی الثانی، 18 ژانویه و آخر و عاقبت همه به خیر و عافیت 🌼🌼🌼 خدايا از تو می‌خواهیم که برای تحصيل روزيمان راهی آسان فراهم سازی. پس سپاس تو را بر آنکه نعمتهای بزرگ را در باره ما آغاز کردی، و شکر احسان و انعام را به ما الهام فرمودی. پس روزيمان را بر ما سهل و آسان ساز. و از تو می‌خواهیم که ما را به حد و اندازه‌ای که خود برايمان تعيين کرده‌ای خرسند سازی، و به سهم خودمان در آنچه برايمان قسمت فرموده‌ای،خشنود گردانی، و آنچه را از نيروی بدن و ايام عمرمان صرف شده در راه طاعت خود محسوب داری، زيرا که تو بهترين روزی دهندگانی. 🍓🍓🍓🍓 خداوندا طاعات ما اندک و امید به رحمت تو بسیار، از ما پذیرا باش ‏اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ وتُنْزِلُ الْبَلاَءَ پروردگارا، ببخش گناهی که دعایم را حبس می کند و باران بلا بر من می بارد  رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّ‌حِيمُ آمین آمین آمین «این نیز بگذرد... کرونا هم به روزهای پایانی خود نزدیک شده،کمی دیگر مراقبت کنیم» @Yarane_Engelab
سید رسول در مراسم خواستگاری گفت كه هدف من جبهه رفتن و شهید شدن است و ازدواج من به دلیل كامل شدن دینم است تا یادگاری از خود داشته باشم. او با وجود سن كم، سراپا صداقت و راستی بود.» پدرم كمی در قبول این ازدواج تردید داشت، من خواب دیدم كه لباس عروسی بر تن دارم و برادرم- كه شهید شده بود- آمد و پیشانی مرا بوسید و تبریك گفت و گفت: تو عروس فاطمه الزهرا (س) شدی، خوشا به سعادتت، عاقبت‌به خیر شدی، وقتی از خواب بیدار شدم،‌به این ازدواج و وصلت رضایت دادم. ✍️ راوی ؛ همسرشهید 🌷 @Yarane_Engelab
همسر شهید نواب صفوی : بعد از افطار به آقا گفتم : دیگر هیچ چیزی برای سحر و افطار نداریم حتی نان خشک! فقط لبخندی زد! این مطلب را چند بار تا وقت استراحت شبانه آقا تکرار کردم! سحر برخاست، آبی نوشید! گفتم: دیدید سحری چیزی نبود؛ افطار هم چیزی نداریم! باز آقا لبخندی زد! بعد از نماز صبح هم گفتم! بعد از نماز ظهر هم گفتم! تا غروب مرتب سر و صدا کردم که هیچی نداریم! اذان مغرب را گفتند، آقا نماز مغرب را خواند و بعد فرمود : امشب افطارى نداریم؟ گفتم: پس از دیشب تا حالا چه عرض می‌کنم؛ نداریم، نیست! آقا لبخند تلخی زد و فرمود : یعنی آب هم در لوله‌های آشپزخانه نیست؟! خندیدم و گفتم : صد البته که هست؛ رفتم و با عصبانیت سفره‌ای انداختم، بشقاب و قاشق آوردم و پارچ آب را هم گذاشتم جلوی آقا! هنوز لیوان پر نکرده بود كه در زدند! طبقه پایین پسر عموی آقا که مراقب ایشان بود رفت سمت در! آمد گفت: حدود ده نفری از قم هستند. آقا فرمود: تعارف کن بیایند بالا همه آمدند! سلام و تحیت و نشستند. آقا فرمود: خانم چیزی بیاورید آقایان روزه خود را باز کنند! من هم گفتم: بله آب در لوله‌ها به اندازه کافی هست! رفتم و آوردم! آقا لبخند تلخی زد و به مهمانان تعارف کرد تا روزه خود را باز کنند! در همین هنگام باز صدای در آمد. به آقا یوسف همان پسر عموی آقا گفتم : برو در را باز کن، این دفعه حتماً از مشهدند! الحمدلله آب در لوله‌ها هست فراوان! مرحوم نواب چیزی نگفت! یوسف رفت در را باز کرد، وقتی كه برگشت دیدم با چند قابلمه پر از غذا آمده است! گفتم: این‌ها چیه؟! گفت: همسایه بغلی بود؛ ظاهراً امشب افطاری داشته‌اند، و به علتی مهمانی آنان به‌هم خورده است! آقا نگاهى به من کرد، خندید و رفت. من شرمنده و شرمسار! غذاها را کشیدم و به مهمانان دادم. ميل کردند و رفتند. آقا به من فرمود : یک شب سحر و افطار بنا بر حکمتی تاخیر شد چه‌قدر سر و صدا کردی؟! وقتی هم نعمت رسید چه‌قدر سکوت کردی؟! از آن سر و صدا خبری نیست! بعد فرمود: مشکل خیلی‌ها همین است؛ نه سکوتشان منصفانه است و نه سر و صداشان! وقتِ نداشتن داد می‌زنند! وقتِ داشتن بخل و غفلت دارند! @Yarane_Engelab